بازدید 19006

چه موانع و معاذیری برای کوچ قضات منفک شده از قضاوت به وکالت وجود دارد؟

ورود به حرفه وکالت در قوانین ایران، از مجاری مختلف و متعددی صورت می‌گیرد و برخی از دانش‌آموختگان حقوق از طریق شرکت در آزمون ورودی وکالت، از همان ابتدا ردای وکالت را بر تن می‌کنند و برخی دیگر به سراغ مشاغلی مانند قضاوت و مشاوره حقوقی در دستگاه‌های دولتی رفته و پس از بازنشستگی یا کسب سوابق لازم، بدون شرکت در آزمون ورودی به جرگه وکلای دادگستری می‌پیوندد.
کد خبر: ۹۹۶۶۶۸
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۸ 15 August 2020
چه موانع و معاذیری برای کوچ قضات منفک شده از قضاوت به وکالت وجود دارد؟ورود به حرفه وکالت در قوانین ایران، از مجاری مختلف و متعددی صورت می‌گیرد و برخی از دانش‌آموختگان حقوق از طریق شرکت در آزمون ورودی وکالت، از همان ابتدا ردای وکالت را بر تن می‌کنند و برخی دیگر به سراغ مشاغلی مانند قضاوت و مشاوره حقوقی در دستگاه‌های دولتی رفته و پس از بازنشستگی یا کسب سوابق لازم، بدون شرکت در آزمون ورودی به جرگه وکلای دادگستری می‌پیوندد.
 

به گزارش «تابناک»؛ بررسی ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان در قوانین ایران و اینکه آیا این طرح جدید و یا مسبوق به سابقه است و در صورت مسبوق به سابقه بودن، چه اصلاحاتی به لحاظ حقوقی در آن به عمل آمده است و اینکه اگر تصویب، تایید و ابلاغ شده چه اتفاقی رخ خواهد داد و تبعات حقوقی اجرا و یا عدم اجرای این ماده قانونی و الزامات اجرایی آن چه می‌تواند باشد، موضوعی بود که در گفتگو با دکتر حمید رضا آقاباباییان مورد بررسی قرار گرفت.

این وکیل دادگستری در ابتدا درباره اهمیت منصب قضا در اسلام به «تابناک» گفت: «از منظر اسلام، منصب قضاوت، ظریف ترین، حساس‌ترین و مهم ترین، و در عین حال از خطرناک‌ترین جایگاه‌های اجتماعی در جامعه است. در یک نگرش، اسلام قاضی را نماینده خداوند در زمین و با فضیلت‌ترین انسان‌ها می‌داند، ولی در نگرشی دیگر، بدترینِ انسان‌ها بر کره خاکی به شمار می‌آورد. از همین روست که حضرت علی امیر مؤمنان علیه السلام در تعبیری زیبا و متین، خطاب به شریح قاضی می‌فرماید: «ای شریح! مجلس قضاوت، جایگاهی است که یا پیامبران و جانشینان به حق ایشان در آن قرار می‌گیرند، و یا سیه رویان و بدبختان بر آن تکیه می‌زنند». بر این پایه، فاصله میان قاضی شایسته و قاضی زشت کار، فاصله میان بالاترین درجات بهشت و پایین‌ترین درجات دوزخ دردناک است.»

وی درباره تعریف وکالت در قانون اظهار داشت: «وکالت در اصطلاح حقوقی، عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می‌کند. وکالت دهنده را موکل و کسی که وکالت به او اعطا می‌شود را وکیل می‌گویند. وکالت در قوانین مختلف از جمله قانون اساسی و قوانین عادی مورد توجه قانونگذار قرار گرفته که یکی از انواع آن، وکالت در دادگستری است. وکالت در دادگاه‌ها به جز موارد استثنایی که در قانون پیش بینی شده، توسط اشخاصی غیر از وکلای دادگستری یعنی افرادی که پروانه وکالت ندارند، ممنوع است.»

درباره موضوع وکالت قوانین مختلفی وجود دارد؛ از جمله در قانون اساسی که آقاباباییان با اشاره به این موضوع تصریح کرد: «یکی از تضمین‌های اساسی به منظور تحقق حق دفاع متهم و اعمال اصل برابری سلاح میان طرفین دعوی، بهره‌مندی متهم از وکیل مدافع در مراحل تحقیقات مقدماتی است. اصول ۳۵ و ۳۷ قانون اساسی به لزوم حقوق طرفین دعوا توجه دارد. اصل ۳۵ اشعار می دارد: «در همه دادگاه‌های طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب کنند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند، باید برای آن‌ها امکانات تعیین وکیل فراهم شود.» و بر اساس اصل ۳۷ این قانون «اصل، برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت شود.»

طبق اصل ۳۴ قانون اساسی: دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس می‌تواند به منظور دادخواهی به دادگاه‌های صالح رجوع کند و هیچ کس را نمی توان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد، منع کرد.

همچنین مطابق ماده ۱۹۰ قانون آیین دادرسی کیفری، «متهم می تواند در مرحله تحقیقات مقدماتی یک نفر وکیل دادگستری همراه خود داشته باشد. این حق باید پیش از شروع تحقیق توسط بازپرس به متهم ابلاغ و تفهیم شود. چنانچه متهم احضار شود این حق در برگ احضاریه قید و به او ابلاغ می‌شود. وکیل متهم می تواند با کسب اطلاع از اتهام و دلایل آن، مطالبی را که برای کسب حقیقت و دفاع از متهم یا اجرای قانون لازم بداند، اظهار کند. اظهارات وکیل در صورت مجلس نوشته می‌شود.»

همچنین بر اساس ماده ۵ و ۴۸و همان قانون «متهم باید در اسرع وقت، از موضوع و ادله اتهام انتسابی آگاه و از حق دسترسی به وکیل و سایر حقوق دفاعی مذکور در این قانون بهره‌مند شود؛ و مطابق ماده ۴۸ «با شروع تحت نظر قرار گرفتن، متهم می‌تواند تقاضای حضور وکیل کند...» این امر عینا در مواد ۲ و ۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی هم تاکید شده است.

این حقوقدان درباره مبانی وکالت قضات و نمایندگان حقوقی در قوانین کهنه اظهار داشت: «طبق بند ب ماده ۸ لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری، کسانی که دارای دانشنامه لیسانس بوده و ۵ سال سابقه خدمات قضایی داشته باشند و سلب صلاحیت قضایی از طرف دادگاه عالی انتظامی از آن‌ها نشده باشد، می‌توانند پروانه وکالت را بدون گذراندن آزمون ورودی و بدون طی کردن دوران کارآموزی اخذ کنند. مجددا در سال ۷۳ هم که بند "د" ماده ۸ قانون فوق اصلاح و بر مبنای اصلاحیه فوق به کارشناسان حقوقی دستگاه‌های دولتی اجازه داده شده است که بعد از ۳۰ سال خدمت بتوانند بدون رعایت شرایط سن وارد کارآموزی شوند و بعد از کارآموزی، پروانه وکالت اخذ کنند.

وی درباره اظهارات ابوترابی نماینده مردم نجف‌آباد در مجلس شورای اسلامی که گفته بود متن طرح ممنوعیت صدور و تمدید هر نوع پروانه اشتغال برای شاغلین یا بازنشستگان تهیه و پس از جمع‌آوری امضا برای اعلام وصول و رسیدگی به هیأت رئیسه تقدیم شده است، خاطرنشان کرد: «شاید نفس عمل امری میمون و مبارک باشد، اما تبعات منفی آن قابل چشم پوشی نیست. بخشی از فارغ التحصیلان رشته حقوق و حوزه پس از سیر مراحل اداری و اجرای تشریفات قانونی حتی بدون رفتن به خدمت سربازی بعنوان قاضی در دستگاه قضا مشغول می شوند. در این مسیر پر پیچ و خم از نون و نعمات و خدمات قوه قضاییه ارتزاق و از خدمات آن بهره‌مند میشوند در کلیه مراحل دادرسی اشتباهات آن‌ها به کام مردم و هزینه آن به دوش دولت و موفقیت آن در قالب تجربه برای آن‌ها خواهد بود. در کنار قضات دادگستری و نمایندگان حقوقی بازنشسته، باید اساتید دانشگاه‌ها را هم اضافه کرد که به این شغل خطیر اشتغال دارند.»

آقاباباییان درباره موانع قانونی وکالت قضات و نمایندگان حقوقی خاطرنشان کرد: «ممنوعیت استخدام مستخدمین بازنشسته در دستگاه‌های دولتی و نحوه اعاده به خدمت آن‌ها و تعدیل نیرو‌های انسانی دستگاه‌های دولتی در قوانین استخدامی آیین نامه‌های اجرایی آن بیان شده است. طبق قانون اشتغال بازنشستگان در وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی و نهاد‌های عمومی غیردولتی ممنوع است و پرداخت هرگونه وجه از این بابت ازطرف وزارتخانه و موسسات مزبور به بازنشستگان در حکم تصرف غیرقانونی در وجوه دولتی است.

مفهوم مخالف ماده ۹۵ قانون خدمات کشوری ـ که مجوز اشتغال ساعتی بازنشستگان متخصص را داده است ـ منع به اشتغال بازنشستگان استنباط می‌شود. طبق این ماده به کارگیری بازنشستگان متخصص با مدرک تحصیلی کارشناسی و بالاتر درموارد خاص به عنوان اعضای کمیته ها، کمیسیون ها، شورا‌ها، مجامع و خدمات مشاوره غیر مستمر، تدریس و مشاوره‌های حقوقی، مشروط براینکه مجموع ساعت اشتغال آن‌ها در دستگاه‌های اجرایی از یک سوم ساعت اداری کارمندان موظف تجاوز نکند بلامانع است.

قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان مصوب ۱۳۹۵ هم که به موجب آن به کارگیری افرادی که در اجرای قوانین و مقررات مربوطه بازنشسته یا باز خرید شده یا بشوند، در دستگاه‌های اجرائی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۸/۷/۱۳۸۶ و کلیه دستگاه‌هایی که به نحوی از انحاء از بودجه عمومی کل کشور استفاده می‌کنند، ممنوع می‌باشد.

مطابق ماده ۷۶ به بعد قانون تامین اجتماعی، اشتغال مجدد بازنشستگان ممنوع می‌باشد و در صورت اشتغال مستمری آن‌ها قطع خواهد شد و به دلالت آرای وحدت رویه شماره‌های ۹۰ و ۱۸۳۱ اشتغال مجدد بازنشستگان در بخش خصوصی و به طریق اولی در بخش دولتی ممنوع است.

همچنین ماده ۵ قانون خدمات کشوری به استثنای جانبازان بالای ۵۰درصد و آزادگان بالای سه سال اسارت و فرزندان شهدا اشتغال بازنشستگان دیگر ممنوع و هرگونه پرداختی به بازنشستگان از محل بودجه به عنوان تصرف غیر قانونی در وجوه دولتی جرم و قابل تعقیب است.

با دقت در تنوع شغلی فارغ التحصیلان رشته حقوق مبرهن است که بازنشستگان آن نیز می‌توانند در مشاغل دفاتر اسناد رسمی، دفاتر خدمات قضایی دفاتر ازدواج، دفاتر طلاق موسسات مشاوره، خانواده موسسات داوری، کارشناس رسمی دادگستری در رشته نفقه و... مشغول شوند، چرا علیرغم وجود حرف متعدد بازنشستگان و اساتید رشته حقوق دانشگاه‌ها فقط به سراغ وکالت می روند؟

آقاباباییان در ادامه افزود: «عجیب آنکه چطور بعضی از اساتید دانشگاه در رشته حقوق وقتی برای مطالعه پروپوزال و پایان نامه تحت عناوین مشاور و داور و راهنما دانشجو و امثالهم را ندارند، ولی حوصله رفتن به دادگاه انتظار در پشت در و نوشتن لایحه و پیگیری مکرر را دارند؟ با کمی دقت مبرهن است که وکالت قضات بازنشسته و اساتید دانشگاه بخاطر برخورداری از سابقه کار در محاکم و دوستی با بعضی از قضات "اصل تناظر منصفانه "در دفاع را به نفع آن‌ها تغییر داده و از عدالت به دور است. وقتی وکیلی از عنوان "قاضی بازنشسته"در سربرگ خود استفاده می‌کند، ناخودآگاه کفه عدالت در اشتغال را به نفع خود تغییر داده، با نگاهی گذرا به ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری مشخص است که اکثر وکلای "نور عینی "این ماده در زمان ریس سابق قوه قضائیه در زمره قضات منفک شده دستگاه قضا هستند، نمیشد به جای آن‌ها از وکلای جوان تحصیلکرده جویای نام استفاده کرد؟!»

اعطا پروانه به قضات متنزع از قوه قضاییه صرفنظر از موانع و معاذیر قانونی و تعارض با اصول عدالت و انصاف در" اشتغال" و "دفاع" باعث ایجاد نوعی "رانت "در حرفه وکالت شده و خروج قضات با تجربه و تحصیلکرده، تضعیف ساختار سرمایه انسانی قوه قضاییه، ایجاد موانع شغلی و هدر دادن آینده مترقی قوه قضاییه و کانون وکلا به علت از بین بردن انگیزه حقوقدانان جوان شده. این امر قطعا به صلاح یک قوه قضاییه کارآمد نبوده و نیست، چون با منفک شدن افراد مسن از سیستم قضاوت به چرخه وکالت کشور، زمینه جذب افراد جوانتر و به روزتر، افزایش کارآمدی، تقویت، امید، اعتماد، نشاط، مشارکت اجتماعی، چابکی و چالاکی قوه قضاییه، کانون وکلا از بین رفته و حلقه‌های بسته مدیریتی در سطح کلان کشور کماکان مسدود می‌ماند، آیا بر فرض محال روابط متقابل کانون وکلا و قوه قضاییه، آیا اشتغال وکلای شاغل و یا معلق با شرایط مشابه به قضاوت ممکن است؟

بنابراین شایسته است، از تجارب قضات تحصیل‌کرده متنزع از قضا به دلیل منع به کارگیری بازنشستگان به جای اعطای وکالت در امر آموزش قضات و وکلای جوان، در مراکز آموزشی پژوهشی استفاده و از اعطای پروانه به اساتید دانشگا‌ه های کشور به دلیل تاثیر روابط استاد و شاگردی در سرنوشت قضایی برخی پرونده ‌ها جلوگیری شود و از تجارب قضات متنزع در اصناف مختلف جهت تجهیز آن‌ها به اصول و مبانی قانونی و برقراری بهداشت قضایی به جای مبارزه درمانی قضایی مانند مراجع شبه قضایی تعزیرات حکومتی، شورا‌های حل اختلاف، هیات‌های حل اختلاف کارگری، دارایی، شهرداری، گمرگ، نظام پزشکی و امثالهم استفاده شود، تا از ایجاد دور و تسلسل و رسیدگی مجدد این قبیل پرونده‌ها در مراجع قضایی و هدر رفت سرمایه و وقت قضات استفاده و باعث کاستن از حجم پروند‌ها گردد.

وی در پایان تاکید کرد: چه ایرادی دارد، به منظور کمک به معیشت این قشر شریف جامعه، به جای افراد غیر حقوقدان اعضای این مراجع شبه قضایی متشکل از حضور این سرمایه‌های کشور باشد؟ چه ایرادی دارد به منظور تامین مالی ایام پسا بازنشستگی این افراد، از قضات متنزع و اساتید دانشگاه در پژوهشگاه‌های طرح و بررسی قوانین نظیر پژوهشگاه‌های قوه قضاییه یا مجلس شورای اسلامی استفاده شود؟

امید است با بررسی دقیق نمایندگان مجلس و صرف وقت لازم با تصمیم قاطع و توجه به معایب اشتغال قضات بازنشسته و تالی فاسد‌های بعدی آن با تصمیم قاطع یک بار برای همیشه به این رانت ورود بدون آزمون اشخاص به حرفه وکالت و منفک نمودن قضات سلب صلاحیت شده قضایی شاغل در امر وکالت اقدام شود.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۶
انتشار یافته: ۲۰
مسیر بهتر اینه که قضات را از بین وکلای مبرز با حداقل ده سال سابقه وکالت انتخاب کنند نه اینکه قاضی بیاد وکیل بشه
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۲۱:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۵
به شرطی که حقوق قاضی بیشتر از وکیل باشه
نه اینکه حقوق یکماهه قاضی را وکیل در یک پرونده بگیره
بنام خدا
سالیان درازی ایست که به منع بکاری گیری مستخدمین دولت بعد از بازنشستگی پرداخته شده منتها در عمل اتفاقی نمی افتد تعداد زیادی از قضاوت پس از شناسایی کامل پروسه های قضایی نسبت به خروج از قوه با دلایل ساختگی و واهی پرداخته تا با کسب پروانه وکالت از درآمد چند ده برابری آن استفاده کنند همچنین بازنشسته های این قوه با گرفتن پروانه وکالت در واقع تازه شاغل می شوند. البته این رانت فقط برای این قوه نیست تعداد زیادی از بازنشستگان دوایر حقوقی ادارات نیز از این رانت استفاده می کنند .یا به شاغلین در دستگاههای دولتی همزمان مجوز کارشناسی اعطا ا میشود در نتیجه اگه کسی نیاز به کارشناسی یا صدور مجوز جهت امری داشته باشد ابتدا دنبال کارشناس کارمند همان اداره مراجعه می کند چون می داند در ا امه پروسه رسیدگی به درخواستش باید نظر اون اداره را کسب کند پس عاقلانه است که به کارشناس همان دستگاه مراجعه کند.تقریبا شناس دانش آموختگان جهت تصدی مشاغل دولتی و وابسته به دولت به صفر نزدیک می شود
اگرچه بحثهای مطروحه درخصوص قضات واساتید دانشگاه کاملا درسته ولی وکیل محترم موضوع اعطا پروانه به کارمندان بازنشسته را به سکوت برگزار کردند .درمورد این افراد که موضوع رانت واعمال نفوذ مطرح نیست .یکی ازمشکلات جامعه حقوقی درحال حاضر رفتار کانون وکلا با ازمون جذب کارآموز وکالت است .با این همه فارغ التحصیل حقوق سالیانه جذب محدودی صورت میگیره .نحوه ازمون هم طوریه که طراحان سوال درصدد ازمایش معلومات فارغ التحصیلان نیستند بلکه درمقام بیان وبه رخ کشیدن معلومات خودشون هستند. طوری رفتار وطرح سوال میکنند که گویا تمام این معلومات رو همان روز فارغ التحصیلی داشتند.بینهایت دانشجوی حقوق داریم که به امید وکالت وقضاوت وسردفتری وارد این ورطه شدند و هرسه وادی هم دست نیافتنی ومستلزم طی هفتاد خوانی که از توان رستم هم خارجه.
با سلام و ارادت
مقاله بسیار عالی بود
قضات بازنشسته كه به وكالت روي اورده اند سوراخ سنبه هاي دستگاه قضا را مي دانند وميداند از كجا نفوذ كند
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۵
نکته بسیار دقیق
اعطای پروانه وکالت به قضات اگرچه این افراد با کسب تجربه در محاکم میتوانند بسیار به موکلین خود کمک کنند اما مفسده ای عظیم تر از نفع وجود دارد.
۱. این افراد جایگاه بسیاری از جوانان در حرفه وکالت را اشغال کرده اند و از این رو اختصاص این سهمیه به جوانان میتوانست جمعیت کثیری در آزمون کانون وکلا پذیرفته شوند
۲.ایجاد رانت در محاکم بدلیل داشتن رابطه با دوستان خود در دادگا ها
۳. خروج قضات از عدالت هنگام برخورد با وکلایی که سابقا در حرفه قضاوت اشتغال داشتند‌ و این امر موجب شده تا قضات از مسیر عدالت خارج شوند.
۴. اشتغال مجدد قضات به امر وکالت مصداق دهن کجی به قوانین جمهوری اسلامی ایران و منع بکار گیری بازنشستگان است.
یکی از مواردی که قضات باید رعایت کنند اینه که با دو طرف بصورت مساوی برخورد کنند و اگر با یک طرف دعوی خوش و بش کردند با طرف دیگر هم همین کارو کنند. اما بارها دیده شده وقتی وکیل طرف قاضی بازنشسته هست و وکیل طرف مقابل با ازمون وارد کار شده قاضی خیلی صمیمانه با وکیلی که یک زمان قاضی بوده برخورد میکنه
مطلب واقعا خوبی بود و جا داشت حتمن در این مورد اظهار نظر های متفاوتی بشه وقتش رسیده باشه که با بررسی دقیق قانون منع بکارگیری بازنشستگان جلوی این اقدام دادن پروانه به قضات آشنا با سیستم گرفته بشه تا جای هزاران جوان با داشتن ارزو های مختلف توسط این قضات پر نشه و از بین نره
صرفنظر از اینکه قانون بکارگیری قضات خارج شده از قوه قضاییه را منع کرده،چرا این قضات از تحربهو تخصصشون در مشاغلی نظیر دفاتر اسناد رسمی،دفاتر خدمات قضایی،دفاتر ازدواح و طلاق و دفاتر مشاوره که با سن و سال آنها در ایام بازنشستگی مناسب تر است نمی روند.
وقتی دادگاه انتظامی قضات از قاضیسلب صلاحیت کرده یعنی این آدم دیگه صلاحیت مشاغل قضایی را نداره چرا دوباره کانون وکلا به این قضات اخراجی پرولنه وکابت میده؟
دقیقا قضات بازنشسته و اساتید دانشگاه قطغا می توانند روی پرونده ها اعمال نفوذ کنند
حق انتخاب شغل یکی از حقوق اساسی هر انسان است.
فردی شغل قضاوت را انتخاب کرده و بعد از مدتی متوجه شده است که توانایی لازم جهت این منصب را ندارد.
حال به خاطر اینکه چون قاضی بوده نباید وکیل شود؟
آیا این با انصاف سازگار است؟
چه بسیار قضات که تحمل فشار سنگین جسمی و روحی این منصب خطیر را ندارند. چرا باید بالاجبار و با منع تحصیل شغل وکالت آنها را وادار به ادامه قضاوت کرد؟
شرعا و قانونا مصوبه منع اشتغال قضات به وکالت دارای اشکال است.
بنده كارشناسي هستم كه به نمايندگي يك سازمان دولتي مراجعات مكرر به ديوان عدالت داشته ام متاسفانه در موراد متعدد شاهد بي اطلاعي قاضي از موضوع و صدور راي به نفع شاكي بوده ام مثال فردي تا قاضي مي بيند كه شاكي ايثارگر است بلافاصله وبدون مطالعه راي به نفع شاكي ميدهد از طرفي مسئول دفتر قاضي براي تاخير يكماه يك حكم تجديد نظر 10 ميليون تومان از خوانده گرفته است (كارت هديه )
اگر حقوق قضات به میزان واقعی پرداخت شود هیچ کس خوشش نمیاد بعد از 60 سالگی وارد دادگستری بشه
حقوق بازپرس 8 میلیون برای 200 پرونده در هر ماه هست
در حالی که وکیل برای هر پرونده 10 میلیون میگیره
آیا انصافه کسی که به هر دلیل وارد قضاوت شد او را از شغل پردرآمد مثل وکالت منع مرد
انشاله روزی برسه که آقای رءیسی برای دادگستری هم کار بکنند از اضافه کار خبری نیس از
واقعا کار در دادگستری اعصاب آدم را خراب می کند
فرد بره تو بورس فعلیت بکند بهتر از کار در دادگستری است
مگر اینکه واقعا قصد خدا و خدمت به خلق الله را داشته باشد
حقوق معلم از حقوق بازپرس زیادتر شده
بازپرس برای 200 پرونده در هر ماه و معلم بیکار در 6 ماه در سال
بعد هم باید ممنوع از وکالت
قضاتی که از علوم قضایی میان در 48 سالگی بازنشست میشن
خوب اینا چه کار کنن
برن بشینن تو پارک
در حالی که اکثرا باسواد هم هستن
قاضی استعفا بده وکیل بشه کسی مانعش نمیشه نه این که بعد از بازنشستگی بیاد وکیل بشه از روابط قبلی اش استفاده کنه ،
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل