«اولی هاینونن» میگوید «مارکو روبیو» به عنوان وزیر امور خارجه وظایف مهمی فراتر از پرونده ایران دارد. در این مرحله، به نظر نمیرسد نیاز قانعکنندهای برای تعیین او به عنوان مذاکرهکننده با ایران وجود داشته باشد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، با ورود مذاکرات به دور سوم و مباحث فنی و کارشناسی، انتظار میرفت که نوساناتی در مذاکرات رخ دهد. به ویژه اینکه طرف آمریکایی (به عنوان عامل درونی) هر لحظه مواضع خود را تغییر میدهد.
برای نمونه در حالی که «استیو ویتکاف» نماینده دولت ترامپ در مذاکره با ایران از حق ایران برای غنی سازی ۳.۶۷ سخن رانده بود، روز بعد از آن اعلام کرد ایران نباید غنی سازی اورانیوم داشته باشد.
همراستا با این سخنان، «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا که در حال حاضر سمت مشاور امنیت ملی آمریکا را همزمان هم یدک میکشد، از «غنی سازی صفر» ایران سخن گفته است.
«روبیو» اخیرا گفته است: ایرانیها میگویند سلاح هستهای نمیخواهند، اما اساسا از ما میخواهند تنها کشور غیرهستهای باشند که اورانیوم غنیسازی میکند. از سوی دیگر، سطح غنیسازی آنها هم با اهداف صلحآمیز متناسب نیست؛ اگر توان غنیسازی ۳.۶۷ درصد را داشته باشید، در مدت چند هفته به غنیسازی ۲۰ درصد، ۶۰ درصد و بعد ۹۰ درصدی که برای سلاح نیاز است دست پیدا میکنید.
روبیو گفت: ایران فقط باید بگوید که ما توافق میکنیم دیگر غنیسازی انجام ندهیم، میخواهیم رآکتور هستهای داشته باشیم، چون به انرژی اتمی نیاز داریم و اورانیوم غنی شده را وارد میکنیم. این فرصتی است که از آن استفاده کنند و بهترین فرصت آنها خواهد بود.
درباره این موضوع، خبرنگار تابناک گفتگویی با «اولی هاینونن» معاون پیشین مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در امور پادمانها انجام داده که در ادامه میآید.
هاینونن، معاون پیشین مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که تا تابستان سال ۲۰۱۰ مسئول مستقیم بازرسیهای هستهای ایران بود. وی رئیس سابق بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی و محقق پیشین مرکز روابط و علوم بینالمللی دانشگاه هاروارد است. وی در حال حاضر پژوهشگر مرکز استیمسون در آمریکاست.
*مایک والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا، توسط ترامپ برکنار شد. گفته میشود یکی از دلایل برکناری او، دیدار محرمانه با نتانیاهو و هماهنگی برای حمله نظامی به ایران بود. از سوی دیگر، مارکو روبیو در حالی که سمت خود به عنوان وزیر امور خارجه را حفظ کرده، مسئولیت مشاور امنیت ملی آمریکا را نیز برعهده گرفته است. با توجه به موضع سختگیرانهتر او نسبت به استیو ویتکاف، نقش پررنگتری در مسائل مرتبط با ایران ایفا خواهد کرد. تحلیل شما چیست؟
ادعاهای متعددی در رسانهها در مورد نحوه مدیریت اطلاعات حساس توسط والتز، تعاملات او با کارکنان کاخ سفید، و دیدارهایش با نتانیاهو مطرح شده است. با این حال، باید توجه داشت که ارتباط با رهبران خارجی، از جمله نخستوزیر اسرائیل، در چارچوب وظایف معمول یک مشاور امنیت ملی قرار دارد.
اکنون که والتز برای سمت سفیر آمریکا در سازمان ملل معرفی شده، میتوان انتظار داشت که عملکرد گذشته او در جلسات آتی کنگره مورد بررسی دقیق قرار گیرد. در حالی که برخی این انتصاب را بهمثابه تنزل رتبه تلقی میکنند، اما نقش سفیر در سازمان ملل در شکلدهی به ائتلافها برای پیشبرد سیاستهای آمریکا اهمیت زیادی دارد. با انتصاب یک مشاور امنیت ملی جدید، احتمالاً نقش «استیو ویتکاف» تا حد زیادی بدون تغییر باقی خواهد ماند.
*برخی میگویند پرونده هستهای ایران ممکن است به وزارت خارجه و شخص مارکو روبیو سپرده شود. روبیو اخیراً موضع خود درباره برنامه هستهای ایران را از «برچیدن کامل» (الگوی لیبی) به «غنی سازی صفر» (الگوی امارات) تغییر داده است. آیا فکر میکنید مذاکرات با ایران به او واگذار شود؟
«مارکو روبیو» به عنوان وزیر امور خارجه وظایف مهمی فراتر از پرونده ایران دارد. در این مرحله، به نظر نمیرسد نیاز قانعکنندهای برای تعیین او به عنوان مذاکرهکننده با ایران وجود داشته باشد.
درباره الگوی لیبی نیز لازم به توضیح است که لیبی کل برنامه هستهای غیرنظامی خود را برنچید. به عنوان مثال، راکتور تحقیقاتی تاجورا همچنان فعال است و با سوخت جدیدی که از روسیه تأمین میشود، کار میکند. آنچه که تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهطور غیرقابل بازگشت برچیده شد، ظرفیتهای غنیسازی اورانیوم، تبدیل مواد و فعالیتهای مربوط به تسلیحات هستهای بود.
*آیا تأخیر در مذاکرات با ایران را میتوان نشانهای از بازسازی و همسوسازی دیدگاههای دولت ترامپ درباره ایران دانست؟ گفته میشود نگاه مایک والتز باعث ناهماهنگی در رویکرد دولت ترامپ نسبت به ایران شد.
برخی تأخیر در مذاکرات با ایران را بخشی از بازسازی و بازتنظیم کلی سیاست دولت ترامپ درباره ایران میدانند که احتمالاً با رویکرد مایک والتز آغاز شده است. اگرچه برخی مقامات آمریکایی اظهارات متناقضی داشتهاند، اما به نظر نمیرسد این اختلافات دلیل اصلی تأخیر فعلی باشند. با توجه به اینکه اکنون «مارکو روبیو» مسئول هماهنگی مسائل امنیت ملی شده است، انتظار میرود مذاکرات که هنوز در مراحل اولیه قرار دارند، ادامه یابند.
*مارکو روبیو اخیراً اعلام کرد ایران حقی برای غنی سازی اورانیوم ندارد. اما NPT به کشورها حق استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای میدهد. همچنین این حق در قالب برجام به ایران اعطا شد و براساس قاعده استاپل، حقی که یکبار به رسمیت شناخته شود، قابل بازپس گیری نیست. ارزیابی شما چیست؟
حقوق مندرج در NPT با تعهدات متناظر همراه هستند. در حال حاضر، ایران در برخی موارد به تعهدات مربوط به توافقنامه پادمان خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی عمل نکرده است. همچنین شواهدی وجود دارد که برخی اظهارات ایران در سال ۲۰۱۵ درباره مسائل حلنشده که برای آغاز اجرای برجام حیاتی بودند، ممکن است نادرست بوده باشند. مسیر مناسب برای دستیابی به توافق جدید، این است که ایران این نواقص را به صورت شفاف و قابل راستیآزمایی رفع کند.
*روبیو برای توجیه ادعای خود مبنی بر عدم نیاز ایران به غنی سازی، مدعی شد تنها کشورهای دارای بمب اتم به غنی سازی میپردازند. اما کشورهای بدون بمب اتم مانند ژاپن و برزیل برنامههای غنی سازی داخلی دارند. تحلیل شما چیست؟
ژاپن و برزیل اورانیوم را بهطور بومی غنیسازی میکنند، گرچه بخشی از سوخت مورد نیاز خود را نیز وارد میکنند. این کشورها سوخت هستهای را برای اهداف صلحآمیز تولید میکنند و همچنان با تعهدات پادمانی خود در چارچوب NPT هماهنگ هستند. فعالیتهای غنیسازی آنها با نیازهای مشخص برنامههای هستهای غیرنظامیشان همخوانی دارد.
در مورد ایران، منابع اورانیوم در داخل کشور محدود است و برنامه اعلامشده هستهای آن احتمالاً به واردات گسترده اورانیوم طبیعی و غنیشده وابسته خواهد بود. از نظر اقتصادی، واردات سوخت هستهای—که برای راکتورهای روسی نیز از کشورهای دیگر مانند آنچه اکنون در اروپا در جریان است قابل تهیه است—مقرونبهصرفهتر خواهد بود. ایران با تنوعبخشی به منابع تأمین، میتواند سوخت هستهای را با قیمت رقابتی خریداری کند و از امنیت تأمین نیز برخوردار شود.
*کشورهای اروپایی از احتمال فعال سازی «مکانیسم ماشه» (بازگرداندن سریع تحریمها) (Snapback) سخن میگویند. آیا این اقدام میتواند توافق احتمالی ایران و آمریکا را خراب کند؟ تحت چه شرایطی از این اقدام خودداری میکنند؟
کشورهای اروپایی مانند فرانسه نگرانیهایی جدی درباره عدم همکاری ایران در پاسخگویی به پرسشهای باقیمانده درباره فعالیتهای هستهای گذشته، بهویژه آنهایی که دارای ابعاد نظامی بالقوه هستند، و همچنین ادامه تولید اورانیوم با غنای ۶۰ درصد (که در ایران کاربرد غیرنظامی مشخصی ندارد) مطرح کردهاند. باید توجه داشت که غنیسازی تا سطح ۶۰ درصد گامی کلیدی در مسیر رسیدن به اورانیوم با غنای تسلیحاتی است، همانگونه که در الگوی طراحیشده توسط عبدالقدیر خان دیده میشود
اگرچه این نگرانیها ممکن است اروپا را به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه سوق دهد، اما چنین اقدامی تا حد زیادی به رفتار ایران بستگی خواهد داشت. اگر ایران به شکلی سازنده و شفاف برای حل این مسائل وارد عمل شود، احتمال اقدام اروپا برای بازگرداندن تحریمها کاهش مییابد و مسیر برای توافقی جدید یا تجدیدشده هموارتر خواهد بود.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.