بازدید 19461
19461 بازدید
ازدواج اجباري دختر 15ساله با مرد 60 ساله
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۸۷ - ۱۰:۵۰ 30 September 2008
کد خبر: ۱۹۷۹۲
| ۰۹ مهر ۱۳۸۷ - ۱۰:۵۰ 30 September 2008
| 19461 بازدید
19461 بازدید
يک دختر 15ساله وقتي متوجه شد والدينش با دريافت 10 ميليون قصد دارند او را به عقد مردي 60ساله درآورند از خانه فرار کرد.
به گزارش امين جامعه (ارگان ناجا)، علي دلداري، داديار دادسراي جنايي تهران با اشاره به اين خبر به «امينجامعه» گفت: يک هفته پيش والدين دختر 15سالهاي به نام «مرجان» با مراجعه به دادسراي جنايي با ارايه شکايتي عنوان کردند، فرزند آنها به دلايل نامعلومي از خانه فرار کرده است و در اين مدت تلاشها براي يافتن او بينتيجه باقي مانده است.
به دنبال اين شکايت دستور قضايي براي بررسي و تحقيق درباره پيدا کردن دختر فراري از خانه صادر و پرونده به شعبه 11 پليس آگاهي تهران ارجاع شد.
با بررسي و تحقيق مقدماتي از سوي ماموران مشخص شد اين دختر از چندي پيش به جوان 24سالهاي که کارگر يک کارخانه است علاقهمند بوده و با وجود آنکه اين جوان در 3مرحله مرجان (دختر فراري) را از خانوادهاش خواستگاري کرده، اما به دليل آنکه شرايط مناسب مالي نداشته، والدين دختر 15ساله با اين ازدواج مخالفت کردهاند.
رازگشايي
نماينده دادستان در دادگاه کيفري استان تهران اضافه کرد: با به دست آمدن اين سرنخ جستوجو براي يافتن دختر جوان آغاز شد و اين فرضيه که ممکن است دختر فراري به همراه جوان مورد علاقه خود متواري شده باشد، قوت گرفت.
با شناسايي اين جوان معلوم شد وي نيز همزمان با فرار دختر 15ساله محل سکونت خود را ترک کرده و حتي در محل کار خود نيز حاضر نميشود. با مشخص شدن اين موضوع در مرحله بعدي از تحقيقات خواهر اين جوان (که هويت وي نادر اعلام شده بود)، مورد شناسايي قرار گرفت و با دستور نيابت قضايي و رفتن ماموران به محل سکونت خواهر فرد مظنون، دختر فراري به همراه اين جوان دستگير و براي تحقيقات به دادسراي جنايي منتقل شدند.
ازدواج اجباري
دلداري تصريح کرد: با تحقيق از دختر 15 ساله وي در حالي که به شدت ميگريست، گفت: والدينم از شرايط خوب مالي برخوردار نيستند. من و نادر به يکديگر علاقهمند بوديم و قصد ازدواج داشتيم، اما والدينم به خاطر آنکه وي يک کارگر ساده بود، با اين ازدواج مخالف بودند.
مرجان افزود: در حالي که درگيري ميان من و والدينم براي ازدواج با نادر ادامه داشت، متوجه شدم يکي از دوستان پدرم که مرد 60 سالهاي است با فريب پدرم در مقابل پرداخت 10ميليون تومان مرا از والدينم خواستگاري کرده است و آنها نيز اين درخواست را پذيرفتهاند. وي ادامه داد: با شنيدن اين موضوع تصميم به فرار از خانه گرفتم و پس از بازگو کردن موضوع به نادر هر دو تصميم به فرار گرفتيم.
داديار جنايي در ادامه بيان کرد: پس از اظهارات دختر فراري از خانه والدين او به دادسرا احضار و تحقيق از آنها آغاز شد.
پدر اين دختر در تحقيقات گفت: من به فرزندم علاقه دارم و همه در آرزوي سعادت و خوشبختي فرزند خود هستند. زماني که نادر يعني همان کارگر جوان به خواستگاري آمد، متوجه شدم او نيز توانايي نگهداري از دخترم را ندارد، زيرا حقوق او کفاف يک زندگي ساده را نميدهد.
وي افزود: نميخواستم دخترم همچنان در زندگي با مشکلات روبهرو شود، به همين دليل با خواستگاري وي مخالفت کردم.
پدر اين دختر ادامه داد: يکي از دوستانم که از قديم با او رفت و آمد دارم، همسر خود را چند سال پيش از دست داده بود و از توانايي و امکانات خوب مالي برخوردار بود. به همين دليل به درخواست او مبني برخواستگاري رضايت دادم و قرار بود او 10 ميليون تومان براي خريد جهيزيه به من پرداخت کند و...
به دنبال اين اظهارات دستور قضايي لازم در اين ارتباط صادر و پرونده براي ادامه تحقيقات به پليس آگاهي ارسال شد.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید