بازدید 3379
۶
تابناک گزارش می دهد

روایت تحلیلگر ارشد سیا از مساله مغفول در جنگ غزه؛ مسئله حماس نیست/ مقاومت نتیجه اشغالگری اسرائیل است/ محبوبیت حماس افزایش یافته است/ راه حل؛ تشکیل کشور فلسطین است

پروفسور «پل پیلار» معتقد است تا زمانی که اسرائیل سیاست اشغال خود را تغییر ندهد، می‌تواند انتظار مقاومت خشونت‌آمیز بیشتری را داشته باشد؛ صرف نظر از اینکه حماس از بین برود یا نه.
کد خبر: ۱۲۴۲۰۵۳
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۱ 11 June 2024

بین الملل تابناک: به تازگی سای تحلیلی نشنال اینترست مقاله ای تحت عنوان « مسئله حماس نیست» به قلم «پل پیلار» استاد دانشگاه جورج تاون و تحلیلگر ارشد سابق سیا منتشر کرده است.

در ادامه ترجمه این مقاله را می خوانیم.

اشغال کرانه باختری و دیگر سرزمین های فلسطینی توسط اسرائیل بیش از نیم قرن قدمت دارد. محو شدن خاطرات با گذشت زمان منجر به عدم درک ریشه ها و ماهیت خشونت اخیر بین اسرائیل و فلسطینی ها شده است که اکنون بر نوار غزه متمرکز شده است. بسیاری از لفاظی‌ها در طول هشت ماه گذشته سعی کرده‌اند تا خاطرات را به شدت با این وانمود کردن که درگیری اسرائیل و فلسطین در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شده است پاک کنند_گویی حمله حماس به جنوب اسرائیل در آن روز انگیزه‌ای جز یک نفرت غیرقابل توضیح از اسرائیلی‌ها نبود.

برای دیدگاهی که این توصیف را تضعیف می کند، لازم نیست به تاریخچه درگیری به عقب برگردیم. به عنوان مثال، دوره سپتامبر ۲۰۱۴ تا سپتامبر ۲۰۲۳ را در نظر بگیرید، پس از حمله قبلی اسرائیل به نوار غزه و قبل از کشتار فعلی که در اکتبر گذشته آغاز شد. در آن دوره، طبق آمار سازمان ملل، ۱۶۳۲ فلسطینی توسط اسرائیلی‌ها کشته شدند که عمدتاً توسط نیروهای امنیتی اسرائیل و تعدادی نیز توسط شهرک‌نشینان در کرانه باختری رود اردن کشته شدند. بر اساس تخمین علنی اعلام شده توسط اسرائیل، این تعداد بیش از حدود ۱۲۰۰ قربانی حمله حماس در ماه اکتبر است. در همان دوره ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۳، ۱۵۵ اسرائیلی به دست فلسطینی ها کشته شدند.

 در تاریخ جنگ به عقب‌تر برگردید. سپس می‌توانید ببینید که درک ماهیت و علل خشونت فلسطینی‌ها علیه اسرائیل نه تنها به تجزیه انگیزه‌های حماس نمی‌پردازد؛ بلکه عمدتاً حماس را درگیر نمی کند. از آن تاریخ طولانی و پر دردسر چیزهای زیادی می توان آموخت؛ از جمله اینکه چگونه صهیونیست های اولیه متوجه شدند که پروژه آنها لزوماً شامل استفاده از زور علیه مردمی است که قبلاً در فلسطین زندگی می کردند.

 داوید بن گوریون،  در سال ۱۹۱۹ گفت: «یک شکاف وجود دارد، و هیچ چیز نمی‌تواند آن شکاف را پر کند... من نمی‌دانم کدام عرب موافق است که فلسطین متعلق به یهودیان باشد... ما به عنوان یک ملت، می خواهیم این کشور مال ما باشد، عرب ها به عنوان یک ملت می خواهند این کشور مال آنها باشد.»

سپس وقایع خونین دهه ۱۹۴۰، از جمله قتل عام و آوارگی جمعی بود که فراتر از حافظه زنده اکثر فلسطینی های امروزی است، اما آنچنان تجربه جمعی داغی بود که نکبه یا همان فاجعه به عنوان بخشی از آگاهی ملی فلسطین ادامه می یابد.

تروریسم که در آن زمان بخشی از درگیری بزرگتر بر سر فلسطین بود، عمدتاً کار گروه هایی بود که توسط دو نخست وزیر آینده اسرائیل رهبری می شدند: مناخیم بگین و اسحاق شامیر. برای بسیاری از آمریکایی‌های امروزی که چندین دهه از عمرشان می‌گذرد، آگاهی اولیه از تروریسم بین‌المللی این پدیده را عمدتاً با فلسطینی‌ها مرتبط می‌کند.

تروریسم بین‌المللی در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ به میزان بسیار بیشتری نسبت به سال‌های قبل به عنوان یک عنوان اصلی تبدیل شد. گروه‌های فلسطینی چندین مورد از دیدنی‌ترین و سرفصل‌ترین حملات را انجام دادند، مانند ربودن همزمان هواپیماهای مسافربری و متعاقب آن انهدام آنها در یک باند هوایی بیابانی در سال ۱۹۷۰ و قتل ورزشکاران اسرائیلی در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ.

​​زمان وقوع این اتفاقات تصادفی نبود. رویداد مهم شتاب‌دهنده، جنگ شش روزه ۱۹۶۷ بود که توسط اسرائیل آغاز شد، که منجر به تصرف سرزمین‌های عربی در فلسطین، مصر و سوریه توسط اسرائیل شد و آغاز چندین دهه اشغال سرزمین‌های فلسطینی توسط اسرائیل بود. گروه‌های فلسطینی که این حملات را انجام می‌دهند؛ از جمله: جبهه خلق برای آزادی فلسطین، جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین، صاعقه، فتح و گروه‌های انشعابی مانند سپتامبر سیاه (که کشتار مونیخ را برنامه‌ریزی و اجرا کردند).

این گروه‌ها مجموعه‌ای از ایدئولوژی‌ها و جهت‌گیری‌های سیاسی را نمایندگی می‌کردند که تنها با خشم مشترکشان نسبت به انقیاد اسرائیل بر برادران فلسطینی‌شان متحد می‌شدند. با این وجود، آنها عمدتاً سکولار بودند تا اسلام‌گرا. مؤسس و رهبر دیرینه PFLP، جورج حبش، در کلیسای ارتدکس یونان بزرگ شد. حماس که تا سال ۱۹۸۷ تأسیس نشد، در هیچ یک از اینها نقشی نداشت. یک توصیه استاندارد به کسی که از یک سری روابط بد طولانی با افراد دیگر شکایت می‌کند این است که به جای سرزنش کردن دیگران، از درون به آنچه که شاکی ممکن است انجام دهد و باعث ایجاد مشکل تکراری می‌شود نگاه کند. این توصیه در مورد کشورها و همچنین برای افراد اعمال می شود.

اما اسرائیل با روابط طولانی و خشونت آمیز خود با فلسطینی ها-که اکنون با روابط بد با دادگاه های بین المللی و بسیاری از کشورهای دیگر جهان همراه است- از این توصیه پیروی نمی کند. حتی اساساً  و همانطور که تاریخ درگیری اسرائیل و فلسطین نشان می دهد- هیچ چیز خاصی در مورد حماس وجود ندارد که آن را از سایر ابزارهای مقاومت در برابر انقیاد اسرائیل متمایز کند.

 حماس از اخوان المسلمین رشد کرد. اگر اشغالگری اسرائیل وجود نداشت، به عنوان جناح فلسطینی اخوان المسلمین عمل می کرد، همان طور که جناح های اخوان در تونس، اردن و مصر (قبل از کودتای عبدالفتاح السیسی در سال ۲۰۱۳) به عنوان رقبای قدرت سیاسی در کشورهای مربوطه به صورت صلح آمیز عمل می کردند. حماس خود به طور موثر به عنوان یک رقیب صلح آمیز برای قدرت در کشور خود عمل کرده است؛ زمانی که این فرصت به او داده شود.

هر کسی در مورد آنچه امروز حماس تبدیل شده است، فکر می کند، به دلیل موضوعی در ژن های حماس نیست که آن را از سایر مردم فلسطینی متمایز می کند. این مسئله به دلیل شرایطی است که اسرائیل ملت فلسطین را در معرض آن قرار داده است. اگر حماس فردا ناپدید می شود، گروه های دیگر از مبارزه به عنوان وسیله ای برای مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل استفاده می کنند. مجموعه‌ای از گروه‌هایی که در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ فعال بودند، این کار را انجام دادند، و گروه‌های دیگر، از جمله گروه‌هایی که هنوز تشکیل نشده‌اند، تا زمانی که اشغال و رفتار مرتبط با آن با فلسطینی‌ها ادامه داشته باشد، در آینده نیز چنین خواهند کرد.

رنجی که ساکنان نوار غزه در هشت ماه گذشته متحمل شده اند، در آگاهی فلسطینی ها در کنار فاجعه دهه ۱۹۴۰ و فتوحات اسرائیل در سال ۱۹۶۷ برای حفظ خشم فلسطینیان و ایجاد انگیزه در گروه های آینده رخ خواهد داد. این داستان غم انگیز نه با نابودی یک گروه، بلکه تنها با خودمختاری فلسطینیان و پایان دادن به اشغال پایان خواهد یافت. ناکامی آن در انجام این کار باعث ادامه خونریزی و فاجعه انسانی است که نوار غزه در هشت ماه گذشته به آن تبدیل شده است.

 هدف اعلام شده اسرائیل از ادامه حمله خود به نوار غزه، «نابودی حماس» است. با توجه به سخنان رهبران اسرائیل، عزم آنها برای پیگیری این هدف مانع اصلی آتش بس است. حتی اگر تصمیم گیرندگان اسرائیل نسبت به رنج فلسطینیان کاملاً بی تفاوت بوده و فقط به امنیت و رفاه شهروندان اسرائیلی اهمیت می دهند، هدف «نابودی حماس» در سطوح مختلف اشتباه است. حماس یک ارتش ثابت نیست که ویرانی آن را بر اساس گردان های ریشه کن شده حساب کرد. حماس یک جنبش، یک ایدئولوژی و وسیله ای برای ابراز نارضایتی از انقیاد اسرائیل است.

حماس در میان فلسطینی‌ها که آن را رک‌ترین گروه در مقابله با اسرائیل می‌دانستند، مورد حمایت قرار گرفته است؛ به‌ویژه برخلاف تشکیلات خودگردان فلسطینی که تحت سلطه فتح هستند، که آن را چیزی بیش از کمکی برای اشغال کرانه باختری توسط اسرائیل می‌دانند. رفتار اسرائیل در غزه، محبوبیت حماس را در میان بسیاری از فلسطینی ها افزایش داده و به همین دلیل، می توان انتظار داشت که برای جذب نیرو مفید باشد.

تور تابستان ۱۴۰۳
پارس نماد- صفحه خبر
بلیط هواپیما
اشتراک گذاری
برچسب ها
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۶
پشت جنگ غزه و اکثر جنگهای خاورمیانه، روسیه خبیث قرار دارد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۹ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۲
این هم یک نظر از طرف داناترین تحلیل گر سیاسی طرفدار غرب ....!!!!!
اگر حماس گروگانها را آزاد کند، جنگ در غزه پایان می یابد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۴۰ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۲
این هم یک نظر از طرف یک ارزومند پیروزی صهیونیست ها در مقابل مظلومان فلسطینی
ناشناس
| Germany |
۱۳:۳۳ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۲
پیروزی صهیونیست دیگه چیه؟؟مردم بیگناه دارند کشته میشن و تو داری از پیروزی میگی؟در جنگ همه بازنده هستند.
حسین
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۲۱ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۲
درسته که جنگ برای هر دو طرف مشکلاتی ایجاد میکند اما کشته شدن بهتراز ذجر کش شدن وتن به ذلت دادن هست .از اوایل قرن 20 تا کنون حدود هفتاد سال فلسطینیان هر روز بیش از دیروز در رنج و عذاب هستند پس باید بجگند یا کشته شوند ویا حقشون را بگیرند و پیروز شود تمام .پیروزی ورفاه بدون هزینه بدست نمی اید پرچم آلمان نازی
برچسب منتخب
# مسعود پزشکیان # نتایج انتخابات # تنفیذ حکم ریاست جمهوری # دولت چهاردهم