11 سپتامبر، بازی با زندگی یک نسل در دو گوشه دنیا + تصاویر

حادثه یازده سپتامبر برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک، شاید بزرگترین رویداد برنامه‌ریزی شده‌ای است که در آغاز قرن کنونی رخ داده و زندگی بسیاری را در سرتاسر جهان تحت‌الشعاع قرار داد.

به گزارش «تابناک»، هرچند هنوز بسیاری از زوایای این رویداد در‌هاله ای از ابهام است، آنچه بدیهی است، این که یازده سپتامبر، سرآغاز بسیاری از رخدادهای تلخ ده سال گذشته دنیا بوده؛ رخدادهایی که هنوز هم زندگی بسیاری را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ از شهروندان آمریکایی غیر یهودی داغدار 11 سپتامبر تا کودکان یتیم شده افغانستان و عراق و... از مادرانی که به انتظار بازگشت فرزندان خود از خاورمیانه نشسته‌اند تا مادرانی که هر روز از میان گلوله، آتش، خون و انفجار، بازگشت عزیزانشان را خدا خدا می‌کنند. آنها که برای جنگ از خانه‌هاشان رفتند و آنها که با جنگ به خانه‌هاشان آمدند.

اما این هیاهو را گویی پایانی نیست؛ سیاستمداران، همچنان ژست‌های سیاسی خود را می‌گیرند و در سالگرد‌ها، دسته‌های گل را نثار گورهای قربانیان می‌کنند، ولی سرانجام کارشان باز هم جنگ است و خونریزی و ناآرامی و باز هم مادران داغدار و کودکان آواره و باز هم دلشوره و گریه.

تصاویر زیر، نگاهی است از چند زاویه به پیامدهای یازده سپتامبر؛ داستانی که همواره پرداختن به حقیقتش در هیاهوی رخدادهای پر سر و صدای اطرافش پنهان شد:

نیویورک؛ صبح روز یازدهم سپتامبر سال 2011

آمریکایی‌ها هنوز هم نمی‌توانند این واقعه را باور کنند؛ رویدادی که جان بسیاری از هموطنانشان را گرفت، آنها را وارد جنگی چند ساله و دیگرانی را در آن سوی دیگر دنیا داغدار کرد. در مکان برج‌های دوقلوی تجارت جهانی، بنای یادبودی ساخته شده که در تصویر می‌بینید.

پدر روبرت دیوید پرزا بر بنای یاد بود پسرش

 در مکان برج‌های دوقلو بنای یادبودی به شکل یک آبشار مصنوعی بزرگ ساخته شده و نام جانباختگان این حادثه روی آن حک شده است؛ «روبرت دیوید پرزا» هم از جانباختگان یازدهم سپتامبر است.

یونیفرم مایکل جاج

در حین امدادرسانی این حادثه، 343 تن از کارکنان آتش‌نشانی نیویورک جان باختند. در میان آمریکایی‌ها، خاطره یازده سپتامبر به نوعی با آتش‌نشان‌های این کشور پیوند خورده و مردم جسارت و فداکاری آنها را می‌ستایند. در تصویر، یونیفرم آتش‌نشان «مایکل جاج» از جانباختگان این حادثه را می‌بینیم که در موزه آتش نشانی نیویورک نگهداری می‌شود.

مزرعه ای در افغانستان، سرباز و مرد افغان

بادها خبر از تغییر فصل آوردند و نسیم خنک، دیگر مزرعه خشخاش این افغان را نمی‌نوازد. جنگ آغاز شده بود و چیزی هم جلودارش نبود.

29 اوت 2033/ نجف اشرف/ عراق

جوی خون جاری در خیابان جلوی حرم حضرت علی ـ علیه السلام ـ ناشی از بمب گذاری در نجف است که منجر به کشته شدن آیت‌الله حکیم و 125 تن دیگر شد.

وزیرستان/ پاکستان

زندگی، جنگ و دیگر هیچ... ایالات متحده به بهانه مبارزه با طالبان، چند سالی است که نواحی از پاکستان را بمباران می‌کند؛ نومحافظه‌کار جمهوریخواه و دمکرات هم انگار در این مسأله متفقند.

افغانستان/2002

نوزاد مرده به دنیا آمده‌ای توسط پدر و مادر بزرگش برای تدفین غسل داده می‌شود.

درمانگاهی در افغانستان









و مراسم خاکسپاری کشته شده‌های افغان در مزار شریف



مراسم خاکسپاری کشته شده‌های آمریکایی در نیویرک




سربازان آمریکایی همه روزهای حضور خود در خاورمیانه را به امید بازگشت به خانه می‌گذرانند.







باراک اوباما در حال دست دادن با یکی از سربازان بازگشته از جنگ

«کورت ونه گات» در آغاز کتاب «سلاخ خانه شماره پنج»، جنگ جهانی دوم را جنگ صلیبی کودکان می‌خواند، چرا که خودش و همه همرزمانش که از ایالات متحده در آلمان می‌جنگیدند، نوجوان‌هایی بودند که در لباس جنگ با نوجوانان آلمانی به نبرد برخاسته بودند. این روزها با گذشت یک دهه از واقعه یازده سپتامبر، بار دیگر کودکان به جنگ کشیده شدند.

«برنان لینزلی»، عکاس خبری AP، چندی پیش، سفری به افغانستان داشت و در آنجا مجموعه عکس پرتره از سربازان آمریکایی تهیه کرده که در زمان واقعه یازده سپتامبر کودک بودند و اکنون در لباس تفنگداران دریایی آمریکا برای جنگ به افغانستان رهسپار شدند.

آستین جوردن، افسر هنگ تفنگداران دریایی آمریکا در هلمند افغانستان؛ او هنگام واقعه یازده سپتامبر در کلاس چهارم درس می‌خوانده و اکنون در افغانستان زندگی می‌کند.




کریستین سدفور، 19 ساله از اورنج کانتری کالیفرنیا، سرباز پیاده دریایی در هلمند افغانستان؛ او در زمان حمله یازده سپتامبر 9 سال داشته و تنها چیزی که از آن زمان به یاد دارد، وحشت و ترس و تعطیلی کلی مدارس بود.




استیون ویلیامز، بیست ساله، اهل واشنگتن؛ او در جنوب افغانستان حضور دارد و در زمان حمله یازده سپتامبر تنها ده سال داشته




بردلی بیلدیوکس، بیست ساله، اهل پارادایز کالیفرنیا، او در هلمند حضور دارد و برادر خود را که آتش نشان بوده، در کمک‌رسانی به آسیب دیدگان یازده سپتامبر از دست داده است.