عقل سالم چه حکمی میکند؟ وقتی پنج دهه از عمر این نظام میگذرد و تمام همّ و غمّش را گذاشته روی استقلال، حق هستهای، قدرت نظامی، مراکز حیاتی، مقابله با استکبار و پیشرفت، آن هم زیر سایه تحریمهای جهنمی، حالا یک شبه موشکهای دشمن همهچیز را نشانه رفتهاند، قرار است پدافند غیر عامل ما از چه چیز دیگری دفاع کند؟
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، پیش از این جنگ هم، بلایای طبیعی و غیرطبیعی، از انفجار اسکله شهید رجایی تا فاجعه معدن طبس، آتشسوزیهای پی در پی، ریزش پلاسکو و صدها حادثه دیگر، گوشهای از داستان را نشان دادهاند. با این همه اهمیت، پس چرا سازمان پدافند غیرعامل نباید محور همه فعالیتهای کشور باشد؟ چرا حتی مدیران خودشان هم آن را جدی نمیگیرند، مگر در همایشهای پرطمطراق و سخنرانیهای توخالی؟ پیوست پدافند عامل چرا؟؛ اساس و اصل باید پدافند غیرعامل باشد و پیوستش، همه چیزهای دیگر.
پدافند غیرعامل باید آن دژ آهنین باشد که در سایه سار آن، خانه ها و کارخانه ها و تاسیسات جای گیرند. نه این سازه سستِ گلی که با نخستین تندباد حوادث، چون کاه در باد پراکنده میشود و فقط در سخنرانی ها، ذکر خیرش می شود.
اما چه شده است؟ این سازمان، که باید چون سپری فولادین بر تن رنجور این ملت باشد، خود به پیوستی صرف تبدیل شده است که رعایت هم نمی شود؛ بیشتر به تشریفاتی می ماند در دست مدیرانی که بالانشینان نطق ها، در میهمانیهای رسمی و همایشهای پرطمطراق هستند و در هنگامه جنگ، زمانی می رسند که اوضاع آرام گرفته است.
سئوال این است؛ اگر این سازمان وجود نداشت، چه اتفاقاتی می افتاد که با بودنش نیفتاد؟ در برابر جنگی که رخ داد درگیری در فضای سایبری و با وجود حکومت هوش مصنوعی چه اتفاقی رقم خورده است؟ ابهامات و ابهام بافیها درباره نبرد دیجیتال در جنگ اخیر توسط چه کسی پاسخ داده خواهد شد؟
چند سال پیش، ساختمان سازمان پدافند غیرعامل در یکی از استانها را دیدم؛ بنایی لرزان، همچون پیکری بیمار که با نخستین سرفه طبیعت، نقش بر زمین میشد. حالا مدیران همان سازمان، در پشت تریبونهای فاخر، از استحکام و امنیت دم میزنند.
سردار جلالی عزیز! شما که در روزهای جنگ غیبت میزنید و پس از پایان درگیریها سر از رسانهها درمیآورید، شبیه آن پزشکی هستید که بعد از مرگ بیمار میآید و نسخه مینویسد. این چه تدبیری است؟
قانون میگوید پدافند غیرعامل باید مثل زرهی فولادین باشد. اما در عمل شده است مثل آن پردههای نازک تئاتر که فقط از دور قشنگ به نظر میرسند.
پیش از جنگ نیز، حوادثی چون انفجار اسکله شهید رجایی، ریزش مدارس، آتشسوزیهای گسترده و معدن ها و زلزله ها و فجایع دیگر، زنگهای خطری بودند که گوش مدیران نشنیدند. اینها یک پیام دارند؛ پدافند غیرعامل نباید سازمانی تشریفاتی باشد، مثل همان درخت خشکی که در باغچه ادارات گذاشتهاند تا نامش را «فضای سبز» بگذارند. نه، این سازمان باید چون ریشههای درخت کهنوارِ این ملت باشد، در اعماق خاک استوار، و در برابر هر تندبادی مقاوم.
اما امروز چه میبینیم؟ سازمانی که در بحبوحه بحران، غایب است و وقتی طوفان فروکش کرد، تازه خود را میرساند و می گوید که گفته بودیم و تمرین ها کرده بودیم. ملتی که میخواهد در برابر دشمن بایستد، اما پدافند غیرعاملش نباید صرفا دکوراسیون اداری باشد.
اگر آقای جلالی و همراهانش قرار است در این سازمان بمانند و باشند، باید طرحی نو در اندازند.
فراموش نکنیم که سردار شهید باقری، فرمانده کمیته دائمی پدافند غیرعامل، در همان شب نخست جنگ به شهادت رسیدند. و سردار جلالی، رئیس سازمان، که چند روز پس از جنگ در رسانهها حاضر شد، گویی در نمایشی تاخیری، نقشِ «مدیر بحران» را بازی میکرد.
قانون میگوید: کارگروه دائمی پدافند غیرعامل، با ریاست رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، بالاترین مرجع تصمیمگیری است و دستورش حجت. اما گویا برخی، قانون را همچون کاغذپارهای پاره کردهاند. اگر مستنکفان بدانند که تخلف از این قانون، نه تنها جبران خسارت، که مجازاتی سخت در پی دارد، شاید کمی از خواب گران بیدار شوند.
در سال ۱۴۰۱، رئیس اورژانس کشور فریاد زد که پیوست پدافند غیرعامل در ساختوسازها خاک میخورد. اما گوش شنوایی نبود. بعدها، مسئولان سازمان از مدرنسازی تجهیزات گفتند، ولی جنگ اخیر نشان داد که حرف، دفاع نمی آورد و سوالی مطرح می شود پدافند غیرعاملی که مدیران، حرفش را می زنند، متعلق به کدام سیاره است.
پدافند غیرعامل به معنای کاهش آسیبپذیری در هنگام بحران، بدون استفاده از اقدامات نظامی و صرفاً با بهرهگیری از فعالیتهای غیرنظامی، فنی و مدیریتی است. اقدامات پدافند غیرعامل شامل پوشش، پراکندگی، تفرقه و جابجایی، فریب، مکانیابی، اعلام خبر، قابلیت بقا، استحکامات، استتار، اختفاء، ماکت فریبنده و سازههای امن است.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.