جلال آل آتش! / او یک سخنگوست؛ اما متفاوت از همه سخنگوها

در میان هیاهوی شهر و غوغای اخبار، جایی که صداها درهم می‌پیچند و حقیقت گاه در پس پرده‌های دود و شعله گم می‌شود، مردی ایستاده است که نامش با شجاعت و البته صداقت گره خورده است.
کد خبر: ۱۳۳۱۳۶۴
| |
2418 بازدید

جلال آل آتش! / او یک سخنگوست؛ اما متفاوت از همه سخنگوها

سخن از "جلال آل آتش" است؛ جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی تهران. او نه فقط یک سخنگو، که راوی قصه‌های واقعی از دل آتش و خطر است؛ مردی که در میانه‌ی شعله‌ها و آوار، با قلبی استوار و زبانی صمیمی، حقیقت را به گوش مردم می‌رساند.

به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، جلال ملکی، با آن چهره‌ی آرام و نگاه نافذش، بیش از آنکه پشت تریبون‌ها باشد، در دل ماجرا دیده می‌شود. او از آن دست مردانی نیست که از دور نظاره‌گر باشد یا از پشت میزهای سرد، کلمات را ردیف کند. وقتی حادثه‌ای رخ می‌دهد، وقتی شعله‌ها زبانه می‌کشند یا دیوارهای شهری فرو می‌ریزند، او آنجاست؛ نه فقط برای گزارش، که برای همراهی با همرزمانش، آتش‌نشانانی که جانشان را کف دست گرفته‌اند. از دل دود و خاکستر که بیرون می‌آید، با همان لباس خاکی و چهره‌ای که بوی دود گرفته، آماده است تا با هر خبرنگاری که پرسشی دارد، گفت‌وگو کند. پاسخی صبورانه، دقیق و بی‌تکلف، گویی که وظیفه‌اش نه فقط اطلاع‌رسانی، که آرام کردن دل‌های نگران است.

 

صدای واقعی اطلاع‌رسانی

جلال ملکی، پیش از آنکه سخنگو باشد، عاشق میدان عملیات بود. قلبش برای دویدن در دل آتش و نجات جان‌ها می‌تپید. می‌گفت: «علاقه‌ای عجیب به عملیات داشتم، به آن لحظه‌هایی که نفس در سینه حبس می‌شود و زندگی یک انسان در دستان توست.» اما تقدیر او را به مسیری دیگر برد. با دستوری که آمد، از خط مقدم آتش به پشت تریبون روابط عمومی رفت. دلش در میدان جا مانده بود، اما با همان شور و تعهد، کلامش را سلاح کرد تا صدای همرزمانش باشد؛ صدایی که نه فقط اطلاع می‌رساند، بلکه دل‌ها را به هم پیوند می‌داد. عجیب‌تر اینکه او پای بسیاری از عملیات‌های مهم آتش‌نشانی حضور دارد و به نشاندن آتش مشغول می‌شود و سپس حادثه را برای رسانه‌ها را روایت می‌کند.

جلال آل آتش! / او یک سخنگوست؛ اما متفاوت از همه سخنگوها

زندگی جلال

زندگی شخصی جلال، خود قصه‌ای دیگر است. او چند سالی است که در کنار همسری صبور، خانه‌ای گرم ساخته و ثمره‌ی این عشق، دختری است به نام ترانه، که انگار نغمه‌ی زندگی‌اش را شیرین‌تر کرده است. می‌گوید وقتی پای ازدواج به میان آمد، با صداقت از شغلش گفت؛ از شب‌هایی که خانه نیست، از اضطرابی که با هر آژیر همراهش می‌شود. همسرش، هرچند گاه از دوری‌های او گله‌مند است، اما همراهی‌اش، ستونی است که جلال را استوار نگه می‌دارد. او می‌داند که ترانه، دختر کوچکش، منتظر است تا پدر بیشتر در کنارش باشد، اما شغل او و همکارانش، بیش از یک حرفه، تعهدی است به نجات جان‌ها.

نام جلال ملکی اما با یک فاجعه‌ی بزرگ، برای همیشه در ذهن‌ها حک شد: حادثه‌ی پلاسکو، سی‌ام دی‌ماه ۱۳۹۵. روزی که شعله‌ها، ساختمانی عظیم را بلعیدند و جان پانزده آتش‌نشان فداکار و پنج شهروند را گرفت. در آن روزها، جلال نه فقط سخنگو، که راوی دردی عظیم بود. بارها و بارها مقابل دوربین‌های صداوسیما ایستاد، با صدایی که گاه از اندوه می‌لرزید، اما استوار ماند. لحظه‌به‌لحظه از دل حادثه گزارش داد، از امیدهایی که زیر آوار زنده می‌ماندند و از اشک‌هایی که در سکوت جاری می‌شدند. همین حضور بی‌ریا و صمیمی، او را به چهره‌ای آشنا برای میلیون‌ها ایرانی بدل کرد؛ مردی که نه فقط خبر می‌داد، بلکه با مردم همدردی می‌کرد.

شهرت او اما در پلاسکو متوقف نشد. او در اردیبهشت ۹۶، با جسارتی که از اعتماد مردم به او ریشه می‌گرفت، قدم به عرصه‌ی انتخابات شورای شهر تهران گذاشت. با ۴۵۵,۲۸۶ رأی، در جایگاه بیست‌وششم ایستاد و هرچند به جمع ۲۱ نفره‌ی شورا راه نیافت.

جلال آل آتش! / او یک سخنگوست؛ اما متفاوت از همه سخنگوها

آقای سخنگو

شیوه کارش و حال و هوای سخنگویی و برخوردهایش با رسانه و اهالی خبر طوری است که می‌شود گفت او فعلا بیش از همه سخنگویان، حق دارد عنوان "آقای سخنگو" را برای خود داشته باشد.

 امروز روز آتش‌نشان است و ما ضمن پاسداشت یاد و نام همه آتش‌نشانان کشورمان _از روز اول تا امروز_ جلال ملکی را بهانه خوبی  برای یادآوری این روز و تبریک آن دانستیم.

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# خروج از ان پی تی # مکانیسم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # اسنپ بک
نظرسنجی
مهم‌ترین اولویت دولت چه باید باشد؟
الی گشت