میلی صفحه خبر لوگو بالا
میلی صفحه خبر موبایل

پایان سرگردانی دختر ۱۳ ساله با ورود پلیس

پس از تماس یک دختر نوجوان با پلیس، مأموران او را به کلانتری بردند و او از مشاوران دایره مددکاری کمک خواست.
کد خبر: ۱۳۴۹۰۳۵
| |
1565 بازدید
|
۲
پایان سرگردانی دختر ۱۳ ساله با ورود پلیس

 

به گزارش تابناک به نقل ازهمشهری آنلاین؛ دختر ۱۳ ساله‌ای که پس از تماس با پلیس ۱۱۰ به دایره مشاوره و مددکاری کلانتری شهرک فراجای مشهد هدایت شده بود، گفت: «نوزاد ۲ ماهه بودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و من چون شیرخوار بودم نزد مادرم ماندم. از زمانی که به خاطر دارم او برای بزرگ کردن من خیلی زحمت کشید و به‌سختی کار کرد.

کمی بزرگ‌تر که شدم، به دلیل کمبود محبت خانوادگی با برخی از همکلاسی‌هایم به مهمانی‌های مختلط رفتم تا به نوعی این کمبودهای عاطفی را جبران کنم. آنجا بود که به مصرف مشروبات الکلی و انواع قرص‌های اعصاب و روان روی آوردم، اما نه‌تنها این کمبودها جبران نشد، بلکه اوضاع روحی و روانیم بدتر شد. به همین خاطر با مادرم که او نیز وضعیت مناسبی نداشت مدام درگیر می‌شدم.

اکنون مادرم مرا بیرون کرده است و پدرم نیز مرا به منزلش راه نمی‌دهد. این بود که به پلیس پناه آوردم تا آنها کمکم کنند.»

کارشناس کارآزموده کلانتری با راهنمایی‌های تجربی سرهنگ آرش ایرانمنش رئیس کلانتری شهرک فراجا با مادر این دختر نوجوان تماس گرفت و او را به مرکز مشاوره دعوت کرد.

این زن ۴۰ ساله گفت: «وقتی به خاطر مشاجره‌های بیهوده از شوهرم طلاق گرفتم دیگر نمی‌توانستم به خانه پدرم بازگردم، به همین دلیل خانه‌ای اجاره کردم. روزهای سختی را گذراندم. با آنکه شغل موقت بسیار کم‌درآمدی داشتم، دخترم را در مدارس غیرانتفاعی ثبت‌نام کردم تا درس بخواند. وقتی به ۸ سالگی رسید، او را نزد پدرش فرستادم، ولی بعد از گذشت ۲ سال پدرش او را به من بازگرداند و مدعی شد توان نگهداری و مراقبت از او را ندارد.

در همین روزها دخترم با یکی از همکلاسی‌هایش دوست شده بود که من هم با مادر او رابطه برقرار کردم، ولی آن زن نه‌تنها پولی را که از من قرض کرده بود پس نداد، بلکه تهمت‌های بسیار ناروایی هم به من زد. تازه فهمیدم که دخترم دوستان خوبی ندارد. این بود که نصیحتش می‌کردم، اما او عصبانی می‌شد و مرا کتک می‌زد. به ناچار دوباره او را نزد پدرش فرستادم، ولی باز هم شوهر سابقم او را قبول نکرد.
حالا هم با این رفتارهای ناشایست دخترم نمی‌توانم او را کنار خودم نگه دارم.»

پس از گفتگوهای روان‌شناختی و تلاش‌های مشاور کلانتری، دختر نوجوان اشک‌ریزان مادرش را به آغوش کشید و آنها در حالی به خانه بازگشتند که قرار شد در جلسات مشاوره کلانتری شرکت کنند.

میلی صفحه خبر موبایل
اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۰ - ۱۴۰۴/۱۰/۱۰
بسیار خوشحالم که این دختر خانم به آغوش مادرش برگشت ، و داخل این خبرها تنها خبر مثبت همین بود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۲ - ۱۴۰۴/۱۰/۱۰
عکسی که گذاشتید برای متاهل است
برچسب منتخب
# جنگ ایران و اسرائیل # آژانس بین المللی انرژی اتمی # نرخ سوم بنزین # قیمت دلار # قیمت سکه # ونزوئلا
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟
مرجع جواهرات