حادثه به اتفاق صادق در خانه بوديم كه صادق بر اثر مصرف زياد شيشه از حال رفت. من هم كه دچار توهم شده بودم تصميم به شكنجه وي گرفتم.براي همين سيخي را برداشته و داغ كردم. سيخ را روي قسمتهاي مختلف بدن وي گذاشتم و با او كه به هوش آمده بود صحبت كردم. از او پرسيدم اگر دردت آمد به من بگو ولي وي ميگفت دردي ندارد. صادق آنقدر شيشه زده بود كه اصلا متوجه شكنجههاي من نميشد.