بازدید 75044
روایت غم انگیز دانشجوی نخبه‌ای که دیگر بین ما نیست؛

آن استاد دانشگاه که حقم را خورد و بیمارم کرد نمی‌بخشم

مشکلات گاهی اوقات از جایی که اصلاً فکرش را نمی‌کنیم بر سرمان آوار می‌شود و آنقدر پیش می‌رود تا فرصت زندگی کردن را از ما می‌گیرد. درست مثل اتفاقی که برای مرحوم میثم مطهری- دانش آموخته دکتری و نمونه دانشگاه تهران رخ داد و به واسطه ظلمی که اساتید و دیگر مسئولان دانشگاهی در حقش کردند، با مشکل نارسایی کبد مواجه شد و پس از سال‌ها تحمل درد و رنج روز گذشته جان به جان آفرین تسلیم کرد.
کد خبر: ۱۰۴۳۷۳۷
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۵ 03 April 2021
آن استاد دانشگاه که حقم را خورد و بیمارم کرد نمی‌بخشم
مشکلات گاهی اوقات از جایی که اصلاً فکرش را نمی‌کنیم بر سرمان آوار می‌شود و آنقدر پیش می‌رود تا فرصت زندگی کردن را از ما می‌گیرد. درست مثل اتفاقی که برای مرحوم میثم مطهری- دانش آموخته دکتری و نمونه دانشگاه تهران رخ داد و به واسطه ظلمی که اساتید و دیگر مسئولان دانشگاهی در حقش کردند، با مشکل نارسایی کبد مواجه شد و پس از سال‌ها تحمل درد و رنج روز گذشته جان به جان آفرین تسلیم کرد.
 
تابناک - رضا رحیمی:-  روایتی که در ادامه می‌خوانید، روایتی است به غایت تلخ و تأسف بار و مرتبط به با بالا و پایین زندگی یک دانش آموخته نمونه و نخبه که علی رغم همه استعداد‌ها و توانمندی‌های علمی هیچگاه به حق خود نرسید و در آخر نیز پس انجام دو بار عمل پیوند کبد و مدت‌ها تحمل سختی‌های برآمده از این بیماری در سنین جوانی به دیار باقی شتافت.
 
صحبت از زندگی شخصی دکتر میثم مطهری، دانش آموخته دکتری تئاتر دانشگاه تهران است که در سال ۱۳۹۵ به عنوان دانشجوی نمونه دانشگاه تهران معرفی شد و در سال ۱۳۹۶ نیز در رقابت برای انتخاب به عنوان دانشجوی نمونه کشوری آنچنان که خودش پیشتر برای خبرنگار ما روایت کرده بود، به واسطه یک بی عدالتی آشکار در سازمان امور دانشجویان کشور و علی رغم شایستگی‌ها به عنوان دانشجوی نمونه انتخاب نشد.
 
آن استاد دانشگاه که حقم را خورد و بیمارم کرد نمی‌بخشم

این جوان نخبه بامداد روز سیزدهم فروردین ماه و به واسطه مشکلات دنباله داری که به دلیل پیوند کبد بر او تحمیل شد، از دنیا رفت، اما چرا او به این شرایط دچار شد، چه سختی‌هایی بر او گذشت و چه کسانی در وضعیتی که به مرگ او منجر شد، مقصر بودند؟

برای یافتن پاسخ بخشی از این سئوال‌ها و نیز ریشه اصلی مشکل بهتر است ابتدا عیناً به صحبت‌هایی که او در قسمت هفدهم برنامه ماه عسل سال ۹۶ و در شبکه سوم سیما بیان کرد (دقیقه دقیقه 70 به بعد برنامه)، اشاره کنیم.
 
تعداد بازدید : 7119


برنامه‌ای زنده ای که فرصتی به دکتر مطهری داد تا از ظلمی که اساتیدش در حق او کردند، بگوید و به پیگیری‌هایی اشاره کند که برای احقاق حق انجام داد، اما به نتیجه نرسید تا با مشکل کبد رو به رو شود.

در این برنامه و به صورت مشخص در مورد چرایی بیمار شدن، مرحوم مطهری گفت: معمولاً افرادی که به مرحله پیوند کبد می‌رسند یا مشکل ارثی دارند و یا به واسطه اعتیاد و مصرف مواد مخدر به این مشکل بر می‌خورند، اما من هیچکدام از این مشکل‌ها را نداشتم.

او افزود: من دانشجوی دکتری بودم و طرح‌های پژوهشی مختلفی را انجام می‌دادم که در یکی از طرح‌ها مشکلی پیش آمد. یک طرح پژوهشی بود که ما انجام دادیم و بسیار قطور شده بود به همین خاطر ناشر نمی‌توانست همه مطالب را در یک کتاب چاپ کند و لذا قرار شد طرح به صورت یک جلد یک جلد به کتاب تبدیل شود.

این دانشجوی نمونه دانشگاه تهران ادامه داد: جلد اول که منتشر شد من نویسنده اول بودم. جلد دوم که منتشر شد دیدم دارم نویسنده دوم و سوم می‌شوم. اعتراض هم که می‌کردم می‌گفتند جاه طلبی نکن! جلد سوم که منتشر شد دیدم دارم کلاً از شناسنامه و عنوان کتاب حذف می‌شوم. وقتی خواستم اعتراض دوباره بکنم به من قول دادند که تصحیح می‌کنند و در جلد چهار نیز دیگر این مشکل پیش نخواهد آمد.

مرحوم مطهری در ادامه سخنانش در برنامه ماه عسل گفت: جلد چهارم که چاپ شد دیگر حتی فیپا را هم حذف کرده بودند و اصلاً نامی از مطهری در جلد چهار نبود. پیگیر اعتراض شدم و در جریان این اعتراضات در حقم اجحاف شد و در نهایت دچار زخم معده شدم.

او افزود: وقتی برای زخم معده به بیمارستان مراجعه کردم آنجا پس از معاینه پزشک معالج به من گفت که کبدت نیز یک مقدار لکه دارد. اول باید زخم معده ات خوب شود تا برویم سراغ مشکلی که برای کبدت به وجود آمده است شاید تحت استرس بوده ای.

در ادامه مطهری گفت: بررسی‌های تخصصی نشان داد که من اصلاً کبد ندارم (کبد از کار افتاده بود). پزشکان از اینکه چطور زنده هستم تعجب کرده بودند. گمانه زنی‌های پزشکی در مورد دلیل مشکل انجام شد و نشان داد که عصبانیت و استرسی که بخاطر همین مشکل بر من تحمیل شد به نارسایی کبد منجر شده است.

در همین باره او ادامه داد: ۹ آذر ۹۴ پیوند کبد اول انجام شد که پس زد و ۱۰ آذر ۹۴ منتظر کبد دوم شدم که به واسطه تصادف منجر به مرگ برای یک خانم جوان کبد دوم ایشان به من پیوند شد. پزشکان بیمارستان اعلام کرده بودند به سراسر کشور که هر تصادفی که گروه خونی اش O+ بود بیاید تهران که به من پیوند زده شود.

وی ادامه داد: کبد دوم نیز چندان خوب نبود. تار‌های صوتی را برای مدتی از دست دادم.   نمی‌توانستم صحبت کنم. من که زمانی مدرس تئاتر بودم. ریه هایم بار‌ها آب آورد و مشکلاتی زیادی برایم پیش آمد.

این دانش آموخته پردیس هنر‌های زیبای دانشگاه تهران در ادامه سخنانش و با تأکید بر اینکه مشکلاتش را به صورت مشخص متوجه یکی از اساتیدش در دانشگاه می‌داند، افزود: به آن استاد عزیزی که اسم من را از کتاب‌ها برداشت می‌خواهم بگویم بخاطر بچه هایم او را نمی‌بخشم.   بچه‌های من چه گناهی داشتند؟ می‌آمدند بیمارستان و می‌گفتند بابا چرا نمی‌آیی خانه؟

وی با تأکید بر اینکه دلیلی جز عصبانیت و استرس تحمیلی در از کار افتادن کبد او وجود نداشته است، گفت: معاینات دقیق پزشکی برای یافتن دلیلی مثل ایدز، هپاتیت و... که در از کار افتادن کبدم موثر باشد، انجام شد، اما من این مشکلات را نداشتم. اهل اعتیاد هم که نبودم و بیماری ارثی هم که نداشتم. عصبانیت و ناراحتی اعصاب که تابستان ۹۴ به واسطه اختلافم بر سر انتشار کتاب هایم با استادم برایم رخ داد بنا به بررسی‌های پزشکی من را دچار این مشکل کرد و آذرماه مشخص شد که کبد من از کار افتاده است.

آنچه تا اینجای گزارش مورد اشاره قرار گرفت، همه ظلم و اجحافی که در حق این دانش آموخته انجام شد نبود. او که در سال ۱۳۹۵ به عنوان دانشجوی نمونه دانشگاه تهران انتخاب شده بود، به واسطه همین دشمنی‌ها که به دلیل اعتراضات و طرح مشکلاتش در برنامه ماه عسل به وجود آمد، دیگر امکان هیأت علمی شدن در دانشگاه را پیدا نکرد.

همچنین در سال ۱۳۹۶ و در جریان انتخاب دانشجوی نمونه کشوری گروه هنر مغلوب یک دانشجو از یکی از دانشگاه‌های شهرستانی شد.

مرحوم برای خبرنگار ما همان زمان تعریف کرد که وقتی دیدم دانشجوی نمونه کشوری نشدم به کمک یکی از دوستان یک فراخوان صوری استخدام درست کردیم و به دست آن دانشجوی انتخاب شده رسانیدم. او هم رزومه خود را فرستاد وقتی رزومه را با رزومه خودم مقایسه کردم، دیدم امتیاز‌های من از او بیشتر است. پیگیر شدم و در نهایت مسئولان سازمان امور دانشجویان قبول کردند که در حقم اجحاف شده است، اما دیگر مراسم برگزار شده بود و به من قول‌هایی برای جبران دادند که عملیاتی نشد...

گفتنی است از مرحوم مطهری دو فرزند خردسال به نام‌های ملودی و ملانی به یادگار باقی مانده است. همچنین او  در سال ۱۳۹۶ نمایش «گرترود - روح پدر هملت» را در تالار مولوی تهران روی صحنه برده بود.
 
«تابناک»، این ضایعه را به خانواده مرحوم تسلیت می گوید. 
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۸۰
خدا رحمتش کنه البته همه استادان اینطور نیستند ولی متاسفانه در مواردی که هست همیشه حق را به استاد می دهند
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
بر عکس متاسفانه خیلی از استادان دانشگاه در مقاطع تحصیلات تکمیلی همین جوری هستند خود من در دانشگاه در مقطع دکترا با هزار زحمت رساله را نوشتم و موقع چاپ مقاله استاد راهنما باید به عنوان نویسنده اول ثبت بشه حالا ایشون کمک کردن قشنگی اینه که استاد مشاور که حتی یدک خط هم در رساله کمکی نکرد و فقط اسمش به عنوان استاد راهنما ثبت شده هم
انتظار داره که اسمش به عنوان نویسنده مقاله ثبت بشه و...
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
اولا خدا ایشان را بیامرزد. دوما ایشان هم حز کسانی بودند که بدون ازمون وارد دکتری شدند و نه بازحمت و
شایستگی. سوماموصوع خاصی که ایشون برای رساله شون انتخاب کرده بودتد طبعا مورد پسند ساختار قرار می گیره و میشه نخبه. کدام نخبه؟ نخبه ای که بدون آزمون دکترا گرفتن؟جمع اوری آماری اسامی نمایشنامه در چهار جلد که نشد پژوهش. کبد چه ربطی به حق خوری و حق کشی داره. درسته مرحوم شدند ولی خدا بیامرز میخواست بدون زحمت و تلاش با روش های خاص مراتب را طی کند
متاسفانه خیلی از اساتید دانشگاه همین هستند و کاری هم نمیشه کرد.
برای اینکه رتبه علمی خودشون بالا بره، حاضرن خیلی کارا بکنن که قطعا و شرعا حرام است.
تابناک چنان تیتر زده اید که فکر کردم استاد راهنمای ایشان کرونا یا بیماری واگیرداری داشته و باعث انتقال به ایشان شده است!!!!
معمولا کارهای پژوهشی که به این حد قطور می شود را گروهی از دانشجویان و اساتید انجام میدهند. بر حسب مشارکت افراد در هر جلدی ممکن است اسم افرادی باشد یا نباشد.
اما به فرض که ایشان حرص خورده باشد، الان مردم ایران برای خوردن یک لیوان آب هم حرص فراوانی می خورند. شما ببینید خانواده های درگیر فقر، فحشا، بی کاری فرزندان و ... که مراتب مشکلاتشان فراتر از این آفای نخبه بوده، آیا همه دچار سروز کبدی شده اند؟؟؟؟؟
متاسفانه نحبه گان وافعی از مملکت رانده شده و سالانه حدود 180 هزار نفر به دانشگاههای مطرح اروپایی و آمریکایی می روند. اما کسانی که در این دو سه دهه اخیر عنوان نخبه داخلی را کسب می کنند، علامت سوال فراونی بر روی کیفیت تحصیل و اعتبار نخبگی ایشان وجود دارد.
اصطلاحاً ایشان از نظر سیستم حاکم نخبه هستند.!!!!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
بعضی از عزیزانی که هستند واقعا نخبه هستند و برخلاف جریان به سمت خارج نخواسته اند بروند و جهاد را در ماندن و کار خوب کردن
دیده اند. البته تعدادشان زیاد نیست اما واقعیت دارد.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
نخبه اونیه که با وجود مشکلات داخلی و امکانات کم در داخل مانده و با این شرایط به کارش ادامه میده قرار نیست هر کی به کعبه آمال مهاجرت کرد بشه نخبه اگع نخبه شدن آسون بود تو چرا نشدی؟؟؟؟
این یک مورد از صدها و شاید هزاران مورد اجحاف تحصیلی است که در سیستم آموزش عالی میشود. ایشان -که خدایش بیامرزد- دست کم توانست به مقطع دکتری راه بیابد و تحصیلش را تمام کند. بسیاری از افراد مستعد و توانا به بهانه های مختلف و در واقع به دلیل غلبه رانتها بر آموزش عالی اصلا به مقطع دکتری راه داده نمیشوند. بروید ببینید چه بسیارند «دکتر»هایی که حتی توان نوشتن دو صفحه مطلب درباره رشته ای که در آن دکتر شده اند را ندارند. چه بسیارند «دکتر»هایی که مقاله های چاپ شده به اسم آنها یا کتاب های چاپ شده به نام آنها از خودشان نبوده و نمی دانند در آن مقالات و کتابها چه آمده! فراونند افراد مستعدی که به دلیل این سیستم رانتی و مریض به حاشیه رانده شده و به کارهای مشغول شده اند که فقط تلف کردن عمر بوده و برای گذران زندگی. این حق کشی ها و ظلم ها بالاخره یک روزی مکافات در پی خواهد داشت...
این ظلم آشکار بی جواب نخواهد ماند اما این سرنوشت خیلی از متخصصین و نخبگان کشورماست.وقتی هم که اعتراض بکنی، اساتید دانشگاه به راحتی شما رو له می کنند. این رو به عنوان یک دانشجوی مقطع دکتری در حال تحصیل در دانشگاه های دولتی مطرح تهران خدمتتون میگم.فرار بچه ها از ایران،بیشتر بخاطر اساتید سفارشی است که در دانشگاه ها حضور دارند.
من دکتر متولیان، پزشک متخصص اپیدمیولوژی و معاون پزوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران هستم. از تابناک انتظار انتشار چنین خبری را نداشتم. نارسایی کبد صرفا به خاطر استرس عصبی و اجحاف بر انسان ایجاد نمی شود یا حداقل تا حالا ثابت نشده است. این خبر فقط باعث تشویش اذهان عمومی می شود.
با تشکر
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
دکتر جان استرس پایه بسیاری از بیماری هاست .حتی سرما خوردگی هم می تواند ریشه در استرس و نگرانی داشته باشد از آن جهت که استرس تاثیر منفی بر سیستم ایمنی بدن دارد و ..... . النهایه این واژه تشویش اذهان عمومی اکثرا مانع تنویر افکار عمومی می شود .
ایرانی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۱:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
البته دانشجویی که اعلامیه جذب قلابی صادر میکنه تا رزومه دیگران رو بقاپه چندان قابل دفاع نیست و حتی جرم هست.
مشکل فقط استاد نیست. از قوانین مسخره است. امکانات در حد بورکینوفاسو انتظارات برلین. خجالت بکشید
چقدر مقاله بچه گانه و با توجیهات احمقانه بود:
"به واسطه ظلمی که اساتید و دیگر مسئولان دانشگاهی در حقش کردند، با مشکل نارسایی کبد مواجه شد و پس از سال‌ها تحمل درد و رنج روز گذشته جان به جان آفرین تسلیم کرد."!!!!
بعنوان یک پزشک عرض می کنم: احمقانه تراز این مقاله در تمام عمرم نخوانده بودم.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
آقای دکتر شما اگر دید پژوهشی داشتید هیچوقت بدون بررسی علمی یک فرضیه را رد نمی کردید
مهندس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
با توجه به ادبیاتت ممکنه پزشک باشی و حتی ممکنه مقاله ضعیف باشه ولی تو انسان آراسته ای نیستی . من متاسفم برای افراد تحصیل کرده ای که فقط عنوان یدک می کشند و حتی اگر حرفشان درست باشد که در اینجا درست هم نیست آنقدر زشت و غیر انسانی مطلبشان بیان می کنند که آدم بیزار می شود از عنوان تحصیل کرده
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
با این سطخ از شعور بعید می دونم دکتر باشی
"مرحوم برای خبرنگار ما همان زمان تعریف کرد که وقتی دیدم دانشجوی نمونه کشوری نشدم به کمک یکی از دوستان یک فراخوان صوری استخدام درست کردیم و به دست آن دانشجوی انتخاب شده رسانیدم. او هم رزومه خود را فرستاد وقتی رزومه را با رزومه خودم مقایسه کردم، دیدم امتیاز‌های من از او بیشتر است. پیگیر شدم و در نهایت مسئولان سازمان امور دانشجویان قبول کردند که در حقم اجحاف شده است، اما دیگر مراسم برگزار شده بود و به من قول‌هایی برای جبران دادند که عملیاتی نشد..."

این بخش را دوباره بخوانید لطفا.

کسی که چهارچوبهای قانونی براش اینقدر بی ارزش باشه که برای دنبال کردن منافع خودش دست به هر کاری بزنه و حتی فراخوان صوری راه بندازه، براحتی میتونه بیاد و در یک برنامه زنده هم اساتید خودش رو بدنام بکنه. جامعه علمی هیچ نیازی به خدمات "ارزنده" امثال این آقایان ندارد.
پاسخ ها
مهندس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
دو مطلب بزرگوار
اولا چهارچوب های قانونی که به داد این مرحوم نرسیدند
ضمنا اون استادی که چنین اجحافی کرده بعید می دونم لیاقت استادی و هیات علمی شدن رو داشته باشه
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
سلام به نظر من هم کار اون مرحوم اخلاقی نبوده جون با حیله و در قالب فراخوان صوری به مدارک شخصی وخصوصی فرد
مورد نظر دسترسی پیدا کرده و این کار اصلا درست نبوده
متاسفانه در کشور ما این مسائل دیگه عادی شده ، اگه پارتی داشته باشی حتی هیچ چیزی هم بلد نباشی میشی مدیر ولی اگه نخبه هم باشی ولی پارتی نداشته باشی به جایی نمیرسی به خاطر همینه که کشور ما با داشتن این همه نخبه هنوزم نتونسته پیشرفت کنه
سلام
این جوری داغ بازماندگان را دائمی میکنید. گرچه کارهای خطایی در مورد ایشان شده ولی استرس، ربطی به از کار افتادن کبد ندارد.
آخه می ارزه آدم سلامتیش رو به خاطر این چیزای بیخود به خطر باندازه
گزارش بسیا جانبدارانه است
تضییع حق و حوادث ناگوار برای بسیاری افراد اتفاق می افتد ولی نحوه مواجه ایشان با مشکلات مناسب نبوده است.
مشکل نه ار ایشان ونه از استاد است . مشکل سیستم آموزشی کشور است که اهداف والای زندگی را به اهداف کوچک مانند موفقیت تحصیلی، نمره؛ مدرک گرایی و ... تنزل داده است.
این دنیا اینقدر ارزش حرص خوردن نداره حالا دانشجوی نمونه شدن یا نشدن چه ارزشی داره که براش فراخوان صوری استخدام به راه انداخته تا رزومه اون یکی دانشجو رو گیر بیاره ، هرشکستی که به کس می رسد از خویشتن است ..
کلا هر کس باید بدلیلی کشته بشه
وا! این که یک رسم معمول هست تو ایران! هر کی باهات فامیل باشه یا بیشتر پاچه خواری کنه امتیاز بیشتری می گیره. دلت خوشه ها تابناک.
خداوند لعنت کند تمام انسان نماهایی که در قامت انسان به دیگران ظلم میکنند.
آقای دکتر رحیمی عزیز
از شنیدن خبر درگذشت جوان نخبه سرزمین مان بسیار متاثر شدم. اما اسفناک تر آنکه امثال دکتر میثم ها در همین دانشگاه تهران کم نیستند که ظلم آشکار اساتید و مسوولان دانشگاهی زحمات چندین ساله و امید آینده شان را تباه می سازند و طبیعتا به انواع مشکلات روحی و جسمی دچار می‌شوند و هیچ مرجعی پاسخگو نیست. مگر شما اصحاب رسانه با افشاگری و اطلاع رسانی دقیق بتوانید جلوی این رویه غلط و ظالمانه را در دانشگاه ها مخصوصا دانشگاه تهران بگیرید.
سرنوشت بسیار غم انگیز و ناراحت کننده ای است، خداوند آن مرحوم را مشمول رحمت و آرامش ابدی کند و به بازماندگان او صبر دهد.

اما خوب بود تیتر خبر با احتیاط بیشتری نوشته شود، جوانب موضوع مشخص نیست

اگر اثبات شد، مقصرین بازخواست شوند.
من هم نمیبخشم آن استاد دانشگاه را که زحمت چند ساله چهار دانشجوی دکترا را به نام خود کرده و استاد تمام دانشگاه تهران شده است و اعتراض های ما هیچ نتیجه ای ندارد چون همسرش مرجع رسیدگی کننده به تخلفات پژوهشی است!! این ظلم ها تاکی ادامه دارد؟!
تابناک عزیز لطفا کمپینی صفحه ای چیزی درست کنید که به مطالبه گری در این باره بپردازد واقعا نخبه های این مملکت دارند به خاطر بی مسئولیتی عده ای در دانشگاه تهران از بین می روند
پاسخ ها
ناشناس
| - |
۰۸:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
منم موافقم
جمع کنین بابا
کلا بلایی سر فارغ التحصیلان دکترای داخل آوردین که این بابا توشون گمه
من هم نمیبخشم آن استاد دانشگاه را که زحمت چند ساله چهار دانشجوی دکترا را به نام خود کرده و استاد تمام دانشگاه تهران شده است و اعتراض های ما هیچ نتیجه ای ندارد چون همسرش مرجع رسیدگی کننده به تخلفات پژوهشی است!! این ظلم ها تاکی ادامه دارد؟!
تابناک عزیز لطفا کمپینی صفحه ای چیزی درست کنید که به مطالبه گری در این باره بپردازد واقعا نخبه های این مملکت دارند به خاطر بی مسئولیتی عده ای در دانشگاه تهران از بین می روند
خیلی عجیب است. به راحتی نمی‌شود قضاوت کرد. هم اینکه در موضوع کتاب واقعا حق با چه کسی بوده است و هم اینکه آیا آدم با عصبانیت کبدش را از دست می‌دهد؟ تازه اگر در عصبانی شدن محق بوده باشد و توجیه منطقی و موجه برای عصبانی شدن موجود باشد.
در دوره دکتری ظلم اساتید راهنما بیداد می کند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
مثلا چه جور ظلمی؟! این که هر چیزی دانشجو به عنوان پایان نامه و پژوهش تحویل استاد داد، سریع تأیید کنه؟!
اتفاقا مشکل غالبتر، سهل انگاری و مساعدت بیش از حد است. مشکل سخت گیری استاد نیست مشکل اینکه که به دلیل شرایط اقتصادی دانشجو واقعا دانشحو نیست و به اجبار علم و پژوهش به اولویت چندمش تبدیل می شود.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۲:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
اتفاقاً استاد راهنمای من خیلی به من کمک کرد. اما یکی از داوران محترم که اتفاقاً رئیس دانشکده هم بود، 2 سال از زندگی من رو ازم گرفت
خدا بیامرزدش ولی پیوند زدن این مسائل با حذف نام از کتاب خیلی عقلانی نیست. اگه قرار باشه هر کسی یه ظلمی در حقش شد بمیره که الان جمعیت کشور نصف شده بود
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۱۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
ببین بشنو و باور نکن الان تو این دوره کیا سه تا بچه دارن؟؟؟؟؟؟؟ خیلیا تو زن گرفتنش موندن......بیخیال
خدا رحمتش کند و خداوند به خانواده اش صبر دهد . . البته که کلا یک طرفه به قاضی رفتن خوب نیست . و باید از هر دو طرف مطلب را شنید تا بتوان قضاوت کرد . البته به استحضار می رساند که رساله دکتری و یا پایان نامه ارشد کار مشترک دانشجو و استاد هست و استاد هم در مورد کار انجام شده حق و حقوقی دارد که باید رعایت شود
معلوم نیست تو این دانشگاه ها چه خبر هست.
از این ظلم ها در حق دانشجویان کشور زیاد میشه بخصوص در دانشگاه تهران، خودم نیز سه سال پیش که دانشجوی دکتری دانشگاه تهران بودم به پیشنهاد یکی از اساتید همکاری در کار تالیفی با قول نوشتن نامم تا رزومه برای من هم شود شرع کردیم در حالی که 80 درصد کار انجام شده بود و هر روز به من علارغم کارهای دیگه ای که داشتم می آوردن به یکباره رفتارشون عوض شد و گفتن بنظرم این کار به جایی نمی رسد بعد از دو سال بعد کتاب با همون چارچوب در انتشارات دانشگاه تهران چاپ شد دریغ از ذکر نام من در پیشگفتار صرفا برای تشکر در جمع آوری اطلاعات!!!!
منظورم همه استادها نیست اما بسیاری از اساتید که عنوان پرفسور و استاد تمام دارن با کارهای دانشجویان خود به اینجا رسیدن که متاسفانه بعد ازفارغ التحصیلی از یادشون میرن و فقط دانشجوها پله ای میشن برای ترقی اونها مثل خودم که با وجود مدرک ارشد و دکتری از دانشگاه تهران و رزومه قوی بعد از 3 سال از فارع التحصیلی نتونستم کاری پیدا کنم...... متاسفم برای جامعه ای که برای تحصیل کرده های واقعی ارزشی قائل نیست و هر روز ناامید تر در دیروز تنها راه پیشرفت را در رفتن و جدایی از خانواده می بینند.... ولی در پشت همین دانشگاه تهران در موسساتی که مثل قارچ سبز میشن مقاله مینویسن، پایان نامه مینویسن، مدرک میسازن برای خیلی ها برای ارتقاء شغلی و جایگاه بهتر برای خود، این قصه پر غصه یک دانشجوی فارغ التحصیل از همین دانشگاهی تهرانی هست که یک روزی با هزار آرزو وارد آن شدم و سختی های و استرس های بسیاری کشیدم اما به هیج جایی نرسیدم.......روحت شاد آقای دکتر مطهری
خداوند ایشان را رحمت کند و فرزندانش را عاقبت به خیر کند.
برای دانشجوی نمونه شدن رقابتی نیست چون دانشجویان معمولا رغبتی به تکمیل مدارک برای شرکت در این رقابت ندارند. ایشان خیلی به این موضوع اهمیت داده است البته از راه نادرست ؛.....کمک یکی از دوستان یک فراخوان صوری استخدام درست کردیم و به دست آن دانشجوی انتخاب شده رسانیدم. او هم رزومه خود را فرستاد وقتی رزومه را با رزومه خودم مقایسه کردم، دیدم امتیاز‌های من از او بیشتر است......؛ این روش نادرست و ناروا است که رزومه فردی را با نیرنگ بدست آوری!
البته نویسنده سعی کرده ایشان را قربانی و دانشگاه و استاد او را ستمگر معرفی کند اما نوشته به جای مستند بودن تبلیغاتی است و کینه ورزی. یعنی در دانشگاه تهران و وزارت عتف برای دادرسی مرجعی وجود نداشته است؟
در پاسخ به کسانی که به رگ غیرت شان برخورده و از اساتید نامعلم دانشگاه دفاع می کنند می گویم: بروید 10 سال عمرتان را برای تحصیل و درس در دانشگاه بگذارید و بعد از عمری عذاب کشیدن وقتی گیر چنین سیستم بیخود و اساتید فرصت طلب و بی انصاف افتادید آن وقت بیایید نظر بدهید
مشکل از سیستم دانشگاهی کشور است و همه می دانند که عده ای در کسوت استادی از زحمات دانشجویان تحصیلات تکمیلی تغذیه می کنند بدون آنکه حق و حقوقی برای دانشجو قائل باشند. بنده شخصا مبتلا به این موضوع بودم و بعد از دو سال پیگیری شکایت مان از یک استاد، حتی ریاست دانشگاه تهران هم نتوانست در استیفای حقوق مان کمکی بکند و کار به جایی رسید که ما را از طریق حراست تهدید کردند که با آبروی استاد بازی کرده اید. واقعا متاسفم برای چنین دانشگاهی و چنین مسوولانی
یه کار پژوهشی ارزش این همه استرس ندارد ایشون که ادعای نخبه بودن داشتند و یکبار دیگه و با یک پژوهش دیگه خودشون رو می تونستند نشون بدن.. البته ارتباط استرس با بیماریهای مختلف زیاده ولی اینکه این استرس به بیماری کبد و بعد از دست دادن کبد منجر شده اغراق آمیز به نظر می رسد.
من هم وقتی دانشجو بودم همیشه فکر میکردم اساتید حقم رو خوردن ولی الان که 15 سال است خودم هیات علمی شدم، تجربه بهم نشون داده که اینطور نبوده هر چند ممکن است ارزیابی ها و قضاوتهای علمی نیز برخی موارد با اشتباه همراه شود چون انسان دارد قضاوت را انجام می دهد نه ماشین و مهمتر اینکه معیارها اکثرا ذهنی و کیفی هستند و مشاهده پذیر کردن و اندازه گیری کمی آنها معمولا سخت و مشکل است.
دانشجو کارشناسی ارشد داشتم که بسیار ضعیف بوده و به دلیل اخذ نمره های امتحانی بالا (تقلب، سوالات ساده و مساعدت بیش از اندازه اساتید) عضو بنیاد نخبگان شده و تصور نخبه بودن بهش دست داده است در حالی که در نوشتن پایان نامه ش مشکل داشت.
اگر واقعا خبرنگار محترم پای صحبت های دانشجویان دکتری می نشست متوجه می شد که اکثرا به همین برنامه ای انتخاب دانشجوی نمونه اعتراض دارند و معیارهای آن را اصولی نمی دانند.
برنامه ماه عسل من یادمه معتاد و اویاش هم توی برنامه آورده است صرفا برای جذب مخاطب پس هر چی که از اون برنامه پخش بخشه نباید تصور کرد که درست و به خق است. مثلا تا الان یک معلم کلاس اول که معلم نمونه شده و کلی زحمت می کشد نیاورده توی برنامه.
یا دانشجویانی که طبق همان برنامه ها نمونه انتخاب شدن را نیاورده است و برای حاشیه سازی رفته سراغ یک معترض. در ورزش هم خیلی وقتها اشتباه داوری باعث شده یک جام از یک تیمی گرفته شود اما اگر آن تیم توانمندی و ثبات داشته باشد می تواند دوره بعد جام را کسب کند.
ممکن است در جامعه اساتید هم افرادی باشند که دچار قضاوت اشتباه و یا تخلف شوند اما این قشر زحمت کش با یک ادعای بی اساس نکوبید.
بعد اون نوابغی که دوران احمدی نژاد فرستااادین با بووورس دولت درس خوندن و با معدل 10 رفتن خارج...ا.نها چی اونها حق چندین هزاررر نفر خوردن.............برو عااامو سه تا بچه آوردی ... تو اگر درگیر درس بودی فقط یکی داشتی.....
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
چه ربطی داره داداش- خودش که نزاییده
گزارش جنبه های بسیار مبهم زیاد داره. قطعا باید آنسوی قضیه هم شنیده بشود‌. از نقطه نظر روانشناسی با در نظر گرفتن حرف های این آقا در گزارش به نظر می رسه این آقا تا حدی دچار خود بزرگ بینی بوده اند.
استاد به گردن دانشجو حق داره. استاد دانشجویی را که کلا نه علم داره و نه سواد به همه جا میرسونه. اصلا همون چلد اول کتاب که اسم این مرحوم هم بوده خودش جسارت بوده. دانشجو اصلا نباید به خودش اجازه بده اسمش کنار استاد بیاد. اصلا در این حد نیست. دانشجو بعد از فارغ التحصیلی بعدش خودش بره مستقل کار کنه و اسم خودش را بگذاره. تازه همون کار مستقل هم از استاده.
کلا حرمت ها شکسته شده.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
اولا استاد، نه دزد و شارلاتان و بیسواد که در دانشگاه های ما کم نیستند. دوما استاد حق و حقوقش را از دولت می‌گیرد. اگر حق و حقوق و احترامی هست باید متقابل باشه! نه این نظام برده داری که تو دانشگاه راه انداختن
حالا کاری به این داستان غمناک که اگر درست باشد واویلا به حال ظالمین و اگر هم باعث مرگش چیز دیگری بوده باز هم وای به حال ظالمین

اما انصافا برخی اساتید خیلی ظلم میکنند در حق دانشجو .... احساس خدایی میکنند العیاذبالله

باید فکری نمود در جهت محدود نمودن برخی اساتید .... در خصوص برخی قضات و کارمندان قضایی نیز باید قوانینی وضع شود تا احساس خودبرتر بینی و احساس کاپیتولاسیون و در نتیجه بی احترامی به مراجعین را کنار بگذارند
استادنماها براحتی حق دانشجویان را میخورند و ظلم میکنند و جوابگو نیستند..
این گزارش فقط یک چیز رو بر من ثابت کرد و اونم اینکه: درس خوندن در این کشور 2زار هم نمی ارزه!
مگر علم و دانش و سواد تخصص تو این کشور مهمه که شما بخاطر مریض بشی و فوت کنی
متاسفانه برای بنده هم چنین اتفاقی افتاده است. در نیمسال اول سال تحصیلی 85-84، یکی از اساتید بدون مطالعه برگه امتحانی بنده و صرفاً بر اساس نظر (اغراض) شخصی دستیارش که از دانشجویان ترم آخر کارشناسی ارشد بود، نمره درس 3 واحدی بنده را 12 رد کرده بود. در حالی که من رتبه یک کشوری در کنکور کارشناسی ارشد رشته خودم بودم و صبح روز امتحان مسائل درس مربوطه را به هم‌کلاسی‌هایم یاد می‌دادم، همه‌ی آنها از من بالاتر شدند.
بعد از این اتفاق استرس و فشار روانی زیادی داشتم و بعد از چند هفته یک سرماخوردگی شدید خوردم و به دنبال آن دچار بیماری خودایمنی کبدی شدم. الان هر روز دوز بالایی از کورتون مصرف می‌کنم، دچار التهاب مجاری صفراوی (PSC) شدم و کولویت اولسروز روده گرفتم.
مرحله بعدی بیماری‌ام به احتمال زیاد، پیوند کبد است.
کاش هیچوقت دانشگاه نمی‌رفتم کاش هیچوقت دانشگاه تهران نمی‌رفتم و کاش گذرم به این اساتید نمی‌افتاد.
این خبر بیشتر شبیه جوکه. آخر با استرس کبد از کار می افته! ضمنا دوره های دکتری داخل کشور دیگر چیزی جز آبروریزی نیست. نصف مملکت اسمشان را گذاشتند نخبه.
دوستان ! زیاد کشش ندین...یه وقت اقای دکتر متولیان مشوش میشن! کبدشون ورم میکنه!
شاید هم دیه میخواد
توی دانشگاه شیراز از این بدتر سر من در آوردن. خدا ازشون نگذره من که حلالشون نمیکنم. انشالله که خدا هم ازشون نگذره.
به هر حال خدا به داد همه مون برسه تو این مملکت بخصوص قشر تحصیلکرده
در دانشکده ما استاد متکبری که درس حسابداری 2 تدریس می کرد روش Fifo را با Lifo اشتباه گفت! گفتم استاد این دو روش انبارداری را بر عکس گفتید ؛ گفت نه درست گفتم . گفتم بنویسید First in first out . Last in first out تا متوجه شوید . گفت قبلا از این واحد افتاده بودی؟ گفتم نه! گفت معلومه خیلی واردی ؛ اگر دلت خواست فقط برای امتحان آخر ترم بیا . من هم که نیمه وقت شاغل بودم تا موقع امتحان به کلاس نرفتم اما استاد بی وجدان بدون اینکه به ورقه امتحانی من نگاه کند نمره درس 4 واحدی حسابداری 2 را صفر ( 0 ) داد و در جواب اعتراض من در حضور مدیر دانشکده گفت این دانشجو می خواست من را جلوی بچه ها کنف کند!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
عجب رکبی هم زده گفته نیا که کل ترم و غیبت بخوری
آدم عاقل عمرشو در دانشگاه هدر نمیده
بزرگترین نخبگان جهان یا دانشگاه نرفتن یا نیمه کاره رها کردن
تابناک این اقا برای چی دنبال اعلامیه استخدام صوری بوده؟ حریم خصوصی ادب یا خلافکاری چی اسمی روش نیزارید اگه اینقد کار بلد بوده چرا تنها چاپ نکرده ! برنامه تلوزیونی معیار نتیجه حقوقی و چیزهای دیگر نیست اون استاد با هر انگیزه ای بوده مورد ملامت نیست احتنال اینکه با کار صوری استاد را هم گل زده باشد هست
مگر این موضوع چقدر اهمیت داشت که ان مرحوم انقدر حرص بخورد که سلامتی اش بخطر بیفتد؟ دنیا بی ارزش تر از انست که بتوان تصور کرد پس بر نداشته ها حسرت و بر داشته ها چشم نبندیم و قانع باشیم. خداوند جمیع رفتگان را بامرزد.
از اعتبار دانشگاه تهران فقط همان سردرش باقی مانده است. هرروز پیامک تبلیغاتی می فرستد شهریه بدید مدرک مفت MBA بگیرید
زخم معده چه ربطی به اجحاف و حذف نامش داشته ؟؟؟
این اراجیف چیه می بافید؟
اینکه استادان همیشه سوء استفاده می کنند و نتیجه زحمات دانشجویان را به نام خودشون چاپ می کنند بحثی درش نیست و یک واقعیت تلخ جامعه علمی ایران است با استادان بیسوادش

اما ربطی به زخم معده و نارسایی کبد و .. ندارد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
خیلی هم ربط داره چون اولا از نظر علمی یکی از عوامل بیماریها مخصوصا سرطان و بیماری های خود ایمنی استرس . هستش و ثانیا این بدبخت ها سر نوشتن مقاله یا کتاب نخوردند و نخوابیدند و کلی زحمت کشیدند و زندگی و عمرشونو با هزار تا امید گذاشتند سر این کار بعدش هم یکی
بیاد با ظلم همشونو صاحب بشه .خدا ازشون نمیگذره.
مصاحبه کننده و مصاحبه شونده کاملا شوت بودند و بیسواد

این همه آدم در کل دنیا هر سال دچار نارسایی کبد می شود مگه باید بیماری خاص داشته باشند ( ایدز و هپاتیت) یا سابقه فامیلی و ارثی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


خدا رحمتش کنه، احجاف در ایران زیاد هست اما ربط دادن به از دست دادن کبد مسخره است
آأم نخبه این همه خودشو الاف نمی کنه
از نخبگی و هوش خودش استفاده می کنه تا راه های بهتری و مفید تری پیدا کنه
نه اینکه عمر خودشو با این خزعبلات تلف کنه
اگر حق کشی و بی عدالتی باعث بیماری کبد یا کلیه بشود سه چهارم جوانان و میانسالان این کشور باید به امراض کبدی و کلیوی مبتلا بشوند. البته متاسفانه برخی اساتید دانشگاه برای گرفتن پایه و مرتبه به دانشجویان تحصیلات تکمیلی اجحاف میکنند.
ای کاش در طول نجصیل بیاموزیم که اموری از این قبیل چندان ارزش ندارد که جسم و جان خود را فدای آن کنیم!!!!!!!!!!!!!
اگر دلیل از کار افتادن کبد استرس و عصبانیت در این حد باشه هشتاد درصد مردم ایران سال هاست که کبدی ندارند قاعدتن
والا ی استاد میخواست با مقاله من اینکار را انجام دهد...که در جائی حالش را گرفتم و طوری عمل کردم که استاد بودن خودش را هم یادش رفت...

باید حقتو بگیری ولی نه با شکایت....خودت برو حقتو بگیر والا اگر کار به شکایت برسه ..چندسال باید بدوی و بعد هم استاد را ول نمیکنن ...تورا بچسبن...پس خودت برو جلو...

شاید این نظر اشتباه باشه ...ولی من کردم و حقم را هم گرفتمم و استاد هم جیکش درنیومد...
در ایران دو بارپیوند کبد؟ خوب بهش رسیدند.خدا رحمتش کند. بیماری ربطی به نخبه نشدن اونم در تیاتر نداشت.
خدا بیامرزه این جوان نخبه رو ولی جهت اطلاع
در دانشگاه های ایران مرسوم هست که اساتید زرنگ، کارهای پژوهشی رو به دانشجوهای جویای نام می سپرن و بعد از جمع آوری دست آوردهای دانشجویان، ویرایش و چاپ میشه و اون استاد زرنگ میشه مولف و اگه بخواد در مواردی لطفی به دانشجویی بکنه شاید یه تشکری هم ازش تو کتاب بکنه
بی جهت نیست که پایان نامه فروشی بازارش داغ هست چون اساتید راهنما هم حال ندارن تا در مورد پروژه ای که خودشون به دانشجو سپردن ازش سوال جواب کنن.
خلاصه با وجود دانشجوها و اساتید زرنگ و بی حال، بازار مکاره ای هست تالیف و نشر آثار دانشگاهی و پروژه های دانشجویی
این وسط هم سر این دکتر مرحوم هم بی کلاه موند.
جالبه. صرف نظر از بحث بیماری آقای دکتر میثم مطهری که متاسفانه منجر به فوت ایشان شده است، آیا از بین بزرگوارانی که ایجا کامنت می گذارند کسی رفت کتاب مورد بحث ایشان را نگاه کند؟

یک فرهنگ است با نام «فرهنگ جامع تئاتر دفاع مقدس» که تا کنون چهار جلد آن چاپ شده است. مثل هر فرهنگ دیگری در جهان حاصل یک کار گروهی است که طی سال ها و با همکاری تعداد زیادی نویسنده نوشته شده است. مانند تمامی فرهنگ های عالم یک نفر استاد هم سرپرست کل فرهنگ است.

لطفا دقت فرمایید که اصولا نوشتن فرهنگ بنا به تعریف نمی تواند خروجی یک رساله دکترا باشد. رساله دکترا قرار است عمیق و نوآورانه باشد، نه وسیع و جامع.

دوستان ژرنالیست! لطفا کار علم و دعاوی علمی را به اهل علم بسپارسید.
برچسب منتخب
# حادثه سقوط بالگرد رییس جمهور # سید ابراهیم رئیسی # حسین امیر عبداللهیان # انتخابات ریاست جمهوری # انتخابات
وب گردی