«ادغام محیط زیست و منابع طبیعی» متوقف شد یا نشد؟!
ماجرای ادغام دو سازمان «حفاظت محیط زیست» و «منابع طبیعی و آبخیزداری» به نقطه جالب توجهی رسیده است؛ به جایی که مشخص نیست با آن موافقت یا پروندهاش بسته شده است؟!
به گزارش «تابناک»، از جمله اتفاقات رایج در کشورمان، ادغام یا تفکیک دستگاههای دولتی است؛ از وزارت خانهها گرفته تا سازمانها و حتی شرکتهایی که گاه به هم پیوند میخورند و گاه از هم تفکیک میشوند تا در مسیر رسیدن به اهداف و ماموریتهای ویژه گام بردارند و گاهی گذر زمان نشان میدهد، تصمیم درستی در خصوصشان گرفته نشده و در مسیر بازگشت به روال سابق قرار میگیرند.
روندی که ممکن است کند شود یا سرعت بگیرد؛ اما به نظر میرسد متوقف شدنی نیست؛ این را میشود از برنامههای فعلی در دست اجرا در دولت و مجلس دریافت که از جمله آنها، ضرورت جدا شدن بخشهایی از وزارت صمت و تشکیل وزارت خانه دیگر از بطن آن بود که به نوعی بازگشت به روال سابق محسوب میشد و ظاهرا فعلا متوقف شده است؛ هرچند ممکن است این توقف زمان زیادی به طول نینجامد.
اما آنچه می خواهیم در این مجال بدان بپردازیم، برنامهای متفاوت است که در بطن دولت کلید خورده و به نظر نمیرسید اجرای آن نیازمند طرح موضوع در مجلس باشد، چون نظر ایده پرداز ماجرا، پیوستن سازمان «منابع طبیعی و آبخیزداری» به سازمان «حفاظت محیط زیست» و شکل گیری سازمان «محیط زیست و منابع طبیعی»، در چهارچوب فعلی سازمان حفاظت محیط زیست بود.
این ایده را علی سلاجقه، معاون رئیس جمهور و سکاندار سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان اواخر دی ماه امسال و در نامهای به رئیس جمهور مطرح کرد و اگرچه بعدتر کوشید آن را شرح و بسط داده و چند اولویت متفاوت برای اجرایش برشمارد؛ اما هسته اصلی آن، تفکیک سازمانی از زیرمجموعه وزارت کشاورزی و الحاق آن به سازمان محیط زیست بود که مستقیم با ریاست جمهوری در ارتباط است.

سلاجقه که در کارنامه اش ریاست سازمان «جنگل ها، مراتع و آبخیزداری» را ـ که از سال گذشته نامش به سازمان «منابع طبیعی و آبخیزداری» تغییر کرده است ـ دارد، امید بسیاری داشت که این اتفاق بی هیچ مشکلی رقم بخورد، چون به تاکید وی، استقبال از نامه اش به قدری عالی بود که «همه موافقان و مخالفان به این نتیجه رسیدند که حتما باید مجموعه منابع طبیعی از زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی خارج شود.»
ادغامی که قرار بود در نشست این ماه شورای عالی اداری کشور در دستور کار قرار گیرد و با برگزاری این نشست، دو روایت متفاوت و حتی متناقض از آن مطرح شد؛ یک روایت که سلاجقه مطرح کرد و در آن تاکید شده که با ادغام موافقت شده، اما «از جانب رییس جمهوری دو ماه فرصت داده شده تا بر این طرح کار شده و دوباره در شورای عالی اداری کشور مطرح شود» و روایت دوم که رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور مطرح کرد و بر توقف این طرح تاکید دارد!
آن گونه که رییس سازمان حفاظت محیط زیست به ایسنا گفته، «موضوع ادغام دو سازمان از مدتها پیش در دستور کار سازمان اداره امور [اداری و] استخدامی کشور قرار گرفته بود؛ اما به تازگی این سازمان با توجه به نشستهایی که داشت، به این نتیجه رسید که وظایف قانونی و مسئولیتهای هر دو سازمان تا حدود زیادی با یکدیگر انطباق دارد و به همین دلیل با ادغام آن موافقت کرد... محیط زیست و منابع طبیعی از لحاظ لغوی متفاوت، اما به لحاظ محتوایی یکسان هستند.»
این در حالی است که بر اساس اظهارات میثم لطیفی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور، این ادغام در جلسه مطرح شده، مفصل مورد بحث و بررسی قرار گرفته و قرار بر انجام اموری شده که بر اساس آنها، به نوعی بحث ادغام منتفی شده است؛ به این صورت که «قرار شد اگر جایی موازی کاری وجود دارد، از بین برود، دستگاهها در بخش کارهای اختصاصی تقویت شوند، هم بعد نظارتی در سازمان حفاظت محیط زیست تقویت شود و هم کمک به کشاورزان، مرتع داران و عشایر در حوزه سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری مورد پیگیری قرار گیرد»!
اظهارنظرهایی که اگر نگوییم متناقض هستند، دست کم تطابق و همخوانی چندانی با هم ندارند و این سوال را به اذهان متبادر میکند که به راستی نتیجه طرح موضوع ادغام این دو سازمان در شورای عالی اداری چه بوده است که یکی از مسئولان از موافقت با آن خبر میدهد و دیگری، تاکید میکند در دستور کار نیست و به جایش، راهکارهای رفع برخی مشکلات جاری میان این دو سازمان مورد بحث و بررسی قرار گرفته و تدابیری در خصوص آن اندیشیده شده است؟!
و هر کسی سعی دارد تا تکه بزرگتر و چرب تر آنرا پاره
کند و برای خودش بردارد
و واقعا باید برای مظلومیت این کشور زرخیز و مردم
بشدت مظلوم و نجیب و ساده دل آن خون گریست
در چه جاهایی باید ترمیم سازمانی و در کجاها باید نوسازی انجام گیرد؟
در چه جاهایی باید بهبود مستمر انجام شود؟
در کجاها باید اصلاحات سازمانی صورت پذیرد؟
چه جاهایی باید طی فرآیندی تدریجی ، به تکامل برسد؟
دفتر ارزیابی چه سیاستی دنبال می کند؟ اساسا چارچوب درست و کارآمدی دارد؟
خط کش ضوابط استقرارتان ( برای واحدهای تولیدی ، صنعتی ، خدماتی ، کشاورزی ) چیست؟
برای برون رفت از جزیره ای عمل کردن حوزه های تخصصی چه اندیشیده اند؟
دیپلماسی محیط زیست شان کدام است؟
اساسا آیا استراتژی ملی محیط زیست داریم؟
در حوزه محیط زیست طبیعی گونه های هدفتان کدام است؟برنامه عمل برای آنها چیست؟
دفاتر کنوانسیون های بین المللی همچون مرکز منطقه ای بازل ، استکهلم و روتردام و . . . را چگونه می خواهند و می توانند با مرکز امور بین الملل و کنوانسیون ها از یکسو و سیاست های ملی همسو و هم افزا نمایند؟
برنامه بسط و توسعه سلامت اداریشان کدام است؟ تسلط بر گلوگاه های فساد اداری در حوزه های تخصصی محیط زیست و فرآیندها به چه میزان است؟
چه برنامه تعالی سازمانی و در چه سطحی ارائه شده؟
برنامه مدیریتی شان برای مجموعه کشمکش های میان مردم ، طبیعت و فشارهای برون مرزی ( از جمله ریزگردها ) چیست؟
در فضای دیپلماسی محیط زیست برای مقابله با بحران های محیط زیستی محتمل با کشورهای همسایه ، نقشه راه شان کدام است؟ بازیگران مدیریتی شان کیستند؟
چقدر به پارامترهایی همچون : " ضریب تولید گلوگاه های فساد در نظام محیط زیستی کشور ، ضریب ایجاد بحران در اثر از کار افتادگی فرآیندهای اداری ، اندیشیده اند؟ "
برای ضریب ناهمجوشی دستگاه ها در مسیر توسعه ملی و پایداری و پویایی محیط زیست چه برنامه ای دارند؟( مشخصا برای مصوبه شعاع ممنوعه 120 کیلومتر تهران که اخیرا مورد مناقشه با استانداری تهران بوده است )
افق دیدشان در رابطه با ضریب تهی سازی ، کاهش فرسایش و تخریب انواع سرمایه ها (ی انسانی ، اجتماعی ، اقتصادی و طبیعی ) محیط زیست کشور چیست؟
برای مدیریت ضریب اتلاف سرمایه های نامشهودی چون ظرفیت تحمل و زمان ( عمر ) زیستمندان گستره جغرافیای ملی چه برنامه ای دارند؟
برای ضریب از هم گسیختگی محیط زیستی و مهمتر از همه ، ضریب بی کفایتی مدیران محیط زیستی چه برنامه ای اندیشیده اند؟
ضریب نفوذ محرکهای بیرونی در جامعه ، بعلاوه ضریب تسلط عدم قطعیت های محیطی بر جامعه در دو شکل طبیعی و انسانی را چگونه می بینند و برای آنها چه سناریوها و راهکارهایی دارند؟
برای آینده نگاری و پیش بینی آینده محیط زیستی کشور به کدام محاسبات و شبیه سازی ریاضی ( مدلها و معادلات دیفرانسیل و گراف ها ی ریاضی مربوط به متغییرهای محیط زیستی ) و پویایی شناسی در افق های زمانی نه دچندان دور متوسل شده اند؟
آینده ممکن برای محیط زیست کشورکدام است؟
آینده باور پذیر چه؟
آینده مطلوب را چه می بینند؟
آینده محتمل محیط زیستی از نظر شما کدام است؟
o فروپاشی محیط زیستی
o دگرگونی محیط زیستی
o ماندگاری و تاب آوری
o و یا صورتی دیگر!
و البته سوالات بسیار دیگری نیز هست ...
در خاتمه این پرسش کلیدی مطرح استکه " در نظام تفکر مدیریتی ریاست محترم سازمان ، مربع شکل گیری آینده محیط زیست کشور ( در چهار بعد آن ) یعنی رخدادها ( تغییرات گسسته ) ، روندها ( تغییرات پیوسته ) ، رفتارها ( تصمیمات ، اقدامات و مفروضات بازیگران کلیدی محیط زیست ) و ریشه ها ( عقبه تاریخی و ساختار ادواری قبل و بعد از انقلاب تا کنون ) چگونه است؟" و بطور کلی استراتژی ملی محیط زیست را چگونه دیده و طراحی نموده اند و آن کدام است؟ اگر ماحصل آن همین نامه چند خطی غیر رسمی بدون پشتوانه مطالعاتی است که وا اسفا!!!
در خاتمه باید گفت جهان بی رحم طبیعی ، به زیست بوم هایی اجازه بقاء میدهد که نه تنها زیستمندان آن علاقمند به زنده ماندن هستند که شایسته زنده ماندن نیز باشند. آقای دکتر سلاجقه نیک می دانند که ، راهبردی ترین وظیفه سازمان تحت امر شان ، بازآفرینی چگونه زیستن و اعطای شایستگی زنده ماندن در کشاکش امروز و مسیر تعالی است ، امری که با دیده تردید به آن می نگریم.
انشاالله سازمان اداری و استخدامی کشور با تامل و به دور از احساس با شنیدن و اخذ نظر متخصصان امر تصمیم گیری نماید.
تاجایی که اطلاع داریم هردو کار درگیری با مردم دارند واحتمال اینکه استفاده از سلاح در منابع طبیعی درست نباشد محض خدا ودین شر نگردین
یک روستایی که ازبین میره بچه هاش نبایست خونه و زندگی داشته باشند ؟ کجا بروند کره مریخ ؟! زمین خدا را برمردم حرام کردید !
آقا برید رودخونه ها را ابخیزداری بکنید ، برید بیشه ها را احیاء کنید ، برید جنگلها را از دست دامهای غارتگر نجات بدید چکار به محوطه پدر بابایی روستایی نگونبخت دارید اخه ؟!!!!





