تهران بر زميني ناآرام، به آرامي نفس ميكشد. در فاصلههاي كشدار هر دم و باز دم، اما اين احتمال وجود دارد كه زمين ناآرام، آرامش از سقف ايمن ما برگيرد و خاطره تلخي را تا ابد در ذهن بازماندگان به يادگار بگذارد.
به گزارش «همشهری»، اين را احتمالاتي ميگويد كه براساس اطلاعات موجود از وضعيت گسلهاي اين شهر و ميزان خطرپذيري ناشي از وقوع زلزله به دست آمده است. آرامش موجود در كلانشهر تهران را هر يك از گسلهايي كه در دل اين خاك رج خوردهاند، تهديد ميكند. آگاهي از اين احتمالات و خطرات ناشي از وقوع زمينلرزه، مديران شهر تهران را بر آن داشت تا بهمنظور بررسي وضعيت خطرپذيري اين شهر و يافتن راهي براي پيشگيري از وقوع خطرات احتمالي و همچنين مديريت درست و اصولي منابع و امكانات فراهم شده در اين زمينه، «سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران» را تأسيس و آن را به مركزي براي فرماندهي و مديريت بحران در تهران تبديل كنند.
«عزيزالله رجب زاده» رئيس اين سازمان و جانشين شهردار در ستاد مديريت بحران شهر تهران از طرحها و برنامههاي پيشرو، بايدها و نبايدها و مختصات مديريت بحران شهري سخن ميگويد. گفتوگو با رئيس سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران در روزهايي كه بحث زلزله در تهران يكبار ديگر به صفحات نشريات و خبرگزاريها بازگشته است، اهميت فراواني دارد. اين گفتوگو را با هم ميخوانيم.
* مطالعات انجام شده توسط آژانس همكاريهاي بينالمللي ژاپن« جايكا» در دهه گذشته نشان ميدهد كه تلفات و خسارات زلزله در تهران زياد و نزديك به فاجعه است. اين اطلاعات چقدر قابل استناد است؟اين مطالعات در سالهاي 78 و 79 انجام شده و نتيجه آن بهصورت برآورد خرابي و تلفات زلزله تهران ارائه شده است و كاربرد آن استفاده نهادهاي مديريت شهري و خدمات اضطراري از اين برآوردها براي پاسخگويي به خسارات زلزله است. ميزان واقعبيني برآوردها، تابع دادههاي بهكار گرفته شده است. بسياري از دادهها دقيق نبوده و حتي اطلاعات زمينشناسي آن جاي بحث دارد. اطلاعات و مشخصات مربوط به ساختمانهاي مناطق نيز مربوط به سال 75 است كه اكنون تغيير يافته و به روز نيست و برآورد صحيح نيازمند به روز رساني و تدقيق اين اطلاعات است. برآورد مجروحان يا افراد نيازمند اسكان اضطراري خيلي دقيق نيست و تابع فرضياتي است كه هر يك به تغييرات بسياري در نتايج ميانجامد.
* آيا همكاري جايكا با سازمان كماكان ادامه دارد؟اين همكاريها تداوم يافته و اجراي طرحهايي چون ريز پهنهبندي لرزهاي، طرح جامع پيشگيري و مديريت بحران زلزله تهران و ايجاد سامانه تخمين سريع تلفات و خسارات زلزله حاصل اين همكاريهاست. در حال حاضر نيز پروژههاي ديگري براي همكاري بين سازمان و جايكا در زمينه پيشبيني شبكه حملونقل اضطراري بعد از زلزله و ساخت موزه زلزله در دست برنامهريزي است. به هر حال واقع شدن شهر تهران روي گسلهاي متعدد و گسلهايي كه اطراف شهر هستند، واقعيتي انكارناپذير است. پس بايد بهطور كلي به بهبود ساختارهاي فيزيكي، ساختارهاي سازماني، رونق همكاريهاي بخشي و بينبخشي در سازمانهاي متولي و افزايش آمادگي شهروندان پرداخت.
* با توجه به افتتاح اخير مركز فرماندهي و ستاد مديريت بحران شهر تهران و راهاندازي سامانه تخمين سريع خسارات و تلفات در اين مجموعه، چه تحولي رخ داده است؟اين مركز نقشي محوري در زمان وقوع تمامي حوادث بهويژه زلزله خواهد داشت. در زمان وقوع حوادث، زمان، اهميت زيادي دارد و براي مديريت عمليات مقابله، همواره نيازمند اطلاعات دقيق و سريع هستيم از همين رو سامانه تخمين سريع خسارات و تلفات زلزله موجود در اين مركز قادر است ظرف چند دقيقه اطلاعات مورد نظر را در اختيار ما قرار دهد و در مديريت بهينه عمليات امدادي خيلي مؤثر است. همچنين حضور تمامي سازمانها و نهادهاي مديريت شهري و مسئولان خدمات اضطراري عضو ستاد مديريت بحران شهر تهران در اين مركز پيشبيني شده تا مديريت واحد حادثه و حداكثر هماهنگي ميان سازمانها تحقق يابد. نبود هماهنگي و مديريت چندپاره معضل بحرانهاي ناگهاني است كه پيشبيني اتاق مديريت بحران و مركز فرماندهي و ستاد متمركز چاره كار است.
* سازمان چه هدفي را از ايجاد گروههاي داوطلب «واكنش اضطراري محله» يا «دوام» دنبال ميكند؟گروه دوام حداقل55 شهروند ساكن يك محله را تشكيل ميدهد كه بهصورت نيمهحرفهاي و فعال در حوزه خودامدادي و دگر امدادي آموزش ديدهاند. اين افراد پس از طي فرايند فراخوان، توجيه، جذب، آموزش، سازماندهي و تجهيز بهعنوان نخستين حلقه از زنجيره مديريت بحران در محله ايفاي نقش ميكنند. تشكيل اين گروهها منجر به تقويت حس تعلق محلي، شهري، مشاركت شهروندان، ايجاد باور عمومي، تقويت فرهنگ ايمني و داوطلبمحوري در حوزه مديريت بحران ميشود.
* اين تشكيلات داوطلبانه مردمي تا چه ميزان گسترش خواهد يافت و چه تفاوتي با امدادگران رسمي دارند؟تجارب حاصل از بحرانها ثابت كرده كه مقابله با بحرانهاي وسيع ناشي از سوانح طبيعي و حوادث انسانساز همچون زلزله، سيل، توفان، آتشسوزي و... به تنهايي از عهده دولتها خارج است. اين به معناي ناتواني سازمانهاي مسئول نيست بلكه همواره ميان زمان وقوع حادثه و حضور نيروهاي دولتي، بسته به وسعت حادثه، فاصله وجود دارد. اين برنامهريزي براي آموزش و حضور مردم بهمنظور پوشش زماني اين فاصله به معناي آماده بودن شهروندان براي مقابله تا حضور نيروهاي رسمي است.
حتي در كشورهاي پيشرفته نيز براساس مطالعات ميداني انجام شده دريافتهاند كه بعد از وقوع بحرانها، بيش از 70درصد نجات يافتگان توسط مردم محلي نجات پيدا كردهاند. در ساير كشورها نيز ايجاد گروههاي محلي شهروندي با اعضاي داوطلب مورد توجه قرار گرفته است. داوطلبان آموزشهاي لازم را فرا ميگيرند و در محدوده محله خود به ترويج خودامدادي و دگرامدادي ميپردازند. به اين ترتيب مشاركتهاي مردمي در زمينه پيشگيري، آمادگي، مقابله، بازسازي و بازتواني توسعه يافته و پل ارتباطي ميان جوامع محلي و نظام مديريت بحران ايجاد ميشود. اين طرح ظرف 4سال آينده در تمامي محلات، توسعه خواهد يافت.
* 22 ستاد مديريت بحران ايجاد شده در 22 منطقه تهران در شرايط قبل از وقوع بحران چه برنامهها و فعاليتهايي را دنبال ميكنند؟ستاد مديريت بحران در هر منطقه بازوي سازمان و ستاد مديريت بحران شهر تهران بهحساب ميآيد كه علاوه بر شناسايي مخاطرات منطقه به برنامهريزي و اجراي برنامههاي متنوع آموزشي، ارتقاي آمادگي و پيشگيري در منطقه ميپردازد و نهادهاي مديريت شهري و خدمات اضطراري در منطقه در ستاد مديريت بحران مناطق عضو هستند. اين ستادها بهصورت فصلي با اعضاي اصلي ستاد مديريت بحران منطقه تشكيل جلسه ميدهند.
شهردار منطقه بهعنوان رئيس ستاد مديريت بحران منطقه با حضور در اين نشستها با برنامهها و چالشهاي پيشروي سازمانها و نهادهاي عضو ستاد آشنا شده و طرحها و راهكارهاي بهبود ايمني بررسي و ترسيم ميشود. ستادها همچنين براي توانمندسازي شهروندان برنامههاي متنوعي را براساس هماهنگي با سازمان اجرا ميكنند؛ برنامههايي مثل آموزشهاي كوتاه مدت كمكهاي اوليه، اطفاي حريق، خود امدادي و دگرامدادي كه به توانمندسازي مردم ميانجامد. از سوي ديگر ايجاد و پايدارسازي گروههاي دوام در محلات توسط اين ستادها انجام ميشود. ستادها همچنين در حوادث محدود مثل ريزش ساختمان حضور مييابند. در ساختمان اصلي هر ستاد كه در پايگاه ويژه مديريت بحران منطقه برپا شده نزديك به 52قلم از وسايل مورد نياز امداد و نجات نگهداري ميشود و در عين حال دوره آموزش نحوه استفاده از اين وسايل به نيروهاي عملياتي و داوطلبان در همين ستادها برگزار ميشود. ستادها همچنين پايگاههاي مديريت بحران نواحي را تحت پوشش خود دارند.
* چه كاركردهايي براي 100پايگاه مديريت بحران برپا شده در نواحي تهران پيشبيني شده است؟هدف از احداث و تجهيز پايگاههاي پشتيباني مديريت بحران در شهر تهران ايجاد كانونهاي مديريت بحران در نقاط مختلف شهر و متناسبسازي معماري نظام مديريت بحران با الزامات و نيازمنديهاي شهر است. كاركردهاي پايگاههاي پشتيباني مديريت بحران براي شرايط عادي و شرايط بحراني متفاوت است. اين پايگاهها در شرايط عادي 14 كاركرد دارند كه آموزش و اطلاعرساني در حوزه ايمني و مديريت بحران به شهروندان ساكن ناحيه، استقرار گروههاي امدادي از سازمـانهـاي ارائـهكننده خـدمـات اضطراري، ذخيرهسازي كالاهاي امدادي و تجهيزات ويژه جست وجو و نـجـات، ورزش بانوان، استقرار دفاترشوراياري و فعاليتهاي مشاركت مردمي، تهيه و نگهداري آمار و اطلاعات جمعيتي ناحيه و ساير اطلاعات مربوط به بحران(بانك اطلاعات ناحيه) و نصب تجهيزات شتابنگاري ويژه سيستم ارزيابي خسارت مهمترين آنها به شمار ميآيد.
همچنين براي اين پايگاهها در شرايط بحراني و پس از آن، 17كاركرد پيشبيني شده كه استقرار ستاد مديريت بحران نواحي، وعدهگاه حضور نيروهاي امدادي، محل استقرار گروه استانهاي معين، محل شناسايي افراد گمشده، ارائه خدمات درماني، بهداشتي و...، اسكان موقت خانوادهها بهويژه در بحرانهاي كوچك، ذخيرهسازي اجناس اهدايي مردم در شرايط بحران و استراحتگاه امدادگران بخشي از اين كاركردهاست.
اقلام متعددي در حوزه امداد و نجات همچون جك، قرقره، قلاب، بتنبر، دستگاه برش فولاد، بيل، كلنگ، برانكارد و نيز اقلام ديگري در حوزه درماني به همراه اقلام امدادي ديگر چون پمپ و ژنراتور براي اين پايگاهها در نظر گرفته شده است كه تجهيز آنها ادامه دارد.كاربرد ديگر اين پايگاهها پشتيباني از گروههاي دوام است. در زمان بحران كاركردهاي ديگري همچون تشكيل ستادهاي موقتي مقابله، اسكان اضطراري، ترياژ و درمان مجروحان، اطلاعرساني و... هم برحسب نياز به آن اضافه ميشود.
* پايگاههاي ويژه و پايگاههاي چند منظوره چه تفاوتي با هم دارند؟پايگاهها به 3دسته تقسيم شدهاند. 22 پايگاه ويژه مديريت بحران به ستاد مديريت بحران مناطق اختصاص يافته كه ستاد مديريت بحران مناطق در آن مستقر هستند. تعداد ديگري از اين پايگاهها مخصوص استانهاي معين است كه در وروديهاي تهران ساخته شده تا درصورت بروز بحران ستادهاي معين به همراه استاندار مربوطه و سازمانهاي تخصصي عضو اين ستادها در آنجا حاضر شوند. تعداد ديگري از اين پايگاههاي مديريت بحران چند منظوره هستند كه در شرايط عادي بخشي از آن به ورزش بانوان اختصاص يافته كه از اين فرصت براي ارائه آموزشهاي امداد و نجات و كمكهاي اوليه استفاده خواهد شد. اين پايگاهها همچنين محل تشكيل جلسات شوراياري محلات است و علاوه بر انبار اقلام امداد و نجات واحدهايي از اورژانس و هلال احمر هم در تعدادي از پايگاهها حضور دارند.
* با توجه به پيشنهادهاي طرح شده درخصوص سبكسازي جمعيت شهر تهران آيا اين راهحل ميتواند به كاهش مخاطره ناشي از زلزله بينجامد؟انبوهي جمعيت همواره عمليات امدادي بعد از وقوع بحرانها را مختل ميسازد و بر شدت حادثه اضافه ميكند. اما راههاي سادهتري هم وجود دارد، اگر مقصودمان كاهش مخاطرات است با كنترل فرايند ساخت و ساز ساختمانهاي جديد، كار ساده و عمليتري است. اگر اين كار را انجام دهيم ظرف چند سال، مخاطرات ناشي از زلزله خودبهخود كاهش پيدا ميكند. متأسفانه روند كنوني ساخت و ساز در شهري چون تهران مطمئن نيست و مرتب باعث افزايش خطرپذيري زلزله ميشود. بنابراين به جاي كاهش جمعيت به راهحلهاي مهندسي و قابل دسترس بايد توجه كرد. سبك ساختن جمعيت شايد همسو با اهداف درازمدت ديگري باشد كه ارتباطي با زلزله ندارد.
* آموزشهاي عمومي مردم تا چه حد در ايجاد فرهنگ زندگي با زلزله و آمادگي در برابر آن مؤثر است و چه كارهايي ميتوان در اين زمينه انجام داد؟آموزش، سبب ترويج فرهنگ ايمني ميشود. فضاي فيزيكي شهر نتيجه كنش و واكنش و نتيجه رفتارهاي صحيح و ناصحيح ماست. اينكه ما در حيطه فردي چقدر مسئوليتپذير بوده و از نقش خودآگاهي داشتهايم همه به نقش آموزش و ميزان اطلاعرساني وابسته است. آنچه شهروندان ما با آن مواجهاند كمبود آموزشهاي لازم است. فقدان اين آموزشها منجر به فقدان مهارتها و اطلاعات لازم براي رويارويي با بحران ميشود. آنچه شهروندان ما با آن مواجهاند اطلاعرساني ناكافي در مورد وضعيت موجود شهر تهران است و اين موضوع خود منجر به دريافت، انتقال و شايعشدن اطلاعات نادرست ميشود.
اگر شهروندان اطلاعات كافي و صحيح از محيط زندگي و مخاطرات طبيعي آن داشته باشند ميتوانند براي مديريت خطرپذيري در حيطه وظايف خود مؤثر باشند؛ يعني شناخت وضع موجود منجر به بينش كافي شهروندان براي آمادگي در برابر زلزله ميشود و آنها خود متقاضي دريافت آموزش ميشوند. اما زماني كه اين شناخت وجود نداشته باشد ترجيح ميدهند به آن فكر نكنند و صورت مسئله را پاك كنند. همه بايد فرهنگ زندگي با زلزله را بهعنوان واقعيتي كه نميتوان از آن فرار كرد يا آن را ناديده گرفت بياموزيم. فعاليتهاي فردي، نقش فراواني در كاهش اثرات بحران دارد، بهعنوان مثال يك خانم خانهدار اگر از نقش اجزاي غيرسازهاي آگاهي داشته باشد و اين وسايل را در خانه ايستا و ثابت كند همين موضوع در كاهش حوادث ثانويه ناشي از رويداد زلزله تأثير ميگذارد و اثرات حادثه را كاهش ميدهد.
* آيا در حوزه پيشبيني زلزله، سازمان برنامه خاصي دارد؟در مورد پيشبيني زلزله روش علمي مطمئني براي پيشبيني همه زلزلهها وجود ندارد. البته در گذشته در برخي موارد كشورهايي مثل چين توانستهاند با روشهاي سنتي برخي زلزلهها را پيشبيني كنند. ولي اين موارد بيشتر جنبه استثنا دارد تا قاعده. در سال 1975 چينيها پيشبيني وقوع زلزله در يكي از مناطق كشور خود را اندك زماني قبل از رخداد تشخيص دادند و از اين طريق توانستند جان دهها هزار نفر را نجات دهند، اما يك سال بعد در سال1976 نتوانستند زلزله بزرگ ديگري را تشخيص دهند و در نتيجه آن زلزله، 240 هزار تا 700 هزار نفر تلفات برجاي گذاشت و از سوي ديگر چينيها در دفعات متعدد زلزلههايي را پيشبيني و مردم را از شهرها تخليه كردند اما زلزله رخ نداد. به هر حال در مورد برخي از زلزلهها بهخصوص زلزلههايي كه با پيشلرزههايي همراه است، امكان بيشتري براي پيشبيني موثق وجود دارد.
سازمان از برنامههاي تحقيقاتي و پژوهشهاي مربوط به بررسي پيشنشانگرهاي زلزله حمايت ميكند و چند پروژه با حمايت سازمان در اين زمينه در حال انجام است. همچنين بهدنبال ايجاد مكانيزمهاي لازم براي استفاده مؤثر از فعاليتهاي پژوهشي مربوط به پيشبيني و پيشنشانگرها هستيم. تأكيد سازمان بر لزوم مقاومسازي ساختمانها بهخصوص ساختمانهاي جديد از طريق كنترل بيشتر است و در زمينه آمادگي هم به تقويت آمادگي و امكانات مقابله پرداختهايم و جايي براي اتكا به پيشبيني در نظر نگرفتهايم، هر چند بهدنبال اين هستيم كه هر نوع استفاده مثبتي ولو با احتمال كم از اين تواناييهاي پژوهشي مربوط به پيشنشانگرها را به كار ببنديم. البته پژوهشهاي مربوط به پيشنشانگرها بهطور عمده علاوه بر استفاده در زمينه پيشبيني زلزله، كاربردهاي ديگري مثل افزايش شناخت از ويژگيهاي منابع زلزله هم دارد كه در گرايش سازمان به استفاده از اين پژوهشها مؤثر است.
* براي انتقال دانش فني كسب شده در ساخت و بهرهبرداري از مركز فرماندهي و ستاد مديريت بحران شهر تهران به ساير كلانشهرها تمهيداتي انديشيده شده است؟با توجه به اينكه اين مجموعه نخستين اتاق مديريت بحران كشور به شمار ميآيد، سازمان با روي باز از انتقال اطلاعات و بازديدهاي هماهنگ شده توسط متخصصان و مديران شهري استقبال ميكند و اين آمادگي وجود دارد كه تجربه تهران در اين حوزه به بقيه شهرها منتقل شود.
* از تجربيات جهاني در زمينه مديريت بحرانهاي ناشي از حوادث و سوانح استفاده ميشود؟بهرهبرداري از تجربيات جهاني در زمينه مديريت بحران، نكته مهمي است. تجربيات جهاني كه به نجات جان انسانها ميانجامد بسيار ارزشمند است. تجربه كشورهايي مثل چين و هائيتي كه اخيرا زلزلههاي خسارتباري را در مناطق پرجمعيت تحمل كردهاند بسيار مؤثر است؛ چه در زمينه آماده نگه داشتن ذهن مردم و چه در مورد تذكر و جلب توجه بيشتر مردم و مسئولان به اهميت زلزله، بازبيني و استفاده از تجربههاي جهاني مديريت بحران زلزله اهميت دارد. ما در سازمان تجربه زلزله سال2008 چين كه منجر به كشته شدن 87 هزار نفر و مجروح شدن چند صد هزار نفر و بيخانمان شدن ميليونها نفر شده است را جمعآوري كرده و در 2جلد براي چاپ آماده كردهايم.
جلد نخست اين كتاب در 600صفحه بهزودي منتشر و عرضه ميشود. در اين دو جلد اطلاعات قابل دسترسي در مورد خسارات وارده به ساختمانهاي مسكوني، ادارهها و سازههايي مثل سدها، پلها، راهها، تأسيسات آب و برق و ديگر شريانهاي حياتي در اثر وقوع زلزله و نيز مشكلات پيشآمده و اقدامات مقابله با حادثه با دقت بررسي شده كه در نوع خود كار بديعي به شمار ميآيد.
كار جمعآوري و تحليل اطلاعات حوادث و سوانح داخلي و خارجي بايد بهطور نظاممند انجام و از درسهاي حاصل از آن به خوبي استفاده شود بهويژه آنكه دانش مديريت بحران، علمي نو در جهان است و گردآوري مجموعه تجربههاي بشري در آن ارزشمند است.