مرتضی لبافی در تازه ترین مطلب خود در
برگ جهان نوشت:
قبل از ورود به بحث بايد تشکر ويژهای داشته باشم از آقای محمود فيض آبادی که با تأسيس و مديريت مدبرانه سايت، يکتنه بار تمام موانع و مشکلات را بر دوش کشيد و مسبب تحرکی شد که جنبههای مثبت آن در آينده، بيش از پيش آشکار و اثبات میگردد. باشد که همگی برای روستای زيبای مادری - پدری خود:
کاری کنيم ورنه خجالت برآوريم
همانگونه که آقای علی اکبر لبافی در مقاله «تنگل خانه» آوردهاند، تنگل خانه نام تپهای ست در روستای برگ جهان و در غرب و نزديکی بناهای مسکونی روستا که در حاشيه جنوبی ناحيه هموار " دشتاها " قرار دارد. اين تپه جزء تپههای باستانی در اداره ميراث فرهنگی استان تهران به ثبت رسيده است. از اينگونه تپهها در سراسر ايران يافت میشود که هرکدام در زمان آبادانی، کارکردهای خاص خود را داشتهاند. تپههای : سيلک کاشان، مارليک رودبار، حصار دامغان، سنگ چخماق شاهرود، آسياب کرمانشاه، چشمه علی ری، حسن لو آذربايجان و... از اين جملهاند. در مورد بسياری از اين تپهها، مطالعات نظری و کاوشهای عملی گستردهای انجام شده که در بسياری موارد با انتشار گزارشها و نتايج آن، منابعی قابل جستجو برای علاقه مندان مهياست. در مورد تنگل خانه اما، متأسفانه هيچ تحقيق نظری مجملی حتی انجام نگرفته است. تا آنجا که آقای علی اکبر لبافی بدرستی اشاره کرده : " چه ويژگی مستندی سبب شده است که اداره ميراث فرهنگی اين تپه را به عنوان تپه باستانی شناسايی کند، برای نگارنده روشن نيست. "
اينکه ميراث فرهنگی با چه دليل يا دلايلی به اين کار مبادرت ورزيده و آيا اصولاً در آينده قصد کاوش دارد يا خير، موضوع ديگری ست. اما برای برداشتن گامی مقدماتی برای ورود به حوزه تحقيق، میتوان قول مرحوم کسروی را مبنا قرار داد :
يکی از بهترين راههای تحقيق در تاريخ مناطق، دقت و ريشه يابی اسامی جاينامها و سير تحول و تکوين زبان يا گويش مردم ساکن در آنجاست. ( زبان پاک / نقل به مضمون )
«تنگل خانه» اسم مرکبی متشکل از دو واژه «تنگل» و «خانه» است. از آنجا که معنا و مفهوم " خانه " [ به عنوان پسوند مکان ساز که در بسياری از ترکيبات مشابه بکار رفته ] روشن است؛ بنابراين به جستجوی مفهوم واژه تنگل میپردازيم.
در جستجوی اين واژه، ابتدا بايد سراغ گويش مازندرانی رفت که يکی از گويشهای بسيار نزديک به گويش برگ جهانی ست. در اين گويش واژه " تنگل " به چند معنی به کار میرود:
1 - بچه کوچک 2 - چوب نازک خيلی کوچک 3 - نوک داس يا هر ابزار ديگری شبيه آن 4 - زائده 5 - ستيغ کوه 6 - کشتی گير نوجوان 7 - نوچه ( تبری - ذيل واژه )
پيداست که معانی و مفاهيم فوق، بجز ستيغ کوه که در جای خود خواهد آمد، هيچکدام سنخيتی با تپه تنگل خانه ندارد. البته نبايد از نظر دور داشت که وجه تسميه جاينامها، گهگاه میتواند بطور غيرمستقيم با معنای لغوی آن رابطه داشته باشد. اما چنانکه ذکر خواهد شد، معنای اصلی واژه " تنگل "، بر تمام اين معانی ارجحيت دارد و ناگزير بايد آن را پذيرفت.
به نظر میرسد با توجـه به شواهد و دلايل متقنی که ذکر خواهد شد، واژه «تنگل» تغيير يافته واژه ِ " تِنـْگِری " بوده است. میدانيم که بسياری واژهها در تمام زبــانها و گويشهای دنيـا، بنا به دلايل گوناگون [ که جای تفصيل آن در اين نوشتار نيست ] در ادوار مختلف و به مرور زمان تغيير تلفظ و حتی تغيير شکل میدهند.
مرحوم دهخدا ذيل اين واژه آورده:
خدای تبارک و تـقدَس. در زبان ترکی نام حق تعالی ست. از لغات ترکی و برهان و مدار. نام خدای تعالی نزد ترکان دور. ترکان نزديک تانری و تاری گويند. ( لغت نامه - ذيل واژه )
اين واژه به معنای «متعالیترين و مقدسترين» خدای ترکها و مغولهای قديم بوده است. با اندکی تغييرات در شيوه تلفظ : تِنـْگِری، تـَنـْگِری، تِنـْگِره، تـَنـْری، تـَنـَرَه، تانـَرَه، تانـَری، تاری، توره... به مفهوم خدای آسمان فراخ يا پروردگار آسمان ِآسمانها در ميان اقوام ترک و مغول رايج بوده است. ظاهراً اصل اين واژه در زمـانهای بسيــــار دور به معنـــای آسمـــان مادی و عينی کاربرد داشته ولی در ادوار بـعد، بار ِ معنايی ِ اعتقادی يافته و به عنوان خدايی عام بکار رفته است. ( هولمبرگ - 391 )
ادامه این مقاله را در وبلاگ
برگ جهان بخوانید.