بازدید 22384

پیامد‌های ژئوپلیتیکی جنگ قره باغ برای ایران

رضا رحیمی*
کد خبر: ۱۰۱۶۱۰۵
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۱ 19 November 2020
می‌دانیم که قریب به ۳۰ پیش، حزب افراطی داشناک (فدراسیون انقلابی ارمنی) با حمایت جدی و همه جانبه ارمنستان اقدام به اشغال چیزی حدود ۲۰ درصد از خاک جمهوری آذربایجان به ویژه مناطق ناگورنو قره باغ، دهلیز لاچین، شوشا و مناطق پیرامونی آن کرد؛ اتفاقی که طی همه سال‌ها و دهه‌های گذشته منجر به تنش‌های جدی و خونینی میان دو کشور ارمنستان و آذربایجان شد.

این جنگ و درگیری‌ها که در تاریخ ۲۰ آبان امسال و پس از یک دوره شدید درگیری در نهایت منجر به آتش بسی موقت میان دو کشور درگیر آن هم با محوریت روسیه شد، در حالی صورت پذیرفت که ابهام و سئوالات مهمی در مورد گذشته، حال و آینده منطقه ژئوپلیتیکی قفقاز و پیامد‌های تحولات کنونی جنگ قره باغ بر کشور‌های همسایه به وجود آورده است.

با اینکه در همه سال‌های گذشته و متأثر از عوامل بسیار نظیر حمایت‌های بی دریغ روسیه از ارمنستان، آذربایجانی‌ها امکان بازپسگیری اراضی اشغالی خود را به دست نمی‌آوردند، ولی از قرار معلوم این بار پیروز نسبی جنگ ۲۰۲۰ شدند؛ پیروزی بزرگی که جمهوری اسلامی ایران نیز رسماً برای تحقق آن چراغ سبز‌هایی را نشان داد. به ویژه آنجایی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی ۱۷ ربیع الاول شان «قره‌باغ کوهستانی» را متعلق به آذربایجان دانسته‌اند و فرمودند: می‌بایست تمامی اراضی اشغالی را تخلیه شده و تحویل جمهوری آذربایجان شود.

با این همه جمهوری اسلامی ایران همواره در اتخاذ مواضع رسمی خود بر مذاکرات سیاسی و پرهیز از جنگ برای حل این مناقشه و نیز تأمین امنیت ارامنه ساکن در مناطق اشغالی تأکید کرده بود؛ موضعی منطقی که البته با محوریت روسیه میان دو طرف درگیری به جریان افتاد و در غیاب بازیگران موثری، چون ایران، ترکیه، فرانسه و آمریکا در نهایت به یک آتش بس موقت منجر شد.

اکنون که آتش بس میان دو کشور ارمنستان و آذربایجان امضاء شده است و مفاد این آتش بس منتشر شده است، خالی از لطف نیست اگر با نگاهی به تحولات دهه‌های اخیر منطقه پیامد‌های ژئوپلیتیکی جنگ اخیر قره باغ و آتش بسی که به دست آمد را برای ایران بررسی کنیم.


واقعیت ماجرای قره باغ چیست؟


۳۰ سال پیش بود که ارمنستانی‌ها موفق شدند با محوریت حزب افراطی داشناک اقدام به اشغال چیزی حدود ۲۰ درصد از اراضی متعلق به آذربایجان (مناطقی مثل ناگورنو قره باغ، دهلیز لاچین، شوشا و...) کنند و دوره جدیدی از جنگ و نا امنی و تنش را در منطقه ژئوپلیتیکی قفقاز به راه بیاندازند.

این اتفاق در بحبوحه فروپاشی «اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی» در سال ۱۳۶۹ صورت گرفت و سبب شد تا قره‌باغ کوهستانی ۳۰ سال در اشغال ارمنستان باشد.

این روایت البته از سوی ارامنه پذیرفته نمی‌شود و آن‌ها با تأکید بر ایده ارمنستان بزرگ عقیده دارند جمهوری کنونی ارمنستان تنها بخش کوچکی از ارمنستان شرقی است و به باور آن‌ها ارمنستان بزرگ علاوه بر قره باغ و نخجوان، بین النهرین علیا، شرق آناتولی از جمله قارص، بخش‌هایی از استان آذربایجان شرقی و غربی و جنوب گرجستان تا دریای سیاه را شامل می‌شود؛ روایتی که کم و بیش با واقعیت‌های تاریخ باستان نیز انطباق دارد، اما به هر صورت با تعاریف جدیدی که در نظام بین الملل وجود دارد چندان دستاویز مستحکمی برای اثبات حقانیت ارامنه نیست که اگر اینگونه بود امپراتوری هایی، چون ایران و روم باستان و... نیز می‌توانستند ادعا‌های مشابهی را مطرح و پیگیری کنند.


مفاد آتش بس ۲۰ آبان چیست؟


همانطور که اشاره شد در پی بالاگرفتن جنگ و درگیری میان ارمنستان و آذربایجان در هفته‌های اخیر که با حمایت‌های موثر و آشکار آنکارا از باکو و فروکش حمایت‌های مسکو از ایروان به دلیل استقرار یک دولت غرب گرا (نخست وزیری نیکول پاشینیان) در آن همراه بود، شاهد تلاش‌هایی برای میانجی گری و برقراری صلح از سوی کشورهایی، چون ایران و فرانسه و آمریکا و روسیه بودیم که جز روسیه دیگر کشور‌ها در پیش برد برنامه هایشان موفق نبودند.

پس از شکست مذاکرات دو جانبه در واشنگتن، در نهایت دو طرف در تاریخ ۲۰ آبان ماه آتش بس موقت را در مسکو و با میانجی گری روسیه امضاء کردند.

در مورد متن ده ماده‌ای قره‌باغ، ۲۴ آبان ۱۳۹۹ در روزنامه کیهان دکتر سعدالله زارعی یادداشتی با عنوان «ملاحظات اساسی ما درباره توافق قره‌باغ» نوشت و در آن اشاره کرد که جمهوری آذربایجان نه تنها بر مناطقی که طی حملات ۴۵ روز اخیر به تصرف خود درآورده است، مسلط می‌شود، بلکه منطقه «آغ دام» و «اراضی قازاخ»، منطقه «کلبجار» و منطقه «لاچین» را به تفصیل تا ۱۰ آذر ماه (اول دسامبر) به خود ملحق می‌کند.

نکته مهم دیگر این است که به آذربایجان امکان می‌دهد، در مناطق جنوبی ارمنستان به منظور اتصال زمینی نخجوان به خاک آذربایجان، یک کریدور به عرض پنج کیلومتر در اختیار بگیرد، با این توضیح که این کریدور در مالکیت ارمنستان باقی می‌ماند و ۱۹۶۰ نیروی واحد نظامی کنترل خدمات مرزی روسیه (F.S.B) لااقل به مدت پنج سال بر آن کنترل و نظارت خواهند داشت.

همچنین کریدور دیگری هم در منطقه لاچین واقع در غرب قره‌باغ طراحی شده که ارتباط ارمنستان با این جمهوری خود‌مختار را تضمین می‌کند.

در مورد این توافق باید اضافه کرد که نکات جنبی دیگری هم در آن دیده شده است که که بعضی فرعی و بعضی وابسته به قبول طرفین قلمداد شده‌اند و از قطعیت برخوردار نیستند.

جمع بندی کلی در مورد این توافق آن است که باکو این بار و بر خلاف همه جنگ و درگیری‌های پیشین موفق شد به بخش زیادی از آنچه در پی آن بود دست یابد و از آنسو ایروان بخش قابل توجهی از داشته‌های خود را از دست داد؛ اتفاقی که باعث جشن و پایکوبی‌هایی فراوان در آذربایجان و ناآرامی و اعتراض‌های مردمی قابل تأملی در ارمنستان شد.


پیامد‌های ژئوپلیتیکی جنگ ۲۰۲۰ قره باغ برای ایران


فارغ از آنچه تا اینجای یادداشت در مورد اصل بحران پیش آمده و نتیجه حاصل مطرح شد، همانطور که پیشتر مورد اشاره قرار گرفت، همه این فعل و انفعالات حالا برای بسیاری از شهروندان ایرانی به ویژه علاقمندان به مسائل ژئوپلیتیک پرسش‌هایی را پیرامون پیامد‌های ژئوپلیتیکی این تحولات بر ایران ایجاد کرده است؛ مسئله مهمی که در ادامه تلاش شده است به اختصار مورد کنکاش قرار بگیرد.

۱-انتقال کریدور نخجوان - جمهوری آذربایجان به خاک ارمنستان

این توافق به آذربایجان امکان می‌دهد، در مناطق جنوبی ارمنستان به منظور اتصال زمینی نخجوان به خاک آذربایجان، یک کریدور به عرض پنج کیلومتر در اختیار بگیرد، این کریدور ارتباطی اگرچه جدایی سال‌های دراز میان آذربایجان با نخجوان را از بین می‌برد، اما از قرار معلوم به صورت کامل در اختیار این کشور نخواهد بود و مالکیت آن حداقل به مدت ۵ سال در اختیار ارمنستان باقی خواهد ماند.

با این همه این امکان جدید که به آذربایجان داده شده است، کریدورهای ارتباطی آذربایجان به نخجوان از خاک ایران را که پیشتر مورد استفاده قرار می‌گرفت، به حاشیه خواهد برد و اساساً باعث کاهش وابستگی ترانزیتی آذربایجان به ایران خواهد شد.

۲-افزایش حضور و نقش آفرینی روسیه

در جریان توافق آتش بس ۲۰ آبان دیدیم که پس از تلاش‌هایی که کشورهایی، چون فرانسه، آمریکا و حتی ایران برای صلح میان دو کشور آغاز کردند و نیز نقش آفرینی‌های موثری که ترکیه در حمایت از آذربایجان داشت، این روسیه بود که ابتکار عمل را به دست گرفت و به دور از نقش آفرینی دیگر بازیگران آن هم در مسکو توافق میان دو طرف را به امضاء رساند.

جدا از این مهم مفاد توافق نیز گویای این است که مناسبات و وابستگی دو کشور درگیر با روسیه از این پس بیشتر از قبل خواهد شد؛ مجموعه وقایعی که گویای افزایش زمینه‌ها و فرصت‌های حضور و نقش آفرینی روسیه در مرز‌های شمال غربی ایران است و این خود می‌تواند پیامد‌های قابل تأمل و حساسیت برانگیزی برای ایران داشته باشد.

۳-کاهش مراودات ایران و ارمنستان

مقامات ارشد سیاسی ایران که در همه سال‌های گذشته تلاش می‌کردند مواضع محتاط تری نسبت به اختلاف و تنش میان آذربایجان و ارمنستان بگیرند، این بار به صورت صریح و شفاف‌تر حمایت‌های خود از آذربایجان را مطرح و بر لزوم پایان اشغال قره باغ تأکید کردند؛ مواضعی که بدون شک مقامات سیاسی ارمنستانی نسبتاً به آن خشنود نخواهند بود و این می‌تواند به کاهش مراودات و سطح تعامل میان ایران و ارمنستان منجر شود. به این مهم بیافزاییم که اساساً واگذاری نسبی یک کریدور در راستای مرز‌های شمال غربی ایران به آذربایجان ارتباط زمینی و خاکی ایران و ارمنستان را متأثر خواهد کرد.
 

۴-افزایش حضور ترکیه در منطقه

در جریان جنگ اخیر قره باغ دیدیم که مقامات سیاسی ترکیه و نیز مردم ترکیه به شدت از مردم و مسئولان آذربایجانی حمایت کردند. در برخی منابع رسمی نیز آمد که در سایه حمایت‌های اردوغان برخی گروه‌های تروریستی برای جنگ با ارمنستان راهی منطقه قره باغ شده اند و همچنین این کشور در حمایت‌های نظامی نیز برای متحد خود در قفقاز کم نگذاشت. این اقدامات در آینده منجر به این خواهد شد که سطح تعاملات و روابط میان ترکیه و آذربایجان عمیق‌تر شود و ما شاهد حضور چشمگیرتر ترکیه در منطقه ژئوپلیتیکی قفقاز باشیم؛ واقعیتی که با توجه به قرائت‌های متفاوت ایران و ترکیه از مدیریت سیاسی برای تهران چندان خوشایند نخواهد بود.

۵-احتمال رشد جریان‌های ترویستی در نزدیکی مرز‌های ایران

در جنگ اخیر و مستند به برخی اخبار رسمی ما شاهد حضور جریان و گروه‌های تروریستی بودیم که به آذربایجان علیه ارمنستان یاری رساندند. صرف نظر از این واقعیت که نشانگر باز شدن پای تروریست‌ها در منطقه خواهد بود، همچنین باید اشاره کرد که فضای نا امن ایجاد شده ناشی از جنگ در منطقه و بی ثباتی و اختلاف‌ها در نوع مدیریت سیاسی فضا طبیعتاً تا مدت ها باقی خواهند ماند و این شرایط بدون شک می‌تواند در رشد جریان‌های تروریستی در نزدیکی مرز‌های شمال غربی ایران موثر واقع شود.

۶-احتمال رشد فعالیت‌های اسرائیل در منطقه

اسرائیلی‌ها در طول دهه‌های اخیر توانسته اند با مقامات ارشد آذربایجان روابط خوبی ایجاد کنند. سطح این روابط در سال‌های اخیر عمیق‌تر شده و حوزه‌های نظامی را نیز در بر گرفته است.
 
به طور مثال در این باره پیشتر «برهان حشمتی»، تحلیلگر مسائل قفقاز و نماینده صدا و سیما در آذربایجان در برنامه عصر رسانه ملی گفت: اسرائیل توافقنامه‌هایی با آذربایجان دارد و یکسری هواپیما‌ها و پهپاد‌های نظامی در پایگاه‌های آذربایجان مستقر کرده است که در صورت لزوم علیه ایران از آن‌ها استفاده بکند.
 
حشمتی در همین رابطه افزود: واقعیت این است که آذربایجان به تسخیر اسرائیل در آمده است. اگر به معاملات تسلیحاتی و میزان نفتی که از آذربایجان به اسرائیل منتقل می شود نگاه کنیم این موضوع را می شود لمس کرد. تقریبا ۶۰ الی ۷۰ درصد نفت آذربایجان به اسرائیل صادر می شود و دولت آذربایجان نگران قطع شدن این صادرات نفت است.
 
از این ها گذشته این جمله «ما می‌توانیم مشترکا معجزه بیافرینیم. در کشاورزی، آموزش، حوزه دیجیتال و همه عرصه‌ها» بنیامین نتانیاهو- نخست وزیر اسرائیل خطاب به الهام علی اف- رئیس جمهور آذربایجان نیز که چهار سال پیش و در یک دیدار خصوصی مطرح شد را باید قابل تأمل دانست؛ جمله ای که در مقام عمل نیز محقق شده و حالا تل آویو یکی از شریکان تجاری آذربایجان است. 

اکنون که آذربایجان تا حدود زیادی از یک تنش بزرگ رهایی یافته و موفق شده است در منطقه ژئوپلیتیکی قفقاز به نوعی دست برتر را داشته باشد، اصلاً بعید نیست که ما شاهد رشد فعالیت‌های اسرائیل در این منطقه باشیم. به ویژه به دلیل انگیزه‌های ضد ایرانی که در اسرائیل و ضد شیعی که در دولت جمهوری آذربایجان شاهد هستیم.

۷-کاهش وابستگی  جمهوری آذربایجان به ایران

پیشتر گفتیم که با ایجاد یک کریدور ارتباطی ۵ کیلومتری در مرز‌های شمال غربی ایران، از این پس خاک آذربایجان با منطقه نخجوان که پیشتر بخش جدا شده این کشور بود برقرار خواهد شد. این مهم طبیعتاً نیاز آذربایجان به کریدور‌های ارتباطی پیشین که از خاک ایران باعث ارتباط این دو بخش می‌شد را از بین می‌برد. با این همه فراتر از این موضوع با ارتباطی که میان خاک آذربایجان با منطقه نخجوان و ترکیه و پس از آن اروپا ایجاد شده است، اساساً نیاز جمهوری آذربایجان به ایران برای هر نوع ارتباط زمینی برای رسیدن و اتصال به خاک اروپا از بین خواهد رفت. همه این مسائل را می‌توان به نوعی موثر در کاهش وابستگی باکو به تهران قلمداد کرد.

به این موضوع اضافه کنیم که اکنون تأمین گاز منطقه نخجوان بر عهده ایران است و آذربایجان در ازای این اقدام ایران در منطقه آستارا به ایران گاز تحویل می‌دهد. بر این اساس احتمال تأسیس خط لوله مستقیم از کریدور جنوبی قره باغ به نخجوان و بی نیازی این منطقه از گاز ایران وجود دارد. بماند که ترکیه نیز مدت هاست در صدد است تا تأمین گاز نخجوان را از طریق شهر ایغدیر و خط لوله ایغدیر - نخجوان بر عهده بگیرد تا وابستگی آذربایجان به سواپ گاز ایران قطع شود.  
 

۸-تغییر در مناسبات انتقال انرژی دریای خزر به اروپا

دریای خزر سرشار از منابع معدنی به ویژه نفت و گازی است که کشور‌های همسایه آن از جمله جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان در طول همه سال‌های گذشته برای انتقال آسان و ارزان آن به اروپا و کسب سود با مشکلات فراوانی رو به رو بوده اند. یکی از خط لوله‌های مهم منطقه که امکان انتقال انرژی به اروپا را فراهم می‌کند، خط لوله باکو- تفلیس- جیحان است که ۱۷۶۸ کیلومتر طول آن است و جدا از خاک کشور آذربایجان و ترکیه برای تکمیل آن به بخش‌هایی از خاک گرجستان نیز نیاز بود.

اساساً این خط لوله به آن دلیل در دستور کار قرار گرفت که آذربایجان و ارمنستان روابط خصومت آمیزی با یکدیگر داشتند و امکان انتقال مستقیم خط لوله از طریق کشور ارمنستان وجود نداشت. حالا که کریدوری در مرز ایران برای آذربایجان به منظور اتصال به نخجوان و پس از آن ترکیه باز شده است، طبیعتاً گزینه‌های بهتر و آسان تری برای تأسیس خط لوله و انتقال انرژی برای آذربایجان و کشور‌های شرقی دریای خزر مثل ترکمنستان و قزاقستان فراهم خواهد شد. تأثیر منفی این رویداد برای ایران آنجایی است که همواره ایران امیدوار بود کشور‌های حاشیه دریای خزر برای انتقال انرژی خود به آب‌های آزاد از خاک ایران و خلیج فارس استفاده کنند؛ انتظاری که پیش از این هم خط لوله باکو-تفلیس-جیحان، خط لوله باکو-تفلیس ارزروم و خط لوله کریدور جنوبی نشان داد چندان نمی‌توان به آن امیدوار بود و حالا که بوی کاهش تنش ها میان آذربایجان و ارمنستان هم به مشام می رسد، دیگر تقریباً هیچ امیدی به آن نخواهد بود.

۹-افزایش تسلط جمهوری آذربایجان بر روی حقابه ارس

ایران در طول همه سال‌های گذشته از رود ارس کمتر از آنچه استحقاقش را داشته است، حقابه برداشت کرده و این حقابه‌ها به برخی فعالیت‌های کشاورزی و صنعتی در جلگه مغان محدود بوده است. پیش از این رود ارس را یک رود مرزی مشترک میان ایران و ارمنستان و آذربایجان معرفی می‌کردیم که پس از عبور از مناطق کوهستانی منطقه در نهایت به رود کورا و پس از آن دریای خزر می‌ریخت.

حالا و پس از توافق ۲۰ آبان احتمال این مهم وجود دارد که دست رسی و تسلط جمهوری آذربایجان بر رود ارس افزایش پیدا خواهد کرد. با توجه به نیاز‌های روز افزون ایران به منابع آب در شمال غرب کشور و دست بالای جمهوری آذربایجان در این رابطه چندان بعید نیست اگر در آینده در این حوزه (برداشت و مصرف حقابه ارس) برای ایران مشکلاتی به وجود آید.

۱۰-تشدید مشکلات مرزی نظیر قاچاق کالا

واقعیت آن است که یکی از مرز‌های پر حاشیه ایران در حوزه قاچاق کالا، مواد مخدر و مشروبات الکی مرز ایران با جمهوری آذربایجان بوده است. اکنون که مرز ایران و ارمنستان نیز با مدیریتی آشفته برای ترانزیت و ارتباط آذربایجان با نخجوان در اختیار این کشور قرار خواهد گرفت، اصلاً بعید نیست اگر تصور کنیم مشکلات مرزی ایران در شمال غرب به ویژه در حوزه قاچاق کالا تشدید شود. به ویژه به این دلیل که بر اساس توافق ۲۰ آبان در کریدور ۵ کیلومتری مشرف به مرز ایران و ارمنستان نیرو‌های نظامی روس نیز حضور خواهند داشت و مشخص نیست هر کدام از این بازیگران تا چه میزان برای مبارزه با قاچاق حاضر به همکاری با ایران خواهند بود؟

۱۱-بازشدن پای ناتو و آمریکا در مرز‌های شمال غربی ایران

از دیرباز جمهوری آذربایجان علاقه خود را به باز شدن پای ناتو در منطقه ژئوپلیتیکی قفقاز آشکار کرده بود. مقامات سیاسی باکو تأمین امنیت دراز مدت خود را در همکاری با ترکیه و ناتو می‌بینند و به همین دلیل بود که در زمان افتتاح خط لوله باکو- تفلیس-جیحان نیز به صورت رسمی از مقامات ناتو برای تأمین امنیت این خط لوله دعوت به همکاری کردند.

جمهوری آذربایجان در منطقه نگرانی‌های امنیتی فراوانی دارد که راه غلبه بر آن‌ها را در نزدیکی به قدرت هایی، چون آمریکا، ترکیه و به صورت مشخص ناتو می‌بیند. با این حساب حالا که مسیر دست رسی این کشور از راه زمین به نخجوان فراهم شده و از همین مسیر با ترکیه ارتباط زمینی کاملی ایجاد کرده است، اصلاً بعید نیست اگر پیش بینی کنیم گرایش آذربایجان به ناتو و قدرت‌های غربی افزایش خواهد یافت و حتی نشانه‌هایی هرچند اندک از پیوستن آذربایجان به ناتو نیز نمایان خواهد شد؛ مجموعه تحولاتی که می‌تواند به باز شدن پای ناتو در مرز‌های شمال غربی ایران منجر شود.

۱۲-اختلال در مسیر ارتباطی ایران با اروپا از مسیر ارمنستان

مواضعی که اخیراً و در جریان جنگ ۲۰۲۰ قره باغ از سوی جمهوری اسلامی اتخاذ شد به نفع جمهوری آذربایجان و در حمایت از این کشور بود. هر چند در سخنان سیاستمداران ایرانی بر حفظ امنیت ارامنه ساکن قره باغ نیز تأکید شد، اما به هر صورت در این جنگ گلایه‌هایی از سوی ارمنستان در مورد ایران به وجود آمد.
 
دکتر یدالله کریمی پور، در کتاب ایران و همسایگان خود و در مورد پل های بالقوه ارتباطی ایران با اروپا از مسیر ارمنستان می نویسد: ارمنستان از نظر موقعیت جغرافیایی کوتاه‌ترین مسیر برای پیوند ایران به اروپا به شمار می‌رود و از این لحاظ جانشین و یا حداقل مکمل آناتولی برای ایران محسوب می‌شود.

با این همه تحولات اخیر می‌تواند در روابط فی مابین ایران و ارمنستان در آینده تأثیر منفی بگذارد و در نتیجه پل‌های بالقوه ارتباطی ایران به دریای سیاه و اروپا از طریق خاک ارمنستان به حاشیه کشیده خواهد شد. 


جمع بندی

در همه سال و دهه‌های گذشته جمهوری اسلامی ایران آنچنان که باید و شاید موفق نشد، فرصت‌های ژئوپلیتیکی موجود در آسیای مرکزی و قفقاز را به سود خود فعال کند. این موضوع اکنون که تحولاتی سریع و جدی در قفقاز و به ویژه مناسبات جمهوری آذربایجان و ارمنستان به وقوع پیوسته، شرایط دوگانه جدیدی را پیش روی سیاست مداران ایرانی گشوده و فرصت‌ها و متقابلاً تهدید‌هایی را به وجود آورده است که اگر هوشمندانه با آن برخورد نشود، نه تنها سودی برای ایران نخواهد داشت، بلکه خسارت‌های سنگینی را متوجه کشورمان خواهد کرد.

مواردی که اینجا به عنوان پیامد‌های ژئوپلیتیکی جنگ ۲۰۲۰ قره باغ  مورد اشاره قرار گرفت، ملاحظات و نگرانی‌هایی است که نگارنده احساس می‌کند ممکن است در آینده برای ایران مشکلاتی را به وجود آورد. نا گفته پیداست حضور فعال و دیپلماسی قوی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه به ویژه در شرایط حساس کنونی، می‌تواند بسیاری از تهدید‌های موجود را به فرصت تبدیل کرده و نگرانی‌های موجود را از بین ببرد.
 
نکته: در این یادداشت از کتاب ایران و همسایگان (۱۳۷۹) دکتر یدالله کریمی پور استفاده شده است.  
 
*دانش آموخته دکتری جغرافیای سیاسی و عضو تحریریه تابناک  
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۳۱
دستاورد کشور دوست و برادر روسیه خبیث است
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۲
یعنی ایران اینچنین کشوری بدبختیه که از تنش
ومشکلات دیگر کشور ها بهره می گیره و این تفکر رو داره که بهتر همسایه هاش ضعیف باشن به جای اینکه خودش رو قوی کنه. این مقاله منو یاد داستانی انداخت که غول چراغ جادو از یک شخص بخیل گفت هر آرزویی داری بکن تا من آن آرزو را برای تو و دو برابر آن را برای همسایت برآورده کنم و آن شخص درخواست کور شدن یک چشم خود را داشت تا دو چشم همسایه اش کور شود. بجای اینکه امید داشته باشید تا از اختلافات دیگر کشورها تغزیه کنید به فکر قدرت گرفتن و آباد کردن کشور با توان خود باشید ها
سعید زرفرون
| Japan |
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۳
اتفاقا با ورود به موقع روسیه به این قضیه و اعمال طرح ایجاد کریدور جلوی ترک تازی ترکیه و آذربایجان گرفته شدو امنیت ایران و ارمنستان تامین شد.
ناشناس
| Netherlands |
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۴
این متن بسایر بدبینانه نوشته شده است. در واقع در بسیاری از این سالها این نگرش بر دیپلماسی ایران حاکم بوده و باعث شده که ایران هیچ فعالیت جدی برای حل موضوع نکند و امروز ایتگونه به انزوا رانده شود. ولی با همه اینها باز اگر ایران بخواهد نقش مثبتی ایفا کند مطمئنا می تواند از این شرایط سود ببرد. بسیاری از اذربایجانی ها شیعه متعصب هستند و حتی بیش از خود ایرانی ها به قم و حوزه احترام می گذارند. بسیاری از آیرانی ها با آذربایجانی ها زبان مشترک دارند و احساس نزدیکی می کنند این می تواند بر توریسم اقتصادی و توریسم پزشکی ایران تاثیر بگذارد و اگر مدیران با سواد و مدبری امور را در دست بگیرند مطمئنا سود بسیاری برای ایران حاصل می شود. از طرف دیگر سالها بود که فاضلاب های صنعتی داخل رود ارس ریخته میشد و محصولاتی که با این اب آبیاری می شدند باعث رشد فروان سرطان در ایران شده بود الان مدیریت و مسئولیت ان بر عهده آذربایجان قرار می گیرد و مطمئنا اینگونه بی محابا آلوده نخواهد شد. در کل اگر شما همسایه پیشرفته و مدرنی داشته باشید بهتر از آن است که هماسیه بدبخت و فقیری داشته باشید البته اگر حسادت نباشد.
متاسفانه این مقاله بویژه در مورد ریشه بحران قره باغ، جانبدارانه نوشته شده و
تقریبا تکرار همان تبلیغات جمهوری آذربایجان بر ضد ارمنستان است که با دیدگاه سازمان های بین المللی به ماجرا مغایرت دارد.

هرجند در بیان پیامد‌ها نویسنده نگاه منصفانه تری دارد و به جمع بندی منطقی ختم می شود.
پاسخ ها
عليرضا
| United States of America |
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۱
قطعنامه هاي سازمان ملل بر خروج نيروهاي اشغالگر ارمني و بازگشت اوارگان و تماميا ارضي اذربايجان تاكييد دارند ، شما چطور انرا تفسير و تعبيير كردي كه به اين نتيجه رسيدي؟؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۹
موافقم کلن تاریخچه منازعه قره باغ به قبلتر از سی سال پیش برمی گرده ، اینجا نه در مورد اکثریت ارمنی نشین این مناطق صحبت شده نه دلیل اینکه چرا زمان شوروی این منطقه به آذربایجان واگذار شد ، فقط ارمنستان را مسئول دانسته.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۲
تاریخچه منازعه نه به سی سال قبل بلکه به دویست سال قبل بر می گرده زمانی که ارامنه سلاح بر دست گرفتند و مسلمانان شرق آناطولی و آذربایجان را قتل عام کردند و به روسها نامه نوشتند تا به ایران حمله کند و در نهایت به عباس میرزا خیانت کردند.
داخل متن برخی اشتباهات فاحش وجود دارد که از یک دکترای جغرافیای سیاسی بعید است از جمله :
مالکیت کریدور بین آذربایجان و نخجوان حداقل به مدت ۵ سال در اختیار ارمنستان باقی خواهد ماند در حالی که ارمنستان مالکیت دائمی خواهد داشت مدت 5 سال مدت صلح بانی روسیه است که در صورت موافقت طرفین تمدید خواهد شد.
یا 1960 نظامی روس بر این کریدور نظارت خواهند کرد. در حالی که این تعداد نیرو برای کریدور 5 کیلومتری یعنی هر دو نیم متر یک نیرو مستقر خواهد شد اگر دو طرف کریدور را حساب کنیم یعنی هر 5 متر یک نفر که اصولا" چنین آرایشی در خط مقدم جببه هم وجود ندارد چه برسد به نیروهای صلحبانی. به نظر می آید نویسنده تعداد نیروهای کل مناطق قره باغ را برای کریدور نخجوان محاسبه کرده است.
نویسنده می گوید : کریدور از خاک ارمنستان ،کریدور ارتباطی آذربایجان به نخجوان از خاک ایران را که پیشتر مورد استفاده قرار می‌گرفت را از بین می برد در حالی که چنین کریدوری وجود ندارد .کامیون های کالاهای ترک و آذری در طول جاده های مختلف شرقی غربی و شمالی جنوبی ایران تردد می کردند و کریدوری در کار نبود.
در جای دیگری می گویند: اسرائیل یکسری هواپیما‌ها و پهپاد‌های نظامی در پایگاه‌های آذربایجان مستقر کرده است که در صورت لزوم علیه ایران از آن‌ها استفاده بکند. اولا" طبق قانون اساسی آذربایجان استقرارهر واحد نظامی خارجی در آذربایجان باید به تصویب مجلس برسد و تابحال چنین اتفاقی نه برای اسرائیل نه برای ترکیه نه برای روسیه و نه برای هیچ کشور دیگر نیفتاده است . احتمالا" منظور نویسنده خرید پهباد از اسراییل است که موضوع دیگری است و خرید تسلیحان از یک کشور به معنای استقرار آن کشور در خاک کشور دیگر نیست.
هم چنین می گویند: ترکیه نیز مدت هاست در صدد است تا تأمین گاز نخجوان را از طریق شهر ایغدیر بر عهده بگیرد. در حالی که همه می دانند ترکیه وارد کننده گاز است نه صادر کننده و معلوم نیست این خبر را از کجا آورده اند و اگر منظورشان این است که ترکیه از گاز وارداتی خود به نخجوان بدهد که اصلا" توجیه ندارد.
طبق نظر نویسنده ؛ حالا که کریدوری در مرز ایران برای آذربایجان به منظور اتصال به نخجوان و پس از آن ترکیه باز شده است، طبیعتاً گزینه‌های بهتر و آسان تری برای تأسیس خط لوله و انتقال انرژی برای آذربایجان و کشور‌های شرقی دریای خزر مثل ترکمنستان و قزاقستان فراهم خواهد شد. گویا نویسنده در خصوص مسائل انرژی اطلاعات زیادی ندارند اساسا" مسیر کریدور یاد شده به دلیل دوری زیاد و صعب العبور بودن عملی نیست و همچنین الان چند خط لوله نفت و گاز از شمال آذربایجان عبور می کند که بعضی هنوز با ظرفیت کامل کار نمی کنند . بنابر این احداث یک خط لوله با این همه هزینه آن هم در خاک دشمن کار کدام آدم عاقلی است؟
همچنین میفرمایند : ارمنستان از نظر موقعیت جغرافیایی کوتاه‌ترین مسیر برای پیوند ایران به اروپا به شمار می‌رود. بد نیست نگاهی به نقشه بیندازند و بینند که ارمنستان برای ارتباط با اروپا یا باید از خاک ترکیه استفاده کند یا خاک گرجستان که گرجستان نیز از طریق دریای سیاه می تواند به ب4 کشور اوکراین، رومانی،مولداوی و بلغارستان متصل شود ولی برای سایر کشورهای اروپایی که 46 کشور هستند باز مجبور است از کانال استانبول عبور کند.
نویسنده از یک طرف می گوید روسیه در منطقه حاکم شده و آذربایجان و ارمنستان بسیش از پیش تحت تسلط روسیه قرار گرفته اند و در طرف دیگر ادعا می کند پای ناتو به خاک آذربایجان و نزدیک مرز ایران باز می شود. چطور روسیه به این کار راضی می شود؟
پاسخ ها
رضا رحیمی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۱
سلام دوست عزیز
ممنونم از اینکه متن را مطالعه کرده و نقد کردید
اگر متن را بار دیگر با دقت بخوانید پاسخ بسیاری از نقدهای خود را خواهید گرفت.
با این همه یک نکته که باید خدمت شما عرض کنم آن است که در دانش ژئوپلیتیک تحلیل ها و پیش بینی ها از آنجایی که تابعی از عوامل جغرافیایی و بعضاً پایدار هستند لذا الزاما در کوتاه مدت رخ نخواهند داد و ممکن است زمان تحقق آنها طولانی باشد.
این یکی از جنبه های مهمی است که تحلیل و پیش بینی مبتنی بر دانش ژئوپلیتیک را با دانش روابط بین الملل متمایز می کند.
بر همین اساس همه پیامدهایی که ذکر شد الزاما با هم و در آینده نزدیک رخ نخواهند داد و قطعی هم نیستند. کما اینکه در پایان یادداشت هم تأکید شده است جمهوری اسلامی ایران می تواند با هوشمندی و دیپلماسی فعال از همین تهدیدها فرصت هایی را خلق کند.
در مورد تعاملات اسرائیل و آذربایجان، خط لوله ایغدیر و مفاد توافق آتش بس اخیر نیز مستنداتی وجود دارد که با جست و جویی کوتاه به آنها خواهید رسید.
با تشکر فراوان
پس میشه گفت ما بودیم که شکست خوردیم
پاسخ ها
علی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۲
خیر ایران ترکیه و اذربایجان و حتی ارمنستان می توانند قوی ترین اقتصاد منطفه در اینده را بسازند به شرط انکه صادقانه وارد عرصه شوند و ادمهای اختلاف افکن رااز دور خارج کنند
naser
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۵
ما به هیچ عنوان احساس شکست نمی کنیم اگر شما چنین حسی دارید احتمالا به دلیل تمایلات قوم گرایانه و نژاد پرستانه تان می باشد. ایران، آذربایجان و ترکیه می توانند بهترین متحد همدیگر باشند.0
احقاق حقوق اولیه و حاکمیتی جمهوری آذربایجان نباید مغایر با منافع ملی ایران تعریف شود اگر پیش فرض ها و منافع درست تعریف شود . با دفع شر تجزیه طلب های تروریست های داشناک و کوتاه شدن دولت اشغالگر ارمنستان که بازیچه روسیه و فرانسه هست و و امریکا هم می تواند باشد. به نفع ایران است ضمنا شائیه حمایت ایران از تجزیه طلبان هم از بین رفت چون حمایت از تروریسم و تجزیه طلبی دوددش بیش از همه می تواند به چشم ایران برود
نشونه عملکرد ضعیف ما در مقابل زیاده خواهی ترکیه و دسترسی به منابع گاز و نفت دریای خزر و در مقابل از دست رفتن مرز مشترک با ارمنستان و از دست دادن ارز قابل ملاحظه از کشور،احتمالا تا چند سال آینده هر جا بخوام بریم باید از ترکیه اجازه بگیریم
سر ایران کلاه رفت پای اسراییل از طریق آذربایجان باز شد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۷:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۲
متعسفانه ایران با سرمایه گذاری غلط روی کشورهای عربی .. سالهاست که از همسایگان شمالی غافل است و متعسفانه در مناطق شمالی ایران کسانی رخنه کرده اند که همه رقیب های سنتی ایرانند و ما همچنان دنبال فلسطینیم و فلسطینی ها و عربه همه با اسرائیل صلح کردند ایا ما همچنان به اشتباه کشور را به سمت نابودی خواهیم ب
دو کشور همسایه ما با هم مشکل داشتند الان دارند یه جوری تنش ها راکاهش می دهند اونوقت این همه به ما زیان وارد می شود؟! یا این همسایه ها خیلی عجیبند یا کشور ما خیلی ضغیفه و یا نویسنده محترم زیادی توهم توطئه دارند!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۱
همون توهم توطئه درسته . ولی فقط نویسنده این مقاله نیست بلکه خیلی ها در ایران بر اساس توهم توطئه تصمیم می گیرند و نظر می دهند.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۲
نه خیر شما ساده اندیشی و فکر میکنی همه مثل خودمون گرفتا قیمت گوجه و خیارند
ناشناس
| Japan |
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۳
توهم توطئه نیست،درایت وچشم تیز بین لازم است تا تنگناهای ژئوپولیتیک حاصل از جنگ قره باغ برای کشورمان را در آینده نه چندان دور دید،باز اقدام روسیه با ایجاد کریدور به عرض 5کیلومترکمک بزرگی به ایران و ارمنستان کرد، به عبارتی با طرح روسیه از حضور اسراییل و ناتو در مرز ایران پیشگیری و از فروپاشی ارمنستان جلوگیری شد..
در این که جمهوری اسلامی در سطح بین المللی همیشه غایب لست شکی نیست
نویسنده محترم در مقدمه و تشریح واقعیت های قره باغ منطقی نوشته ولی در تبیین پیامدهای آتی به مسائلی مانند کاهش مبادلات ایران و ارمنستان بخاطر ناراحتی ایروان از ایران بخاطر موضعگیری به نفع آذربایجان و قاچاق کالا و مشکل حقابه ارس و باز شدن پای ناتو پرداخته که این قبیل پیش بینی ها با واقعیت های منطقه همخوانی ندارد و بیشتر بر روی کار قابل طرح هستند و از اون گذشته چطور کشور بی در و پیکری مثل ارمنستان را قانونمند تر از آذربایجان در حال پیشرفت و تعامل با جهان خارج می داند که معتقد است با آذربایجان مشکل قاچاق و حقابه و ... خواهیم داشت.
پاسخ ها
ناشناس
| Japan |
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۳
این نویسنده عزیز مانند بسیاری از هموطنان مان با در نظر گرفتن روابط صمیمی و دوستانه دولت و مردم ارمنستان با ایرانیان و مقایسه آنها با ترکیه وا ذربایجان وحتی گرجستان به این نتیجه میرسند که در آینده نه چندان دور نتیجه‌ای جنگ قره باغ برای ایران زیانبار و خطر آفرین است،البته پان ترکیست ها از آنجا که تعلق خاطری به ایران عزیز ندارند از این بابت نگرانی هم ندارند،
دوست عزیز اگر ارمنستان غیر از ایران راه ارتباطی داشت که هیچوقت منت ایران را نمی کشید ارمنستان با آذربایجان و گرجستان و ترکیه و ایران همسایه است و سه کشور اول با ارمنستان اختلاف های عمده ای دارند و تنها ایران است که راه ارتباطی ایران با بزرگترین شریک تجاریش یعنی روسیه است. بنابراین نگران کاهش روابط ارمنستان با ایران نباشین.
نگاه به مسائل کوتاه مدت هم اهمیت داره اما آنچه در درازمدت باقی میمونه انسانه و انسان هم یک سری اخلاق و خصوصیات انسانی داره. نتیجه اینکه در درازمدت باید اهداف انسانی مد نظر ما باشه تا موفق بشیم.
مثلا فرض کنیم که این تحولات اخیر مشکلاتی برای ما بوجود بیاره، اما کاهش دشمنی در منطقه و افزایش دوستی بین کشورها میتونه زمینه گسترش روابط اقتصادی ما با آذربایجان و ارمنستان و حتی ترکیه و روسیه رو فراهم بیاره. دوستی بین ما و ملتهای همسایه بهرین چیزیه که در درازمدت میتونه منافع ما رو تامین کنه.
مثلاً ما طویلترین مرزها را با کشورهای مشکل داری مثل افغانستان، پاکستان و عراق داریم توجه کنید چقدر ما از مشکلات افغانستان و پاکستان متضرر میشیم (بقیه بماند). آیا امن بودن مرزهای شمال غربی ایران که تقریباً جزء بهترین و پتانسیل دار ترین مناطق ایران است بهتر نیست. نویسنده ظاهراً از خصوصیات جغرافیایی منطقه آشنا نیست. این منطقه خیلی کوهستانی است فکر نمی کنم اجرای پروژه های تعرف شده توسط نویسنده عملی و مقرون به صرفه باشد. در ضمن از قدیم گفته اند دشمن دشمن است مهم نیست چند صباحی در ظاهر مشکلشون بر طرف بشه، با نگاهی به تاریخ متوجه میشید که ارمن ها با ترک ها مشکل تاریخی و دیرینه دارند چطور ممکن است کریدوری که هنوز تکلیفش معلوم نیست مسیری امن برای اجرای این همه پروؤه های تعرف شده توسط نگارنده مقاله باشد. گیریم که این کریدور در تام الاختیار آذربایجان باشد ولی در این دنیای پرتلاطم چه تضمینی وجود دارد بعد از گذر خطوط لوله تهدیدهای هر از گاهی متوجه این خطوط نشود. اشاره شده به حضور ناتو در منطقه، روسیه که با ناتو همسو نیست و ترکیه هم اخیراً مشکل پیدا کرده، پس بازی روسیه در این وسط چه میشود؟ اصلاً این پیش بینی چندان منطقی به نظر نمی رسد.
یک نتیجه گیری: امنیت واجب تر از نان شب است. به قول معرف: وقتی در امنیت هستی یک تکه نانت رو بخور و نصف دیگه شو صدقه بده! این همه برای امنیت هزینه میشه پس چرا ما نباید خوشحال بشیم که یک مشکل عمیق و طولانی از منطقه ققفاز از بین رفت در صورتیکه منطقه شمالغرب ایران یکی از مناطق دارای تراکم جمعیتی بالاست
این توافق انقدر که به نفع ایران هست به ضرر ایران تیست البته اگر درست اجراع بشود؛ اولا الان برای ارامنه ثابت شد که کرجستان همسایه خوبی نیست و لذا تنها همسایه خوب ایرانه؛ البته هم ایران و هم کرجستان فضای هوایی خود را برای تداراکات هوایی بستن(از دلایل تمام شدن مهمات ارمنستان در جنگ)؛ الان ارمنستان روی احداث 60 کیلومتر راه اهن تا مرز با ایران بیشتر معطوف خواهد شد و ایران هم 55 کیلومتر سمت ایران را دارد میسازد؛ از طرفی اگر راه اهن جلفا نخجوان ایروان بازگشایی شود ایران ارزان به دریای سیاه و شرق اروپا و حتی چین و روسیه و کره شمالی دسترسی ریلی پیدا میکند؛ در غیر ان راع اعن جلفا قهرمانلو در کیلومتر 55 به مرز رسمی ارمنستان(نوردوز مگری) میرسد ؛ ان کریدور مورد توافق(نخجوان - اذربایجان) قبلا بصورت ریلی در شوروی سابق بود ؛ قطعا ان کریدور که احتمالا باز بصورت ریلی (ان سوی ارس - ساحلی موجود از زمان تزار ها)بازگشایی خواهد شد تحت نظارت ارمنستان خواهد بود و امکان تدارکات نخجوان مهیا خواهد شد نه ترانزیت و احداث خطوط لوله گاز و نفت؛ چرا که در صورت احداث خطوط لوله ارمنستان حق ترانزیت تعلق میگیرد که نه اذربایجان و نه ترکیه مایل به دادن درامد جدید ارزی به دولت ارمنستان نیستند؛ در ثانی خطوط لوله مسیر کرجستان نیز فعال هستند و نیازی ضروری به اینها نیست؛ الان ایران بدنبال کریدور شمال جنوب هست تا روسیه و اسیای میانه و قفقاز از ان بهر ببرند و مفهوم ان این است که یک جاده ترانزیتی و یا ریل ترازیتی می باشد نه حاکمیت روسیه یاکشورهای اسیای میانه بر ان در خاک ایران؛ وقتی روسیه امنیت کریدور ارمنستان قره باغ(مسیر لاچین موجود و در اینده مسیری اختصاصی احداث خواهد شد) یا نخجوان - اذربایجان(ریلی ساحلی موجود ولی جاده که باید احداث شود ) به این مفهوم هست که به کامیونهای ترددی در ان مسیر توسط افراد خود سر مزاحمت ایجاد نشود نه اینکه انجا جزوی از خاک کشور دیگر شود؛
سلام به همه دوستان.
اصلا اين نويسنده بااين نگاه بدبينانه مسايل اطراف ايران بلكه جهان را چگونه مي بيند؟؟؟؟
واقعا ختم اين غايله فايده و سودي براي ايران نداشت؟حني يك مورد؟!!!!!!!
ازاينها گدشته ارتباط فرهنگي و قومي بين ما و آذري ها و حتي ارمني ها در كجاي اين ماجرا قرار دارد نكند در آن حوزه هم ضرر ايران در كار ست؟؟؟!!!!
در هر واقعه اي عيبها در كنار محاسن و بعبارتي تهديدها هميشه توام با فرصت هاست.بستگي به مديريت و سعه صدر و دورانديشي ما و تحليل درست و همه جانبه قضايا از طرف ما دارد.
در کل به ضرر ایران تمام شد
در کل به نظر من شکست ارمنستان همون شکست ایرانه .
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار