دزد تازه‌کار موبايلش را هنگام سرقت جا گذاشت!
مرد گرافيست كه پس از اعتياد به مواد مخدر با همدستي متهم ديگري از كلينيك‌هاي ترك اعتياد با اسلحه چوبي و تهديد به اسيدپاشي شربت متادون سرقت مي‌كرد، در آخرين سرقت موبايلش را جا گذاشت و شناسايي شد.
منشي مطب گفت: دقايقي قبل در مطب را باز كردم و در حال مرتب كردن ميزم بودم كه مرد جواني كه در يك دستش بطري پلاستيكي و در دست ديگرش اسلحه كلتي بود، وارد شد. او مرا تهديد به سكوت كرد و در ادامه از من خواست همه شربت‌هاي متادون را به او بدهم. سارق مسلح تهديد كرد اگر شربت متادون به او ندهم ماده اسيدي داخل بطري را به صورتم مي‌پاشد. در حالي كه به شدت ترسيده بودم، همه شربت‌هاي متادون داخل مطب را به او دادم. سارق مسلح هنگام فرار دستبند طلاي مرا هم به زور گرفت. وقتي از مطب خارج شد با داد و فرياد از مردم كمك خواستم، اما وي داخل خيابان سوار موتورسيكلتي شد و با همدستش به سرعت از محل گريختند.
با طرح شكايت تيمي از مأموران پليس آگاهي به دستور قاضي دادسراي ويژه سرقت براي شناسايي سارقان مسلح وارد عمل شدند.
سارق مسلح موبايلش را در محل سرقت جا گذاشت
هنوز چند روزي از دومين سرقت سارق مسلح نگذشته بود كه مأموران از دستبرد مسلحانه به مطب ترك اعتياد ديگري با خبر شدند. مأموران در محل حادثه دريافتند سارق كه همان سارق دو‌مطب قبلي است و در دو سرقت قبلي هيچ ردپايي از خود باقي نگذاشته بود، اين بار پس از سرقت تعدادي زيادي شربت متادون موبايلش را داخل مطب جا گذاشته است.
منشي مطب گفت: داخل مطب بودم كه مرد مسلحي وارد شد. سارق در يك دستش كلت كمري و در دست ديگرش بطري بود كه ادعا مي‌كرد داخل آن مايع اسيدي است. او مرا تهديد كرد هر چقدر شربت متادون داريم به او بدهم. من خيلي ترسيده بودم و توان حركت نداشتم به همين دليل از سارق خواستم خودش شربت‌هاي متادون را از داخل كمد بر دارد. او تلفن همراهش را روي ميز گذاشت و پس از سرقت 5ميليون تومان از گاوصندوق كلينيك تمامي شربت‌ها متادون را داخل كيسه پلاستيكي ريخت، اما هنگام فرار تلفن همراهش را روي ميز جا گذاشت.
مأموران با بدست آوردن اين سرنخ خيلي زود صاحب موبايل را شناسايي كردند. بررسي‌ها نشان داد موبايل متعلق به مرد گرافيستي است كه در يك نمايشگاه نقاشي كار مي‌كند. مأموران وقتي براي دستگيري متهم به نمايشگاه نقاشي رفتند، فهميدند وي مدتي است از نمايشگاه اخراج شده است. در نهايت مأموران چند روز قبل متهم را در مخفيگاهش شناسايي و دستگير كردند.
اعتياد زندگي‌ام را نابود كرد
متهم در بازجويي‌ها گفت: من گرافيست هستم و قبل از اعتيادم در يك نمايشگاه نقاشي كار مي‌كردم. مدتي قبل در يك بازي اينترنتي با دختر جواني آشنا شدم. اولين باري كه دختر جوان مرا به مهماني دعوت كرد با مواد روان‌گردان آشنا شدم. او مرا خيلي زود معتاد كرد و وقتي پول‌هايم تمام شد، مرا رها كرد. مدير نمايشگاه وقتي متوجه اعتيادم شد، مرا از كار اخراج كرد. پس از اين مدتي در يك كله‌پزي كار كردم، اما آنجا هم اخراج شدم. بيكار بودم و پولي براي مصرف اعتيادم نداشتم كه با يكي از دوستانم تصميم گرفتيم از مطب‌هاي ترك اعتياد شربت متادون سرقت كنيم. من با چوب اسلحه‌اي شبيه اسلحه واقعي ساختم و براي اينكه طعمه‌هايم را بترسانم با يك ظرف كه داخل آن آب بود به همراه اسلحه‌اي كه ساخته بودم به مطب‌ها مي‌رفتم و نقشه سرقت را اجرا مي‌كردم. وي در پايان گفت: در آخرين سرقت خيلي خمار بودم به همين دليل موبايلم را روي ميز جا گذاشتم.
