گفتگو با حاجقاسم صادقی/۴
قول و قرارش را گذاشتند. بعد چمران به سیدمجتبی گفت «ولی سید! در اینجنگ، اول من شهید میشوم بعد تو!» یکنصفهروز با گروه ما بود و بعد به سید گفت «کارهایی که شما کردید شاهکاره!» خلاقیتهایی به وجود آورده بودیم. توی زمین کانال کنده بودیم تا زیر پای دشمن.
کد خبر: ۱۳۴۲۸۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۹/۰۹
منافذ بینیام بسته شده بودند. با اینحال کاملا هشیار بودم. انگشتم را گذاشتم روی پره بینی چپم تا هوا را از منفذ سمت راست بینی خارج کنم و بتوانم نفس بکشم. دیدم هوا از منفذ سمت چپ بینیام خارج نمیشود. در عوض هوا از توی چشم راستم با صدای خُرخُر خارج میشود.
کد خبر: ۱۳۴۰۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۲۹
مرور کتاب «پارتیزان»/۲
همسر دومش هم در یک روز پاییزی سال ۱۳۶۲ خانه و زندگی را رها کرده و از تهران به آذرشهر بازگشت. سپس خانوادهاش همراه او به تهران آمدند تا جهیزیه و وسایل دخترشان را منتقل کنند اما این سفر به تهران، همزمان با تشییع پیکر شهید حاجیپور بود.
کد خبر: ۱۳۱۸۷۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۵/۰۴
مرور کتاب «پارتیزان»/۱
آشوبگرها در شهر شایعه کردند حکومت نیروهایی از لبنان و فلسطین را برای سرکوبی مردم آذربایجان به تبریز فرستاده و چون اینان، ایرانی نیستند، پس نباید با آنها همکاری کرد. بین شهروندان عامی تبریز پیچیده بود: اگر اینخارجیها پیروز بشوند، مردم را غارت میکنند. به نوامیس تجاوز میکنند و اموال اهالی شهر را به یغما میبرند.
کد خبر: ۱۳۱۸۱۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۴/۳۱
کد خبر: ۱۰۳۸۷۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۵