پس از تعلیق نقش اتحادیه عرب و تبدیل آن به یک ویرانه، اکنون باید گذشته کشورهای عربی را یادآوری کرد بله این جداییها و اختلافنظرهای کشورهای منطقه خلیج فارس ضربهای مهلک را به شورای همکاری خلیج فارس وارد کرده و اگر این ضربه بدتر از ضربه وارد شده به اتحادیه عرب نباشد، احتمال بسیاری دارد این شورا را به همان سرنوشت دچار کند.
به گزارش تابناک، عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه فرامنطقهای رای الیوم در تحلیلی آورد، در نشست سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس که روز یکشنبه در ریاض پایان یافت، ما به دنبال هرگونه تحول جدیدی بودیم که ارزش نوشتن و اظهارنظر را داشته باشد به جز دو مساله اصلی، بقیه تنها تکرار کسالتبار عبارتهایی بودند که در بیانیههای قبلی ذکر شدهاند.
موضوع اول: درخواست شیخ صباح احمد الصباح، امیر کویت برای توقف تبلیغات رسانهای بود که نقش بزرگی در مسمومسازی فضای کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و نیز کاشت بذر فتنه ایفا کردهاند.
موضوع دوم: غیبت تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر و تعمد او در اعزام سلطان المریخی، وزیر مشاور در امور خارجه به عنوان رئیس هیئت کشورش در این نشست و اهانت عامدانه به سران حاضر در نشست و کشور میزبان یعنی عربستان بود، شاید او تشخیص داده که از او در این نشست استقبالی نمیشود و چه بسا به شکلی مورد اهانت قرار خواهد گرفت به همین دلیل تصمیم به تحریم این نشست گرفت.
بعید نمیدانیم که این موضع "تقریبا تحریمکننده" قطر در قبال نشست سران کشورهای عرب شورای همکاری خلیج فارس در ریاض مقدمهای برای خروج دوحه از این سازمان منطقهای باشد. علت این خروج نیز همان سلطهجویی عربستان، تحریم و به حاشیه راندن دوحه است که موجب خروج این کشور از سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) نیز شد. در حالیکه شورای همکاری به خود میبالد که در مقایسه با دیگر نشستهای منطقهای کشورهای عربی در طول ۳۰ سال گذشته منسجمتر و استوارتر ظاهر شده است.
وقتی دوحه عامدانه وزیر مشاور خود را برای حضور در نشست سران در ریاض فرستاد و حتی محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، وزیر خارجه خود و عضو خاندان حاکم را نفرستاد پیشبینی ما این است که با توجه به حجم اختلافنظرهای رو به افزایش دو کشور عربستان و قطر، در صورت ماندن دوحه در شورا و دعوت از آن برای نشست آتی این کشور احتمالا کنسول خود و نه حتی سفیرش را برای نشست سران در ابوظبی که میزبان چهلمین نشست سران خواهد بود، بفرستد.
خالد بن احمد آل خلیفه، وزیر خارجه بحرین در گفتوگویی با روزنامه الشرق الاوسط چاپ عربستان که دو روز پیش از برگزاری نشست سران در ریاض منتشر شد، گفت: قطر تمامی پلهای پشت سر خود برای بازگشت به شورای همکاری را خراب کرد و اختلافنظر هرگز با دیدهبوسی حل نخواهد شد، باید توافقنامه و ساختار جدیدی وجود داشته باشد و دوحه زیر میکروسکوپ قرار گیرد.
وزیر خارجه بحرین تاکید کرد: اینکه نماینده قطر در نشست، چه کسی باشد برای ما اهمیتی ندارد و بود و نبودش برابر است، این پیام آشکاری برای امیر قطر است که در این نشست خوشامد و استقبالی از شما وجود ندارد. به نظر میرسد امیر قطر خیلی زود این پیام را دریافت کرده و تصمیم گرفت با کاهش سطح نمایندگی این کشور در نشست و اعزام وزیر مشاور امور خارجه به ریاض پاسخ دهد.
نکته قابل توجه این است که عبد الرحمان الراشد تقریبا ۱۰ سال قبل که سردبیر روزنامه الشرق الاوسط بود، مقالهای با عنوان "آیا زمان پایان کار شورای همکاری خلیج فارس رسیده است؟" نوشت و در آن تاکید کرد اگر شورا به دلیل اختلافات کنونی برای همیشه پایان یابد، هیچگونه تاسفی نخواهم خورد. الراشد در ادامه جایگزین شورا را توافقنامههای دوجانبه و مسؤول این کار را قطر دانست اما مهمتر از این مقاله این است که انور قرقاش، وزیر مشاور امارات از آن مقاله و مضمون آن در توئیتی استقبال کرده و کمی پس از انتشار، آن را حذف کرد.
اگر امارات دعوت رسمی از قطر برای حضور در چهلمین نشست سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به عمل آورد و معجزهای روی داده و راهحلی برای بحران فعلی منطقه خلیج فارس حاصل شود، ما بسیار غافلگیر خواهیم شد و اگر قطر به عنوان عضوی در شورا تا برگزاری این نشست باقی بماند، بیشتر غافلگیر خواهیم شد.
شیخ صباح الاحمد الصباح که اول نخست وزیر این کشور بود و پس از آن به عنوان امیر کویت منصوب شد و بیش از ۴۵ سال است اداره سیاسی این کشور را در دست دارد قلب واقعیت را هدف گرفت؛ زمانی که خواستار توقف تبلیغات و جنجال رسانهای بین قطر و کشورهای تحریمکننده آن شد و گفت: این دعواهای رسانهای باید متوقف شوند زیرا هر حمله رسانهای بذرهای فتنه و اختلاف را در میان مردم ما میپاشد، در واقع این زمان مقدمهای برای آرام کردن اوضاع جهت حل اختلافات میان آنها است.
این سخن شیخ صباح حاکی از حکمت و رویکرد درست است اما ما فکر نمیکنیم که این صحبت او از هرگونه استقبالی برخوردار شود، جنگ رسانهای چه در رسانههای مرسوم و چه در وسایل ارتباط جمعی بدترین روزهای خود را سپری میکند، این درگیریها از تمامی خطوط قرمز عبور کرد، این مساله به منزله اشتباهی بزرگ در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و تجاوز از ارزشها و اخلاقیات مردم آن است و خطرناکتر از همه اینها اینکه نه فقط در میان برادرانمان در منطقه خلیج فارس بلکه در میان بیش از ۳۰۰ میلیون عرب اختلاف ایجاد میکند و موجب جانبداری برخی از آنها از دشمن اسرائیلی و علنی کردن آن به صورتی چالشبرانگیز میشود.
بحران سوریه به کار اتحادیه عرب و نقش آن پایان داد و بحران فعلی منطقه خلیج فارس احتمالا به کار شورای همکاری خلیج فارس پایان میدهد، البته اگر تا این لحظه واقعا این اتفاق نیفتاده باشد، تمامی آنچه در بیانیه پایانی نشست اخیر سران عرب در ریاض درباره تقویت گرایشها نسبت به حفظ اقتدار این سازمان منطقهای که مورد احترام سایر اعراب است، آمده تنها خواستهها و تکرار اتوماتیک بیانیهها و ادبیات نشستهای قبلی از طرف کمیته تدوین است.
ما برای این پایان که وضعیت خجالتآور کشورهای عربی را منعکس میکند، متاسفیم، ما به اشتباه بر این باور بودیم که برادرانمان در منطقه خلیج فارس از طوفانهای این منطقه در امان هستند.