در کوچهپسکوچههای شهرهای ایران، در خانههای محقر روستاها و حتی در آپارتمانهای شیک پایتخت، نسلی از جوانان در سکوت گرفتار آمدهاند؛ نه درس میخوانند، نه کار میکنند، نه امیدی به آینده دارند. اینان، که در زبان جامعهشناسی «نیت» (NEET) یا عاطل و باطل خوانده میشوند، گویی در حاشیه زندگی سرگرداناند.
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، آمار بانک جهانی در سال ۲۰۲۲ نشان میدهد که ۳۸ درصد دختران و ۱۷ درصد پسران ۱۵ تا ۲۴ ساله ایرانی در گروهی قرار دارند که به اصلاح ایرانیان به آنها " عاطل و باطل" گفته می شود و از این پدیده به عنوان "شیر خواره سازی" جوانان یاد می کنند که تا میانسالی هم ادامه دارد.
نرخ عجیب
در ایران نیز نرخ NEET در سالهای اخیر رشد داشته، بهویژه در میان زنان جوان و فارغالتحصیلان دانشگاهی. برنامهریزی برای مهارتآموزی و اشتغال جوانان از راهحلهای کلیدی برای کاهش این معضل است.
عدد ۳۸ درصد در دختران و ۱۷ درصد در پسران، ایران را در کنار کشورهایی چون آفریقای جنوبی و عراق، در ردههای بالای انزوای اجتماعی جوانان قرار داده است.
سیمین کاظمی، جامعهشناس و پزشک، این پدیده را زخمی عمیق بر پیکر جامعه میداند. او میگوید: «این جوانان قربانی سیستمیاند که نه شغل به آنها میدهد، نه مهارت، و نه حتی امیدی برای فردا.» در ایران، دختران بیش از پسران در دام این انزوا گرفتارند. سیاستهای نابرابر، نگاه مردسالار و اقتصادی که هر روز تنگتر میشود، بسیاری از زنان جوان را از بازار کار رانده است. کاظمی میافزاید: «دولت هنوز کار را حق مردان میداند و زنان را به سایه خانهها تبعید میکند. حتی وقتی زنی کار مییابد، با دستمزدی ناعادلانه و شغلی بیثبات روبهروست که او را به یأس میکشاند.»
دو چهره متفاوت
این جوانان دو چهره دارند. در یک سو، دختران و پسران فرودست در استانهای محروماند که فقر و نبود امکانات، آنها را از مدرسه و کار دور نگه داشته است. دختران این مناطق، گاه سالها در انتظار ازدواج، در خانه محبوس میمانند، بیآنکه روزنهای به سوی آینده ببینند.
در سوی دیگر، جوانانی از طبقه متوسطاند که زیر چتر حمایت مالی خانواده، به «شیرخوارگی اجتماعی» گرفتار شدهاند. اینان، با وجود امکانات، نه انگیزهای برای تحصیل دارند و نه میلی به کار. کاظمی این گروه را «مصرفکنندگان منفعل» مینامد که تا میانسالی به خانواده وابستهاند و هیچ سهمی در ساختن جامعه ندارند.
پیامدهای ناگوار
پیامدهای این بحران، چون سایهای سنگین بر آینده ایران افتاده است. افسردگی و اضطراب در میان این جوانان بیداد میکند. کاظمی هشدار میدهد: «وقتی جوانی نه هدفی دارد و نه جایی در جامعه، به تدریج از درون فرومیریزد. این فروپاشی فردی، به نارضایتی اجتماعی میانجامد.» افزایش جرم، مهاجرت نخبگان و حتی گرایش به خودکشی، تنها بخشی از هزینههایی است که جامعه امروز میپردازد و فردا سنگینتر خواهد پرداخت.
برای گریز از این بنبست، نیاز به ارادهای ملی است. باید قوانین تبعیضآمیز اصلاح شود، آموزشهای مهارتی گسترش یابد و فرهنگ وابستگی به خانواده جای خود را به استقلال مالی بدهد. دولت باید اشتغال زنان را نه امتیازی برای آنها، بلکه ضرورتی برای اقتصاد کشور بداند. کاظمی تأکید میکند: «اگر امروز چارهای نیندیشیم، فردا با نسلی روبهرو خواهیم بود که نه مهارتی دارد، نه امیدی، و نه اعتمادی به جامعه.»
این جوانان، قربانیان خاموش سیستمی ناکارآمدند. اگر این زخم درمان نشود، ایران در آیندهای نهچندان دور، با جامعهای روبهرو خواهد شد که در آن نهتنها سرمایه انسانی از دست رفته، بلکه انسجام اجتماعی نیز ترک برداشته است. این زنگ خطر، امروز برای همه ما نواخته شده است.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.