به گزارش تابناک به نقل از فوتبال ۳۶۰، هفته هفتم رقابتهای لیگ دسته اول در حالی با صدرنشینی نساجی مازندران به اتمام رسید که پارس جنوبی جم هم به روند فوقالعاده خود با مهدی رجبزاده ادامه داد و برای چهارمین بازی پیاپی با پیروزی از زمین مسابقه خارج شد تا زردپوشان به جمع مدعیان صعود به لیگ برتر اضافه شوند.
اتفاق ویژه این مسابقه که در ورزشگاه تختی تهران برگزار شد، اما چهارمین پیروزی پیاپی پارس جنوبی جم نبود و انتشار یک قاب عکس بود که توجهات را به این بازی جلب کرد. این قاب توسط رسول شیردل، عکاس «فوتبال ۳۶۰»، در پایان بازی از لحظه بوسیدن دست مادر توسط فردین نجفی، بازیکن تیم پارس جنوبی جم ثبت شد. بسیاری از رسانهها این اتفاق را زیباترین اتفاق هفته فوتبال ایران در روزهایی دانستند که بیشتر زشتیها و حواشی این رشته پرهوادار مورد توجه قرار میگیرد.
در همین رابطه تماسی با مهدی نجفی هافبک تیم فوتبال پارس جنوبی جم داشتیم که در این فصل با زدن ۳ گل از خوبهای تیم مهدی رجبزاده بوده و امیدوار است بتواند بار دیگر شرایط بازگشتش به استقلال را مهیا کند. فردین نجفی در دوران علیرضا منصوریان به عنوان بازیکنی که در تمام ردههای پایه باشگاه بازوبند کاپیتانی را بر بازو بسته بود به تیم بزرگسالان اضافه شد و در دیدار برابر الهلال با فرهاد مجیدی هم در فهرست آبیها حضور داشت. با این حال در برگشت به تهران فرهاد مجیدی «روی ژستد» را در لیست استقلال جانشین فردین نجفی میکند و او سرنوشت دیگری را در سالهای اخیر تجربه کرده است.
در رابطه با قاب عکس ویژه هفته هفتم لیگ دسته اول و همینطور آخرین شرایط فردین نجفی و تیم فوتبال پارس جنوبی جم، گفتوگویی با این بازیکن داشتیم که در ادامه میخوانید.
*پیش از هر چیزی درباره پیروزی برابر هوادار حرف بزنیم که چهارمین پیروزی پارس جنوبی جم بود و به جمع مدعیان صعود اضافه شدید.
متاسفانه ما هفتههای ابتدایی را خوب شروع نکردیم و ۲ مساوی و یک باخت داشتیم ولی از همان روز اول که تمرینات را آغاز کردیم، به دنبال قهرمانی بودیم و همچنان هم هدف ما همین است. خدا را شکر الان ۴ برد پشت سر هم آوردیم و شرایط تیم ما روز به روز بهتر میشود.
*رقیبان سرسختی هم مثل نساجی دارید.
بله. باور کنید هر بازی در لیگ یک فشار بسیار بالایی دارد. هر بازی برای ما حکم فینال را دارد و بردن بازیها بسیار سخت است.
*پیش از اینکه ۴ مسابقه پیاپی را ببرید، صحبتهایی درباره احتمال برکنار شدن مهدی رجبزاده هم وجود داشت، اما حالا دیگر صحبتی درباره این موضوع وجود ندارد. کار کردن با این مربی چطور است؟
آقا مهدی (رجبزاده) تمام تمرکزش را روی این تیم گذاشته است. او شب و روزش را برای این تیم گذاشته و امیدوارم نسل اینگونه مربیان بیشتر بشود. واقعا تیم ما روز به روز در حال پیشرفت است و امیدوارم بتوانیم نتایجی کسب کنیم که هفته به هفته هدفمان را نزدیکتر ببینیم.
*در جم هم به اندازه کافی از تیم حمایت میشود؟
بله خدا را شکر همه در جم همدل شدهاند که به لیگ برتر برسیم. هم مسئولان و هم مردم. امیدوارم بتوانیم این اتفاق خوب را برای هواداران عزیزمان رقم بزنیم.
*برسیم به آن عکس خاص. خودت درباره این قاب توضیح بده و اینکه مادرت برای چندمین بار بود که به استادیوم میآمد؟
اولین بار بود که مادرم به ورزشگاه آمد. اصلا قرار نبود بیاید و بعد از بازی متوجه شدم که با پسرخالهام هماهنگ کردهاند و با پدرم به استادیوم آمده بودند. من در حال گرم کردن بودم که آنها را دیدم. واقعا حال عجیبی به من دست داد. اصلا قرار نبود آنجا باشند. آن حس را با هیچ چیز دیگری عوض نمیکنم. آخر بازی رفتم سمت مادرم و اصلا نمیدانستم چنین عکسی گرفته شده است، چون عکاسی آنجا ندیدم. خدا را شکر برده بودیم و مادرم خیلی خوشحال بود. رفتم و دست مادرم را بوس کردم. خدا را شکر این عکس گرفته شد. فکر میکنم بهترین عکس فوتبالیام رقم خورد. واقعا این عکس را خیلی دوست دارم و برایم با ارزش است. امیدوارم همه آدمها قدر مادرشان را بدانند. آنها خدای روی زمین هستند.
*جمله جالبی گفتی که بهترین عکس فوتبالیات رقم خورد. خیلیها هم این اتفاق را به عنوان زیباترین لحظه هفته فوتبال ایران توصیف کردند.
به هر حال همه ما آدمها عزیزتر از مادر کسی را در این دنیا نداریم. من هم همه انگیزه، همه وجود و همه عشقم کسی نیست جز مادرم. به نظرم نمیشود هر بدهیای را میتوان در این دنیا صاف کرد به جز حق فرزند به پدر و مادر. امیدوارم در همه استادیومهای کشور ورود زنان آزاد بشود تا شاهد این صحنهها باشیم.
*درباره دوران حضورت در استقلال هم صحبت کنیم. چه اتفاقاتی رخ داد که نتوانستی آنجا موفق بشوی؟
من کاپیتان تمام ردههای استقلال بودم و با نظر آقای منصوریان به تیم بزرگسالان اضافه شدم. بعد علی آقا استعفا داد. شاید اگر ایشان میماند، مسیر زندگی من هم عوض میشد. بعد از اینکه آقای شفر آمدند، برای سربازی به تیم عقاب رفتم. وقتی برگشتم که از استقلال رضایتنامه بگیرم، گفتند باید سر تمرین بیایی تا فرهاد مجیدی تو را ببیند. بعد از تمرین به من گفتند که آقای مجیدی تو را میخواهد. در این برهه تیم برای بازیهای آسیایی مقابل الهلال آماده میشد. اولین بازی آقا فرهاد بود. کارت بازی آسیایی من صادر شد و رفتیم دبی برای بازی آسیایی. با این حال یک روز مانده به نقلوانتقالات رودی ژستد را گرفتند و من را در لیست مازاد گذاشتند.
*بدشانس بودی که حتی یک مسابقه رسمی هم برای استقلال بازی نکردی.
بله متاسفانه این اتفاق برایم رقم نخورد.
*الان در ۲۷ سالگی از جایگاهت رضایت داری؟
به امید خدا تمام زورم را گذاشتهام تا به جایی برگردم که دوست دارم. تمام هدف و تلاشم این است که برگردم و برای استقلال بازی کنم.