محسن رضایی پاسخ می دهد: دولت چه میزان یارانه نقدی می تواند به مردم پرداخت کند؟
پرداخت یارانهها به شکل فعلی، یکی از تابلوهای ناکارآمدی و غير عقلايي در کشور است، زیرا یارانهها از یک سو همچون برف، آب و تأثیر آن در زندگی مردم محو میشود و از دیگر سو، در تولید و اشتغال، تأثیر منفي دارد. در دولت گذشته، شیوة توزیع یارانهها، اشتباه بوده و به اقتصاد کشور آسیب وارد کرد و در این دولت، علاوه بر ادامه روش غلط گذشته، حق مردم نادیده گرفته شده است.
به گزارش «تابناک»؛ دکتر محسن رضایی از آن دست اقتصاددانانی است که برای حل مسأله یارانه های نقدی، راهکارهای عملیاتی ارائه داده است. آنچه وی در سایت شخصی اش منتشر کرده است، حاکی از این است که وی راهکار عملیاتی ایده هایش را درباره یارانه نقدی برای آگاهی در اختیار عموم قرار داده است.
در این گزارش آمده است: مطرح شدن دوباره موضوع یارانهها و نگاهی به روند آن طی هشت سال اخیر، اینجانب را بر آن داشت تا در خصوص شفافسازی آن، توضیحاتی را در معرض افکار عمومی قرار دهم.
در تابستان سال گذشته، اينجانب از پرداخت یارانة درآمدي یکصد و ده هزار تومانی به مردم صحبت كردم. در يك ماه اخير، از سه برابر و پنج برابر شدن يارانه ها صحبت به ميان آمده است. پرسش این است که میزان واقعی یارانهها چه مقدار است؟ و آیا روش فعلیِ توزیع یارانهها، روش منطقی و صحیحی است؟ و آيا منابع آن وجود دارد؟ با صراحت عرض میکنم که ادامة وضعیت فعلیِ یارانهها، از یک سو، آن را با مرگ خاموش و ظلم به مردم و از سوی دیگر، با روش غیر اقتصادی همراه کرده است؛ بنابراین، به نظر میرسد، لازم است هم در مقدار و هم در روشِ پرداخت یارانهها، اصلاحاتی شود.
ـ یارانة درآمدی
پرداخت یارانهها به شکل فعلی، یکی از تابلوهای ناکارآمدی و غير عقلايي در کشور است، زیرا یارانهها از یک سو همچون برف، آب و تأثیر آن در زندگی مردم محو میشود و از دیگر سو، در تولید و اشتغال، تأثیر منفي داشته است. در دولت گذشته، شیوة توزیع یارانهها، اشتباه بوده و به اقتصاد کشور آسیب وارد کرد و در این دولت، علاوه بر ادامه روش غلط گذشته، حق مردم نادیده گرفته شده است. پيشنهاد اين جانب با رفع اشكالات موجود، تحت عنوان يارانه هاي درآمدي مي تواند گامي مؤثر در اين جهت باشد.
ـ وفای به عهد
دولت موظف است تعهدات خود به مردم را صادقانه و بدون غل و غش، عملی سازد. عدم احساس مسئولیت نسبت به حقوق مردم، گناهی بزرگ و نابخشودنی است. پرده پوشی و فقدانِ شفافیت در اموری که مستقیم به مردم مربوط میشود، اگر آگاهانه باشد، خیانت و اگر نا آگاهانه باشد، خطایی بزرگ است. ارزشِ امروز هر یارانة چهل و پنج هزار تومانی نسبت به سال آغاز پرداخت یارانهها، به حدود ده هزار تومان تنزل یافته است. اگر قصد دولت و مجلس، مرگ خاموش یارانههاست، چرا صادقانه به مردم گفته نشود؟ و اگر غیر از این است، چرا برای جلوگیری از این مرگ خاموش، چارهای اندیشیده نمیشود؟ بیتوجهیِ دولتمردان به حق قانونیِ مردم، مشروعیت آنان را زیر سؤال میبرد. اینکه در گذشته، روش پرداخت یارانهها، نادرست بوده، یک واقعیت است، ولی اینکه امروز، شاهد مرگ خاموش یارانهها هستیم نیز اشتباهی فاحش است. نبايد فراموش كنيم كه يكي از شعارهاي برجسته انقلاب ما تأمين عدالت بوده است.
ـ روش ومبلغ پرداخت یارانهها
روش جاریِ پرداخت یارانهها به اقتصاد ملی، آسیبهای فراوانی وارد ساخت. فرهنگ گدامنشی را در کشور تقویت کرد، تمایل به کار و تولید را پایین آورد و به حجم بیکارانِ اختیاری، افزود. با کمک یارانهها، سه هدف مهم دست یافتنی است. یارانة درآمدی میتواند کاهش فقر، اشتغال جوانان و افزایش تولید ملی را همزمان، تأمین کند. یارانههای درآمدی، شامل دو بخش یارانة درآمدی و یارانة مصرفی است. اولاً، با افزایش پرداخت یارانهها به هر نفر، ماهانه یکصد و ده هزار تومان تعلق میگیرد و ثانیاً، بخشی از یارانهها برای مصرف و بخش دیگر، سرمایهگذاری شده و درآمدِ ناشی از آن، ماهانه به افراد پرداخت میگردد. علاوه بر این، با سرمایهگذاریهای خُرد در حجم وسیع، منابعی قابل توجه، برای تقویت تولید ملی تأمین می شود و در نتیجه، اشتغال و تولید ملی افزایش مییابد.
ـ منابع یارانهها
فرمول یارانة درآمدی عبارت است از: پرداخت ماهانه یکصد و ده هزار تومان به گروه اول (حدود پنجاه و پنج میلیون نفر) و پرداخت مبلغ ماهانه پنجاه هزار تومان به بقیة افراد، به عنوان گروه دوم (حدود بیست تا بیست و پنج میلیون تن). علاوه بر این، براي یک تن از هر خانوادة بیکار، اشتغال ايجاد میكند. جمع هزینههای مذکور، حدود هشتاد و پنج هزار ميليارد تومان برآورد میشود.
ـ گروه اول جامعه
با اجرای این طرح، هم، دریافتیِ نقد و هم، پسانداز سالانة قشرهای متوسط و پایین جامعه، افزایش مییابد، به گونهای که در سومین سال اجرای طرح، دریافتیِ ماهانة نقدِ هر فرد، سیصد و بیست هزار تومان خواهد بود؛ ضمن اینکه در همان سال، ماهانه دویست و چهل هزار تومان پسانداز خواهد داشت. در این صورت پس از گذشت سه سال، هر خانوادة چهار نفره، حدود نه میلیون تومان دریافتیِ نقد و حدود هشت میلیون تومان دارایی پسانداز خواهد داشت. علاوه بر این، هر خانواده، به شرط رعایت ضوابط، میتواند یکی از افراد بیکار خانوار را به اشتغال برساند.
الف) محاسبات یارانة درآمدی
1ـ منابع ومصارف یارانهها
درآمد ناشی از فروش فرآوردههای انرژی
براساس محاسبات رسمیِ سازمان برنامه و بودجه و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، منابع در اختیار برنامة یارانهای کشور، حدود هشتاد و پنج هزار میلیارد تومان است که با صادرات فرآوردهها، حدود نود هزار میلیارد تومان و با مبلغی از بودجه عمومی كه به آن افزوده میشود، برابر صد هزار میلیارد تومان میشود. در این طرح، این مبلغ در قالب نقد و پسانداز به مردم داده میشود. یعنی هفتاد هزار میلیارد تومان به گروه اول و پانزده هزار میلیارد تومان به گروه دوم و پانزده هزار میلیارد تومان به یارانه وامهای اشتغال اختصاص مییابد.
2ـ روش پرداخت یارانههای درآمدی
در سال اول به گروه نخست، ماهیانه پنجاه هزار تومان نقد و شصت هزار تومان پسانداز اختصاص مییابد؛ بنابراین، هر فرد در سال نخست، ششصد هزار تومان دریافتیِ نقد و هفتصد و بیست هزار تومان پسانداز خواهد داشت. در سال دوم، به هر نفر ماهیانه، هفتاد هزار تومان نقد و شصت هزار تومان پسانداز اختصاص مییابد. در نتیجه هر فرد در سال دوم، هشتصد و چهل هزار تومان دریافتیِ نقد و در پایان سال دوم، یک میلیون و چهارصد و چهل هزار تومان پسانداز خواهد داشت. دولت در سال سوم، ماهانه به هر فرد هشتاد هزار تومان پرداخت نقد و شصت هزار تومان به پساندازهای او اضافه میکند و در نتیجه هر نفر در سال سوم، نهصد و شصت هزار تومان پول نقد دریافت میکند و در پایان سال سوم، دو میلیون و یکصد و شصت هزار تومان پسانداز خواهد داشت. یعنی یک خانوار چهار نفره در سال اول، ماهانه دویست هزار تومان نقد و در سال دوم ماهانه، دویست و شصت هزار تومان نقد و در سال سوم، ماهی سیصد و بیست هزار تومان نقد و در پایان سال سوم، بیش از هشت میلیون تومان پسانداز خواهد داشت. چنین خانوادههايي، یک فرزند بیکارشان شاغل خواهد شد.
ب) اشتغال
با اجرای طرح یارانههای درآمدی، طی سه سال، صد و سی هزار میلیارد تومان پسانداز میشود. دولت، این نقدینگی را با نرخ زیر 10 درصد، به کسانی که اشتغالزایی کنند، وام میدهد. اين مبلغ ده برابر پرداخت دولت آقاي روحاني براي فعال شدن بنگاه هاي اقتصادي است. دولت، ده هزار میلیارد تومان از سهم یارانهها را به وام اشتغالزایی تخصیص میدهد. اگر بابت هر شغل، شصت میلیون تومان وام داده شود، دو میلیون شغل به وجود میآید.
پ) تولید ملی
موتورِ محرّک هر فعالیت اقتصادی و اقتصاد ملی، پسانداز و سرمایهگذاری است. جمعآوری پساندازهای خُرد در مقیاس دهها میلیونی و سرمایهگذاری آن، اقتصاد ملیِ در حال رکود را به تحرک و پویایی میرساند و اختصاص منابع ارزان قیمت (زیر 10 درصد سود بانکی) به بنگاهها و صنایع دارای شرایط، محرکی برای افزایش تولید خواهد بود. توزیع این منابع، بین کسب و کارهای کوچک، متوسط و بزرگ، باید متناسب با بهرهوری و بازارداری هر بنگاه صورت گیرد.
ت) درآمدها و هزینههای دولت
اجرای این طرح برای دولت درآمدهایی ناشی از رونق اقتصادی خواهد داشت و هزینهای برای تأمین بودجه وزارتین نفت و نیرو به بار میآورد؛ زیرا این دو وزارت، درآمدهای ناشی از فرآوردههای انرژی را در اختیار خزانه و سازمان یارانهها میگذارند و طبعاً با اجرایی شدن طرح فوق، نیازمند تأمین برخی هزینهها خواهند بود که از طریق افزایش درآمدهای مالیاتیِ ناشی از رونق اقتصادیِ منبعث از این طرح، تأمین خواهد شد و محاسبة آن، سالانه به وسیلة خزانهداری صورت میگیرد. البته اگر دولت، مصوبة مجلس را عملی سازد، پانزده هزار میلیارد تومان بابت سایر هزینههای دولت، آزاد می شود.
ث) بديهي است در آينده مي توان ابعاد درآمدسازي و اشتغال آفريني طرح يارانه درآمدي را ارتقا بخشيد، ولي در آغاز اجراي آن، بايد جنبه هاي مصرفي يارانه ها حفظ شود.
اگر همین مبحث جالب یارانه ها فقط تبلیغات ایشان باشد با همین روش ایشان رای باالایی در میان اقشار ضعیف و طبقه پایین مردم که در اکثریت هستند انشاا... خواهد داشت .
اما نه فقط شعار .
مانند آقای روحانی کلید به دست که قرار بود 100 روزه مشکلات مردم را حل کند اما هنوز ....
البته به نظر من سیاست خارجی ما بسیار خوب است کاش در سیاست داخلی و مبارزه با گرانی و بالا بردن پول جیب عموم مردم هم فکری بشود
"یارانه نقدى را میتوان چند برابر کرد؟*
انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است و شعارهای پوپولیستی برای تهییج احساسات عامه مردم روزبهروز داغتر میشود. یکی از شعارهایی که میتواند به بازی خطرناکی تبدیل شود و جسته و گریخته ازسوی تعدادی از کاندیداهای بالقوه ریاستجمهوری مطرح شده، شعار چند برابر کردن یارانه نقدی است.
پرداخت یارانه نقدی و چند برابر کردن آن تنها یک روی سکه است که تصویر به ظاهر خوشایندی برای عموم دارد و به همین دلیل، اکثر کاندیداها تمایل به نشان دادن همین روی سکه دارند و روی دیگر سکه را از دیدگان همان یارانهبگیران نهان میکنند که در آن، مصائب ناشی از منابع کاذب همین یارانه به تصویر کشیده شده است. در این میان، دو پرسش مهم مطرح است:
1) آیا چند برابر کردن یارانه نقدی (یا حتی تداوم رقم فعلی) امکانپذیر و مقدور است؟
2) پرسش مهمتر اینکه آیا این راهحل برای محرومیتزدایی روش مطلوبی است؟
در پاسخ به پرسش اول باید گفت یارانه نقدی حتی در زمان ابداع یعنی دوره وفور دلارهای نفتی نیز با کسری منابع مواجه بود و در زمان تحویل به دولت یازدهم، رقمی معادل 40 هزار میلیارد تومان از منابع غیرمجاز (به روایت معاون اول رئیسجمهور) تامین شده بود. این رقم تقریبا معادل رقمی است که در دولت دهم صرف تامین منابع مسکن مهر از محل تغییر پایه پولی شد و تورم و جهش قیمتی افسارگسیختهای را به دنبال آورد؛ درحالیکه اگر رقم یارانه نقدی دقیقتر تعیین میشد، امکان تامین منابع مسکن مهر از منابع سالم وجود داشت.
بهعبارت دیگر، مساله اصلی این نیست که یارانه نقدی ادامه یابد یا چند برابر شود، بلکه این است که منابع این یارانه از کجا باید تامین شود؟ افزایش پایه پولی (بخوانید چاپ پول) برای پرداخت یارانه مصداق عینی برداشت از یک جیب مردم و گذاشتن در جیب دیگر آنان، البته به مقدار کمتر است. در مورد منابع دیگر از جمله دلارهای نفتی هم باید گفت چند سالی است که پاسخگوی بودجه عمومی دولت هم نیست و بدهی چند صد هزار میلیارد تومانی دولت (طبق آخرین نقلقولها 700 هزار میلیارد تومان) گواه این مدعا است و ظاهرا هیچ کاندیدایی برای پرداخت این بدهیها که اقتصاد را زمینگیر کرده طرحی ارائه نکرده است؛ لابد چون در کمیت آرا چندان تاثیری ندارد.
اما درخصوص پرسش دوم و اینکه آیا پرداخت یارانه نقدی روش مطلوبی برای محرومیتزدایی است، ناگفته پیداست که چون «جامعه هدف» یارانه نقدی عموم مردم تعریف شده و نه محرومان جامعه، پاسخ منفی است.
یکی از اشتباهات دولت یازدهم این بود که فرصت را برای اصلاح این روش غلط بر باد داد. روش صحیح باید براساس چارچوبی طراحی شود که در برخی جوامع پیشرفته اعمال میشود. این چارچوب براساس یک خط فرضی درآمدی طراحی میشود که صاحبان درآمدهای بالای این خط فرضی، مشمول مالیات مثبت (پرداخت مالیات) و صاحبان درآمدهای زیر این خط فرضی، مشمول مالیات منفی (دریافت یارانه) میشوند. غیرمنطقیترین سیستم میتواند این باشد که چارچوبی طراحی شود که در آن، افرادی هم مشمول پرداخت مالیات باشند و هم مشمول دریافت یارانه! و این همان سیستمی است که الان شاهد آن هستیم. راهکار اصولی آن است که صاحبان درآمدهای مشمول پرداخت مالیات از فهرست دریافت یارانه خارج شوند و فقط کسانی در این فهرست بمانند که درآمد آنها زیر خط فرضی معافیت مالیاتی است. این راهکار چنانچه با استفاده از بانکهای اطلاعاتی موجود در بهزیستی، کمیته امداد و سایر ادارات وزارت رفاه اجرایی شود باعث خواهد شد که فهرست واقعی مشمولان دریافت یارانه نقدی که حداکثر سه دهک از جمعیت را شامل میشود، استخراج شود. اگر سخن بر سر این است که یارانه نقدی این سه دهک را با استفاده از منابع آزاد شده سه برابر کنیم، باید گفت که میتواند یکی از بهترین شعارها باشد و بلاتردید با پشتیبانی اکثریت جامعه که فقرزدایی از چهره کشور، مطالبه اصلی آنان است مواجه خواهد شد. هر شعاری غیر از این درخصوص یارانه نقدی میتواند وضعیت طبقه محروم را بدتر از آن بکند که الان هست"
ضمن آنکه نویسنده این مطلب را قبلا منتشر کرده است واطلاعی از یارانه درآمدی و ایجاد اشتغال که امروز منتشر شده ندارد.
دکتر میرزاخانی این مطلب رابخواند و بعد نقد کند تا بعدا آقای رضایی جواب بدهد. نقد قبل از متن مثل قصاص قبل ازجنایت است.
ترا خدا نزدیک انتخابات با شعور مردم بازی نکنید.لا اقل یک کاری کنید بعد از رفتنتان تاریخ لعن و نفرینتان نکند
یارانه کمک مستضعفان زهی خیال باطل





