یادداشت/

من از زیر آوار گزارش می دهم؛ آوار زلزله ای بزرگ

این روایتی است از آوار...آواری بر جای مانده از زلزله پایتخت یا هر شهر دیگری از ایران.
کد خبر: ۱۳۰۳۳۱۰
|
۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۴ 04 May 2025
|
10614 بازدید
|

من از تهران گزارش می دهم؛ از زیر آوار زلزله

مهدی محمدی کلاسر*_ من از یک روز سخت گزارش می‌دهم؛ روزی که مجالی برای نوشتن نیست... نه کاغذی، نه خودکاری، نه رایانه ای و نه دستی و انگشتی.... فقط دود شاید مانده باشد که خبردارمان کند.

من از روزی می‌نویسم که بتن‌ها از خشمِ زمین دندان قروچه کردند و آهن‌ها، مانند مارهای خشمگین زهرناک، از پوستِ ساختمان‌ها بیرون جهیدند.

از روزی که چهارراه‌ها به بن بست های مرگ منتهی شدند .

از روزی که پل‌ها—آن اژدهایان بتنیِ خفته بر روی رودِ ترافیک—ناگهان به خروش آمدند و با دندانِ میلگردهای عریان، ته مانده گلوگاهِ شهر را دریدند.

من از روزی گزارش می‌دهم که چراغ‌های راهنمایی بی‌معنا شدند: سرخ‌شان، سبزشان، زردشان— همه یکسان بود، چون خون و زردآب و پلاسیدگی سبزیِ در سفره خیابان‌های بسته. همه معنای ایست می دهند.

از سکون دست‌هایی که بی‌کار مانده‌اند و نمی‌دانند فردا باید آوار را کنار بزنند یا تابوت را. من از یک روز دیگر گزارش می دهم.

از پنجره‌ها بگویم که بسته و باز می سوزند... هر شیشه‌ای، چاقویی آماده شده است برای فرود آمدن بر گردنِ رهگذران بی‌گناه.

از صدای رادیو بگویم که همچون زمزمه‌ای از جهانِ مردگان، پیام‌های امید را در فضای پر از غبار پخش می‌کند، در حالی که آوارها، هر "نگران نباشید" را با سقوطی جدید پاسخ می‌گویند.

 

بادست های خالی

با دست‌های خالی، مردی، جسدِ عزیزانش را از زیر خروارها خاطره بیرون می‌کشد.

من از روز ناگوار گزارش می دهم و از  روز سوگوار.

از موش‌ها ... از آنان که زیر زمین می‌لرزیدند و اکنون بر روی زمین می‌جهند— پادشاهانِ جدیدِ ویرانه‌ها— با چشمانِ ریز و درشت‌شان که برقِ گرسنگی در آن می‌زند، و دندان‌های تیزِشان که تهِ نانِ خشکیده‌ی کودکی را می‌جوند آن هم در کنار جسدِ نیمه‌جانِ مادری که هروله می‌کشد برای آتشنشانهایی که هرگز نخواهند رسید.

مادری با ناخن‌های خونین و چشمانی که دیگر اشک نمی‌آورد— چرا که اشک هم گویا زلزله‌ای دیگر می‌خواهد تا از چشم‌های خشکِ شهر بجوشد.

فردا موش ها نخستین شهروندانِ شهرِ جدید خواهند بود -شهری که ما برایشان ساخته‌ایم با سهل‌انگاری‌هایمان، با قراردادهایمان، با همه بادا و مباداهایمان.

 

در جست و جوی کمیته همیشگی

و از مدیران و دولتمردان گزارش می دهم. دنبال کمیته ای می گردند تا سه روز عزای جمعی را با بودجه ای مصوب به چند هفته ای تعطیلات گره بزنند و اطلاعیه های شماره دار صادر کنند.

پشت میکروفون‌های بی انعکاس می‌نشینند و قول می‌دهند، سوگند می‌خورند، آمار می‌دهند، در حالی که موش‌های اداری‌شان پرونده‌ها را دندان می‌زنند و بودجه‌های مقاوم‌سازی اش را از حلقوم ناترازیهایش پایین می فرستد.  

***

شب سیزدهم اردیبهشت کرج که لرزید، تهران هم دلش لرزید. استادانش هم گفتند که آنقدر آب را بلعیده ایم بی رویه و سرکشیده ایم که تحریک گسل و زلزله، چیزی عجیبی نیست. و تو از فاجعه فرونشست چه می دانی؟ 

من از زیر آوار گزارش می دهم؛ آوار زلزله ای بزرگ

من از تهران بعد از زلزله گزارش دادم؛ یک از صدمش را. باید هم این گونه دید تا شاید دلی برای تدبیر بلرزد. تصور کن تهران را که لرزیده و لرزیدن تهران اتفاق دور از دسترس نخواهد بود. برای هر شهر دیگری نیز ممکن است....

اگر دلی لرزید—

اگر دستی بلند شد—

اگر فریادی برخاست

پیش از آنکه زمین دوباره به خروش آید، پیش از آنکه موش‌ها تاجِ پادشاهی بر سر نهند، پیش از آنکه آمبولانس‌ها در گلوگاهِ شهر خفه شوند—کاری کن آقا و خانم مسئول.

پیش از آنکه زمین دوباره بخواند، ما سرودِ ایمنی را بخوانیم. چرا که فاجعه هرگز نمی‌گوید "می‌آیم" -اما می‌آید.

و ما...

ما یا باید یاد بگیریم پیش از آمدنش بیدار باشیم، یا همیشه در خوابِ مرگِ عزیزانمان گریه کنیم.

آقا و خانم وزیر و وکیل و مدیر محترم شهری، این بار چراغانی کردن ها و تدارک روشنایی و  دکه نگهبانی ها را پیش از مرگ دانشجوی بیچاره در کوی دانشگاه و پیش از هر مرگ دیگری آغاز کن ، همیشه که نمی شود منتظر مرگ ماند تا انگیزه ای گرفت!

بگذار این بار پیش از آن که اسکله منفجر شود، کاری برای مهار آتش و بازرسی کانتینرها انجام دهیم. بگذار این بار آتش نگیریم... بر روی سنگ مزار داغدارخویش زار نزنیم.

و بگذار این بار، فاتحِ واقعه باشیم، نه سوگوار فاجعه! به خدا به ما نمی آید این قدر بی خیال هم باشیم....

*دبیر اجتماعی تابناک

اشتراک گذاری
برچسب ها
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۱۵
سبوس برنج شمال
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
اسرار اَزَل را نه تو دانی و نه من
وین حرفِ معمّا، نه تو خوانی و نه من

هست از پس پرده گفت‌وگوی من و تو
چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من


خداوندا درسته که گذشتگان ما اشتباهاتی داشتند،اما گناه ما چی بود؟
خدایا خودت به ما مردم مظلوم و ستمدیده ایران رحمی بفرما،


خدایا خودت شاهدی که نود و پنج درصد هموطنانان در بدترین شرایط در حال گذران عمر خود هستند،پس ما را مورد کرم لطف خود قرار بده


سپاس ای خدای بزرگ و پروردگار عالم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
خوبه امید داشته باش
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۰۲ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
گناه گذشتگان در مقابل گناه ما صفر هست
سما
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۲۸ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
احسنت شیر مادرتان حلالتان حرف درست همینه امید به رحمت خدا یه عده با دو دوتا چهارتای شیطان دارن زندگیمیکنن ولی از منظر الهی دو دوته چهارتا نمیشه .
مری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۲ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
متن‌تان زیبا و آرزوهایتان قشنگ بود
امیدواریم آرزو به دل نمانید و نمانیم
محمد هادی طهمورثی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۲ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
اگر روزی در تهران زلزله شدیدی رخ بدهد تنها راه بعد از چند روز استفاده از بمب‌های اکسیژن سوز است تا بیماریهای مسری که طریقه اجساد و موش‌ها منتقل می‌شود از بین برود.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
فیلم هالیوودی زیاد میبینی؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۶ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
خب؟ متن قشنگ نوشتن چه دردی دوا میکنه؟ همه چی توو این مملکت در حد حرف و بازی با کلمات و جملات عجیب گفتنه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۰۰ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
ننوشتن و نگفتن چی؟ دردی رو دوا میکنه؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۶ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
به نظر من نه فقط ایران بلکه در تمام کشورها باید خانه ها ضد زلزله ساخته بشن .
ناشناس
|
Austria
|
۱۰:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
با وجود خطر وجود چنین زلزله دهشناکی، ازین متعجبم که چطور مردم هچنان آرزو دارند در پایتخت زندگی کنند و قیمت ملک سر به فلک کشیده. ای کاش به جای تمرکز بی رویه روی شهر ها، به روستاها امکانات داده میشد و مشاغل ایجاد میشد. در اتریش حتی در بخش شهرستانها دارای مراکز صنعتی، امکانات شهری مثل درمانگاه های مجهز، مراکز تفریحی مثل سینما، سالن کنسرت و تئاتر است. کسی دست و پا نمیزنه بره توی شهر زندگی کنه. کاش در کشور ما هم این آشفتگی فکری تموم بشه افراد باسواد و وطن پست سر کار بیان و حداقل برنامه ای هوشمند برای آیندگان و دارندگان این سرزمین تدارک ببینند.
میثم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
وقتی ۷۰ درصد پول کشور خرج تهران میشه،وقتی تمام امکانات و وزارتخانه ها در تهران هستند،وقتی تمام تصمیمات پولی و بانکی در تهران گرفته میشود و تمام هزینه های کشور از تهران نشات می‌گیرد ،وقتی بانکها در تهران کیلویی ملک و املاک خرید میکنن و بخاطر اینکه سرمایه هاشون زیاد بشه،قیمت ملک رو میبرن در خال آسمون ،خدا هم انتقام مظلوم و میگیره و کاخها و برجهایی که خالی از سکنه موندن و صرفاً برای سرمایه گذاری ساخته شده رو خراب میکنه
علی مسعودی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
فوق‌العاده فوق‌العاده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۶ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
مهدی محمدی کلاسر
وقتت زیاده برو از کارتون خوابها و بچه های کار و زندگی در حاشیه شهر ها گزارش بگیر این موضع شما کاملا بی ارزش است و کاملا غیر حرفه ای
ناشناس
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۱۲:۲۷ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
متن بسیار زیبایی بود. اما یاسین در گوش خر خواندن است
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# قیمت طلا # مذاکره ایران و آمریکا # قیمت سکه # کالابرگ # حقوق بازنشستگان # انفجار بندرعباس
نظرسنجی
توافق نهایی ایران و آمریکا تا چه زمانی انجام می شود؟
الی گشت