بازدید 8723

گام اول در تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش

علی میثمی تهرانی
کد خبر: ۹۸۱۵۱
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۱۲:۱۱ 14 May 2010
«همت ملت ایران باید این باشد که به نقطه ای برسد که همه رفتارهای او، حرکات او، محصولات فکری او، در دنیای اسلام به صورت یک مرجع مسلم و متقن مورد مراجعه ملت ها قرار بگیرد و متفکران ملت ها، راه را پیدا کنند. این مسوولیت تاریخی ملت ایران است و این راهی است که به طور طبیعی در مقابل ماست. باید این را به درستی طی کنیم. با اطمینان به نفس حرکت کنیم. همه توان و ظرفیت فکری و استعدادی را که خدای متعال در این ملت ودیعه نهاده است، به میدان بیاوریم. آن وقت سرنوشت دنیای اسلام تغییر خواهد کرد و به تبع آن، سرنوشت دنیا تغییر خواهد کرد...»

جملات فوق گوشه ای از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با معلمان در نیمه اردبیهشت ماه سال جاری است. امری که چندان دور از خرد نیست اگر ترسیم ساده نقشه راه و چشم انداز حرکت انقلاب اسلامی دانسته شود. جهت وصول به چنین هدف والایی بیش و پیش از همه نیاز به انسانهایی مومن، پر انگیزه، صبور، امیدوار، خوشبین، علاقه مند به منافع عمومی و رسیدن به قله های کمال شخصی و جمعی، با ابتکار، بصیر، متفکر، اهل تحقیق و پیشروی، مومن و فداکار است. اینجاست که نقش دستگاه تعلیم و تربیت ونظام آموزش و پرورش به عنوان پایه ای ترین متولی توسعه نیروی انسانی اهمیتی مضاعف می یابد.

از سوی دیگر متاسفانه نظام آموزش و پرورش فعلی کشور یک نظام تقلیدی و کهنه و تاریخ مصرف گذشته است. به این بیان که نخست از روز اولی که نظام آموزش و پرورش را در دوران پهلوی و اندکی پیش از آن بر این کشور حاکم کردند؛ نیازها و سنت ها و مولفه های فرهنگی غنی کشور را در نظر نگرفتند و الگوئی که در برخی کشورهای غربی ـ و متناسب با اقتضائات خاص بومی آنها بود ـ را عیناً در اینجا به شکل تقلیدی محض پیاده کردند. و دوم اینکه در حال حاضر و در شرایطی که خود آن کسانی که روزی مرجع این مدل های تقلیدی بودند به ناکارآمدی آنها اعتراف کرده و اقدام به عبور از آنها نموده اند و به روش های تازه تری متمسک گشته اند، برخی تازه به این روش های قدیمی تقلیدی تاریخ مصرف گذشته خو کرده اند.

راه حل این معضل اساسی در دهه «پیشرفت و عدالت» تحول عمیق و همه جانبه نظام آموزش و پرورش فعلی بر پایه مدل پیشرفت ایرانی ـ اسلامی بومی است. این تحول فراگیر اگر چه شامل همه زمینه ها نظیر کتاب های درسی، شیوه ها و روش های تدریس، مدیران و چگونگی اعمال سلیقه در نظام آموزش، هماهنگی با تکنولوژی روز دنیا، جایگاه و نقش معلم و متعلم، تمرکز مدیریتی آموزش و پرورش، چگونگی نگاه به کمیت ها نحوه بررسی صلاحتی مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش، فضای درس و بحث، سطح مشارکت مردم در مباحث آموزش و پرورش و... می شود؛ ولی بیش از همه باید به تاثیر مقوله فرهنگ در نظام آموزش و پرورش پرداخت امری که بی توجی به آن موجب ناکامی تحول در سایر زمینه ها خواهد شد.

اهمیت این مطلب تا حدی است که می توان گام اول در تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش را «تغییر فرهنگ حاکم بر نظام آموزش و پرورش کشور» دانست. بر این اساس در قدم اول باید به باز تعریف «چیستی ، چرایی و چگونگی»  آموزش و پرورش و «ضرورت، موضوع و هدف» آن پرداخت . به بیان ساده تر باید معلوم شود در این کشور به چه چیزی« آموزش» گفته می شود؟ چه امری «پرورش» نام دارد؟ اینها باید بر چه مبنایی استوار باشند؟ هدف از آنها چیست؟ چه ضرورتی دارند؟ و...

 قطعاً پرداختن به این امور است که راه را جهت رسیدن به ساختارها و مقاطع و مراحل و سطوح مطلوب در نظام آموزش و پرورش در قدم های بعدی هموار خواهد کرد. بنابراین در آغاز مسیر تحول باید به تعیین نسبت فرهنگ ـ به معنای ادراکات پذیرفته شده اجتماعی و بستر رشد عمومی ـ با نظام آموزش و پرورش مطلوب همت گماشت. با تامل در این مهم روشن می شود اصلی ترین تاثیر فرهنگ، تاثیر بر جهت گیری کلان نظام آموزش و پرورش است. یعنی اگر بر پایه فرهنگ متعالی اسلام و انقلاب اقدام به تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش شود باید نظام جدید به گونه ای طراحی شود که در همه سطوح موجب گسترش و توسعه زندگی نوجوانان و جوانان این مرز و بوم به طرف عبودیت خدای متعال شود.

بر این اساس آموزش و پرورش معنایی جز رشد ادراکات عمومی به طرف خدای متعال ندارد. هدف غایی آن نیز تربیت انسان هایی مطلوب در مسیر بستر عبادت الهی شدن همه شوون حیات و توسعه عبودیت در همه عرصه های فردی، اجتماعی و بین المللی است. متاسفانه فرهنگ کنونی حاکم بر آموزش و پرورش با وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد. بدیهی است «خاستگاه، جایگاه و پایگاه» نظام آموزش و پرورشی مطلوب با نظام های آموزشی ـ پرورشی فعلی غربی و شرقی تفاوت ماهوی دارد. همانطور که جهت گیری انقلاب اسلامی ایران با جهت حاکم بر نظام های کمونیستی و سرمایه داری اختلاف ماهوی دارد.

اگر چنین اتفاقی برای نظام آموزش و پرورش فعلی بیافتد نسبت بین اعتقادات و دروسی که هست روشن و هماهنگ می شود. در چنین فضایی دیگر کسی نمی گوید که «برای ملا شدن درس بخوان» بلکه گفته می شود «درس بخوان تا بتوانی با چراغ علم بهتر به بندگی خدا در شوون مختلف بپردازی» زیرا دیگر معاش و معاد جوانان بریده نخواهد بود. بلکه هدف مطلوب «معاش متناسب با معادی» خواهد بود که در محصّل مشغول تحصیل جلوه گر است. علاوه بر این در نظام آموزش و پرورش مطلوب باید یک نظام فکری منسجم در هر سطح و متناسب با سن فرد به او داده شود تا نسبت اطلاعات مختلف ارائه شده به وی برایش مشخص باشد.

باید بندگی خدای متعال، مبارزه با هواهای نفسانی فردی و اجتماعی و درگیری فردی و اجتماعی و بین المللی با دستگاه کفر با زبان ساده برای دانش آموز گفته باشد. باید وی از ابتدا بداند که در کجای تاریخ قرار گرفته و وظیفه اش در این زمان و مکان چیست؟ باید بفهمد که کارش چه خدمتی به ایران و اسلام و انقلاب بوده و چه مخالفتی نسبت به دشمنان استقلال و آزادی و ارزش هایش دارد.

به بیان دقیق تر آن چیزی که نظام آموزش و پرورش مطلوب به آن نیاز دارد، تحقق یک نظام فکری منسجم برای مراتب مختلف اطلاعات و در راستای توسعه تقرب به عنوان محور فرهنگ اسلامی ـ انقلابی این آب و خاک است. راه تحقق کلام فوق الذکر رهبری معظم نیز منحصراً همین است. به تعبیر صریح تر در حکومت ولایی مطلوب، نظام آموزش و پرورش عهده دار نهادینه کردن منویات ولی فقیه ـ به عنوان پرچمدار فقاهت انقلابی عدالت محور ـ در جوانان و نوجوانان است نه بالعکس.

 بدیهی است در این راه از تجربیات سایر کشورها نیز می توان در جای خود بهره جست به شرطی که هدف گم نشود و جهت متعالی تحول در نظام آموزش و پرورش فعلی متناسب با جهت های مادی گرایانه آنها تعریف نشود. در هر حال راه سختی در پیش است و زمان زیادی از دست رفته. باید کاری کرد ...

www.monirodin.blogfa.com
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
برادر عزیز نویسنده مقاله.نکات غیر کلی و رهنمودی و نصیحتی را که کنار بگذاریم و پیشنهادات مشخص شما راارزیابی کنیم:
1- راه حل معضل را داشتن مدل اسلام-ایرانی بومی برای سیستم اموزش و پرورش دانسته اید برای طراحی ایا مدل نبایستی یک قرائت ایرانی -بومی از اسلام را داشته باشیم تا بتوانیم مدل را تدوین کنیم.2- گام اول مورد نیاز را تغییر در فرهنگ حاکم در نظلم اموزش و پرورش دانسته اید که تغییر در فرهنگ گام اول نیست و یک فرایند مستمر است و بعد از شروع گام های دیگر شروع به ظهور میکند(بر مبنای مختصات مدل فوق).و در اغاز نمی توان نسبت فرهنگ به اموزش و پرورش را تعیین کرد.
اصولاگ نمی توان از قبل هرهنگ را مشخص کرد.
3- محور فرهنگ انقلابی- اسلامی را تعریف نفرموده اید.با توجه به اینکه نطام اموزش و پرورش را در نهایت عهده دار پیاده کردن منویات ولایت فقیه دانسته
اید رابطه انرا با بخشی از مردم اهل سنت ایران که اعتقادی به ولایت فقیه
ندارند مشخص نکرده اید.3- اگر اموزش و پرورش بنا به تعریف شما هدفی جز رشد ادراکات عمومی یه طرف خداوند متعال ندارد(که حرف درستی است)چگونه به این نتیجه رسیده اید که ادراک اهل تشیع از اسلام یه حقیقت نزدیک تر است و این موضوع را چگونه بایستی در مدل پیشنهادی اسلامی-ایرانی- بومی گنجانید کا قابلیت پیاده شدن داشته باشد.
مثل همیشه کلی گویی و بدن ارائه برنامه و طرح دقیق
پيشنهاد مي گردد نگرش به آموزش و پرورش نگرش كامل و همه جانبه اي باشد چرا كه موضوع آموزش و پرورش(يعني انسان) موضوئي چند وجهي مي باشد و در تعامل با اين موضوع بهتر است جنبه هاي جسمي و فيزيكي، روانشناختي، جامعه شناختي، اقتصادي، بينش سياسي، جهان بيني ، فرهنگ ملي، فرهنگ قومي، فرهنگ جهاني و .... مدنظر قرار گيرد تا محصول نظام آموزشي ما محصولي جامع و نزديكتر به كمال باشد
ممنون. امیدواریم عملی شود
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی