دنیا! چه بی رحمی .....

به گزارش «تابناک»، سیدحبیب حبیب پور به یاد کودکان کار و "رضا" و زندگی و مرگ غمگینش شعری سروده که در ادامه می خوانید:
۱
دنیا! چه بی مهری
دنیا! چه بی رحمی
دنیا! مگه حال
مارو نمیفهمی؟
۲
در این بهار عمر
همرنگ پاییزم
بغضم گلوگیره
اشکی نمیریزم
۳
اشکی نمیریزم،
اما پر از دردم
با من چهها کردی؟
با خود چهها کردم؟
۴
هیچکی نبود اینجا
درمون دردم شه
یک شعله از امید
در شام سردم شه
۵
شد قاتل جونم
بر هر که دل دادم
مانند برگی زرد
بر خاک افتادم
۶
قوت به زانو و
طاقت به قلبم نیست
بر زخم تنهایی
یک لحظه مرهم نیست
۷
دنیا! برو دیگه
دیگه نمیخوامت
با صبح ناجور و
با شام ناکامت
۸
امشب دلم خونه
امشب دلم تنگه
اینجا همش رنج و
سرشار نیرنگه
۹
دنیا بذار امشب
آروم بگیرم من
بعد از یه عمر، اندوه
راحت بمیرم من
۱۰
با هر چه که داشتی.
اما رهات کردم
بادا حلال تو
هر چه برات کردم
۱۱
من رفتم از اینجا
حالا خداحافظ
بی مهر و بی رحمی
دنیا! خداحافظ
...
۱۷دیماه۹۹
سیدحبیب حبیب پور
واقعا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انسانهائی بی رحم هستند که به اسم مسئول بر کرسی مسئولیت تکیه زدن و فقط به فکر جیب خودشون و اقادزده هاشونن!! و از رحم و انسانیت بویی نبردن
رضا و رضاها حاصل سرنوشت و تقدیر و بی رحی دنیا نیستند بلکه حاصل بی لیاقتی و بی کفایتی و بی مسئولیت اقایون و اقادزده هاشونن!!
این نوجوان که به خود کشی فکر میکرده و حتی چند بار دست به این کار زده بیمار بوده است







