آیا مساله «پتروشیمی میانکاله» فقط به مازندرانیها مربوط میشود؟

از بیستم اسفند ماه که سیدابراهیم رئیسی به مازندران سفر کرد، ماجرای ساخت پتروشیمی در میانکاله سرعت بیشتری گرفت. وزیر کشور کلنگ ساخت آن را ـ که موضوعش در دولت قبلی مطرح شده بود ـ به زمین زد و پیمانکار خیلی زود با دستگاههای سنگین به مرتع حسینآباد در میانکاله هجوم برد تا خیلی زود بیخ گوش یکی از بزرگترین و مهمترین زیستگاههای حیوانات در ایران و جهان پتروشیمی بسازد.
از همان زمان تا کنون، یک کارزار مهم برای جلوگیری از ساخت این پتروشیمی به دلیل اثرات سوء محیط زیستیاش آغاز و در این میان اخباری هم منتشر شد که البته در واقعیت اثری از آن دیده نشد. برای نمونه خبرگزاری دولت، از دستور رئیسجمهور برای توقف پروژه خبر داد. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد که عملیات ساخت متوقف شده و از نظر آنها اصلا کلنگی به زمین نخورده است. دادستان کل و داستان استان از توقف عملیات عمرانی سخن گفتند، ولی در این میان، پیمانکار با پشتکار زیادی در حال ساخت و ساز در منطقه است.
در برابر این گروه مخالفان، اما موافقان آن ـ که عمدتا از میان مسئولان مازندرانی هستند ـ تلاش دارند تا پروژه را همچنان پیش ببرند. در جدیدترین اظهارنظر در این زمینه به تازگی نماینده مردم ساری گفته که ماجرای ساخت پتروشیمی در میانکاله به کسی غیر از مردم مازندران ربطی ندارد. اشاره او مشخصا با کمپینی ملی برای جلوگیری از ساخت این پروژه است که از فعالان محیط زیستی تا سلبریتیها و روزنامهنگاران سراسر کشور را درگیر کرده است.
علی بابایی کارنامی، نماینده مردم ساری و نائب رئیس کمیسیون اجتماعی در رابطه با موضوع احداث مجتمع پتروشیمی در ۵ کیلومتری تالاب بین المللی میانکاله گفته: ما قطعا مخالف توقف هستیم و معتقدیم که توقف پروژه، جفا در حق مازندرانیهاست. این مساله به غیر از مردم مازندران به هیچ کس ربطی ندارد که بخواهند دخالتی کنند.
این ادعای نماینده ساری تا چه میزان درست است؟ آیا میتوان گفت مساله خشکی دریاچه ارومیه هم فقط به مردم آذربایجان غربی مربوط است یا فرونشست زمین در اصفهان تنها مساله اصفهانیهاست؟
نظر شما درباره این اظهار نظر چیست؟
ابعاد ملی ساخت پتروشیمی در میانکاله چیست؟
آیا توجیه موافقان که مدام بر ایجاد اشتغال از طریق ساخت پتروشیمی تاکید میکنند قابل قبول است؟
منطقیه؟
اینا چجوری نماینده شدن؟
ایران عزیز اعم از کوه و دشت و بیابان و جنگل و دریا و
رودخانه از شمال تا جنوب و شرق تا عرب بصورت ملک
مشاع متعلق به تمام ۸۵ میلیون نفر از جمعیت کشور است
و به صرف تولد و اسکان در یک منطقه خاص هیچ
امتیازی ندارند به استثناء املاکی که خریده اند و ثبت کرده اند
دیگر هیچ امتیاز ویزه ای برای هیچ کسی وجود ندارد
و تمام ایرانیان میتوانند در مورد هر سانتی متر از
مساحت کشور احساس مالکیت و مسولیت کنند
این اتفاقها در حال رخ دادن است و صدایی از کسی در نمیاید حالا همه ایران به فکر تالاب میانکاله که از این مجموعه چند کیلومتر فاصله دارد افتاده اند.. آیا زباله هایی که سالها در یک محل انبلشته شده اند و شیرابه های سمی ان وارد منابع اب زیرزمینی میشود را کسی نمیبیند؟ آیا بیکاری جوانها را نمیبینید ؟ آیا ویلاسازی مردم سایر استانها که چندین برابر زمین پروزه پتروشیمی را نابود کرده اند نمیبینید؟ خوزستان هم اسیر همینگونه نگاهها شده و مردم ان از فقر رنج میبرند چون به انها هم گفته شده هاستان نفت خیز هستید و باید فقط نفت تولید کنید. به مازندرانی هم گفته اند شما استان کشاورزی هستید ولی کو کارخانجات مرتبط با کشاورزی؟ شرکت کاله قرار بود پالایشگاه شیر در استان تاسیس بکنه ولی بخاطر همین نوع سنگ اندازی ها به استانهای مجاور مراجعه کرد و در انجا تاسیس کرد. اگر قرار نیست هیچ کاری در این استان نشود، پس باید چکلر کرد؟
مردم تهران هم دیگه نرن شمال
حامیان ساخت هم به سهمشون تو پروشیمی برسن و بدون مواد اولیه اب بریزن توش حباب تحویل بگیرن
مملکت شده ملوک الطوایف
مگه سفره های آب زیر زمینی یا هوا رو که آلوده می کنید محدود به یک منطقه خاص می مونه؟ مگه وقتی با آلودگی هوا که جلوی مهاجرت پرندگان از بقیه کشورهای دنیا به ایران می شه مسئله منطقه ایه؟ مگه وقتی منطقه رو آلوده کردید و مردم منطقه مجبور به مهاجرت به بقیه جاها شدن مسئله منطقه ایه؟بودجه ای که از همه کشور می گیرید و این صنعت آلوده ساز رو درست می کنید مردم همه کشور نباید حساس باشند که چرا سرمایشون رو صرف آلوده کردن یک منطقه از کشور می کنید؟
اصلا این همه پتروشیمی به چه درد کشور می خوره؟ مگه یک کشور چند تا صنعت پتروشیمی باید داشته باشه؟ رک و راست بگید چه مافیایی پشت این قضیه است؟
دفاع نکردم. فقط هم پتروشیمی نیست. چند کیلومتر به ورودی اکثر شهرها پر است از تابلوهای کارخانجات صنعتی کاغذی که سالهاست کلنگ خورده و رها شده. خیلیشان برای کسب وام است. خیلیشان برای کسب نام است و خیلیشان هم کارشناسی درست و درمونی نشده و از ابتدا طرح رفته رو هوا. بحث من این بود گاز چه بخواهیم و چه نخواهیم در کشور ما استخراج شده و میشود. منتها کاربرد آن میتواند متفاوت باشد.
خیانتی اشکار به مردم منطقه است .
اینگونه صنایع علاوه بر خطرات بسیار زیاد زیست محیطی برای منطقه علتی میشود
برای توسعه اینگونه صنایع در مناطق خوش اب وهوا که توسط نماینده گان منطقه تبدیل به
مسابقه جذب اینگونه صنایع خواهد شد . برای اینکه دوره ای دیگر هم نماینده باشند .
لیکن با اثرات زیست محیطی ان صنعت نیز بیگانه اند و یا هیچ کاری ندارند .
محیط زیست اصلا نباید از موضع کارشناسی خود عقب نشینی کند .
شجاع ترین کارشناسان محیط زیست کشور
دیروز بصورت علمی صراحتا و مستند گفتند : اگر این
کارخانه پتروشیمی راه اندازی گردد
کل مرداب میانکاله ظرف تنها ۵ سال آینده کاملا خشک
و نابود خواهد شد
دو:پتروشیمی را دارند از منابع ملی می سازند.
سه: در صورتی که میانکاله آسیب ببیند هزینه احیا و اصلاح آن را همه مردم ایران می دهند. مثل دریاچه ارومیه که برای احیای آن بودجه سنگینی از اموال همه مردم ایران اختصاص دادند و مسولین بومی بودجه بیشتری هم می خواهند.
پس این مسئله به همه مردم ایران مربوط است نه فقط مقامات سیاسی خودشیفته استان مازندران.
پتروشیمی ها باید در استانهای جنوبی و یا سیستان که موقعیت کشاورزی نداره ساخته بشه... این چه وضعی است که هر نماینده ای فقط منطقه خودش رو می بینه اون هم نه صلاح منطقه بلکه رقابت های کورکورانه
پتروشیمی ها باید در استانهای جنوبی و یا سیستان که موقعیت کشاورزی نداره ساخته بشه... این چه وضعی است که هر نماینده ای فقط منطقه خودش رو می بینه اون هم نه صلاح منطقه بلکه رقابت های کورکورانه
روستاهای مازندران و گلستان از محرومیت رنج می برند و حتی اطراف شهر ساری نیز همچون سمت کیاسر با وجود صدهها روستا جاده ها خاکی است.
بیکاری نیز موجب مهاجرت مازنی ها به استان های تهران و ... شده است.
طبیعتا هر کارخانه ای آلودگی های خاص خود را نیز دارد








