پيشنهاد تابناك براي دفاع از رييسجمهور و آرامش سياسي در کشور
بار رواني سنگيني كه اين اتهامسازيها در نيروهاي هوادار سطح پايين جريانات سياسي تحميل ميكند، حتي ممكن است به اقدامات خودسرانهاي نظير ترورهاي سال 1378 منجر شود و يا آنكه فاجعهاي مهيبتر نظير ترورهاي ابتداي انقلاب و از دست رفتن امثال مطهريها و بهشتيها و رجاييها بر جاي گذارد.
کد خبر: ۱۳۶۰۰
| | 39036 بازدید
با گذشت يك هفته از انتشار يادداشت تند قائممقام حزب اعتماد ملي در روزنامه ارگان اين حزب، هنوز شاهد واكنش قابل توجهي از چهرههاي سياسي و مذهبي كشور در دفاع از دكتر احمدينژاد نبودهايم و واكنشها منحصر به چند مقام دولتي يا چند رسانه وابسته به دولت نهم و حداكثر منتقدان فرمايشي و رسانههاي نورچشمي دولت شده است.
مقايسه اين سطح از واكنشها با محكوميت گسترده هجمه چند ماه قبل به حجتالاسلام سيدحسن خميني كه مورد اجماع جناحهاي سياسي، روحانيت و مسئولين كشور قرار گرفت، نشان ميدهد كه اگرچه هجمه صورتگرفته به نوه امام به لحاظ محتوايي و لحن بسيار ملايمتر و محدودتر از توهين صورتگرفته به رئيسجمهور بود،اما جامعه سياسي و مذهبي كشور به سادگي از كنار آن نگذشت.
متاسفانه اين اتفاق نيفتاد و به رغم تفاوت شديد جايگاه دومين مقام رسمي كشور با نوه امام خميني و شديدتر بودن لحن هجمه به رئيسجمهور، كسي در دفاع از احمدينژاد برنخاست.
اما علت اصلي اين سكوت و بي تفاوتي چيست؟ آيا ريشه آن در فضاي حاكم بر جامعه در يكي، دو سال اخير نيست؟
....گرچه ممکن است برخي گروهها و افراد که طي ساليان اخير از سوي مقامات دولتي يا رسانه هاي حامي آنان مورد تخريب وهتک حرمت قرارگرفته باشند، از اين وضعيت خشنود باشند و هتک حرمت رئيسجمهور را به نوعي انتقام و اجراي عدالت بدانند، اما بايد توجه کرد كه هزينههاي چنين رويهاي و ايجاد فضاي حرمتشكني و اتهامزني در جامعه سياسي و مذهبي كشور بسيار سنگينتر از آن است كه براي دلشاد شدن گروهي و تسلاي دل آنان بتوان از كنارش گذشت.
همانگونه كه در دوران اقتدار اصلاحطلبان، برخي مقامات دولتي و چهرههاي برجسته اين جناح و مطبوعات پرشمارشان عليه هر شخصيت و چهره غيرهمراه يكهتازي كردند، پيشكسوتان جهاد و شهادت را عنوان «چكمهپوش» دادند و شخصيتهاي برجسته انقلاب را به عاليجناب سرخپوش و سياهپوش ملقب کردند و ...
...اما آيا اين پايان كار است؟ مسلما پاسخ به اين سؤال منفي است و همانگونه كه سكوت و كمتوجهي رهبران اصلاحات به تخريب ديگران شرايط ديروز را رقم زد كه بيشتر علما شخصيتهاي سياسي و روحاني كشور از جمله اصلاحطلبان آماج تيرهاي زهرآگين افترا و تخريب شدند، سكوت امروز در برابر توهين به رئيسجمهور نيز آيندهاي تاريكتر را رقم خواهد زد و چه بهتر كه امروز بر دور باطل توهين و افترا نقطه پايان گذاشته شود و ايده آل آنكه اين نقطه پايان دوجانبه باشد.
مقايسه اين سطح از واكنشها با محكوميت گسترده هجمه چند ماه قبل به حجتالاسلام سيدحسن خميني كه مورد اجماع جناحهاي سياسي، روحانيت و مسئولين كشور قرار گرفت، نشان ميدهد كه اگرچه هجمه صورتگرفته به نوه امام به لحاظ محتوايي و لحن بسيار ملايمتر و محدودتر از توهين صورتگرفته به رئيسجمهور بود،اما جامعه سياسي و مذهبي كشور به سادگي از كنار آن نگذشت.
متاسفانه اين اتفاق نيفتاد و به رغم تفاوت شديد جايگاه دومين مقام رسمي كشور با نوه امام خميني و شديدتر بودن لحن هجمه به رئيسجمهور، كسي در دفاع از احمدينژاد برنخاست.اما علت اصلي اين سكوت و بي تفاوتي چيست؟ آيا ريشه آن در فضاي حاكم بر جامعه در يكي، دو سال اخير نيست؟
....گرچه ممکن است برخي گروهها و افراد که طي ساليان اخير از سوي مقامات دولتي يا رسانه هاي حامي آنان مورد تخريب وهتک حرمت قرارگرفته باشند، از اين وضعيت خشنود باشند و هتک حرمت رئيسجمهور را به نوعي انتقام و اجراي عدالت بدانند، اما بايد توجه کرد كه هزينههاي چنين رويهاي و ايجاد فضاي حرمتشكني و اتهامزني در جامعه سياسي و مذهبي كشور بسيار سنگينتر از آن است كه براي دلشاد شدن گروهي و تسلاي دل آنان بتوان از كنارش گذشت.
همانگونه كه در دوران اقتدار اصلاحطلبان، برخي مقامات دولتي و چهرههاي برجسته اين جناح و مطبوعات پرشمارشان عليه هر شخصيت و چهره غيرهمراه يكهتازي كردند، پيشكسوتان جهاد و شهادت را عنوان «چكمهپوش» دادند و شخصيتهاي برجسته انقلاب را به عاليجناب سرخپوش و سياهپوش ملقب کردند و ...
...اما آيا اين پايان كار است؟ مسلما پاسخ به اين سؤال منفي است و همانگونه كه سكوت و كمتوجهي رهبران اصلاحات به تخريب ديگران شرايط ديروز را رقم زد كه بيشتر علما شخصيتهاي سياسي و روحاني كشور از جمله اصلاحطلبان آماج تيرهاي زهرآگين افترا و تخريب شدند، سكوت امروز در برابر توهين به رئيسجمهور نيز آيندهاي تاريكتر را رقم خواهد زد و چه بهتر كه امروز بر دور باطل توهين و افترا نقطه پايان گذاشته شود و ايده آل آنكه اين نقطه پايان دوجانبه باشد.
لذا پيشنهاد تابناك براي بازگشت آرامش به فضاي سياسي کشور اين است كه: از يكسو رئيسجمهور به نمايندگي از دولت نهم، از تمامي چهرههاي سياسي و مذهبي كه طي سه سال گذشته توسط مسئولان دولتي يا رسانههاي حامي دولت مورد تخريب، هتك حرمت، توهين و تهمت قرار گرفتهاند، عذرخواهي و دلجويي كند و رسما اعلام كند كه از اين پس اگر از زاويه دولت و يا با موضع حمايت از دولت حرمتشكني صورت گيرد، شخصا با فرد يا رسانه خاطي برخورد ميكند و از سوي ديگر، رهبران و عناصر مسئول جريانات و رسانههاي منتقد دولت، با مردود دانستن توهين به رئيسجمهور، نقد سازنده و ارزيابي عملكرد دولت نهم را از توهين و حرمتشكني رئيسجمهور و ديگر مسئولان دولتي تفكيك كرده و از عناصر متخلف، تبري جويند.
همه ما بايد بدانيم در صورت عدم توقف اين جريان، قطعا در آينده جريان تخريب و توهين متقابل وارد حريم مرجعيت و ولايت نيز خواهد شد و در پس اين فحاشيها و تنها نتيجه اين حرمتشكنيها، قرباني شدن مقدسات و اعتقادات مردم است كه كسي صداي آن را نميشنود.
....يكي از بركات حادثه هفتم تير و شهادت شهيد بهشتي، اثبات حقانيت وي و بياساس بودن تخريبها عليه ايشان بود اما آيا بايد امروز هم بي تفاوت بمانيم و براي رسيدن به اين نتيجه که به سادگي و با تدبير عقلاي قوم، تحقق آن ممكن است، چنان بهاي سنگيني بپردازيم؟
متن كامل را با عنوان چرا كسي از احمدينژاد دفاع نكرد؟ در ستون سمت راست بخوانيد.
همه ما بايد بدانيم در صورت عدم توقف اين جريان، قطعا در آينده جريان تخريب و توهين متقابل وارد حريم مرجعيت و ولايت نيز خواهد شد و در پس اين فحاشيها و تنها نتيجه اين حرمتشكنيها، قرباني شدن مقدسات و اعتقادات مردم است كه كسي صداي آن را نميشنود.
....يكي از بركات حادثه هفتم تير و شهادت شهيد بهشتي، اثبات حقانيت وي و بياساس بودن تخريبها عليه ايشان بود اما آيا بايد امروز هم بي تفاوت بمانيم و براي رسيدن به اين نتيجه که به سادگي و با تدبير عقلاي قوم، تحقق آن ممكن است، چنان بهاي سنگيني بپردازيم؟
متن كامل را با عنوان چرا كسي از احمدينژاد دفاع نكرد؟ در ستون سمت راست بخوانيد.
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
مانع "نقدوسوال"نمی شود؟
این مطلب رو هم نمایش ندهید یا حق
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟









