«بازی تازه از فردای کشتی شروع میشود، اینکه مردم چطور جوابت را میدهند، مربوط به همان چیزهایی است که در کُشتی، کِشتی و فردای دوره قهرمانی، درویش میکنی.» این را محمدحسن محبی میگوید، نامی بزرگ در کشتی ایران، کسی که نه یک قهرمان که خاندانی گوش شکسته و تاریخی طولانی در کشتی ایران دارند.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، برادران محبی یک نام آشنا در کشتی ایرانند، هنوز هم بالاتر از هر نام دیگری در کشتی کرمانشاه که دهههای اخیر هم کسی از آنها پیشی نگرفته است. محمدحسین محبی سالهای سال مسئولیت هیأت کشتی این استان را برعهده داشت و در کنار برادرش محمدحسن، بر کار کشتیگیران کرمانشاه نظارت داشتند که البته آنها از اتفاقاتی که سال گذشته رخ داد، دلگیرند و البته هیأت کشتی استان هم همچنان درگیر جابهجایی هاست و به ثبات و آرامش نرسیده است. این هیأت، بعد از رفتن محمدحسین محبی، هنوز رئیس ندارد و البته بیش از اخبار مربوط به کشتی، حواشی است که پر رنگتر از متن، به آن پرداخته میشود.
آخرین آن، سبحان یاری است. هنوز چند ماهی از ماجرای برخورد فیزیکی این جوانِ بااستعداد کشتی کرمانشاه با غلامرضا محمدی سرمربی تیم ملی جوانان و محرومیت دو ساله سبحان یاری نگذشته، که او از برخورد نامناسب یکی از مدیران شهرداری با خودش، در اینستاگرامش خبر داد. گفتوگوی خبرنگار ورزشی تابناک با محمدحسن محبی، عنواندار پیشین کشتی جهان در زیر میخوانید:
تابناک: طی روزهای اخیر سبحان یاری با انتشار یک استوری، از برخورد عجیب یکی از مدیران شهرداری کرمانشاه با خودش که خواسته بود نظافت سالن را انجام دهد، خبر داده و گفته بود دیگر با شهرداری همکاری نخواهد کرد. او در چند سال اخیر تنها عنواندار جهانی کشتی کرمانشاه بوده که بعد از اتفاقی که چند ماه قبل در حین برگزاری مسابقات انتخابی جوانان رخ داد و سبحان با محرومیت مواجه شد، ظاهراً خیلی از مسیر قهرمانی فاصله گرفته است.
یک چیزی بگویم، سبحان یاری قهرمان جوانان جهان شده، چطور میشود یک دفعه ویران میشود؟ در حالیکه خودش یک قهرمان بینهایت خوب است و حتماً پدر و مادر زحمتکشی هم دارد که او را به این جا رساندهاند. بچه خوبی است، اما چرا اصلاً این مسائل درباره او مطرح است. شما نگاه کنید تا وقتی محبیها هستند، کشتی کرمانشاه هویتی دارد، یک حرمتی دارد. نه تنها در کرمانشاه، در ایران هم مثل برادران محبی وجود ندارد. من خودم ۱۵ سال بزرگسالان و ۲ سال هم جوانان بودم، آن چند ماهی هم که نبودم و محمدرضا توپچی به مسابقه رفت، بعدش برگشتم. ما همه عمر و جوانیمان را پای کشتی گذاشتیم، جوانی، عشق و زندگی را رها کردیم و همه چیزمان شد کشتی، این را همه ایران میدانند.
برادران محبی بودند، سوختهسرایی بود، عسگری محمدیان بود و بقیه، اینها افتخار کشتی ایران بودند، اما چطور با ما کاری کردند که میگویم تا وقتی شرایط همین است، من به سالن کشتی نمیروم. سبحان یاری و بچههای جوان ما باید نگاه به چه کسی بیندازند و ادامه دهند؟ سبحان که بچه محترم و باتربیتی است، همیشه در کشتی نگاهها به بزرگتر است، همانطور که قبلاٌ ما هم اخلاق و کشتی را از مربیان و بزرگترهایمان یاد گرفتیم که روح همگی آنها شاد و به بزرگتر احترام گذاشتیم. سبحان یاری گناهی ندارد، اگر حسین محبی -رئیس سابق هیأت کشتی کرمانشاه- بود، شهرداری آن برخورد را با او نمیکرد.
تابناک: من با سبحان یاری صحبت کردم، او به گفته خودش، در این ۵ ماهی که آنجا به صورت قراردادی مشغول به کار بوده، هر روز هم در محل کارش حاضر شده، در حالی که قبلاً قهرمانان ما جایی هم استخدام میشدند، معمولاً در دوره قهرمانی، در محل کار حاضر نبودند.
آن دوران، استاندار وقت من را به وزیر نفت معرفی کرد و آنجا سر کار رفتم. در این سالها هم چیزی جز احترام در شرکت نفت نصیب من نشد. پشتوانه من، سفارش صنعتکاران و بزرگترهایی بودند که سفارش من و سایر قهرمانان را میکردند. باز هم میگویم، سبحان یاری جوان است، جارو کردن هم عیب نیست، ما همه عمرمان را در کشتی میگذاریم، این را ویران نکنیم. بیاحترامی و تخریب را کس دیگری اینجا باب کرده، من میگویم موضوع سبحان را میشود با کدخدامنشی حل کرد که کارش را هم از دست ندهد. داشتن شغل برای این بچهها خوب است. به هرحال حقوق شهرداری برای او یک کمک بود و نباید این را به راحتی از دست بدهد تا در کنارش کشتیاش را بگیرد.
تابناک: یک پرسش تکراری، باز هم در مورد برادرزادههای شما. شیروان و ارشک که یک زمانی فکر میکردیم میتوانند یاد و خاطره برادران محبی را در کشتی کرمانشاه و کشور تکرار کنند، اما هنوز هیچ کدام آن دستاوردی که انتظار میرفت را در کشتی نداشتهاند. آنها در چرخه امسال هم به جایی نرسیدند، باز هم کشتی را ادامه میدهند؟
یک چیزی را میدانم که بارها هم به این بچهها گفتم، فرصت همیشگی نیست. حالا ما دورمان شلوغ است، هم تهران میآییم و هم کرمانشاه هستیم، نه تنها شیروان و ارشک، بقیه هم اگر سمت کشتی رفتند و چیزی نصیبشان نشد، باخت دادهاند. حسن یزدانی که جزو بهترینهای تاریخ کشتی ماست، این را در مورد همهشان میگویم، تا وقتی کشتی میگیری هنوز بازی زندگی شروع نشده، کشتی را کنار گذاشتی تازه بازی شروع میشود.
تابناک: منظورتان این است که در دوره قهرمانی باید همه تمرکزشان روی کشتی باشد؟
مفهومی وسیعتر. یعنی هر چه اینجا کِشت کردی، فردا که کُشتی را کنار گذاشتی، درو میکنی. اینکه رفتار و کردارت طوری باشد که فردا حتی تو را سالن کشتی هم راه ندهند! یعنی بازی، تازه از فردای روزی که کشتی را کنار گذاشتی شروع میشود. فردا که کشتیات تمام شد باید ببینی مردم چطور جواب تو را میدهند. برخورد آنها به پشتوانه آن اخلاق و کردار خوب توست، پس خطاب من به همه آنهایی است که در کشتی هستند، بازی هنوز شروع نشده... «به پاس هر وجب خاکی از این ملک... چه بسیار است، آن سرها که رفته... ز مستی بر سر هر قطعه زین خاک... خدا داند چه افسرها که رفته» تو که میخواهی جای حسین محبی بنشینی، یک روز سختی زندگی ورزشی حسن و حسین محبی را تجربه نکردی، اصلاً چه میدانی آنها چطور زندگی کردهاند.
تابناک: و شیروان و ارشک؟
من با این دو تا برادرزاده قهر و آشتی داشتم، نگاهشان نمیکردم که کشتی را رها نکنند. همین آدمها داستان درست کردند که اینها -حسن و حسین محبی- فقط به برادرزادههای خودشان میپردازند، ولی ما میدانستیم که اگر این دو تا کشتی بگیرند و خوب باشند، کشتی کرمانشاه هم رشد میکند و کنارش سبحان یاریها و بقیه بالا میآیند. همانطور که برادران محبی بودند و در کنارش اللهمراد زرینی، یوسف نوری و... هم آمدند.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.