سیلهای اخیر دو منشأ متفاوت دارند/ شایعاتی که درباره دستکاری در اقلیم ایران مطرح میشوند، از سر ناآگاهی و ساده سازی هستند/ ارائه دو پیشنهاد برای تحقق فرمایش رهبری
آیا بارشهای اخیر که در بسیاری از مناطق کشورمان سیلابی شده، خسارات فراوانی به بار آورده و از همه مهم تر، جان شماری از هم وطنانمان را ربوده است، پشت پردهای از جنس دشمنی دارد؟!
به گزارش «تابناک»، این پرسشی است که طی روزهای اخیر، ذهن برخی از ایرانیان را به خود مشغول کرده است؛ پرسشی که انتشار گزارشی در یکی از خبرگزاریها و مطرح کردن گزاره «جنگ اقلیم» و نام بردن از رژیم صهیونیستی به عنوان عامل این جنگ با کشورمان، پررنگتر هم شده است.
گزارشی که بر اساس آن، آنچه بر سر لرستان آمده و چشم انتظار مناطق وسیعی از خوزستان است و از آن مهم تر، در شیراز و گلستان مصیبت آفریده، احتمال دارد، عمد و از سر دشمنی باشد. درست مانند احتمالی که بعد از وقوع زلزلههای مخرب و مرگبار توسط برخی مطرح میشود و عامل آن هارپ معرفی میشود.
اما این گزارهها و احتمالا چقدر صحیح هستند و نظر کارشناسان درباره شان چیست؟
برای بررسی این موضوع بهتر دیدیم سراغ یکی از متخصصین حوزه علوم جو و هواشناسی برویم. دکتر جواد بداق جمالی، عضو هیأت علمی دانشکده محیط زیست و دبیر کل انجمن علمی هواشناسی ایران که دوره پسادکتری را در رشته هواشناسی کاربردی در ژاپن گذرانده و سوابق مدیریت و پژوهشی فراوانی در این حوزه دارد.

استاد دانشگاهی که شروع سخنانش با یادآوری این نکته مهم است که «شرایط جوی و اقلیمی، مبحث پیچیدهای است که تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله محلی و تمام کره قرار دارد و نتیجه بر هم کنشهای غیر خطی از جو-اقیانوس-خشکی است.» مقدمهای که در ادامه آن نکات مفصلی مورد اشاره وی قرار میگیرد که هرچند شاید برای عموم چندان قابل فهم نباشد، به جهت حساسیت موضوع، بهتر است عینا نقل شود و قضاوت بر عهده شما قرار گیرد.
«گاهی نوسانات دمایی روی اقیانوس آرام (پدیده نوسان جنوبی ال نینو یا انسو) میتواند در فاصله چند هزار کیلومتر دورتر روی خشکسالی و بارش یک کشور تأثیر بگذارد. لازم به ذکر است که انسو پدیدهای جوی- اقیانوسی است که شکل گیری فازهای مختلف آن مستلزم نوسان دمای آب در سطح و اعماق اقیانوس آرام استوایی است که با تحول در جریانهای بزرگ مقیاس جوی همبستگی دارد.
فاز گرم این پدیده با افزایش دمای سطح آب اقیانوس آرام استوایی همراه است که به نام «ال نینو» شناخته میشود و فاز سرد آن «لانینا» نام دارد و عملکرد آن عکس پدیده ال نینو است. انسو دارای سه حالت النینو، خنثی و لانینا بوده و با تأثیر روی امواج بزرگ مقیاس جوی، الگوهای بارش در بسیاری از مناطق کره زمین به ویژه مناطق حارهای و جنب حارهای را تغییر میدهد و به همین علت، پدیده دورپیوندی شناخته میشود.
گاهی هم شاخص (فشار جو) نوسانات اطلس شمالی (NAO: North Atlantic Oscillation) میتواند رخداد بارش در مناطق مختلف را تحت تاثیر خود قرار دهد. شاخص نوسانات شمالی بر پایه اختلاف فشار نرمال شده سطح دریا (P) بین منطقه حاره (آزور)، و کم فشار جنب قطبی (ایسلند) بنا نهاده شده است. نوسان اطلس شمالی در واقع نماینده تغییرات بادهای غربی روی اطلس شمالی در فاصله مدار ۴۰ تا ۶۰ درجه است.
ساختار اقلیمی NAO طی ماههای سال تغییر چندانی پیدا نمیکند و از یک ساختار دو هستهای شمالی ـ جنوبی برخوردار است. یکی از این هستهها روی گرینلند و دیگری با علامت مخالف روی عرضهای میانه اقیانوس اطلس شمالی بین مدار ۳۵ تا ۴۰ درجه قرار میگیرد؛ بنابراین، رفتار جوی متأثر از کل سیستم کره زمین است. در نتیجه وقتی میخواهیم درباره اقلیم و شرایط جوی اظهارنظر کنیم، باید تمام ابعاد سیستم کره زمین را کامل بشناسیم و تعاملات بخشهای مختلف مانند خشکی، اقیانوس و لایههای مختلف جو را بر اساس اصول علمی و مدل ریاضی منطبق بر قوانین فیزیک تحلیل کنیم.
یکی از محتملترین گزینههایی که به عنوان علت بارشهای حدی اخیر ـ که در دوره آماری صد ساله بی سابقه است ـ در کشور مطرح است، تغییرات جت استریمها (رودبادها) است؛ رودبادهایی که در ارتفاعات جو جریان دارند و میتوان آنها را یک تونل باد پر سرعت در ارتفاعات بالا دانست که این رخداد معمولاً در ارتفاعات حدود ۱۱ هزار متر بالای سطح زمین دیده میشود و طی سالهای اخیر در عرضهای میانی کمی جابه جا شده اند که علت این جابه جایی، آب شدن یخهای قطبی، در نتیجه تغییر اقلیم است.
این احتمال علمی که جابه جایی جت استریمها روی پدیدههای حدی (تغییرات غیرطبیعی بارش) تاثیر میگذارد چند سالی است که مطرح شده و در مراکز علمی مورد بررسی قرار گرفته و اخیرا شواهدی هم در تأیید آن به دست آمده است.
در سالهای گذشته تأثیر پدیده هایی چون ال نینو، انسو و نائو در تغییرات بارش تأیید شده و حالا موضوع جابه جایی جت استریمها به عنوان عامل اصلی بارشهای شدید ماه گذشته در خاورمیانه مطرح است. اینکه نهایتا کدام پدیده را عامل بارشها بدانیم، بر اساس دانستههای علمی و معادلات ریاضی استوار است و به سادگی و بدون در نظر گرفتن اصول علمی نمیتوان در این باره اظهارنظر کرد.
گفتنی است، سیلهای سال جاری در کشور به دو دسته با منشأ طبیعی و انسانی تقسیم میشود؛ منشأ سیل شیراز، کاملا انسانی است و حاصل ساخت و سازهای کارشناسی نشده است. سیل شیراز، سیل طبیعی نبود؛ حجم بارش آنقدر زیاد نبود که به چنین حادثهای منجر شود، به علاوه سیل، مدتی پس از پایان باران اتفاق افتاد. سیل شیراز، تنها در نتیجه ایجاد آب بندی است که طی سالهای گذشته در نزدیکی دروازه قرآن احداث شده و از انتقال آب به رودخانه جلوگیری میکند.
سیل آق قلا هم ماحصل ساخت و سازهای کارشناسی نشده در طبیعت گلستان است. سیل کرخه و کارون، طبیعی است و منشاء انسانی ندارد. بارش شدید باران سبب شد حجم قابل توجهی از آب از بالادست جاری شود که بر اساس پیش بینیها و هشدارهای بموقع سازمان هواشناسی، وزارت نیرو به موقع واکنش نشان داد و توانست آب را با باز کردن دریچههای سدها مدیریت کند و مانع از رخداد یک فاجعه انسانی در خوزستان شد.
در پاسخ به شایعاتی که دستکاری سایر کشورها در اقلیم ایران را عامل سیلهای اخیر معرفی میکنند، باید بگویم دلیل طرح چنین شایعاتی، ناآگاهی از اصول علمی و تلاش برای یافتن پاسخی ساده است؛ شایعاتی که در حد احتمال هم نیست و حاصلی به جز انحراف افکار عمومی از حقیقت ندارد.
بر اساس تجربیات بنده، این دو پیشنهاد را برای تحقق هر چه بیشتر و دقیقتر فرمایشات مقام معظم رهبری در پیشگیری از مخاطرات مشابه و کاهش میزان خسارات ارائه میشود؛
۱- تأسیس مرکز ملی هشدار مخاطرات جوی و اقلیمی مجهز به پیشرفتهترین سوپر کامپیوترها و سامانههای نرم افزاری هشدار به هنگام جفت شده برای انواع مخاطرات
۲- تاسیس مرکز ملی علوم و فناوری جوی، اقلیمی و گرمایش زمین مجهز به پیشرفتهترین تجهیزات برای پایش و سنجش تمامی لایههای جو زمین»
وقتی هیچ کسی در سر جای خودش نباشد و تخصص و وطن دوستی و دلسوزی و کار علمی در سایه مدیریت اکثرا
متعهد و اخلاقی در ظاهر
مشخص است که نتیجه ای بهتر از این نباید داشته باشد
در برخی کامنتها با یکبار کلیک 2 تا مثبت می آید و در برخی بالعکس
در برخی کامنت ها هر چقدر روی مثبت کلیک میکنیم اصلا تغییر نمی کند
ظاهرا شما صداقت ندارید
چرا ما از ظرفیت خالی سفره های زیر زمینی و قنات ها هم برای مهار و جلوگیری از وقوع سیل و هم برای پُر کردن سفره های زمینی و قنات ها که سالها در حسرت آن بودیم بهره نمی گیریم !؟
یک مسیل در واقع یک کانال افقی سیل است، یک حلقه چاه هم میتواند یک مسیل و کانال عمودی سیل باشد.
اگر سدهای استانهای سیل خیز پُر است، سفره زیر زمینی که خالیست! چرا آنها را پر نمی کنیم !؟ چرا ما این آبهای ارزشمند را که سالها حسرت آن را می کشیدیم روانه سفره های خالی شده زیر زمینی و قناتهای خالی نمی کنیم !؟
همانطور که سد، یک مخزن آب است، سفره زیر زمینی هم یک مخزن آب است، تنها تفاوت شان روی زمین و زیر زمین بودن آنهاست علاوه بر این ما نیاز مبرم داریم سفره ها، قنات ها و سدها را پُر کنیم پس چرا آنها را ضمن صدمه و قربانی شدن مردم در مسیر سرازیر کردن آبهای سیل آسا به خیلج فارس این آبهای ارزشمند را حیف و نابود می کنیم؟
بدین منظور ما میتوانیم بسترهای تجمع آب را که از آنجا تبدیل به سیل ميشوند یافته و با طراحی و ساخت مسیلی کوتاه آبهای روان سیل گون را به نواحی مورد نظر هدایت کرده و در آنجا با حفر چاههای دهانه وسیع (دهانه قطور) به تعداد و فراخور پیش بینی و نیاز یا تونل هایی با شیب زیاد بسوی سفره ها زیر زمینی و قناتها روان کنیم.
اگر از اينکار اباع دارید لااقل در مسیر سیل بنیان کن چاه های دهانه قطور بزنید به سفره ها و قناتهای مذکور برود.
اگر فکر می کنید دهانه وسیع چاه هم برای این حجم وسیع سیل جاری کم است، خیل خوب میتواند در مسیر سیل وسیع و حجیم ده تا یا بیست حلقه چاه دهانه وسیع حفر کنید که هر کدام بخشی از این روان آب ها را هورت، هورت بکشند پائین.
سد یکی از راههای نگهداری و تلانبار آب است، راه دوم تل انبار و نگهداری آب در سفره های زیر زمینی و قناتها است که اتفاقاً بسیار خالی و تشنه پُر شدن هستند.
با طراحی و ساخت چاههای دهانه وسیع و هدایت آبهای سیل آسا از طریق این چاهها به سفره های زیر زمینی و قنات ها جان، مال، احشام و زمین های کشاورزی مردم به بهترین وجه حفظ می شود، برای عبور آبهای سر ریز سدها و بارانهای سیل آسا نه تنها نیاز به صدمه زدن به مزارع مردم نیست بلکه با این راهکار سفره ها و قناتهای تشنه و خالی سرشار از آب میشوند.
نگید که ما موشک بالستیک و شهرک نظامی، پانصد متر زیر زمین میتوانیم بسازیم، نفت را از اعماق چند کیلومتری زمین میتوانیم گلوپ، گلوپ بالا بکشیم و فورت، فورت انبار نفتکش ها را پُر بکنیم اما متأسفم، چاه یا تونل شیب دار بسوی قنات و سفره های زیر زمینی برای در امان ماندن مردم و بهره گیری از نعمت آب را نمیتوانیم بسازیم!
لطفا اقدام منتج از حس احساس مسئولیت بکنید.
به آقای دکتر اطلاع دهید که در اینترنت این عبارت را بزند " مستند ممکن و ناممکن" و نبرد آب و هوا را ملاحظه نماید. بعد به فکر چاره باشد. تست کنند با روش علمی نه اینکه همه چیز را زیر سوال ببرند. اگر از هارپ استفاده شده یا نشده می توان با آزمایش مشخص کرد. ببینید امواجی که در این فیلم اشاره می کند را می توانید رصد کنید و دریافت کنید؟ اگر امواجی در کار بود در مسیر انتقال جت استریم به ایران، پس کار هارپ است اگر نبود که هیچ. با حدش و گمان نمی شود کار کرد.
و اصلا و ابدا علاقه ای به کشور و مردم ندارند و فقط بفکر دلار و یورو و فرار از کشور هستند
و نه کاری بلد هستند و نه اجازه میدهند تا نیروهای دلسوز و کاربلد و متخصص کار بکنند
داستان آن چوپان حقه باز است ( که ۴۰ سال آب ریخت در شیر و به مردم به جای شیر غالب کرد و بالاخره روزی همان آبها شدند سیلی و تمام گوسفندان و خودش و خانواده اش
( را نابود کرد
فقط عده ای شکم سیره سودجو،خوردوخوراک مردم راصادرمیکنه
شما حق دارید زمانیکه میگویید برای پیش بینی رسیدن ابرهای باران ساز باید حرکت حلزونی ابرها را از قطب شمال ... با محاسبات پیچیده با چند ساعت و یا حتی نیم روز محاسبه کرد. کاری که ما در ایران و آلمان... در رسانه ها شاهد آنیم.
ولی بحث آقای سردار سلامی در باره ابری که در مکانی مشخص که استعداد زیادی برای ایجاد باران سنگین دارد درحال گذار را میتوان با تخلیه های الکتریکی و یا شیمیایی از آن باران بوجود آورد چیزدیگری است.
این امکانپذیر بوده مثلا در آلمان جزو کارهای شق القمری نیست.
بلی ابرهایی که از ناحیه غربی وارد ایران میگردند را میتوان زمانش را باکمی تقریب محاسبه و پیش بینی کرد و میتوان ابری که از شرق کشور خارج میشود را در داخل ایران کم یا زیاد باران زا کرد. منتها برای اینکار بایستی ابتدا چنین ابرهایی موجود باشند و سپس باید شرایط جوی مساعدی بوجود آید تا بارندگی آغاز گردد. تا اینجا کاملا یک پدیده طبیعی میباشد. ولی شما اگر شرایط تخلیه را بتوانید مهیا کند که خود یک فن مانند همه فنون دیگر باید فرا گرفت میتوانید با این فن ابرهای موجود را در نقطه ای باران ساز نمایید.
این را من شخصا چندین بار که هواپیماهای شکاری کشور آلمان که در بعضی از روزها که زمین از خود مه تولیدمیکند، بمحض عبور این هواپیماها و خط سپیدی که بصورت نمایشی تولید میکنند(دود یا بخار ؟؟) پس از ساعتی بیکدیگر تنیده و مهی که توسط زمین تولید میشود را بخود جذب کرده و بخش بزرگی از آسمان را ابری کرده و خورشید دیگر سایه ای از خود در ناحیه بزرگی ندارد. بخصوص روزهای سرد باهوای صافِ پیشا بهاری!
همانطور که علتهای سیل را بیان کردهاید در آلمان هر چند سالی یکبار بارندگی زیاد از سویس تا اواسط آلمان رودخانه راین را به طغیان وا میدارد که تاکنون خسارت های زیادی در شهر کلن، دوسلدرف... بوجود آورده است. علتش را هم از بین بردن پیچ و خم ها و آبگیرهای«AU» رودخانه راین و ساخت ساز غلط شرکت های بزرگ و سیاستا توانمند دانستند که در برطرف کردن آن میکوشند و مصنوعا مکان های بزرگ با دریچه بوجود آوردهاند و زمانیکه باران زیاد میآید آب را به این مکان ها هدایت میکنند تا سطح آب پایین بماند.
مراکز پیشنهادی شما برای جلب متخصصین رده بالا با حقوق های آنچنانی خیلی خوب هستند ولی فعلاً باید جلوی سیلاب فساد در اقتصاد که خود را در لواسان ها برملا میسازند گرفت!
هر کس بفکر خویشه ...
ارادتمند علی
در چند ساله اخیر تغییرات غیر طبیعی ذر بارش مناطق همجوار مشاهده میشود
برای مثال در حالیکه مقدار بارش در مناطق همجوار مثل مناطق شمالغرب و غرب کشور عادی یا حتی بیش از نرمال است
بارشها در استانهای شمالی گیلان و مازندران بشدت کم شده
در چند سال گذشته برخی مواقع ، گرمای بی سابقه ای در زمستان و اوایل بهار در سواحل خزر بوجود آمد که حتی برخی مواقع حتی به 37 و 38 درجه هم رسید
اینها طبیعی هستند ؟
یقینا همانطور که گفتید رطوبت ابرها و توده های هوا که از غرب و شمالغرب وارد میشوند ، قبل از رسیدن به سواحل خزر ، بطور مصنوعی با مواد شیمیایی یا الکتریکی تخلیه می شوند
فکر نمیکنید در سیل اخیر با همین الگو سعی شده با ارسال پرتوهای باردار ، فرایند تشکیل ابر از توده های هوا تسریع شود
آنگاه با استفاده از مواد شیمیایی تخلیه زودهنگام رطوبت ابرهایی که بدین طریق تشکیل شدند صورت بگیرد
چون قاعدتا مسیر طبیعی این توده های هوا سواحل جنوبی خزر بخصوص گیلان بوده ،ولی بارش قابل ملاحظه ای آنجا رخ نداد
و در ادامه این توده هوا باید از مسیر دریای خزر به قزاقستان میرسید
البته هدف این کار افزایش بارش روی کوهها بوده ، که
ناخواسته منجر به سیل شده ،
ثانیا تغییرات اقلیمی مصنوعی اصلا راندمان بالایی
، ندارند
فقط باعث ایجاد تغییرات ناچیز و مقطعی در بارندگی و درصدهای کم در افزایش بارش حداکثر حدود 15 درصد
، میشوند
درمقابل این در صدهای ناچیز افزایش در بارش مناطقی که ظاهرا بنفع آنها این تغییرات مصنوعی آب
، و هوایی صورت گرفته
دهها برابرکاهش در بارندگی مناطقی که ابرها و رطوبت هوا از آنجا ها به سمت مناطق مقابل انتقال داده
شده ایجاد میشود ، و خشکسالی های وخیم و
،گسترده در این مناطق ایجاد میشود
مثل همین چیزی که در شمال کشور در چند سال گذشته روی داده و بر اثر خشکسالی های غیر
، طبیعی
، ناشی از کاهش زیاد و غیر طبیعی در بارندگی
طبیعت آنجا ، جنگلها ، منابع آب زیرزمینی آنجا وغیره
، رو به اضمحلال رفته
البته اینها فقط گوشه کوچکی از عواقب این تغییرات
، مصنوعی مخرب است
پس حالا باید مشخص شده باشد چرا در مناطقی
، مثل کالیفرنیا از این روش استفاده نمی شود
در مورد جلوگیری از طوفان ها هم که این کار با این
، شیوه امکان پذیر نیست
چون اینگونه تغییرات اقلیمی خود باعث ایجاد طوفان هستند ، نه جلوگیری کننده از آن
و ازطرفی دیگر 67 درصد هم اعلام کردند کار کارِ انگلیسه
2.53 درصد باقی هم گفتند چیزی نمیدانند که مشکوک بود و من شماره آنها را برداشته و تحویل دستگاه قذایی دادم
تو یه کاره ای هستی
خودتو زدی به اون راه
من بخاتر ازهارات اوام فریبانه تو
خیلی اسبانی ام
متاسفانه اکثر انرژی و بودجه کشور صرف نابودی اسرائیل و زدن مشت محکم به دهان ترامپ و اروپا و هر کسی که چون ما فکر نمی کند شده است
و هیچ کسی در جای خودش نیست .
و حتما اینطور بلایا و بدبختی ها بارها تکرار خواهد شد و کسی جوابگو نخواهد بود









