بازدید 28492
۱

علل تمایل برخی مخاطبان به شبکه های ماهواره ای

رضا سیف پور
کد خبر: ۱۸۱۳۴۸
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۱۹ 04 August 2011
 مقدمه:

اکنون نزدیک هفده سال از تصویب قانون «ممنوعیت به کارگیری تجهیزات دریافت ماهواره» در مجلس پنجم می گذرد. در زمان تصویب این قانون، شاید بر بام کمتر از یک درصد خانه ها، شاهد بر پا بودن دیش های دریافت برنامه های ماهواره ای بودیم؛ اما اکنون کمتر ساختمانی در تهران، شهرستان ها و حتی این روزها روستاها دیده می شود که بر بام خود، پیدا و پنهان از یک یا چند دیش ماهواره استفاده نکرده باشند. این در حالی است که سیاست جمع آوری تجهیزات ماهواره توسط نیروی انتظامی هم هرچند بنا بر دستورالعمل قانون بوده، در عمل، نشان داده که کارساز نبوده است.

اما علت چیست و چه چیز باعث می شود که مردم به رغم آگاهی از اینکه استفاده از دستگاه های دریافت برنامه های ماهواره ای، خلاف قوانین و مقررات جاری کشور است، همچنان نسبت به آن علاقه مندند تا جایی که در سال های اخیر، این تمایل همواره روبه رشد بوده و آخرین آمارها ـ که به طور غیر رسمی از زبان مسئولین کشور جاری می شود ـ آمار استفاده 60 درصدی مردم از این ابزار رسانه ای را در سطح کشور بیان می دارد.

در این نوشتار، تلاش خواهیم کرد با یک نگاه واقع بینانه، پاسخ این پرسش را جستجو کنیم؛ پرسشی که بی گمان در ذهن بسیاری از افراد متبادر شده و البته تا کنون پاسخ های بسیاری هم به آن داده شده، ولی در بیشتر موارد، پاسخ های ارایه شده یا تا حد زیادی از انصاف به دور بوده و یا اینکه بیانگر همه واقعیت نبوده است.

• شبکه های ماهواره ای در یک نگاه:

«سی.ان.ان»، نخستین شبکه تلویزیونی ماهواره ای بود که در سال 1980، 24 ساعته اقدام به پخش برنامه های خبری برای مخاطبین جهانی کرد. طراحان اولیه شبکه های ماهواره ای در آغاز، انگیزه خود را از ارایه این تکنولوژی ایجاد ارتباط آسان میان انسانها و انتقال سریع اطلاعات اعلام کردند، اما به سرعت این وسیله که می توانست درخدمت انسانها قرار گیرد، مورد سوءاستفاده قدرت های بزرگ جهانی قرار گرفت و امپراتوری های رسانه ای به این وسیله، تلاش کردند تا جریان اطلاعات و افکار عمومی جوامع را به سود دولت های مطبوع خود سوق دهند؛ افزون بر اینکه در جریان جهانی سازی، هیچ ابزاری نمی توانست به اندازه شبکه های ماهواره ای به طراحی فرهنگ یکپارچه جهانی کمک کند.

این مهم به زودی مورد توجه دیگر کشورها نیز قرار گرفت و هم اکنون ماهواره به دغدغه اصلی بیشتر کشورها در حوزه فرهنگی سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است؛ جالب آنکه فرانسه و سپس اسپانیا، دو کشوری بودند که پیش از دیگر کشورها و به ویژه کشورهای جهان سومی گسترش شبکه های ماهواره ای را که بیشتر آنها متعلق به کشور آمریکا بودند، مقدمه ای بر زوال زبان و فرهنگ خود ارزیابی کردند.

اکنون هیچ کشوری به اندازه چین نسبت به گسترش این شبکه رسانه ای حساسیت نشان نداده است. جمهوری اسلامی ایران نیز در سال 1373 همان گونه که گفتیم، با تصویب قانون ممنوعیت به کارگیری تجهیزات دریافت از ماهوار و نیز انجام اقداماتی چون جمع آوری دیش های ماهواره ای از منازل و فرستادن پارازیت روی فرکانس شبکه های خاص و... به نوعی نسبت به این امر واکنش نشان داده است.

اکنون 29 دستگاه ماهواره در فضای ایران اسلامی، اقدام به پخش برنامه های گوناگون تلویزیونی در قالب نزدیک دو هزار شبکه می کنند (با حذف کانال های تکراری) که مهمترین این ماهواره ها به لحاظ تعداد شبکه و شمار مخاطبیبن در ایران عبارتند از: هات بیرد، نیل ست، ترک ست و عرب ست. این ماهواره ها اکنون با حدود 120 شبکه ویژه مخاطبین ایرانی فارسی زبان ودیگر اقوام ایرانی (کرد، ترک، عرب و...) اقدام به تولید و پخش برنامه های گوناگون می کنند.

شبکه های ماهواره ای را عموما به لحاظ محتوایی به سه دسته اصلی می توان تقسیم کرد؛ بخش عمده این شبکه ها، مربوط به کانال های دولتی و یا کانال های مرجع کشورهایی هستند که برای جذب مخاطب بیشتر و یا دسترسی راحت تر مخاطبین خود، سیستم پخش ماهواره ای را برمی گزینند و از این طریق، نه تنها دیگر مردم جهان می توانند با برنامه های آنها با مردم، فرهنگ و سرزمینشان آشنا شوند، بلکه مخاطبین داخلی و هم زبانان خارج از کشور نیز می توانند برنامه ها را با کیفیت مطلوبتری دریافت دارند؛ همچون شبکه های ZDF؛ DW؛ CCTV؛ AZTV و بسیاری از شبکه های دیگر و همینطور شبکه های سراسری کشور خودمان.

در کنار اینها شبکه های دیگری هم هستند که تنها با هدف تجاری راه اندازی می شوند و کالای تجاری مورد نظر، می تواند یک جنس (شبکه های مارکتینگ) و یا حتی تجارت جنسی باشد (شبکه های پورنو)! میزان این شبکه ها بسیار قابل توجه هستند؛ افزون بر اینکه بسیاری از شبکه های فیلم و سریال، مد و لباس، و شو و... از آنجا که این موضوعات را وسیله ای برای به دست آوردن آگهی های تجاری و درآمدزایی می دانند، در این طبقه بندی قرار میگیرند.

دسته سوم از شبکه های ماهواره ای، مربوط به کانال های تخصصی با موضوعات ویژه همچون مستندهای علمی، ورزش و موسیقی، تبلیغات دینی و مذهبی، هنر و همینطور فیلم و سریال و البته پورنو است که شمار بسیاری از آنها، کارتی بوده و دسترسی به بیشتر آنها تنها با کارتهای اعتباری خاص صورت می گیرد که در غیر این صورت، دیدن آنها عموما با مشکلاتی همراه است.
ناگفته نماند، به این طبقه بندی باید دسته چهارمی را هم افزود؛ یعنی شبکه های سیاسی و اپوزیسیون که با هدف تحت تأثیر قرار دادن مخاطبین کشور هدف در ابعاد سیاسی اجتماعی و مذهبی به فعالیت می پردازند و عمدتا از طریق بنگاه های خاصی مورد حمایت قرار می گیرند. این شبکه ها از شبکه های بسیار مهم به شمار می روند و بیشترین مخالفت را در سطح مسئولان و دولتمردان هر کشور برمی انگیزد. عمده ترین این شبکه ها که برای مخاطبین فارسی زبان، تولید برنامه می کنند، عبارتند از: شبکه های «بی.بی.سی» فارسی، صدای آمریکا، صدای آزادی، پارس، آرسو، کومله و نیز شبکه های مبلغ ادیان دیگر همچون نجات، ست سون و همینطور شبکه های مذهبی همچون نور، وصال، کلمه و... که عمدتا از طریق جریان وهابیت هدایت می شوند.

• جاذبه برنامه های ماهواره برای مخاطبین

ماهواره ابزاری است حاصل تکنولوژی بشر که می تواند به راحتی انتقال پیام را در قالب برنامه های رادیویی و به ویژه تلویزیونی در سرتاسر جهان برای مخاطبین میسر سازد. از این نگاه، روی آوردن مردم جهان به این ابزار همچون دیگر مواهب تکنولوژی، طبیعی است و لاجرم گویا هم اکنون استفاده از ماهواره به دلیل پیامدهایی که بردارد، کم و بیش به معضلی برای بیشتر دولتها تبدیل شده است.

همان گونه که گفتیم، بسیاری از کشورهای بزرگ و صاحب فرهنگ و تمدن نسبت به گسترش برنامه های ماهواره ای در کشورهای خود نگران هستند؛ البته هرچند بخشی از نگرانی آنها شکل و ماهیت سیاسی دارد، بیشتر کشورهای جهان، گسترش ماهواره را موازی با جریان تفکر جهانی سازی فرهنگی خطری برای نابودی فرهنگی جامعه خود و سوق پیدا کردن جامعه به سوی الگوی زندگی آمریکایی می دانند.

به نظر نگارنده، این خطر که به شدت جامعه ایرانی ـ اسلامی ما را تهدید می کند و در واقع نوک پیکان جنگ نرم رسانه ای را شکل می دهد، به مراتب از جنبه های مخرب دیگر در گسترش ماهواره مهمتر است؛ چیزی که سال هاست رهبر انقلاب از آن به عنوان تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی یاد کرده اند؛ بنابراین، بی انصافی است اگر متولیان فرهنگی ما در اقدام عملی برای رویارویی با آن، بیش از هر چیز، توجه خود را به چند شبکه سیاسی معطوف داشته و بیشترین عملشان هم در تلاش برای حذف آن شبکه ها از دایره امکان دریافت برنامه های ماهواره ای برای مخاطبین خانگی خلاصه شود که البته همان گونه که در آغاز سخن گفتیم، سیاست حذف فیزیکی و جمع آوری دیش های ماهواره ای نیز به رغم گذشت هفده سال، عملا بازدهی کافی نداشته است.

حال اگر بخواهیم این سخن را ادامه دهیم و ببینیم پیامدهای قانون «ممنوعیت به کارگیری تجهیزات ماهواره» برای جامعه چه بود و خود به تنهایی باعث بروز چه آسیب های مستقیم و یا غیر مستقیمی به بدنه جامعه شد، مجال دیگری می طلبد که موضوع بحث ما نیست؛
همینطور بررسی این موضوع که در سال های اخیر، گسترش استفاده از شبکه های ماهواره ای چه پیامدهایی برای جامعه ما داشته، موضوع مهمی است که باید جداگانه بررسی و تحقیق شود.

اکنون موضوع سخن ما این است که چه عواملی باعث می شود، مخاطبین به استفاده از شبکه های ماهواره ای روی آورند و برای کنترل آن چه باید کرد؟ برای تحقق این امر لازم است تا پیش از هر چیز، با نگاهی واقع بینانه و به دور از هرگونه تعصب به این پرسش مهم بپردازیم که چه چیز باعث می شود تا مردم تصمیم به خرید یک دستگاه رسیور بگیرند و با به کار گیری آن در محیط خانواده ـ در حالی که می دانند بسیاری از برنامه های آن مناسب خانواده و متناسب با فرهنگشان نیست ـ خود و اطرافیانشان را در معرض آفت هایی قرار دهند.
مهمتر از آن اینکه به خوبی می دانند، این کارشان مغایر با قوانین جامعه بوده و ذاتا مجازات هایی نیز برای ایشان می تواند داشته باشد.

متأسفانه تا کنون هیچ کس تلاشی نکرده است به این پرسش مهم ـ که می تواند راه را برای اقدامات بعدی هموار سازد ـ پاسخ منصفانه ای دهد و هر مسئولی هم که در این حیطه راه یافته، از نگاه خود و نه از نگاه مردم عادی به آن پرداخته است و با حذف کاستی های مربوط به حوزه کاری خود، کوشیده تا همه مشکل را معطوف به مخاطبین و مردم کند؛ بنابراین، با این توضیح، تلاش خواهیم کرد تا عمده ترین دلایل رویکرد مردم به برنامه های شبکه های ماهواره ای را به شرح زیر برشمریم و در هر بخش، مقایسه ای کوتاه داشته باشیم میان برنامه های شبکه های ماهواره ای و رسانه ملی، زیرا در این میدانگاه، تقابل اصلی در این دو سوست و برتری هر یک در نظر مخاطب، می تواند با تضعیف سوی دیگر همراه باشد.

به عبارتی، اگر مخاطبین تصمیم به دیدن شبکه های ماهواره ای می گیرند، در یک نگاه ساده و منطقی معنای آن این است که نگاهشان به برنامه های رسانه ملی کمرنگ شده (اگر با نگاهی منصفانه نگوییم از بین رفته است):

1ـ  تنوع موجود در برنامه های ماهواره ای

تنوع طلبی خصلت ذاتی انسان هاست و تکنولوژی ماهواره با امکان پخش برنامه های متنوع از صدها شبکه تلویزیونی به طور همزمان، این حس را به راحتی در مخاطبین ارضا می کند. این قابلیت آنچنان مهم است که امکان رقابت با آن عملا بسیار مشکل به نظر می رسد. یک مخاطب به راحتی و تنها با داشتن یک رسیور ارزان، می تواند صدها شبکه تخصصی علمی، فرهنگی، هنری، مستند، ورزشی، فیلم و سریال، مارکتینگ و... را با کیفیت بسیار بالا دریافت کند، حال آنکه اینچنین امکانی به هیچ عنوان برای مخاطبانی که می خواهند تنها از برنامه های رسانه ملی استفاده کنند، نیست.

از این روی، لازم است رسانه ملی، علاوه بر توجه به ارتقای کیفی به موضوع ارتقای کمی و از همه مهتر تنوع در برنامه ها ی شبکه های گوناگون توجه داشته باشد. هم اکنون رسانه ملی با داشتن بیش از چهل شبکه ماهواره ای (سی شبکه استانی و شبکه های سراسری) از قابلیت بسیار مناسبی در این عرصه برخوردار است، لیکن باید توجه شود تا با سیاستگذاری مناسب از پخش برنامه های مشابه (به لحاظ ساختار محتوا) و تکرار برنامه های یکسان در این شبکه ها (به ویژه شبکه های استانی که تحت سیاستگذاری واحد از سوی سیمای استان هاست) خودداری شود تا عملا از پتانسیل قوی شبکه های ماهواره ای رسانه ملی در قالب یک غول رسانه ای در فضای جهانی استفاده شود.

بنابراین، یکی از مهمترین ابزارها برای رسیدن به این نتیجه، افزایش اختیارات در حوزه شبکه های استانی است که بناچار با 24 ساعته شدن پخش بسیاری از این شبکه ها، این امر اجتناب ناپذیر است. متأسفانه هم اکنون به رغم وجود این پتانسیل بالا، تا کنون رسانه ملی نتوانسته به شیوه ای مناسب به این نیاز بدیهی مخاطب پاسخ مناسبی بدهد؛ هرچند راه اندازی شبکه مستند و شبکه ای فیلم ـ که هنوز برای عموم مردم دریافت شدنی نیست ـ و نیز شبکه بازار که قرار است به زودی راه اندازی شود، کار مناسبی در این عرصه به شمار خواهد رفت.

2ـ اوقات فراغت

متأسفانه تاکنون تعریف درستی از اوقات فراغت در کشور ما صورت نگرفته است. کشوری که درصد چشمگیری از جمعیت آن را جوانان تشکیل می دهند، چنانچه برنامه مدون و منسجمی برای پر کردن درست و هدفمند اوقات فراغت جمعیت خود نداشته باشد، قطعا با بحران جدی روبه رو خواهد شد. در نبود فضاهای کافی تفریحی، ورزشی و فکری مناسب، قابل دسترس و ارزان، تلویزیون می تواند مهمترین رکن را در پر کردن این اوقات فراغت داشته باشد؛ بنابراین، روشن است که در صورت نبود برنامه های تفریحی ـ سرگرمی کافی و جذاب در کنداکتور پخش رسانه ملی به راحتی شبکه های ماهواره ای که از قید و بندهای مرسوم و معمول در صداوسیما آزادند، می توانند گوی سبقت را در رقابت بربایند.

شبکه های ماهواره ای با انبوهی از برنامه های ویژه کودک و نوجوان (نزدیک چهل شبکه تخصصی) ورزشی (نزدیک سی شبکه مستقل) موسیقی و شوهای تلویزیونی (دست کم 120 شبکه مستقل) علمی، فرهنگی، هنری، مد و لباس و ده ها برنامه تفریحی و سرگرمی به راحتی می توانند مخاطبین فارسی زبان را به سوی خود جلب نمایند. از این روی، لازم است برنامه سازان و به ویژه سیاستگذاران برنامه های شبکه ها به این نیاز مهم مخاطبین توجه ویژه ای داشته باشند.

3ـ فیلم و سریال

بی گمان، ساختار نمایش یکی از بهترین ساختارها برای ارایه پیام در دنیای رسانه است و هم اکنون بیش از 520 شبکه سینمایی و نزدیک 170 شبکه ویژه فیلم و سریال از طریق ماهواره ها دریافت می شود و دست کم بیست شبکه هست که فیلم ها و سریال های به روز دنیا را با دوبله یا زیرنویس فارسی برای مخاطبین فارسی زبان ایرانی پخش می کنند و برای همین، این یک قابلیت بسیار مهم برای شبکه عظیم پخش ماهواره ای به شمار می رود.

همچنین از طریق این شبکه غول آسا، در هر لحظه مخاطب می تواند با توجه به سلیقه و نیاز خود، یک یا چند فیلم سینمایی جذاب یا سریال زیبا را برگزیده و آن را ببیند؛ جالب آنکه در حال حاضر، بسیاری از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، با توجه به نیازشان برای گسترش گروه مخاطبین به راه های گوناگون و با مورد توجه قرار دادن برخی حداقل ها، تلاش می کنند تا برنامه را به گونه ای آماده پخش سازند که برای گستره وسیعی از خانواده های ایرانی با سلایق، سطوح گوناگون فرهنگی و اعتقادی قابل مشاهده باشد و برای رسیدن به این هدف با حذف برخی صحنه های نامناسب و یا بهره گیری از برخی علایم هشداری ـ که سن مطلوب مخاطب هر برنامه را مشخص نماید ـ عمل می کنند؛ این یعنی حق انتخاب! برای مخاطب؛ چیزی که تقریبا در برنامه های صداوسیما فراموش شده است!

در این باره باید گفت که رسانه ملی نیز باید تلاش کند تا تا جایی که می شود، حق انتخاب مخاطبین را افزایش دهد. هم اکنون مدیران شبکه های صدا وسیما تلاش کرده اند تا کنداکتور برنامه های خود را به گونه ای تنظیم کنند که به ویژه در شب هنگام، حتما یکی از شبکه های سراسری، دست کم یک فیلم یا سریال برای مخاطبین خود پخش نماید که البته این هرچند به خودی خود نمی تواند به عنوان حق انتخاب برای مخاطب به شمار رود، به همین شکل نیز به جهت تکراری بودن بیشتر برنامه ها، محدودیت در پخش بسیاری از آثار، سانسور شدید آثار نمایشی خارجی ـ که بیشتر اصل داستان را نیز مخدوش می کند ـ به روز نبودن برنامه های تأمینی و خارجی و از همه مهمتر عاری بودن فضای کلی بیشتر داستان ها و برنامه های نمایشی از یک طنز زیبا و لطیف که به ویژه این اواخر کمبود آن به شدت در برنامه های تلویزیون به چشم می خورد، باعث می شود تا بیننده خسته از کار روزانه، با رغبت کمتری پای تلویزیون بنشیند و به شدت انگیزه او برای افزودن یک دستگاه رسیور به لوازم منزل افزایش یابد.

متأسفانه شبکه های ماهواره ای فارسی زبان به خوبی این نیاز مخاطبین ایرانی را درک کرده اند و از برخی کمبودهای موجود بیشترین سوءاستفاده را برده اند و با راه اندازی شبکه های گوناگون فیلم و سریال، کار را تا آنجا پیش برده اند که شبکه بسیار نازلی همچون فارسی وان، موجی را در سطح جامعه به راه انداخته و نخبگان جامعه را وادار به واکشن های گوناگون می کند. افتتاح شبکه «آی فیلم» هرچند تلاشی در راستای پاسخ به این نیاز مخاطبین بود، لازم است توجه به تولید برنامه های نمایشی جذاب و سریال های پر مخاطب خانوادگی به ویژه با محتوای طنز در اولویت برنامه سازان رسانه ملی قرار گیرد.

4ـ آشنایی با ملل و فرهنگ های دیگر

ورود ماهواره به خانه ها همچون پنجره ای بود برای مخاطبین به جهانی نو. از راه تکنولوژی ماهواره، بسیاری از مردم طبقه متوسط و ضعیف جامعه ـ که عملا امکان سفر به آن سوی آبها را نداشتند ـ به راحتی می توانستند در خانه خود بنشینند و با فشار دادن پیاپی دکمه های کنترل از راه دور، هر گوشه از دنیا را ببینند و حتی آنها که کسانی را در آن طرف مرزها داشتند، به گونه ای هر چند ناقص از فضای زندگی کسان خود آگاه شوند و خود را در کنار آنها احساس کنند و اگر هم شد، مقایسه ای داشته باشند، میان زندگی خود و مردمانی در آن سوی آبها.

این امکان به دلیل لزوم رعایت بسیاری از محدودیت های پخش عملا برای رسانه ملی میسر نبوده و اندک برنامه هایی که از زاویه محدود دوربین برنامه سازان تولیدی یا تامینی در اختیار بینندگان قرار می گیرد، تنها عطش ایشان را برای دیدن و دانستن بیشتر افزایش می داد. از این روی، گویا لازم است مدیران و برنامه سازان رسانه ملی، با تعریف طرح ها و برنامه های مشترک با شبکه های گوناگون تلویزیونی خارج از کشور و یا تولید برنامه های جذاب و دیدنی با موضوع دیدنی های جهان به این میل و نیاز مخاطب پاسخ دهند.

5ـ آگاهی از اخبار و تحلیل رویدادها

ملت ایران در دوران پس از انقلاب، رخدادهای تلخ و شیرین بسیاری را اعم از داخلی یا  خارجی مرتبط تجربه کرده است؛ اما عملا در بیشتر موارد، رسانه ملی به دلیل رعایت برخی مسائل و ضوابط، بازتاب دهنده کامل و کافی و همه جانبه اخبار این رخدادها برای مردم تشنه اطلاعات نبوده و نیست و حتی باز به جهت رعایت همان مسائل در ارایه تحلیل همه جانبه نیز موفق عمل نکرده و صدای جریانات مخالف از طریق این رسانه شنیده نشده است؛ هرچند بیشتر، مصلحت و رعایت اصول امنیت ملی، دلایلی بود که مدیران رسانه ملی برای توجیه این کار غیرحرفه ای در عرصه رسانه می گفتند، در عصر انفجار اطلاعات، مردم به راحتی می توانند اخبار و تحلیل های مرتبط را از طریق رسانه های خبری و تحلیلی دیگر بگیرند.
البته این امر، در دراز مدت، می تواند سبب شود تا از میزان اعتماد مردم به رسانه ملی کاسته شود و متأسفانه مخاطبین به یک اعتماد دروغین نسبت به رسانه های بیگانه دست یابند که در این رهگذر تا کنون مشکلات بسیاری نیز برای جامعه پیش آمده است.

گویا رسانه ملی در نحوه ارایه اطلاعات به مخاطبین و میزان بازتاب آرای گوناگون در تحلیل رخدادها و اخبار مبتلابه جامعه از طریق ترسیم دوباره خطوط قرمز خبری و اطلاع رسانی می تواند و باید بازنگری جدی کند؛ مهمتر آنکه نادیده انگاشتن یک خبر، عملا نمی تواند باعث حذف آن خبر از فضای رسانه ای شود؛ بنابراین، مهم آن است که همان خبر اما با تحلیل درست و منطبق با سیاست های کلان کشور و از راه رسانه ملی به آگاهی مخاطبین برسد تا راه برای سوءاستفاده های گسترده رسانه های غربی و بنگاه های خبری با گرایش های معلوم بسته شود.

6ـ جریانات اپوزیسیون و قوم گرایانه

بی گمان، نمی توان پذیرفت آحاد جامعه، به یک گونه بیندیشند و سخن واحدی بر زبان آورند. گروه های سیاسی با بهره گیری از امکانات شبکه های ماهواره ای و نیز با فعال سازی شبکه های متعدد سیاسی با اهداف و در سطوح گوناگون حتی با نیت براندازی، تلاش می کنند با بیان دیدگاه های خود، به نوعی ارتباط مستقیم خود را با مخاطبین درون کشور حفظ کنند. با وجود تعداد نسبتا زیاد شبکه های سیاسی مخالف نظام و شبکه هایی که مسائل و موضوعات قومیتی را مطرح نموده و برجسته می سازند، بی شک بخشی از مخاطبین شبکه های ماهواره ای را در درون کشور، طرفداران این جریان ها از آن خود می کنند.

با توجه به بازتاب نیافتن دیدگاه های جریانات اپوزسیون در رسانه ملی، حتی بسیاری از افراد بی طرف نیز ناخود آگاه تمایل پیدا می کنند که به ویژه در روزهای خاص و همزمان با رخدادهای مهم درونی و خارجی، از دیدگاه های گوناگونی که توسط مجریان و کارشناسان آن شبکه ها گفته می شود، آگاه شود.

هرچند این موضوع ساده اما بسیار مهم است، زیرا در خلأ اطلاع رسانی و روشنگری از طریق رسانه های داخلی، ممکن است به تدریج ذهن مخاطب بی طرف به سویی رود که به صلاح خود و جامعه نباشد، در حالی که رسانه ملی، می تواند هدفمند و با برنامه ریزی دقیق به افشای ماهیت این جریانات معاند با نظام بپردازد و از طرفی، زمینه طرح موضوع برای صدا های مخالف را (تا آنجا که امنیت جامعه به خطر نیفتد) فراهم سازد.

ناگفته نماند، گسترش شبکه های استانی تفکر بسیار ارزنده ای برای هویت بخشی بیشتر به خرده فرهنگ ها و قومیت های ایرانی و شنیدن صدای اقوام گوناگون کشور در رسانه بود که البته از همه ظرفیت های آن آن گونه که باید استفاده نمی شود و از این روی، همچنان مباحث قوم گرایانه البته با اهداف انحرافی، یکی از موضوعات مورد توجه در برخی شبکه های ماهواره ای به شمار می رود.
باید گفت، بزرگترین مشکل در این راه که باعث شده تا شبکه های استانی از آنچه برای ایشان پیش بینی شده بود، فاصله بگیرند، سیاستگذاری واحد برای این سی شبکه در مرکز رسانه ملی و کم توجهی به مقتضیات و شرایط خاص بومی هر منطقه است که جا دارد جدی مورد توجه مدیران در صداوسیما قرار گیرد.

7ـ آگاهی از آن سوی خطوط قرمز

برخی خط قرمزهای مدون یا نامدون، باعث می شود تا رسانه ملی از بازتاب بسیاری مطالب صرف نظر کرده و در بیشتر موارد، برنامه های تولیدی نتوانند ذهن کنجکاو مخاطب را که در رویارویی با دیگر وسایل ارتباط جمعی (روزنامه ها، سایت ها و...) حساس شده، راضی کند.
این در حالی است که چنین محدودیت هایی، به هیچ وجه در فضای برنامه های ماهواره ای نیست؛ همچون بازتاب برخی رخدادهای پشت صحنه در نظام ـ که مربوط به وابستگان و افراد رده بالای کشور می شود ـ که رهچند بیشتر خلاف واقع و در حد شایعه هستند، برخی نیز متأسفانه، درست از آب درآمده و پس از مدتها در رسانه ملی گفته می شوند؛ روابط بین افراد، هنرمندان، ورزشکاران، ناگفته های تاریخ سیاسی اجتماعی کشور، آن روی صحنه رخدادها و مسائلی از این دست که به نظر می رسد با برنامه ریزی دقیق تر و حذف برخی خطوط قرمز خود ساخته از برنامه های رسانه ملی، می توان تا حد زیادی با روشنگری و تحلیل مبتنی بر واقعیات اعتماد انبوه بسیاری از این دست مخاطبین را بیش از پیش جلب کرد!

8ـ طرح برخی مسائل مهم که در فضای عرف جامعه نمی گنجد

نظام تربیتی و اجتماعی در کشور ما به گونه ای است که افراد، فرصت طرح بسیاری از مطالب را در سنین گوناگون حتی در خانواده، مدرسه و یا نزد پزشک و دوستان مورد اعتماد خود نمی یابند، اما این پرسش ها همواره در سطوح گوناگون، می تواند ذهن افراد را به شدت به خود مشغول کند. برنامه های ماهواره ای به ویژه برنامه های با موضوع پزشکی، خانواده و روانپزشکی با طرح موضوعاتی اینچنین و امکان ارتباط راحت و دوطرفه از سوی مخاطب و برنامه، این امکان را به مخاطب می دهد که در خانه خود بنشیند و به دور از هر گونه نگرانی، پاسخ پرسش های گوناگون خود را ـ که به دلایلی از جمله حجب و حیا و خجالت و یا نگرانی از افشای یک راز تا کنون از طرح آن منصرف شده بودند ـ به راحتی بگیرند؛ عمده این پرسش ها با محتوای مسائل زناشویی، ارتباطات عاطفی، بیماری های مقاربتی و یا مسائل ویژه زنان و مباحثی از این دست است.

همچنین وجود دست کم سی شبکه عرضه محصولات آرایشی و بهداشتی، این امکان را به برخی مخاطبین می دهد که به راحتی و با آشنایی با برخی فرآورده های جدید و خارج از عرف در جامعه (مکمل های جنسی، داروهای خاص ترک اعتیاد، داروهای ویژه لاغری و...) نسبت به خرید آنها اقدام کنند. البته بیشتر این فرآورده ها و محصولاتی که از طریق برنامه های ماهواره ای عرضه می شوند، بی کیفیت و تقلبی هستند و تا کنون باعث بروز صدمات بسیاری به خریداران خود شده اند؛ افزون بر آن، اطلاعاتی که از طریق این برنامه ها در اختیار افراد و خانواده ها قرار می گیرد، بیشتر غیر کارشناسانه و نامناسب هستند و باعث بروز صدمات جبران ناپذیری به خانواده ها شده است.

اما این امر نمی تواند باعث شود که برنامه سازان رسانه ملی به این مهم یعنی فراهم آوردن شرایط لازم برای طرح برخی مسائل لازم در حد شئونات اسلامی و موازین اخلاقی نیندیشد.

9 ـ طرح و بحث درباره مضامین خاص دینی

اکنون شبکه های متعددی با موضوعات دینی از طریق شبکه ماهواره ای برای مخاطبین فارسی زبان دریافت شدنی است، حال آن که تنها شبکه تخصصی دینی در رسانه ملی شبکه قرآن است. در شبکه های ماهواره ای با محتوای دینی، موضوعاتی مطرح می شود که عمدتا برای مخاطب فارسی زبان به ویژه اگر چندان اهل مطالعه و تحقیق هم نباشد، جدید و جذاب است؛ افزون بر اینکه افراد محقق در حوزه علوم دینی نیز می توانند از مسائل مطرح در آن شبکه ها بهره ببرند.
این موضوع جدای بازخوردهای گوناگون و حتی مخربی که می تواند در جامعه داشته باشد، به خودی خود می تواند برای مخاطب کنجکاو که میل دارد با تفکر ادیان مختلف آشنا شود، و احساس می کند، همه آنچه هست، از طریق رسانه های داخلی به آگاهی او نمی رسد، جذاب و قابل توجه است.

ناگفته نماند در این شبکه ها، علاوه بر تبلیغ ادیان گوناگون در حوزه اسلام و مذاهب اسلامی نیز ضمن تبلیغ اندیشه های انحرافی، طرح شبهات و پرسش هایی صورت می پذیرد که چون غالبا یکجانبه مطرح شده و فرصت لازم در اختیار دیگر عالمان برای پاسخ به موضوعات مطرح شده داده نمی شود، خود باعث بروز شبهات و انحرافاتی دیگر در ذهن مخاطب می شود و از این روی، جا دارد مدیران شبکه ها و برنامه سازان در حوزه معارف و علوم دینی، با آگاهی از این موضوع به فکر تولید برنامه های دینی مفید برای پاسخ به ذهن پرسشگر مخاطب خود باشند.

10ـ پخش برنامه های مبتذل به ویژه با موضوعات جنسی

سوای موضوعاتی که به آن اشاره شد، نباید از یک ویژگی خاص و منحصر به فرد برخی برنامه های پخش شده در شبکه های ماهواره ای بی تفاوت گذشت. این بخش از برنامه ها، هرچند بیشتر مخاطبین خاصی را در سنین نوجوانی و جوانی و نیز افراد دارای بیماری های خاص روحی و رفتاری از آن خود می کنند، با توجه به اینکه سهم چشمگیری از برنامه ها را در فضای ماهواره به خود اختصاص می دهند و به جهت نقش تخریبی گسترده ای که در فضای جامعه و به ویژه رفتار نوجوانان و جوانان در کانون خانواده و اجتماع دارد، بسیار قابل توجه هستند.

هم اکنون دست کم صد شبکه ماهواره ای در کشور قابل دریافت هستند که به طور ویژه برنامه هایی با مضمون پورنو در شکل های گوناگون پخش می کنند؛ افزون بر آن، بسیاری از شبکه های دیگر نیز هستند که هرچند شبکه پورنو به شمار نمی روند، در ساعات خاصی از شبانه روز به پخش شوها، موزیک ویدئوها و فیلمهای سینمایی با مضامین پورنو می پردازند. اگر چه به دلیل نوع تربیت و فضای فرهنگی حاکم بر جامعه، نمی توان از این موضوع به عنوان عامل اصلی روی آوردن مخاطبین به برنامه های ماهواره ای نام برد، ولی باید به عنوان یک واقعیت انکارناشدنی به آن توجه داشت.

سخن پایانی

ماهواره و شبکه برنامه های ماهواره ای، حقیقت انکارناشدنی جامعه ما و دیگر جوامعی است که می خواهند آزادانه بیندیشند و رفتار کنند. در فرآیند جنگ نرم رسانه ای برنامه های ماهواره ای به جهت گروه گسترده مخاطب و امکانات گسترده در انتقال پیام از جایگاه مهمی برخوردارند، اما نباید این حقیقت را صرفا به عنوان یک تهدید مورد توجه قرار دهیم. سیستم شبکه ماهواره ای می تواند برای جامعه ما به عنوان یک فرصت استثنایی در انتقال مفاهیم بلند اسلامی و ایرانی و نیز روشنگری و گسترش اندیشه ناب انقلاب اسلامی در سطح منطقه و جهان محسوب شود. لازمه این امر، شناخت دقیق ماهیت این پدیده و استفاده آگاهانه و دقیق از فرصت پیش رو، همراه با برنامه ریزی دراز مدت است.

از سوی دیگر، لازم است سطح سواد رسانه ای مخاطبین از طریق تولید برنامه های تبیینی و با استفاده از کارشناسان زبده در سطوح گوناگون آموزشی (دانشگاه و مدارس) در کنار رسانه ملی افزایش یابد. بالا بردن سطح سواد رسانه ای جامعه، باعث می شود تا در برابر تهدیدهای پیش رو به نوعی جامعه از طریق عنصر آگاهی به یک مصونیت اجتماعی در سطوح گوناگون برسد.
که در این باره باید گفت، نقش برنامه سازان رسانه ملی بسیار مهم و اثرگذار است که در جای خود بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

رضا سیف پور، کارشناس رسانه
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۱
با سلام
ضریب نفوذ ماهواره در تهران 90% می باشد !
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار