سرویس ورزشی «تابناک» ـ علي كريمي، بسیار زود و دوباره به سطح اول رسانه ها بازمي گردد و نشانه هاي اين بازگشت را مي توانستيم در بازي با ماداگاسكار ببينيم؛ آنجا كه سكوها و خبرنگاراني كه بازي را مستقيم از ورزشگاه آزادي ديده بودند، برخی نخستین حرفشان درباره اين بازي نمایشی کمتر از انتطار كريمي بود.
ستاره ها هميشه همين گونه هستند. آنها چه خوب باشند و چه بد، بيشترين توليد محتوا را در ميان كارشناسان، روزنامه نگاران و مردم دارند و فرقي هم نمي كند كه آن ستاره ايراني باشد يا آرژانتيني.
آرژانتيني را از اين بابت نوشتيم كه اين روزها، مسي به شدت توسط رسانه هاي آرژانتيني و مردم اين كشور، در فشار بوده و در همه شهرهاي آن كشور، بحث بد بازي كردن او زبانزد خاص و عام است.
علي كريمي هم مقابل ماداگاسكار چنين بود. او نخستین بحث بود؛ هر چند اين بحث، اول از همه در انتقاد از او صورت گرفت و مي گيرد.
علي كريمي مقابل ماداگاسكار مثل همیشه نبود. پرسش از اينجا آغاز مي شود که آيا علي كريمي در پستي اشتباه قرار گرفته يا كلاً افت كرده بود؟
با مصدوميت آندو تيموريان، به ظاهر علي كريمي ـ به ويژه در نيمه نخست ـ دستور داشت همچون يك هافبك دفاعي، جلوي دفاع خطي ايران قرار بگيرد؛ يعني جايي كه كريمي در كل دوران فوتبالش دو یا سه بار آنجا بازي كرده است! علي كريمي در دوره بلاژويچ به دليل توانايي در دريبلينگ و عبور از حريف مستقيم خودش در نوك حمله به كار گرفته شده بود، در دوره برانكو او يك مهاجم كاذب شد؛ يعني با يك گام عقب نشيني، هافبك نفوذي شد! پس از آن هميشه علي كريمي، يك پلي ميكر بود، ولی سال گذشته در برخي بازي هاي خاص به دفاع آخر هم نقل مكان كرد و شايد با اين رويه بايد تا چند وقت ديگر، او را دروازه بان تيم خودش ببينيم.
صرف نظر از اين عقب نشيني تدريجي و پستي نامأنوس با ویژگی های روحي و فني كريمي، بايد گفت، ستاره فوتبال ايران از دوران اوج خودش فاصله هم دارد.
در واقع، پرسش آغازین مطلب، پاسخي چنين دارد:
علي كريمي در پستي غير تخصصي به ميدان رفت و نتيجه اش لو دادن توپ هاي پي در پي و پاس هاي بي سرانجام بود؛ يعني رفتاري كه از ابرستاره اي چون كريمي كمتر به ياد داريم.وی كريمي تا اندازه كمی بی تحرك و تنبل و پاس هايش هم اشتباه بود. تنها نكته مثبت علي كريمي، توپ دزدي هايي بود كه به يكباره و همچون توفان انجام مي داد و در دوره جواني حتي در نوك حمله هم بارها اين خاصيت را از خودش نشان داده بود.
البته در مقابل اين نظر فني، برخی كارشناسان هستند كه مي گويند جادوگر به انگيزه نياز دارد، نه امروز كه در تمام دوران فوتبال خودش، كريمي نياز به انگيزه داشته است و هر گاه انگيزه نداشته، سر حال نبوده و هرگاه انگيزه داشته، توفاني به پاكرده ديدني و شنيدني!
حال بايد ديد كه آيا انگيزه حضور در ميان جماعت پر شور و هيجان پرسپوليسي، مي تواند جادوي جادوگر خواب آلود را بيدار كند يا اينكه ديالكتيك زمان و پير شدن سلول هاي بدن كريمي، كارشان از انگيزه و بي انگيزگي گذشته است؟!
البته یک کریمی آماده و با انگیزه می تواند سرنوشت بازی را تغییر دهد؛ پاسخ اين پرسش را خيلي زود خواهيم فهميد.