قتل هولناک مادر با گوشی تلفن همراه
پسرتحصیلکرده در اقدامی جنونآمیز مادرش را بهطرز هولناکی به قتل رساند.
به گزارش ایران، ساعت 9 شب 25 بهمن زن میانسالی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت: همسایه طبقه چهارم ما، زن میانسالی است که بههمراه پسرش زندگی میکند. حدود نیم ساعتی میشود که صدای داد و فریاد فریبا را میشنویم او مدام ما را صدا میزند و کمک میخواهد. اما از آنجایی که حوصله دردسر و گرفتاری نداریم اول دخالتی نکردیم اما الان احتمال دادیم جانش در خطر باشد به همین خاطر با پلیس تماس گرفتیم.
قتل با گوشی تلفن
با تماس زن همسایه، مأموران کلانتری 104 عباس آباد راهی خانه مورد نظر در خیابان هویزه شدند. اما هر چه در زدند کسی پاسخگو نبود تا اینکه به ناچار آنها در را شکسته و وارد خانه شدند. با ورود به خانه مأموران با جسد خونین زن میانسال در حالی رو به رو شدند که پاهایش را بسته بودند. در کنار جسد گوشی تلفنی قرار داشت که آثار خون روی آن نشان میداد در قتل زن 66 ساله از آن استفاده شده است. در چند قدمی جسد نیز پسر جوان مقتول ایستاده بود. مأموران بلافاصله موضوع را به بازپرس مصطفی واحدی اعلام کرده و لحظاتی بعد بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت شدند. باتوجه به شرایط روحی پسر 29 ساله با تشخیص پزشک حاضر در صحنه، وی برای درمان به بیمارستان منتقل و تحت مداوا قرار گرفت.
اظهارات عجیب
در ادامه تحقیقات مشخص شد که مقتول معلم بازنشسته بوده و همسرش که دکتر داروساز بوده، سالها قبل فوت کرده است. از سویی در بررسیها مشخص شد پسرش هومن، پس از گرفتن مدرک لیسانس در رشته نفت، راهی آلمان شده و چهار سال نیز در آلمان در رشته مهندسی حفاری و استخراج نفت ادامه تحصیل داده است. اما با شیوع کرونا، سال گذشته به ایران برمی گردد و با مادرش زندگی میکند. هومن خواهری دارد که او نیز ساکن خارج از کشور است و زمانی که از ماجرای قتل مادرش با خبر شد، به تیم تحقیق گفت که برادرش مشکل روانی دارد و تحت درمان است. با گذشت 48 ساعت از بستری شدن هومن و بهبودی نسبی، تحقیقات از او صورت گرفت.
هومن در نخستین جلسه تحقیقات ابتدا حدود 15 دقیقه سکوت کرد. اما بعد از آنکه سکوتش را شکست با جملاتی مبهم و نامفهوم اظهاراتی را بیان کرد. وی مدعی بود مادرش را شبیه جن دیده است. اما او را نکشته بلکه وی به حالت طبیعی مرده است.
سپس متهم شروع به صحبت به زبان آلمانی و انگلیسی کرد و گفت: من 4 سال در آلمان درس خواندم. بعد به ایران آمدم تا کنار مادرم باشم.
نکته
بازپرس جنایی با اشاره به نکته مهمی در این پرونده گفت: موضوعی که در این ماجرا قابل تأمل است خودداری در اطلاعرسانی بموقع به پلیس و کمک نکردن به زن میانسالی بوده که مدام از همسایههایش درخواست کمک میکرده اما آنها به این موضوع توجهی نکردند شاید اگر بموقع اقدام میکردند، احتمال زنده ماندن زن میانسال وجود داشت. این در حالی است که قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی مصوب سال 1354 خودداری از کمک به دیگران در شرایط ذکرشده در این قانون مجازات حبس و جزای نقدی دارد.
عمر او بود فزون از پنجاه
زن بی شوهر و از حاصل عمر
یک پسر داشت شرور و خودخواه
روز و شب در پی اوباشی خویش
بی خبر از شرف و عزت و جاه
دیده بود او ببر مادر پیر
یک گره بسته ی زر، گاه بگاه
شبی آمد که ستاند آن زر
بکند صرف عمل های تباه
مادر از دادن زر کرد ابا
گفت: رو ، رو که گناهست ، گناه
این ذخیره ست مرا ای فرزند
بهر دامادی ات انشاء الله
حمله آورد پسر تا گیرد
آن گره بسته ی زر خواه مخواه
مادر از جور پسر شیون کرد
بود از چاره چو دستش کوتاه
پسر افشرد گلوی مادر
سخت چندانکه رخش گشت سیاه
نیمه جان پیکر مادر بگرفت
بر سر دوش و بیفتاد براه
برد در چاه عمیقی افکند
کز جنایت نشود کس آگاه
شد سرازیر پس از واقعه او
تا کند در ته آن چاه ، نگاه
از ته چاه ، بگوشش آمد
ناله ی زار و حزینی ناگاه
آخرین گفته ی مادر این بود
نامرد در ایام روز مادر عجب تقدیری از مادر کرده است. را می کشد؟ اگر روانی است زباله های کوچه ها را تمیز کند.جرا مادرش
آه ، فرزند ! نیفتی در چاه
به نظر من بچه ها رو از 18 سالگی نباید برای تحصیل بفرستن خارج از کشور، باید بزارن یدونه لیسانس اینجا بگیرن، بلوغ اجتماعیشون کامل بشه، از نظر شخصیتی تثبیت بشن بعد اگر خواستند بفرستند بره برا ادامه تحصیل یا زندگی
بچه 18 ساله ظرفیت اونقد تغییر رو نداره تو زندگی، زمانی که باید یواش یواش به استقلال برسه و در عین حال حمایت خانواده رو داشته باشه، بچه رو میفرستن اونجا با یه فرهنگ کاملا متفاوت، هم غم غربت براش هست و هم تو سیستم آموزشی و زندگی جدیدتر کلی بهش فشار میاد؛ در عین اینکه از نظر جنسی هم فعال هست و احتمالا برای دوری از مشکلاتش دست به روابط ناایمن و غیرمسئولانه بزنه یا بره تو بحث مواد و الکل؛ تقصیری هم نداره، وقتی از نظر شناختی و عاطفی هیجانی تثبیت نشده، رفتارهای پرخطر اجتناب ناپذیره
باید بیشتر مراقب جوانها بود
بازپرس جنایی با اشاره به نکته مهمی در این پرونده گفت: موضوعی که در این ماجرا قابل تأمل است خودداری در اطلاعرسانی بموقع به پلیس و کمک نکردن به زن میانسالی بوده که مدام از همسایههایش درخواست کمک میکرده اما آنها به این موضوع توجهی نکردند شاید اگر بموقع اقدام میکردند، احتمال زنده ماندن زن میانسال وجود داشت. این در حالی است که قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی مصوب سال 1354 خودداری از کمک به دیگران در شرایط ذکرشده در این قانون مجازات حبس و جزای نقدی دارد.
پس همسایه ها حق داشتند که نگران بودند و دخالت نمیکردند و تلفنی هم که زدند به 110، بازم اشتباه بوده و خودشونو گرفتار کردند





