شاید هیچکس تصور نمیکرد بازیهای آسیایی به عنوان رویداد چند ورزشی
قارهای پس از 60 سال آنچنان اهمیت یابد که ملل قاره کهن همچون المپیک
برای قهرمانی در آن به تکاپو بیافتند اما تفکراتی که 1950 همزمان با نخستین دوره این بازیها در حد یک رویا تلقی میشد، امروز در بازیهای ورزشی پرجمعیت ترین قاره جهان کاملاً در دسترس تلقی میشود اما برخی اتفاقات نیز مسیری معکوس یافته که از این باب شاید تردید جدی متولیان ورزش ایران به تصاحب جایگاه چهارم رویدادی که روزگاری کاروان کشورمان نایب قهرمانیاش را با فاصله چشمگیر از سایر مدعیان از آن خویش ساخته بود، از مشخصترین این تغییرات معکوس و عقبگردها باشد. عقبگردها که تحققش با توجه به شرایط مبهم ورزش کشور و تقابلاتی که بعضاً رسانهای میشود، ناممکن جلوه میکند.
به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ تنها دویست روز یا بیست و چند هفته تا شانزدهمین دوره بازیهای آسیایی باقی است و چینیها با پایان این روزشمار بار دیگر همچون المپیک میزبان یک رویداد بزرگ ورزشی خواهند بود که تمامی مسابقاتش را در گوانگ ژو متمرکز کردهاند و بدین شکل دومین میزبانی این رویداد را به فاصله بیست سال تجربه میکنند؛ تجربهای که با اوج گرفتن ورزش این کشور بیش از هر زمان همراه شده و به طور حتم با قهرمانی این کشور به فاصله چشمگیر از دیگر کشورهای رقیب، خاطرهای شیرین را از شانزدهمین دوره این بازیها باقی خواهد گذاشت.
بیست و هشت رشته المپیکی و چهارده رشته غیرالمپیکی مجموعه ورزشهایی است که نمایندگان 48 کشور آسیایی در آن به جدال خواهند پرداخت و حدود 1400 گردن آویز را در این رویارویی میان خویش تقسیم میکنند که ایران نیز با هدف گذاری برای تصاحب چند ده نشان زرین در کنار گردن آویزهای متعدد نقره و برنز، در پی سکوی چهارم آسیا است؛ سکویی که اگرچه رئیس کمیته ملی المپیک و رئیس وقت سازمان تربیت بدنی وعدهاش را در شور ششمی ایران در بازیهای آسیایی دوحه داده و حالا به هیچ عنوان قصد عقب نشینی ندارد، حتی اگر دبیرکل کمیته با تردید از چنین امکانی سخن به میان آورد و تکرار ششمی دوره پیشین را در دسترس تر تلقی کند.
با این حال شاید همین درجا زدن شیرین نیز برای کشورمان تحقق نیابد و چهارمی برای کاروانی که روزگاری قدرت دوم ورزش آسیا نام گرفت، به زعم گروهی حکم آرزویی خام را یابد و در مختصات کنونی ورزش آسیا که تمرکز بیش از حد ظرفیتهای مدال آوری در شرق و جنوب شرقی قاره مشهود است، تکرار عناوین گذشته نیز اتفاق چندان سادهای ارزیابی نمیشود و حتی چه بسا ششمی نیز دیگر برای ایران به دست نیاید، کما اینکه اگر در دوره پیشین درخشش غیرقابل انتظار برخی رشتههای رزمی همچون کاراته و تکواندو نبود، ایران جزو شش کشور اول قاره در زمینه ورزش قرار نمیگرفت و طبیعتاً وعده سومی یا همان چهارمی داده نمیشد.

البته تنها سقف مشخص توان فنی کاروان ایران در قیاس با سایر رقبای حاضر در این آوردگاه بزرگ برهانی برای تشکیک در چهارمی، پنجمی و حتی ششمی نیست، بلکه بلاتکلیفی داخلی نیز در این زمینه نقش آفرین شده است. تشکیل ستاد بازیهای آسیایی در سازمان تربیت بدنی همچون کمیته ملی المپیک که متولی رسمی کاروانهای ورزشی ایران در بازیهای بینالمللی است، به زعم برخی کارشناسان به عنوان موازی کاری یکی از آفاتی است که میتواند با دو سر شدن تصمیمگیرنده و به تبع آن اختلافات در تصمیمات اصلی پیرامون تیمهای اعزامی، به بلاتکلیفی دامن بزند و عملاً این اختلافات برخی از فرصتهای مدال آوری ایران را بر باد دهد.
فدراسیونهای ورزشی که نمیتوانند میان کمیته ملی المپیک و سازمان تربیت بدنی، یکی را انتخاب کنند و ملزم به رعایت قواعد موجود هستند، سطح بلاتکلیفی را در چنین شرایطی مطلق ارزیابی میکنند و اگر روئسای این دو نهاد صراحتاً و بارها نیز اعلام کنند مشکلی با هم ندارند اما قطعاً حاضر نخواهند شد بگویند هدف و برنامههایشان برای بازیهای آسیایی گوانگ ژو یکسان و هماهنگ و موزون است که چنین نیست و علی سعیدلو و محمد علی آبادی در جلسات مختلف مواضعی متفاوت با هم در زمینههای مختلف از جمله بازیهای آسیایی اتخاذ میکنند. نگرانیها طبیعتاً با این تفاوت دیدگاهها که نسبت به ادوار پیشین بیش از هر زمان است، دامن زده میشود اما چاره چیست؟
آیا با استعفای محمد علی آبادی از ریاست کمیته ملی المپیک این بلاتکلیفی پایان میپذیرد و آرامش کامل به ورزش کشور باز میگردد یا ورزش ایران در آستانه این بازیها، با این اتفاق تحت فشارهای اینچنینی متزلزل شده و درگیر ماجرای انتخاب رئیس جدید خواهد شد که برای چندین ماه دیگر نیز تفکرات بسیاری از مسئولان ورزشی را تحت تاثیر قرار خواهد داد و تمرکز و انرژی مدیر میانی را به کلی هدر خواهد داد؟ آیا علی آبادی تا بازیهای آسیایی باقی خواهد ماند و ناکامی در این بازیها به نامش ثبت خواهد شد یا او زودتر از آنچه انتظار میرود کرسیاش را در شرایطی خارج از فشار تحویل خواهد داد؟ آیا سعیدلو تا آخر کار باقی خواهد ماند یا اتفاقی دیگر در فاصله 200 روز به این بازیها، اوضاع را دگرگون خواهد ساخت؟
چنین پرسشهای بیپاسخی باعث شده رسانهها نیز دچار سردرگمی شوند و با تغییرات لحظهای مختصات درگیریای که اصلاً وجود ندارد(!)، نتوانند فرجام دو متولی ورزش که اتفاقاً از یک طیف و گروه سیاسی هستند، تشخیص دهند. با این حال من حیث المجموع، تلاش برای عدم کشیده شدن برخی اختلافات غیرقابل انکار به بدنه فدراسیونها و تیمهای ملی، شاید حداقل و عملی ترین خواستی باشد که میتوان از کمیته ملی المپیک و سازمان تربیت بدنی توقع داشت؛ توقعی به حق که در ادبیات برخی ورزشیها تلویحاً آمده و متذکر شدهاند در این فاصله اندک به بازیها به سمت و سویی نرویم که همچون برخی ادوار پیشین، فدراسیونها در سه گروه مخالف کمیته، درگیر با سازمان ورزش و اندک فدراسیونهای هماهنگ با هر دو نهاد طبقه بندی شده و توزیع اعتبارات تیمهای ملیشان برای این بازیها نیز تحتالشعاع همین تقسیم بندیهای نامرئی قرار گیرد.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.