از دیدگاه پکن، اسرائیل همچنان یک مرکز ارزشمند فناوری بهشمار میرود، اما اندازه کوچک بازار آن باعث میشود وزن راهبردیاش در مقایسه با فرصتهای عظیم زیرساختی و انرژی در کشورهای عربی کمتر باشد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، موسسه خاورمیانه دانشگاه ملی سنگاپور در مقالهای به بررسی روابط اقتصادی چین و رژیم صهیونیستی پرداخته که در ادامه آمده است.
در ۲۰ اوت ۲۰۲۵، شیاو جونژنگ، سفیر چین در اسرائیل، مقالهای با امضای خود در روزنامهی کالکالیست – بزرگترین روزنامهی مالی اسرائیل – با عنوان «رشد چین میتواند عصری جدید برای همکاری چین و اسرائیل رقم بزند» منتشر کرد.
او تأکید کرد که با وجود فاصلهی جغرافیایی، چین و اسرائیل همچنان شرکایی بسیار مکمل برای یکدیگر هستند: اسرائیل به عنوان «ملت استارتاپ» با تواناییهای جهانی در حوزهی نوآوری شناخته میشود، در حالی که چین، بهعنوان قدرت بزرگ تولیدی و بازار عظیم مصرفی، میتواند مقیاس، منابع و سرمایهی لازم برای تجاریسازی ایدهها را فراهم کند.
از نگاه او، مدل «تحقیق و توسعه اسرائیل + تولید چین + بازارهای جهانی» همچنان ظرفیت بالایی دارد، بهویژه در حوزههای نوظهوری مانند هوش مصنوعی، زیستفناوری، مراقبتهای بهداشتی و انرژی پاک.
با این حال، این پیام خوشبینانه در زمانی منتشر میشود که روابط دوجانبه با عدمقطعیتهای فزایندهای روبهرو است. از زمان حملات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و جنگ بعدی غزه، دیپلماسی محتاطانهی پکن – که در آن حملات علیه اسرائیل را محکوم نکرد – و تمایل ادراکشدهاش به سمت فلسطینیان، روابط سیاسی را سرد کرده است.
افکار عمومی در اسرائیل نسبت به چین بدبینتر شده و فشار آمریکا فضای حضور چین در زیرساختهای حیاتی و صنایع پیشرفتهی اسرائیل را محدود کرده است. همزمان، چین روابط خود را با کشورهای خلیج فارس و ایران تعمیق بخشیده و توازن توجه خود را در منطقه تغییر داده است.
در چنین شرایطی، پرسشی اساسی مطرح میشود: آیا همکاری اقتصادی چین و اسرائیل هنوز برای هر دو طرف اهمیت دارد؟ و اگر چنین است، در چه قالبی میتواند ادامه یابد؟
پایههای تاریخی: چه چیزی همکاری چین و اسرائیل را منحصربهفرد میکند؟
از زمان برقراری روابط دیپلماتیک در سال ۱۹۹۲، چین و اسرائیل مکملهای طبیعی یکدیگر در عرصهی اقتصادی شناخته شدهاند. چین بازارهای گسترده، ظرفیت قوی تولید و سرمایه را فراهم میکند، در حالی که اسرائیل نوآوری پیشرفته و تحقیق و توسعه را عرضه میکند.
این ترکیب برای هر دو طرف سودمند بوده است: شرکتهای چینی به دنبال تخصص اسرائیل در حوزههایی مانند صرفهجویی در آب کشاورزی، تجهیزات پزشکی و طراحی نیمههادیها بودهاند، در حالی که شرکتهای اسرائیلی برای تجاریسازی ایدههای خود به مقیاس و سرمایهی چین اتکا دارند.
با گذر زمان، این همافزایی به یک «زنجیرهی ایده تا محصول» منحصربهفرد تبدیل شده است که در آن اسرائیل در اختراع و نمونهسازی برتری دارد و چین در تولید انبوه و توسعهی جهانی.
برای تبدیل این مکمل بودن به نتایج ملموس، دو طرف پلتفرمهای نهادی و پروژههای شاخصی را ایجاد کردهاند که پیوندهای اقتصادیشان را تقویت کرده است.
«پارک نوآوری چین–اسرائیل چانگژو» که در سال ۲۰۱۵ راهاندازی شد، بهعنوان یک مرکز رشد برای شرکتهای فناوریپیشرفتهی اسرائیلی در چین عمل میکند و تحقیق و توسعهی آنها را با حمایت صنعتی چین ترکیب میکند.
طی یک دههی گذشته، این پارک نزدیک به ۳۰۰ شرکت اسرائیلی و مشترکالمنافع را جذب کرده و حدود ۶۰ پروژهی همکاری فناوری دوجانبه را تسهیل کرده است و به یک «پنجرهی کلیدی» برای همکاری علمی چین و اسرائیل تبدیل شده است.
این شتاب حتی با وجود همهگیری یا درگیریهای اخیر منطقهای متوقف نشده است. در ماه مه ۲۰۲۵، یک رویداد ویژهی ارتباطات حوزهی علوم زیستی در تلآویو منجر به امضای توافقنامه برای ورود شش پروژهی جدید اسرائیلی – از جمله سامانههای مدیریت انرژی و فناوری کربناتها – به پارک شد که نقش فزایندهی آن در نوآوریهای سلامت نوظهور را برجسته میکند.
در همین حال، «مؤسسه نوآوری فناوری گوانگ–اسرائیل چانگژو» که در همان پارک قرار دارد، در مراسم آغاز به کار خود در سال ۲۰۲۵، ۱۰ پروژهی اولیه، پنج استارتاپ و سه توافقنامهی همکاری میان صنعت، دانشگاه و پژوهش را جذب کرد که نشاندهندهی ظرفیت رو به رشد این پلتفرم برای تجاریسازی و توسعهی استعدادهاست.
در طول سالها، موفقیتهای ملموسی اهمیت این شراکت را برجسته کردهاند. حجم تجارت دوجانبه بهطور چشمگیری افزایش یافته است: از تنها ۵۰ میلیون دلار در سال ۱۹۹۲ به حدود ۱۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ و تقریباً ۲۴ تا ۲۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ رسید.
این امر چین را به بزرگترین شریک تجاری اسرائیل در آسیا و یکی از سه شریک برتر آن در سطح جهان تبدیل کرده است. بخش عمدهای از این مبادلات بر کالاهای فناورانه و دانشبر متمرکز بوده و از طریق پروژههای شاخص و معاملات سرمایهگذاری پشتیبانی شده است.
شرکتهای چینی نهتنها ترمینالهای بندری در حیفا و اشدود را ساخته و اکنون اداره میکنند و در ساخت سیستم قطار سبک تلآویو مشارکت داشتهاند، بلکه به بازیگران عمدهای در عرصه فناوری اسرائیل نیز تبدیل شدهاند.
تا سال ۲۰۱۹، آنها ۴۴۹ معامله سرمایهگذاری یا ادغام و تملک به ارزش بیش از ۹ میلیارد دلار انجام دادهاند، از جمله خرید ۱.۴ میلیارد دلاری شرکت آداما توسط ChemChina و خرید شرکت مواد غذایی تنووا توسط Bright Food، در کنار تأمین گسترده سرمایه خطرپذیر برای استارتاپهای اسرائیلی.
چالشها و تردیدها: عوامل تضعیفکننده اهمیت شراکت
با این حال، عوامل متعددی پدیدار شدهاند که تردیدهایی دربارهی توانایی روابط اقتصادی چین و اسرائیل در حفظ اهمیت گذشتهشان ایجاد کرده و در تعاملاتی که زمانی پرشور بودند اصطکاک به وجود آوردهاند.
بادهای مخالف ژئوپلیتیکی
ایالات متحده، نزدیکترین متحد اسرائیل، بهطور فزایندهای نسبت به حضور چین در بخشهای حیاتی اقتصاد اسرائیل بدبین شده است.
با تشدید رقابت راهبردی میان آمریکا و چین، واشنگتن فشارهایی بر اسرائیل وارد کرده تا دسترسی چین به زیرساختهای استراتژیک و فناوریهای پیشرفته را محدود کند. این فشارها نتایج ملموسی داشتهاند.
در ماه مه ۲۰۲۰، دولت اسرائیل قرارداد ساخت یک تأسیسات نمکزدایی به ارزش ۱.۵ میلیارد دلار را به یک شرکت داخلی واگذار کرد و پیشنهاد رقیب شرکت CK Hutchison مستقر در هنگکنگ را رد کرد – تصمیمی که بهطور گسترده بهعنوان تسلیم شدن در برابر نگرانیهای آمریکا تعبیر شد.
همچنین کنترلهای صادراتی آمریکا بر نیمههادیها، هوش مصنوعی و دیگر فناوریهای دوگانه، اسرائیل را مجبور کرده با این سیاست همسو شود و این امر باعث کاهش شدید صادرات نیمههادی به چین شده است؛ از حدود ۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ به نزدیک صفر در سال ۲۰۲۳.
موازنه دیپلماتیک اسرائیل و تردیدهای داخلی
اسرائیل در تلاش برای حفظ تعادل در روابط خود، نسبت به همکاری با چین دوگانهتر شده است. رهبران اسرائیل همچنان فرصتهایی را در بازار چین میبینند، اما باید سطح «تعامل محدود» را بهگونهای تنظیم کنند که موجب خشم واشنگتن نشود. در بخشهایی مانند ارتباطات مخابراتی نسل پنجم (۵G)، نهادهای نظارتی اسرائیل شرکتهای چینی را کنار گذاشتند و عملاً به نگرانیهای آمریکا تن دادند.
همزمان، برداشت عمومی در داخل اسرائیل نسبت به چین تغییر کرده است. موضع پکن در جریان جنگ اسرائیل و حماس – درخواست برای آتشبس و تأکید بر رنج فلسطینیان بدون محکوم کردن صریح حماس – با ناامیدی مواجه شد، و تا سال ۲۰۲۴، نظرسنجیها نشان دادند که اکثریت اسرائیلیها چین را «غیردوستانه» یا حتی «دشمن» تلقی میکنند، که تغییری چشمگیر نسبت به دیدگاههای مثبت گذشته است.
با این حال، واقعیت میدانی پیچیدهتر است. با وجود جنگ، بسیاری از کارگران ساختمانی چینی در اسرائیل ماندند و حتی گروههای جدیدی در سال ۲۰۲۵ برای ادامه پروژهها وارد شدند.
همچنین، جریان ثابت کالاهای چینی – از محصولات مصرفی گرفته تا خودروهای برقی – به کاهش تأثیر تورم ناشی از جنگ کمک کرد، که نشان میدهد شکافهای سیاسی هنوز به رد کامل روابط اقتصادی با چین منجر نشدهاند.
تغییر اولویتهای چین در خاورمیانه
چین بهطور چشمگیری روابط خود را با دیگر کشورهای منطقه گسترش داده است، از طریق امضای قراردادهای عظیم انرژی و زیرساخت با کشورهای خلیج فارس، آغاز یک پیمان راهبردی با ایران، و میانجیگری در آشتی عربستان سعودی و ایران.
تجارت چین با خاورمیانه در سال ۲۰۲۲ به حدود ۴۳۰ میلیارد دلار رسید که بیشتر آن با کشورهای نفتخیز انجام شد و بسیار بیشتر از تجارت ۲۰ میلیارد دلاری آن با اسرائیل بود. از دیدگاه پکن، اسرائیل همچنان یک مرکز ارزشمند فناوری بهشمار میرود، اما اندازه کوچک بازار آن باعث میشود وزن راهبردیاش در مقایسه با فرصتهای عظیم زیرساختی و انرژی در کشورهای عربی کمتر باشد.
بازنگری در ارزش: چرا همکاری همچنان اهمیت دارد
با وجود همهی چالشها، دلایل قانعکنندهای وجود دارد که نشان میدهد همکاری اقتصادی چین و اسرائیل همچنان مهم و از نظر راهبردی برای هر دو کشور ارزشمند است. محرکهای بنیادین این همکاری از بین نرفتهاند؛ در واقع، تحولات جهانی باعث شدهاند برخی جنبههای آن حتی مرتبطتر از گذشته شوند.
گرهای در شبکه جهانی نوآوری
در عصری که تغییرات فناورانه با سرعتی بیسابقه در حال رخ دادن است، چین و اسرائیل در کنار هم یک گره حیاتی در شبکه جهانی نوآوری ایجاد میکنند که هیچیک از طرفین نمیتواند بهطور کامل جایگزینی برای آن در جای دیگری بیابد.
برای اسرائیل، تعامل با چین دسترسی به منابع و مقیاسی را فراهم میکند که میتواند نوآوریها را از مرحلهی ایده به تأثیرگذاری جهانی برساند. برای چین، همکاری با اسرائیل ایدههای پیشرفته و فناوریهای تخصصی را ارائه میدهد که به غلبه بر «نقاط گلوگاهی» توسعه کمک میکنند.
در شرایطی که چین با محدودیتهای غربی در زمینهی نیمههادیها و فناوریهای مرتبط با صنایع نظامی روبهروست، شرکتهای اسرائیلی تخصصی را در زمینهی تراشههای خاص، رادارها، پهپادها، امنیت سایبری و تجهیزات پزشکی ارائه میدهند — دقیقاً حوزههایی که پکن بهدنبال خودکفایی بیشتر در آنهاست.
در چنین بستری، فرمول «تحقیق و توسعهی اسرائیل + تولید چین + بازارهای جهانی» همچنان بسیار جذاب باقی میماند و همافزاییای را ایجاد میکند که تکرار آن در جای دیگر برای هیچیک از طرفین آسان نیست.
پنجرهای برای چین به غرب، پلی برای اسرائیل به شرق
پیوند اقتصادی چین و اسرائیل بهعنوان پلی ارزشمند میان چین و حوزهی نوآوری غربمحور عمل میکند. اسرائیل، هرچند از نظر جغرافیایی در آسیا قرار دارد، عمیقاً با بازارها و استانداردهای غربی در هم تنیده است.
هنگامی که شرکتهای چینی در استارتاپهای اسرائیلی سرمایهگذاری میکنند، بهطور غیرمستقیم به شبکههای نوآوری همسو با غرب متصل میشوند. برای چین – که شرکتهایش گاه با موانع آمریکا یا اتحادیه اروپا روبهرو میشوند – اسرائیل یک مسیر آسانتر برای ورود به همکاریهای پیشرفته فراهم میکند.
از دیدگاه اسرائیل، شرکتهایی که در بازار وسیع و رقابتی چین موفق میشوند، توانایی خود را ثابت کرده و تجربهای به دست میآورند که میتوانند در سایر بازارهای نوظهور نیز از آن استفاده کنند.
نمونهی بارز آن شرکت Foresight Autonomous Holdings، شرکت اسرائیلی فعال در فناوری بینایی خودرو است که در سال ۲۰۲۲ یک شرکت تابعهی کاملاً متعلق به خود به نام Foresight Changzhou Automotive Ltd را در استان جیانگسو و در چارچوب پارک نوآوری چین–اسرائیل چانگژو تأسیس کرد.
با جذب استعدادهای مهندسی محلی، بهرهمندی از مشوقهای دولتی و فعالیت در یک مرکز نوآوری حمایتی، این شرکت حضور خود را در چین تقویت کرده و با تولیدکنندگان خودرو و تأمینکنندگان سطح یک داخلی همکاری میکند.
از دیدگاه چین، ورود به بازاری کوچک، اما پیشرفته مانند اسرائیل به شرکتهای چینی این امکان را میدهد که توان رقابتی خود را در برابر برندهای بینالمللی بیازمایند، محصولاتشان را در محیطی پرچالش بهبود بخشند و برای ورود به سایر اقتصادهای توسعهیافته تجربه کسب کنند.
بخش خودروسازی نمونهی روشنی از این روند است: خودروسازان چینی در نیمهی نخست سال ۲۰۲۴ بیش از ۶۸٪ از فروش خودروهای برقی جدید در اسرائیل را به خود اختصاص دادند و مدل Atto ۳ از شرکت BYD به پرفروشترین مدل بازار تبدیل شد.
این موفقیت نهتنها برای شرکتهای چینی سودمند است، بلکه بازخورد ارزشمندی برای گسترش جهانی آنها فراهم میکند و در عین حال، مصرفکنندگان اسرائیلی نیز به محصولات نوآورانه و مقرونبهصرفهای دسترسی مییابند که از اهداف حملونقل پاک پشتیبانی میکنند.
ستونی از تعامل متنوع در خاورمیانه
برای اسرائیل، حفظ روابط اقتصادی قوی با چین بخشی از راهبرد تنوعبخشی به روابط بینالمللی فراتر از پیوندهای امنیتی با غرب است. برای چین نیز، تعامل با اسرائیل بُعدی حیاتی به حضورش در خاورمیانه میافزاید که فراتر از قراردادهای نفتی و زیرساختی با کشورهای عربی است.
از طریق اسرائیل، چین با حوزهی نوآوری و فناوری پیشرفتهی منطقه ارتباط برقرار میکند و در عین حال سبد حضور خود را متعادل کرده و خود را بهعنوان پلی فناورانه تثبیت میکند.
در حوزههای حیاتی غیرنظامی مانند مراقبتهای بهداشتی، محیطزیست و توسعه شهری، همکاری چین و اسرائیل ارزش خود را ثابت کرده است. در دوران همهگیری کووید-۱۹، دو طرف به تبادل تجهیزات پزشکی و دانش فنی پرداختند.
در حوزهی آب و انرژیهای پاک، پروژههای مشترک نوآوریهای اسرائیلی را وارد شهرهای چین کرده و پایداری را بهبود بخشیدهاند. این حوزههای «کمحساسیت و باارزش بالا» از نظر سیاسی بیحاشیهاند، اما منافع ملموسی به همراه دارند.
جهتگیریهای آینده: تقویت اهمیت شراکت
برای حفظ و افزایش اهمیت همکاری اقتصادی خود، چین و اسرائیل باید خود را با واقعیتهای جدید سازگار کنند.
تمرکز بر بخشهای با مکملپذیری بالا و پرهیز از حوزههای بسیار حساس:
هر دو طرف میتوانند همکاری خود را به سمت حوزههایی بازتنظیم کنند که بیشترین پتانسیل «برد-برد» را دارند و کمترین اصطکاک ژئوپلیتیکی را ایجاد میکنند. این حوزهها شامل فناوریهای کشاورزی، امنیت غذایی، مدیریت منابع آب، انرژیهای تجدیدپذیر، خودروهای برقی، زیستفناوری و تجهیزات پزشکی هستند. در مقابل، پروژهها در بخشهای حساستری مانند ارتباطات ۵ G و نیمههادیهای پیشرفته باید در اولویت پایینتری قرار گیرند.
تقویت سازوکارهای نهادی
نهایی کردن «توافقنامه تجارت آزاد چین و اسرائیل» که مدتها در حال مذاکره بوده است، میتواند چارچوبی پایدار و قوانین روشنی برای فعالیتهای تجاری فراهم کند. علاوه بر این، ایجاد سازوکارهای مشترک برای بررسی همکاریهای فناورانه میتواند نگرانیهای امنیتی را بهصورت شفاف مدیریت کرده و از رعایت مقررات اطمینان حاصل کند، بهجای آنکه فشار یکجانبهی طرفهای ثالث بر روند تصمیمگیری غلبه کند.
گسترش پیوندهای مردمی و دانشی
گسترش برنامههای پژوهشی مشترک، تأسیس مراکز رشد (انکوباتور) نوآوری دوجانبه، و افزایش بورسیهها و فرصتهای آموزشی میتواند شکافهای فرهنگی را از بین ببرد و اعتماد بلندمدت ایجاد کند. تعاملات مستقیمتر نیز سفیرانی طبیعی برای همکاریهایی خواهند ساخت که به حساسیتهای فرهنگی هر دو کشور آگاه هستند.
نتیجهگیری
آیا همکاری اقتصادی چین و اسرائیل هنوز برای هر دو طرف اهمیت دارد؟ پس از بررسی سیر تحول، چالشها و مزایای پایدار آن، پاسخ مثبت است —، اما با ملاحظاتی. دوران طلایی رشد بیمهار به پایان رسیده است؛ ژئوپلیتیک باعث احتیاط و ایجاد محدودیتهایی شده است. با این حال، منطق بنیادین همکاری همچنان پابرجاست: دو کشور در زمینههایی مکمل یکدیگرند که کمتر شراکت دیگری میتواند مشابه آن را ارائه دهد.
اسرائیل همچنان نوآوریهای پیشرو در سطح جهان را ارائه میدهد که به توسعهی چین کمک میکند، در حالی که چین مقیاس و منابعی فراهم میکند که تأثیر جهانی اسرائیل را تقویت میسازد. شراکت اقتصادی آنها نهتنها در سطح دوجانبه، بلکه در مواجهه با چالشهای گستردهتری مانند توسعه پایدار و پیشرفت فناوری نیز اهمیت قابلتوجهی دارد.
از دیدگاه اسرائیل، با وجود تنشهای اخیر، تعامل با چین فرصتهایی برای تنوعبخشی، جذب سرمایهگذاری و دسترسی به بازارهای پویای آسیا فراهم میکند. از دیدگاه چین، اسرائیل همچنان منبعی ارزشمند از فناوریهای پیشرفته و بازیگری مهم در خاورمیانه است که از راهبرد جهانی پکن پشتیبانی میکند. نکتهی کلیدی در اینجا بازتنظیم انتظارات است: تمرکز بر کیفیت بهجای کمیت و دستاوردهای بلندمدت بهجای هیجانهای کوتاهمدت.
با تمرکز بر حوزههای دارای همافزایی واقعی و مدیریت هوشمندانهی ریسکها، چین و اسرائیل میتوانند اطمینان حاصل کنند که همکاری اقتصادیشان نهتنها اهمیت خود را حفظ میکند، بلکه به شراکتی پختهتر و مقاومتر تبدیل میشود.
در جهانی که روزبهروز دوقطبیتر میشود، پیوند اقتصادی چین و اسرائیل میتواند نشان دهد که همکاری عملگرایانه — زمانی که با دقت پرورش یابد — میتواند پایدار بماند و برای هر دو طرف ارزشآفرین باشد. اهمیت این همکاری از بین نرفته است؛ بلکه کاملاً زنده و پویا باقی مانده، مشروط بر آنکه هر دو کشور متعهد به پاسخگویی به چالشهای جهان امروز باشند.