اثبات این ناتوانی، به رغم ادعای غربیها، نشان میدهد توانایی آنها به خصوص در صحنههای نظامی و ذخایر تسلیحاتی، ضعیفتر از آن چیزی است که مدعی بودند، چون میبینیم بلافاصله با بالا گرفتن درگیریها در سرزمینهای اشغالی، کمکهای به خصوص تسلیحاتی به سمت جبهه اوکراین به شدت محدود و در مواردی قطع میشود تا امکان ارسال تسلیحات به اسراییل فراهم شود. این در حالی است که طرف جنگ در جبهه جدید نه یک ارتش کلاسیک و گسترده، بلکه یک نیروی چریکی و تشکیل شده در شرایط محاصره چندین ساله است که علی القاعده باید ارتش رژیم صهیونیستی به تنهایی از پس آن برمی آمد، ولی شاهد ناتوانی ارتش صهیونیستی در مقابله با حماس هم بودیم.
اهم دلایل ناتوانی امریکا و ناتو که آثار مهمی بر تغییر نظم جهانی نیز خواهد داشت به شرح زیر است؛
دلایل ناتوانی آمریکا و غرب
دلایل مختلفی برای ناتوانی آمریکا و غرب در پشتیبانی از متحدان خود وجود دارد. یکی از این دلایل، اختلافات داخلی در غرب است. کشورهای غربی، در خصوص نحوه برخورد با روسیه و ایران اختلافات زیادی دارند. این اختلافات، باعث شده است که غرب نتواند در برابر این دو کشور با یک صدای واحد عمل کند.
دلیل دیگر ناتوانی غرب، بحران انرژی است. جنگ اوکراین، باعث افزایش قیمت انرژی در جهان شده است. این افزایش قیمت، باعث شده است که کشورهای غربی، با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه شوند. این مشکلات، باعث شده است که غرب نتواند به اندازه کافی به اوکراین و اسرائیل کمک کند.
دلیل سوم ناتوانی غرب، ضعف رهبری جهانی است. ایالات متحده، به عنوان رهبر غرب، در سالهای اخیر، قدرت و نفوذ خود را در جهان از دست داده است. این ضعف رهبری، باعث شده است که غرب نتواند به طور موثر از متحدان خود در برابر تهدیدات خارجی دفاع کند.
دلیل چهارم این ناتوانی، حمایت غرب از اقدامات معمولا نابحق وغیر انسانی متحدان خود است که موجب مخالفت ملتها و عدم حمایت افکار عمومی از دولتهای غربی شده و دست دولتها برای کمکهای بیشتر را میبندد.
پیامدهای ناتوانی غرب
ناتوانی غرب، پیامدهای مهمی برای نظم جهانی خواهد داشت. یکی از این پیامدها، افزایش قدرت چین و روسیه است. چین و روسیه، از ناتوانی غرب در پشتیبانی از متحدان خود، از فرصت استفاده کرده و قدرت خود را در جهان افزایش دادهاند.
پیامد دیگر ناتوانی غرب، افزایش بیثباتی در جهان است. جنگ اوکراین و درگیریهای اخیر میان اسرائیل و حماس، نشاندهنده افزایش بیثباتی در جهان هستند. این بیثباتی، میتواند منجر به بروز بحرانهای جدید در جهان شود.
پیامد سوم ناتوانی غرب، تغییر نظم جهانی است. نظم جهانی کنونی، بر اساس سلطه غرب شکل گرفته است. ناتوانی غرب، میتواند منجر به تغییر این نظم و شکلگیری یک نظم نوین در جهان شود.
آینده نظم نوین جهان
شکلگیری یک نظم نوین در جهان، اجتنابناپذیر است. این نظم نوین، بر اساس قدرتهای جدید شکل خواهد گرفت. چین، روسیه، هند و ایران، از جمله قدرتهایی هستند که میتوانند در شکلگیری این نظم نقش مهمی داشته باشند.
شکلگیری یک نظم نوین در جهان، میتواند پیامدهای مهمی برای کشورهای مختلف داشته باشد. کشورهایی که بتوانند خود را با این نظم جدید وفق دهند، میتوانند از فرصتهای آن بهرهمند شوند. کشورهایی که نتوانند خود را با این نظم جدید وفق دهند، ناچارا از چالشهای آن آسیب خواهند دید.
کشورهای غربی، باید برای شکلگیری یک نظم نوین در جهان آماده شوند. این کشورها باید در سیاستهای داخلی و خارجی خود، تغییراتی ایجاد کنند تا بتوانند در این نظم جدید جایگاه خود را حفظ کنند.