پیشبینی قیمت دلار پس از توافق وین

به گزارش تابناک به نقل از خبرآنلاین، علیاضغر سمیعی در اظهارنظری درباره قیمت ارز پس از توافق وین اظهار کرد: راجع به توافقنامهای که در وین به دست آمده، هرچند که هر توافقی به هر حال خالی از نکات مثبتی نیست، ولی مسئله بازار ارز را چندان مرتبط با مسایل و توافقات خارجی نمیبینم.
وی افزود: مسئله بازار ارز بیشتر ربط به نرخ تورم، نرخ بهره، جذب سرمایهها در بازار تولید، رفع بیکاری و خلاصه مدیریت مسائل اقتصادی در داخل دارد. البته مطمئنا بر طرف شدن تحریمهای ظالمانه، آثار خوبی را در وضعیت اقتصادی میگذارد، ولی نه به سرعت.
رئیس اسبق کانون صرافان عنوان کرد: همانطور که وضع تحریمها اثر فوری نداشته و سالها بعد اثر خود را میگذارد، رفع آن هم اثر فوری نخواهد داشت. البته از هر خبر خوب و بدی سودجویان و فرصتطلبان برای جوسازی استفاده میکنند تا برای خودشان سودهایی حاصل کنند.
سمیعی متذکر شد: آن نهادی که میبایست با درایت و ایجاد ثبات در بازار ارز از این سودجوییهای غیربهداشتی و ناجوانمردانه جلوگیری کند، در همه همه جای دنیا همانا بانکهای مرکزی هستند.
وی خاطرنشان کرد: با توافق وین و آزاد شدن پولهای بلوکه شده، بعد از توافق میتوان دو نوع برخورد داشت. یک برخورد احساسی و مقطعی و تقریبا عوامفریبانه، که به معنی تزریق فراوان و بیش از تقاضای ارز به بازار به منظور پایین آوردن قیمت است.
سمیعی متذکر شد: ولی رویکرد دیگری که من امیدوارم اینگونه بشود، این است که ارز های آزاد شده با قیمتهای واقعی به بازار عرضه شود و مقدار عرضه ارز هم کنترل شده و با قیمت واقعی باشد و مقداری از ارزها هم به صورت وام کم بهره در اختیار نیروهای کارآفرین قرار گیرد، سود سپرده های بانکی هم، چه برای ارز و چه برای ریال به شدت کاهش یابد و به نزدیک صفر برسد و با ترمیم و بازسازی زیرساختهای اقتصادی، با استفاده از این فرصت طلایی جراحی لازم در اقتصاد انجام شود و با واقعی کردن همه قیمتها از جمله حاملهای انرژی و تک نرخی کردن ارز با فروش ارز به بالاترین قیمتها سعی در جمع آوری هر چه بیشتر تومان از یک طرف و ایجاد شغل با دادن وامهای کم بهره از سوی دیگر همت کنند.
یادش رفته چطور بقولش احساسی دلار رو از ۷ تومان به ۳۲۰۰۰ تومان رساند . شرم آور نیست که پول ملی را بخاک سیاه نشاندی و از تقویت آن هراسانی؟
یک تیلیارد موجودی صندوق نروژ
نباید به خاطر این که دلار داریم نگذاریم ارزش دلار بریزد.
با رفع تحریم های ظالمانه و فروش بیشتر نفت و ورود پول های بلوکه شده قیمت ها در تمام بازارها شکسته خواهد شد.
ایران از هر لحاظ چه دفاعی، چه علمی چه منابع و ... کشوری پیشرفته در منطقه است و متاسفانه غرب و آمریکا متوجه شده اند و به دلایل واهی کارشکنی می کنند تا جلوی حرکت پیشرفتی کشور را بگیرند، با تحریم جنگ اقتصادی ایجاد می کنند که کشور پیشرفت نکند، مخصوصا که در منطقه خاورمیانه مهد ثروت های خدادادی هستیم.
غرب و آمریکا می خواهند کشورهای منطقه را وابسته نگاه دارند تا ثروت های خدادادی منطقه را مفت خری کنند و با آنها کالاهایی با قیمت صد برابر ساخته و به دیگر کشورها بفروشند، جلوی پیشرفت ما را می گیرند تا خودشان راحت تر زندگی کنند و بعد دم از حقوق بشر و ... می زنند.
خیلی از این کشورهای به ظاهر مدافع حقوق بشر اگر به نفع خودشان نباشد حتی با سلاح شیمیایی به جان ملت ها می افتند ( سلاح های شیمیایی را که همین کشورها در اختیار صدام قرار دادند تا بر علیه ملت ما استفاده شود تاریخ از یاد نخواهد برد)، بعد هم که صدام مهره سوخته شان شد به این دلیل که عراق بمب اتم و سلاح کشتار جمعی دارد به این کشور بدون اجازه سازمان ملل حمله کردند.
آیا سلاح کشتار جمعی و بمب اتم در عراق یافتند؟
چرا به این سوال ها پاسخ نمی دهند؟
ملتی را ده سال درگیر جنگ و تباهی و ویرانی کردند، هیچ جوابی هم ندادند.
عراق همسایه ما است و طبیعتا جنگ و درگیری در این کشور طبعات زیست محیطی و اقتصادی بدی دارد که کشورهای همسایه این کشور را متضرر می کند و موارد مشابه دیگر که تاریخ گواه آن است.
تاریخ گواه است که کار این کشورهای به ظاهر مدافع حقوق بشر چیزی جز ویرانی منطقه نبوده است و آن هم تنها به این خاطر که منطقه خاورمیانه است و مرکز نفت و گاز و ثروت های خدادادی است و کشورها یا باید وابسته باشند تا آنها مفت خری کنند یا اگر بخواهند مستقل باشند به دلایل واهی از قبیل تحریم و ... جلوی پیشرفتشان به هر طریقی باید گرفته شد، سیاستی که غلط اندر غلط، سیاستی ضد حقوق بشری و سیاستی ضد علم و دانش بشری است و متاسفانه با قدرت و رسانه ای که در اختیار دارند تنها هوشیاری و بیداری خود ملت ها را می طلبد.
اقتصاد یعنی نظام عرضه و تقاضا
وقتی ایران به منابع ارزی کشور دسترسی داشته باشه
و هیجان بازار ارز هم فروکش کنه قطعا نظام عرضه وتقاضا به تعادل رسیده و از وضعیت کنونی خارج خواهد شد انشالا . . .







