بازدید 58506

گفت‌وگو با دختر جوانی که عضو باند مستهجن بود

کد خبر: ۸۲۸۱۷۳
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۳:۰۰ 26 August 2018

باشگاه خبرنگاران نوشت: دختری به نام پریسا پس از عضویت در یک باند شیطانی و مستهجن، با فریب مسافران ایرانی و خارجی، به آن‌ها نزدیک می‌شد و پس از عقد موقت، این افراد را تلکه می‌کرد.

پس از ٩ ماه کار سخت و پیچیده قضایی-پلیسی برای دستگیری زن هجده‌ ساله، در نهایت، این متهم در مشهد گرفتار قانون شد.

ماجرای این پرونده از آنجا شروع شد که دختری به نام پریسا پس از عضویت در یک باند شیطانی و مستهجن، با فریب ده‌ها مسافر ایرانی و خارجی، به آن‌ها نزدیک می‌شد و پس از عقد موقت، با چند نفر از طعمه‌هایش که همدستش بودند، این افراد را تلکه می‌کرد. در یکی از جلسات بازجویی، فرصتی پیش آمد که گفت‌و‌گویی با این متهم انجام شود، مصاحبه‌ای که ماحصل آن را در ادامه خواهید خواند:

- خانواده‌ات می‌دانند اینجایی؟
من خانواده‌ای ندارم. 9 سال است که آن‌ها تنها دخترشان را از یاد برده‌اند.

- چرا؟ مگر با آنان چه کرده‌ای؟
من هرچه می‌کشم از سر خود‌خواهی و بی‌اعتنایی آن‌هاست. الان مادرم پیش شوهرش است و پدرم هم یا خماری می‌کشد یا در یکی از کوچه‌های شهر پی مواد برای مصرف روزانه‌اش می‌گردد.

- مادر و پدرت کی جدا شدند؟
سال ٨٧ .

- علتش چه بود؟
پدرم اعتیاد داشت. وقتی مواد به او نمی‌رسید، مانند دیوانه‌ها می‌شد و هرچه به دستش می‌رسید می‌شکست. نه‌ساله بودم و همیشه می‌ترسیدم نکند پدرم بلایی سر من و مادرم بیاورد. دعواهای آنان تمامی نداشت. هر‌روزِ زندگی‌مان شده بود جروبحث‌کردن‌های مادر و پدرم. پدرم بیکار بود. مادرم هم به من توجه نمی‌کرد تا اینکه آن‌ها از همدیگر جدا شدند.

- بعد چه شد؟
پدر و مادرم پس از طلاق، مرا بین همدیگر پاس‌کاری می‌کردند. مادرم می‌گفت: «خودت پای این بچه را به این دنیا باز‌ کرده‌ای. پس خودت هم باید از او نگهداری کنی.» پدرم هم در پاسخ مادرم می‌گفت: «تا دیروز که خرجی‌تان را می‌دادم، دخترت بود. حالا من پای او را به دنیا باز کرده‌ام؟!» این دعوا‌ها تمامی نداشت تا اینکه به مادربزرگ و خاله‌ام پناه بردم.

- در خانه مادربزرگت چه شد؟
مادربزرگم با من مهربان بود اما به این علت که سن زیادی داشت، نمی‌توانست مرا تر و خشک کند. برای همین، بیشتر وقت‌ها را در خانه خاله‌ام می‌گذراندم. آن سال‌ها به‌سختی می‌گذشت و نبودن پدر و مادر از یک سو و تحمل زخم‌زبان‌های اطرافیان از سوی دیگر، زندگی را به کامم تلخ کرده بود. اینکه هم‌سن‌وسالانم، همگی، سایه پدر و مادر روی سرشان بود و من از این سایه بی‌نصیب بودم سخت آزارم می‌داد. سیزده‌ساله بودم که رابطه من و پسرخاله‌ام بالا گرفت و این رابطه شوم موجب بی‌آبرویی‌ام شد. دیگر راهی جز ترک آن خانه برایم نبود. از طرفی، نمی‌خواستم که خاله‌ام از این ماجرا بویی ببرد چون می‌دانستم آخر سر، همه تقصیرات به گردن من می‌افتد. سال ٩٢ بود که از خانه خاله‌ام فرار کردم.

- اعتیادت از کی شروع شد؟
از همان زمانی که خانه خاله‌ام بودم. من در حاشیه شهر به دنیا آمده بودم و در همان خیابان‌ها و کوچه‌های خاکی زندگی می‌کردم. در مسیر مدرسه‌ام چند موادفروش بودند که هر موقع از جلو خانه‌شان رد می‌شدم، چند مصرف‌کننده مواد‌ مخدر یا در حال تزریق بودند یا مواد می‌کشیدند. این شرایط روی پسر‌خاله‌ام اثر گذاشته بود و او نیز مثل دیگر جوانان محله به شیشه معتاد شده بود. متأسفانه رابطه من و پسرخاله‌ام موجب آلوده شدن من هم شد.

- چگونه با مردان وارد رابطه می‌شدی؟
بعد از فرار از خانه خاله‌ام، آواره کوچه و خیابان شدم. نه جایی برای استراحت داشتم و نه پولی برای تغذیه. از طرفی، مصرف شیشه بسیار آزارم می‌داد. برای همین، تصمیم گرفتم هر طور شده جایی برای استراحت پیدا کنم. رابطه من و پسرخاله‌ام کارم را یکسره کرده بود و دیگر ترسی از رابطه با مردان نداشتم. برای همین، به سراغ مردان جوانی رفتم که هم جایی برای سکونت داشتند و هم شرایط استعمال مواد‌ مخدر را برایم فراهم می‌ساختند.

- از کی وارد باند بابا شدی؟
در این میان، با فردی به نام مسلم آشنا شدم. او مسافرکش بود و در فرودگاه رفت‌وآمد داشت. وقتی مسلم متوجه شد که من فراری هستم و برای تأمین هزینه‌هایم دست به هر کاری می‌زنم، گفت اگر گوش به حرفش بدهم، می‌توانم پول خوبی به جیب بزنم. متأسفانه بدون اینکه به آینده‌ام فکر کنم، پیشنهاد بی شرمانه مسلم برای ارتباط با مردان هوسران را قبول کردم و از چاله در آمدم و درون چاه افتادم.

- چگونه وارد باند بابا شدی؟
درست یادم نیست. مسلم مرا به آن مرد شیطان‌صفت معرفی کرد. بابا مردی پنجاه‌ساله است که با پسر بیست‌وهفت‌ساله‌اش زندگی می‌کند.

- چرا به او بابا می‌گویی؟
فقط من به او بابا نمی‌گفتم بلکه هر هفت دختر دیگری که شرایط من را داشتند و از خانه فرار کرده بودند و در خانه‌اش زندگی می‌کردند او را با این نام صدا می‌زدند.

- آنجا چطور جایی بود؟
خانه‌ای دوطبقه در یکی از مناطق برخوردار شهر بود. من و چند دختر دیگر که شرایطشان مثل شرایط من بود در آنجا زندگی می‌کردیم.

- برای بابا چه‌کار می‌کردید؟
بابا در تلگرام کانالی به همین نام داشت. افراد مبتذل در این کانال عضو می‌شدند و به بابا پیام می‌دادند. بعد او طبق وعده‌ای که داده بود، من یا دیگر دوستانم را به فرد مورد‌نظر معرفی می‌کرد و پس از پایان کار ٩٠ درصد از پول دریافتی را به بابا می‌دادیم و ١٠ درصد از آن را هم برای خودمان بر می‌داشتیم. او می‌گفت اگر می‌خواهیم جایی برای زندگی کردن داشته باشیم، باید بهای آن را بپردازیم.

- چه بهایی؟
علاوه‌ بر انجام کارهای خانه و پرداخت ٩٠ درصد از پول دریافتی‌مان، او و پسرش از ما سوء استفاده می‌ کردند.

- تاکنون با چند نفر رابطه داشته‌ای؟
نمی‌دانم اما همه آن‌ها قانونی بوده است.

- چطور؟
آن‌ها مرا موقت عقد می‌کردند.

- پس از اتمام مدت عقد، عده نگه می‌داشتی؟
نمی‌دانم عده چیست.

- می‌دانی مرتکب چه جرمی شده‌ای و چه جزایی در انتظارت است؟
بله، حبس و شلاق.

- می‌دانی یکی دیگر از احکامی که قانون‌گذار برای اتهامت در نظر گرفته است اعدام است؟
مگر من آدم کشته‌ام؟ شما دروغ می‌گویید. خدا پدر و مادرم را نیامرزد. مقصران اصلی آن‌ها هستند. قاضی باید حکم اعدام را برای آنان صادر کند.

- حرف دیگری مانده است که بخواهی بگویی؟
می‌خواهم توبه کنم. می‌خواهم زندگی‌ام را از نو بسازم. خودم می‌دانم که مرتکب گناه بزرگی شده‌ام. من تقصیری نداشتم. شاید اگر من هم سایه پدر و مادر روی سرم بود، الان دانشجو بودم و زندگی خوبی داشتم.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۸۰
انتشار یافته: ۲۱
عین همین داستان که من دو سال پیش شتیدم
اعدام برای چه؟ جامعه مقصر است. بی گمان اگر او هم در خانواده بسامان زندگی میکرد کارش به خودفروشی نمیکشید. خداوند از گناه مقصرین نگذرد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۷/۰۶/۰۴
چرا این بد بخت را اعدام کنند باید اون بابا رو اعدام کنند که داره یک تجارت کثیف و سوء استفاده از دختران بی سرپناه انجام میده.
می خواهم توبه کنم!! توبه گرگ مرگه خانم جان
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۷/۰۶/۰۴
هر وقت به شما گفتند که جای قاضی بنشین و نظرت بگو انوقت اظهار نظر کن باشه
مجید
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۷/۰۶/۰۴
فکر کنم اگه خدا هم بخواد ببخشه تو نزاری.
ناشناس
| France |
۱۷:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۶/۰۴
برا طرز فکرتون متاسفم
مطمئنا عمیق به قضایا نگاه نمیکنین که انقد راحت قضاوت میکنین آدمارو
جرمش برای اعدام چی هست؟!
خیلی تکان دهنده ولی آموزنده است. تقویت سازمان بهزیستی به لحاظ قوانین، مدیریت و بودجه میتواند خیلی از این آسیبها را رفع کند.
پاسخ ها
حسین
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۷/۰۶/۰۴
البته بسیار درست و خوب میگید
متاسفم برای خودم که در جامعه ای زندگی میکنم که در آن به زنان می گویند عفیف باشید ولی هیچ فکری برای مسایل مشابه این دختر نمی کنند، حتی کم هزینه ترین چیز که آگاهی دادن به کودکان است را از آنها دریغ می کنیم.
اگر نهادهای حمایتی زندگی بچه ها بعد از طلاق را رصد و بررسی کنند، کمتر دچار این مشکلات می شویم. این دختر قربانی جامعه و خانواده اش است.
می‌دانی یکی دیگر از احکامی که قانون‌گذار برای اتهامت در نظر گرفته است اعدام است؟

كسي كه عقد موقت كند شرعي و قانوني است بيخود حاشيه درست نكنيد
پاسخ ها
خان محمدعلی آقا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۶/۰۴
بعداز هر طلاق از نظر قانون شرع نزدیک به پنج ماه، حق دوباره ازدواج کردن رو نداره
اخوی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۷/۰۶/۰۴
داداش اولا صیغه بعد از تمام شدن وقت عده داره یعنی تا سه ماه نمیتونه با کسی دیگه باشه که ایشون بودن و بعدم اینکه غیر صیغه تلکه هم میکردن
ahad
| Germany |
۱۶:۲۱ - ۱۳۹۷/۰۶/۰۴
عقد موقت برای زنان غیر یائسه مستلزم نگه داشتن عده است نه اینکه دختری به این سن و سال هر ساعت به عقد (اصطلاحاً) یک نفر دربیاید. این نه شرعی و نه قانونی است. حتی در جوامع لائیک هم این رفتار را نمی پذیرند. نمونه اش همین بسکتبالیستهای ژاپنی که هم از بازیها اخراج شدند و هم مجبور به عذرخواهی از مردم خود شدند
کاش اینقدر داشتم که بتونم دست این مدل آدمها رو بگیرم و از نو زندگیشون رو بسازن
خدایا خودت کمکشون کن و ادمهای خوب رو سر راهشون قرار بده
برای چی حکمش اعدام چرا اون مردایی که این دختر بچه رو فریب دادن اعدام نمی کنید .این بچه بیچاره قربانی فقر و بدبختی و اعتیاده که گریبان عده زیادی از مردم رو گرفته.با حذف این دختر نگون بخت می خواهید به چه نتیجه ای برسید
فراگيري احكامي كه انسان به آن نياز دارد واجب است.
در پايان عقد موقت نگه داشتن سه ماه و ده روز عده واجب است تا زن بتواند به عقد مرد ديگري درآيد ولي در صورتي كه همان مردي كه قبلا او را عقد كرده بخواهد دوباره عقد كند نيازي به عده ندارد بشرطي كه بعد از عقد قبلي زن با مرد الف تا عقد بعدي زن با مرد الف ، زن با مرد ديگري عقد نكرده باشد.
چرا جایی درست نمیکنن که هرکی با والدینش مشکل داشت به اونجا پناه ببره ؟ ....
فقط میتونم بگم همه ی اینا تقصیر جامعه ای هست که داریم توش زندگی میکنیم....
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار