بازدید 5081
۷

دنیای جدای جامعه دانشگاهی در روز‌های پر چالش ایران!

در آستانه ایام نوروز و در روز‌هایی که اوضاع اقتصادی کشور ناخوشایند است، یک سوال مهم به شدت توجه‌ها را به خود جلب می‌کند؛ چرا از همه توانایی‌ها برای رفع مشکلات بهره گرفته نمی‌شود؟
کد خبر: ۸۸۱۶۸۰
تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۷ 27 February 2019
در آستانه ایام نوروز و در روز‌هایی که اوضاع اقتصادی کشور ناخوشایند است، یک سوال مهم به شدت توجه‌ها را به خود جلب می‌کند؛ چرا از همه توانایی‌ها برای رفع مشکلات بهره گرفته نمی‌شود؟

به گزارش «تابناک»، چند روز پیش بود که نائب رئیس مجلس شورای اسلامی به آمار بسیار بزرگ دانشگاه‌های کشورمان اشاره کرد و با انتقاد از توسعه کمی، آموزش‌های دانشگاهی در کشورمان را منحصر به مباحث تئوری دانست که به کسب مهارت‌های عملی و کاربردی گره نخورده است.

انتقادی که در آن تاکید شده بود شمار دانشگاه‌های کشورمان حدود ۲۷۰۰ است؛ عددی بسیار بزرگ که از شمار دانشگاه‌های کشور چین با جمعیت یک میلیارد و چند صد میلیون نفر نیز افزون است تا با همین مثال مشخص شود که چقدر در توسعه کمی دانشگاه‌ها پیش رفته‌ایم!

توسعه‌ای که البته در کیفیت به چشم نمی‌خورد؛ این را می‌شود از جای خالی دانشگاه‌ها در کشورمان در همه امور دید. از امور اقتصادی و تجارت گرفته تا مسائل اجتماعی، فرهنگی و... جای خالی بزرگی که نه دانشگاهیان تمایلی به پرکردن آن دارند و نه مسئولان و در نتیجه، روز به روز در حال بزرگ شدت است.

وضعیتی که وقتی بحران‌های اقتصادی از راه می‌رسد، یا خشکسالی امان مردن را می‌برد و مشکل آفرینی می‌کند، یا هنگامی که سیل و زلزله و دیگر حوادث غیر مترقبه از راه می‌رسند و انواع و اقسام مشکلات را بر سر مردم آوار می‌کنند و امثال اینها، بیش از پیش خودنمایی می‌کند و رنج آور به نظر می‌رسد.

اشکالی که البته در بخش‌های دیگر کشورمان نیز دیده می‌شود تا به تعبیر برخی، مقابله با مشکلات در کشورمان با همه توان پیش نرود، اما در مساله دانشگاه، کمی متفاوت‌تر است، چراکه دانشگاهیان متصل به منابع علمی و مسلط به دانش روز هستند و از آن مهم تر، جمعیتی بسیار بزرگ در کشورمان را شامل می‌شوند که توانایی‌های چشمگیری دارند.

جمعیتی بزرگ که اگر مثلا قرار باشد در بحث نظارت بازار شب عید از ایشان کمک گرفت، می‌توان اطمینان داشت که مطلوب‌ترین نتیجه حاصل آید، یا اگر قرار باشد راهکار‌ها و سازوکار‌هایی برای تنظیم بازار یا حتی مشکلات ارزی تدارک دید، با مراجعه به ایشان به سیل طرح‌های قابل اعتنا و اتکا رسید.

جمعیت بزرگی که ظاهرا منتظرند که مسئولان به سراغشان بروند و از ایشان طلب استمداد کنند -و شاید به جهاتی مطالبه شان بی جا هم نباشد، و، چون کسی سراغی از ایشان نگرفته، ترجیح داده‌اند سکوت پیشه کرده و ناظر اتفاقات ریز و درشتی باشند که در جامعه رخ می‌دهد. نقشی خنثی و بی اثر که نشان می‌دهد توسعه دانشگاه‌ها در کشورمان تنها کمی بوده و بس!

وضعیتی که شاید ناشی از نگاه مسئولانی است که در بحرانی‌ترین روز‌ها هم سراغی از دانشگاه‌ها نمی‌گیرند، شاید از این رو که می‌دانند در این عرصه چه کرده‌اند؛ افزایش مداوم شمار دانشگاه‌ها بی آنکه قرار باشد ساختار آموزش در آن‌ها از حضور در کلاس‌های درس و امتحان و پاس کردن واحد‌ها و فارغ التحصیلی فراتر رود.
 
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۷
تابناک عزیز
رسالت روزنامه نگاری و تبیین اخبار در اعلام و اعلان خلاصه نمیشود
وقتی وزیر کار جناب ربیعی استیضاح میشود و جناب شریعتمداری تنها صندلی رباست را از صنعت به کار تغییر میدهد دانشگاه و نخبگان که سهل است صندلیها فقط برای نور چشمیها رزرو خواهد بود
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
چند سوال در این خصوص مطرح است:
1- مسئولان کشور از کدام طیف می باشند؟
2- عملکرد این مسئولا مورد تائید عامه وخاصه می باشد یا خید؟
3- مروری بر وضعیت خود دانشگاهها که تحصیل کردگان در آن حضور دارند
و .....
اما پاسخ
اگر برسی اجمالی از میزان مدیران دولتی در دولت یا حتی بخش خصوصی را بررسی کنیم شاهد ان می شویم که بسیاری از وضعیت موجود در جامعه حاصل حضور طیف تحصیلکرده و به عبارتی عضو هسات علمی دانشگاهها می باشد. افرادی که گاها بدون داشتن هر گونه تجربه علمی و فنی با پذیرشمسولیت یا رزومه برای خود فراهم می کنند یا این مسئولیت فتح بابی می شود برای ارتباطات بعدی و .... این مدل مدیریتها کوتاه مدت بوده یا حتی اگر بلند مدت باشند یک مدیر بی تجربه را به یک مدیر سلیقه محور تبدیل می کند و نتایج تصادفی و غیر قابل قبول را در بر دارد.
حال اگر سنحیت تحصیلات و مسئولیت یک عضو هیات علمی همسو باشد که غالبا اینطور نیست (که با مشاهد متوجه می شویم یک عضو هیات علمی روانشناس معاون اداری ومالی یا مدیر مالی می شود و ...) حوزه مدیریتی تبدیل به محل آزمون خطا و کسب یافته برای تهیه یک تحقیق علمی و ... می شود که ان هم با تغییر مدیریت صرفا تبدیل به یک تحقیق در فایل بایگانی خواهد بود چرا که این مدیر یا برای مدتی مدیر نخواهد بود که مدیریت هم از ذهنش پاک می شود یا حوزه جدیدی با ایشان داده می شود که یافته های قبلی کاربرد حداکثری در حوزه جدید را نخواهد داشت و .... (حرف زیاد است در این مورد)
حالا بررسی کنیم که ایا رضایتی در این عملکرد بین طیف های عام و خاص جامعه وجود دارد یاخیر؟ که عملکرد دولت و زیر مجموعه ان در حال حاضر بارز می باشد و مشهود و ......
با مشاهد وضعیت و عملکرد وزارت علوم به عنوان متولی ؛ و دانشگاههای زیر مجموعه حاکی از ان است که انسجام بین اعضا دانشگاهها کم رنگ می باشد و عضو هیات علمی و کارمند یکدیگر را درک نمی کنند و بواسطه فاصله حقوث ، فاصله طبقاتی و .... از یکدیگر دور شده و ادارک لازم از یکدیر را ندارند و موجوب روزمرگی به جای نخبه پروری و استعداد یابی می شود. و این عوامل موجب نارضایتی و افت علمی دانشگاهها و افت عملکردی میشویم و اگر دانشگاهی گریبد علمی اش ارتقا یافته ناشی از تلاش دانشجویان نخبه ای است که هوشمندانه در ارتقا علمی خود و به نبع ان دانشگاه محل تحصیل و بویژه با نام عضو هیات علمی اقدام نموده اند و .....
کته دیگر اینکه دلسوزی عضو هیات علمی حتی خیلی از افراد دیگر و .... مانند سابق نیست. یعنی اگر کمک میخواهید ما هستیم اما اول قرارداد و پیش پرداخت سپس کار و اظهار نظر و .... که گاهی تکرار این قراردادها را در سازماهنهای هم عرض شاهدیم و مقالات تبدیل به یک درامد برای اشخاص می گردد.
از همه مهمتر بودن یک ناظر برای رصد این اقدامات است که آن هم در دست این قبیل مدیران است و انتظاری برای حل مسئله نیست و این برداشت یک واقعیت تلخ در جامعه امروز ما است.
حرف بسیار است و عمل اندک!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من عضو هیئت علمی یکی از دانشگاههای خوب کشورم. سالها پیش برای مدت زیادی مشاور ارشد چند دستگاه اجرایی بودم. آرام آرام احساس میکردم که دعوتم به جلسات کمرنگ شده تا اینکه مدتی گذشت و دیدم که هیچ دستگاهی برای جلسات علمی و مشاوره ای من را دعوت نمیکند. آنها حتی حکم مشاوره من را هم لغو نکرده و حتی به من اطلاع هم نداده بودند. (الیته این مشاوره ها اثر مالی نداشت و وجود یا عدم احکام مشاوره تأثیری بر مسایل مالی سازمانهای مورد نظر نداشت بنا بر این احکام مشاوره به لحاظ صوری کماکان به قوت خود باقی ماند و هنوز هم هست) از سر کنجکاوی از مسئولین محترم سئوال کردم که چرا جلسات مشاوره کم شده است؟ اکثراً صریح و قاطع فرمودند که آن سالها در دستگاه و سازمانمان نیروهای تحصیل کرده کم داشتیم ولی الان به برکت دانشگاههای آزاد و پردیسها و غیر انتفاعی ها تقریباً تمام مدیران زیرمجموعه و کارشناسان ما مدارک دکتری و کارشناسی ارشد دارند و دیگر به استادان دانشگاهها نیازی نداریم! من هم تشکر کردم...
ما در تدوین وتصویب قوانین مترقی وخوب هم موفق هستیم اما متاسفانه در اجرا ء دچار مشگل می باشیم.خیلی از قوانین خوب وراهگشا وکاربردی در عمل مورد توجه قرار نمی گیرد همین قانون خدمات کشور یکی از قوانین مادر است که در کارآمد کردن نظام اداری کشور می تواند موثر ومفید باشد اما متاسفانه به دقت نظر قانون گذار پیاده نمی شود برای نمونه ضوابط انتصاب وانتخاب وتغییر مدیران که در این قانون آمد وآیینامه آنهم ابلاغ شده که بسیار می تواند در گماردن مدیران لایق وکارآمد موثر باشد اصلا" در دستگاههای اجرای رعایت نمی شود اولا" سازمان اداری واستخدامی که مسیول تدوین وتصویب این مقررات است هیچ نظارت وباز خوردی از این ضوابط نمی گیرد وهمچنین سازمان بازرسی هم در این زمینه ورود نمی کنند در دستگاهای زیادی شما مشاهده می کنید مکانیزمی پیش بینی شده در این قانون وآیین نامه رعایت نمی شود
با سلام
باید به عرض برسانم مدت مدیدی است که اشتباهات تایپی بشدت زیاد شده و قابل چشم پوشی نیست.لذا از همه دست اندر کاران سایت میخواهم نسبت به ویرایش و انجام اصلاحات قبل از درج مطالب اهتمام کافی داشته باشند."یا خشکسالی امان مردن را می‌برد و مشکل آفرینی می‌کند، "از این دست فراوان وجود دارد
اینطور نیست که همه اساتید دانشگاه منتظر قرارداد باشند تا راهکار ارائه دهند به عنوان مثال بنده بارها بصورت کاملا محترمانه و دلسوزانه و بدور از جنجالهای مطبوعاتی و بصورت کاملا غیر سیاسی، مدون و مکتوب برای مسائل مختلف طرح، راهکار و . . . به دستگاههای مختلف ارائه داده ام با ذکر نام شماره تلفن موبایل و ایمیل. و پی گیری کرده ام که مطلب بدست طرف یا دفتر ایشان برسد. حتی اعلام رسید هم نمی فرمایند، تشکر یا دعوت به جلسه حضوری که جای خود دارد!!
و البته باز هم در خدمتگذاری حاضرم و بابت فرصتهایی که با هزینه این ملت در اختیار امثال بنده قرار گرفته تا از نظر علمی رشد کنم خود را مدیون این ملت می دانم ولی . . .
ما همیشه دنبال کمیت هستیم تاکیفیت بدترین راه روش ما است
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # موسسه مصاف
وب گردی