بازدید 6920
۱

اعتراف هولناک آدمکش‌های ۱۲ هزار دلاری

کد خبر: ۱۰۴۶۳۰۰
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۵۶ 15 April 2021

با گذشت حدود یک ماه از قتل مرموز مرد جوان در خودرواش حوالی میدان آرژانتین تهران راز این جنایت با اعترافات مرد موزیسین فاش شد.

به ‌گزارش ایران، ساعت سه بعد از ظهر ۲۰ اسفند، قتل مرد جوانی در حوالی میدان آرژانتین به بازپرس محمد جواد شفیعی اعلام شد. به‌دنبال اعلام این خبر بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند. با ورود به محل آنها جسد مردی حدوداً ۴۰ ساله را دیدند که روی زمین در کنار یک کامیون افتاده بود.

۳۰ متر دورتر از جسد خودروی ۲۰۶ مقتول دیده می‌شد که آثار خون نیز داخل آن وجود داشت. طبق اظهارات شاهدان دو مرد جوان در حالی که صورتشان را با ماسک پوشانده بودند به خودروی مقتول نزدیک شده و پس از قتل وی با چاقو سوار بر یک موتورسیکلت شده و از محل متواری شده بودند.

همسر مقتول که در صحنه بود گفت: من در شرکتی همین حوالی کار می‌کنم. همسرم حسن تقریباً هر روز به دنبالم می‌آمد امروز هم منتظر من بود که این اتفاق افتاد. در بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل جنایت باتوجه به اینکه شماره پلاک موتورسیکلت پوشانده شده بود و متهمان ماسک به‌صورت داشتند هیچ رد و نشانی از آنها در صحنه جنایت به‌دست نیامد.

اختلاف مالی

تحقیقات برای رازگشایی از مرگ حسن ادامه داشت تا اینکه در ادامه مشخص شد مقتول مدتی است که با یکی از هم محله‌ای‌هایش به‌نام امیر اختلاف مالی داشته و این موضوع باعث درگیری بین دو مرد شده بود. بدین ترتیب تحقیقات روی امیر که موسیقیدان و موزیسین و تقریباً همسن و سال مقتول بود متمرکز شد و در ادامه کارآگاهان ردپای امیر را در این جنایت پیدا کردند.

با به‌دست آمدن این سرنخ‌ها به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی، امیر بازداشت شد. مرد جوان که ابتدا مدعی بود از جنایت بی‌خبر است، زمانی که با مدارک پلیسی_ قضایی مواجه شد لب به اعتراف باز کرد و گفت: با حسن در یک محل زندگی می‌کردیم و تا حدودی او را می‌شناختم تا اینکه سر یک معامله با هم اختلاف مالی پیدا کردیم. مدتی قبل حسن شیشه خودروی مرا شکست و یکبار هم به من حمله کرد و مرا کتک زد. روزی که از حسن کتک خوردم به کارگاه نجاری پسر عمویم شهرام در منطقه خاوران رفتم. شهرام با دیدن ظاهر برافروخته و ناراحت و صورت کتک خورده ام، متعجب شد و علت را پرسید. برایش ماجرا را گفتم و او هم پیشنهاد داد حسن را تنبیه کنیم. بعد گفت دو نفر را اجیر می‌کنیم تا حسن را گوشمالی دهند.

300 میلیون برای اجاره دو مرد

امیر ادامه داد: شهرام دو نفر به‌نام‌های حامد و شهاب را می‌شناخت که وضع مالی خوبی نداشتند و به خاطر پول همه کار می‌کردند. قرار شد به آنها ۳۰۰ میلیون تومان که حدود ۱۲ هزار دلار می‌شد پرداخت کنم. به‌عنوان پیش پرداخت به شهاب ۵ هزار دلار و کمی پول ایرانی و به حامد ۳ هزار دلار و مقداری پول که جمعاً ۲۰۰ میلیون تومان می‌شد پرداخت کردم. قرار بود 4 هزار دلار هم بعد از اتمام کار بدهم. می‌دانستم حسن تقریباً هر روز به‌دنبال همسرش که در شرکتی در نزدیکی میدان آرژانتین کار می‌کرد، می‌رفت. آن روز من و شهرام و حامد و شهاب سوار بر خودرو شده و به سمت میدان آرژانتین رفتیم. همان‌طور که احتمال می‌دادم حسن داخل خودروی پژو ۲۰۶ منتظر همسرش بود. میدان را دور زدیم و به‌سمت پایین آمدیم.

در همین حین شهرام با یکی تماس گرفت و به او گفت نیاز به یک موتورسوار دارد. وقتی پسر جوان با موتور آمد از ماجرا بی‌خبر بود. بعد شهاب و حامد از خودرو پیاده شده و به طرف حسن رفتند. حامد از سمت راننده به حسن نزدیک شد و با باز کردن در ضربه‌ای به دست او زد. شهاب نیز از سمت شاگرد وارد شد و او هم ضربه زد. زمانی که حسن از خودرو پیاده شد و فرار کرد، شهاب او را دنبال کرد و چند ضربه دیگر زد. قصد ما کشتن حسن نبود بعد هم شهاب و حامد سوار موتور شده و به‌کارگاه آمدند.

با اعترافات امیر،به دستور بازپرس پرونده شهاب، شهرام، حامد و پسر موتورسوار نیز از سوی کارآگاهان پلیس دستگیر شدند.

متهمان در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرده و به دستور بازپرس محمدجواد شفیعی برای تکمیل تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم‌ پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شدند.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ما شرکت حفاظتی هستیم که قفل ضد دیلم روی دربها نصب میکینم که سارقین مطلقا نتونن وارد شوند و چون عموما ما ایرانیها همیشه بعد از بروز مشکل به فکر پیشگیری میفتیم، قربانیان زیادی را میبینم که قربانی سرقتهای به عنف از منازل شدند که سارقین خشن در حالی که زن و بچه هاشون منزل بودند، قفل درب و حفاظهایی که به دروغ میگن ضد سرقته شکستند و مثل اجل معلق رفتن تو و نه تنها با تهدید و ارعاب مجبورشون کردند هر چی داشتن دو دستی تقدیمشون کنند بلکه گاها هزار بلا هم سرشون آوردن و نکته اینجاست که این سارقین خشن وقتی وارد یک خونه میشن نمیدونن که آیا واقعا چیز ارزشمندی گیرشون میاد یا نه ولی ریسکش را میکنند و میرن داخل، حالا دیگه خودتون حساب کنید وقتی به همچین افرادی سیصد میلیون پول بدن و بگن برو کلاه بیار یقینا میرن سر میارن دیگه.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل