تنم فرسوده و جان پاره ز هجران يا رسول اللهدلم پژمردہ و آواره ز عصيان يا رسول اللهز جام حب تو مستم با زنجیر تو دل بستمنمی گویم که من هستم سخندان يا رسول اللهز کرده خویش حیرانم سیاه شد روز عصیانمپشیمانم پشیمانم پشیمانم یا رسول اللهچو بازوي شفاعت را كشاني بر گناهکارانمكن محروم جامي را در آنجا يا رسول الله