چهار پسر جوان كه بعد از پايان دوره سربازي در پوشش مسافربر از مردم زورگيري ميكردند، دستگير شدند.
به گزارش جوان، شامگاه 21 اسفندماه سال قبل مردي به كلانتري 135 آزادي رفت و گفت چهار پسر جوان پرايدسوار او را ربوده بودند و پس از ضرب و جرح اموالش را سرقت كردهاند.
شاكي در توضيح ماجرا گفت: ساعتي قبل از محل كارم بيرون آمدم، تا به خانهام بروم. دور ميدان آزادي منتظر تاكسي بودم كه پرايدي توقف كرد. علاوه بر راننده پسر جواني هم به عنوان مسافر در صندلي جلو نشسته بود و من هم بعد از گفتن مسيرم در صندلي عقب نشستم. راننده پس از طي مسافت كوتاهي دو پسر جوان ديگر را هم در كنار خيابان سوار كرد و به راهش ادامه داد. من به رفتارهاي چهار پسر جوان مشكوك شدم اما چيزي نگفتم تا اينكه ديدم آنها با هم تركي صحبت ميكنند.
از حرفهايشان معلوم بود كه يكديگر را ميشناسند، به همين دليل بيشتر به آنها مشكوك شدم و احتمال دادم كاسهاي زير نيم كاسه باشد و از راننده خواستم مرا پياده كند كه ناگهان پسر جواني كه كنارم نشسته بود، چاقويي به پهلويم گذاشت و خواست سكوت كنم. فهميدم كه در دام زورگيران خشني گرفتار شدهام، اما از ترس جانم چارهاي جز سكوت نداشتم. در حالي كه راننده با سرعت زياد خودرو را ميراند، سه زورگير براي اينكه مرا بترسانند به شدت كتكم زدند و اموالم را كه شامل گوشي گرانقيمت و مقداري پول و كارت عابرم بود، از من گرفتند. سپس خودروشان را كنار عابر بانكي نگه داشتند و به زور از من خواستند تا رمز كارتم را به آنها بدهم و من هم از ترس دادم و زورگيران هم 700 هزار تومان پول داخل كارتم را به كارت ديگري انتقال دادند. پس از اين مرا در تاريكي شب در نزديكي ايران خودرو حوالي جاده مخصوص كرج از داخل پرايد به پايين پرتاب كردند و از محل گريختند. پس از طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي رسولي، بازپرس شعبه هشتم دادسراي ناحيه 34 در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت. همزمان با ادامه تحقيقات درباره اين حادثه، كارآگاهان با چندين شكايت مشابه روبهرو شدند.
بررسيها نشان داد، چهار پسر زورگير در پوشش مسافركشي از مسافران زورگيري و آنها را در مكان خلوتي رها ميكنند. همچنين مشخص شد هيچ كدام از شاكيان بهدليل مخدوش بودن پلاك خودرو، موفق به برداشتن شماره پلاك خودروي زورگيران نشدهاند.
در حالي كه متهمان از خود هيچ ردي به جا نميگذاشتند و هر روز هم بر تعداد شاكيان آنها افزوده ميشد، مأموران تحقيقات خود را روي اموال سرقتي متمركز كردند تا از اين طريق متهمان را شناسايي كنند. سرانجام كارآگاهان با رديابي گوشي سرقتي يكي از شاكيان پسر جواني را بازداشت كردند.
بررسيها نشان پسر جوان گوشي را از فروشندهاي در غرب تهران خريده است. در حالي كه تحقيقات حكايت از آن داشت گوشي سرقتي پس از چرخيدن چند دست به پسر جوان رسيده است، مأموران موفق شدند مخفيگاه يكي از زورگيران را به نام قنبر در قلعه حسنخان شناسايي و وي را دستگير كنند.
با دوستان دوران سربازيام باند زورگيري تشكيل داديم قنبر در بازجوييها ابتدا منكر زورگيري شد، اما وقتي با شاكيان روبهرو شد، اعتراف كرد كه همراه سه دوست همدورهاي سربازياش باند زورگيري را تشكيل دادهاند. متهم گفت: ما چهار دوست قديمي هستيم كه چندين سال قبل در دوران سربازي همخدمتي بوديم. پس از اينكه سربازيمان تمام شد، از هم جدا شديم، اما هر چند روز يكبار با هم تلفني ارتباط داشتيم. مدتي قبل در خانه بودم كه يكي از دوستان دوران سربازيام به نام ستار با من تماس گرفت. وقتي به او گفتم بيكارم گفت كه همراه رحمان و شهباز كه در سربازي همدوره و دوست بوديم كار خوب و با در آمد بالايي را شروع كردهاند و از من خواست با آنها كار كنم . من به او اعتماد كردم، اما وقتي پيش آنها رفتم، متوجه شدم كه كارشان سرقت است. در يكي از سرقتها سهم من اين تلفن همراه شد كه به يكي از دوستانم فروختم.
پس از اعتراف متهم، كارآگاهان سه متهم ديگر را بازداشت كردند. متهمان در بازجوييها به جرم خود اعتراف كردند. يكي از متهمان گفت: ما چهار نفر دوست دوران سربازي هستيم كه پس از پايان سربازي دوباره يكديگر را پيدا كرديم و اين باند را تشكيل داديم.