بازدید 11865
تحلیل شرایط کشور؛ علت یابی آن و چگونگی برون رفت به قلم امیر دبیری مهر

عزل و کنار گذاشتن مدیران و مسئولان نالایق؛ به حاشیه راندن شخصیت‌های تنش آفرین و بحران زا؛ محرم دانستن افکار عمومی و کنار گذاشتن مصلحت‌های ساختگی؛ توقف و بازنگری در برخی سیاست‌ها و تصمیم‌ها

چرا برخی با به کارگیری راهبرد نخ نمای «انکار و پاک کردن صورت مسأله»، سعی در عادی نشان دادن اوضاع دارند؟ سهم و نقش خروج امریکا از برجام در ایجاد این وضع چقدر است؟ آیا نقدینگی 1500 هزار میلیارد تومانی نقش اصلی را در این بحران ایفا می کند و از همه مهمتر این که وضعیت کنونی به کدام سو می رود؟ و آیا می توان برای آن چاره ای اندیشید یا خیر؟!
کد خبر: ۸۱۲۵۸۵
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۴ 30 June 2018

دکتر امیر دبیری مهر، پژوهشگر علوم سیاسی، در مطلبی تحلیلی برای تابناک، شرایط کنونی کشور و راه های برون رفت از آن را اجمالی تشریح کرده است. وی در این مطلب، نخست به تهدیدهای درونی و بیرونی پیش روی کشور اشاره می کند، سپس با اشاره به فرصت هایی که توانایی بالقوه و بالفعل بحران زدایی دارند، بحث را توسعه داده و در نهایت به راهکارهایی برای خروج از این وضعیت اشاراتی می کند.

متن کامل این مطلب را در ادامه می خوانیم.

قصد ارایه تحلیل مکتوب از اوضاع کنونی کشور را به خاطر ابعاد گوناگون و پیچیدگی های آن ندارم و رصد و ارزیابی آن را مهمتر و جذاب تر می دانم؛ اما در این روزها پیام ها و تماس های متعددی دریافت می کنم که خواستار ارایه تحلیل در این خصوص هستند، به ویژه کسانی که مبتنی بر این تحلیل تصمیم گیری می کنند و وظیفه انسانی و ملی امثال ماست که درک ناقص و مختصر خود را به امید بهبود اوضاع ارایه دهیم و به برداشت های اشتباه برخی وقعی ننهیم.

وجود برخی شاخص های عمومی به ویژه در اقتصاد ایران در چند هفته اخیر، از جمله افزایش سرسام آور قیمت ارزهای خارجی، مسکن، سکه، خودرو و ... در افکار عمومی نگرانی های جدی ایجاد کرده که کشور به کدام سو می رود؟ چرا نهادهای مسئول دولتی در انفعال و سکوت به سر می برند و اقدامات مقتضی برای مدیریت بازار انجام نمی دهند و حتی شایعه ای در کشور دامن زده شده که دولت عامدانه آب به این آسیاب ویرانگر می ریزد ـ که نویسنده چنین باوری ندارد ـ و اگر هم اقداماتی انجام می دهند، چندان مؤثر و ثمربخش نیست؟ و چرا برخی با به کار گیری راهبرد نخ نمای "انکار و پاک کردن صورت مسأله"  سعی در عادی نشان دادن اوضاع دارند؟ سهم و نقش خروج امریکا از برجام در ایجاد این وضع چقدر است؟ آیا نقدینگی 1500 هزار میلیارد تومانی نقش اصلی را در این بحران ایفا می کند و از همه مهمتر این که وضعیت کنونی به کدام سو می رود؟ و آیا می توان برای آن چاره ای اندیشید یا خیر؟

برای پاسخ به این پرسش ها، اولا نباید تعجیل کرد و ثانیا باید برخی پیش درآمدها را دانست. برای تقریب به ذهن، وضع عمومی کشور ما مانند انسانی است که در سنین کهنسالی دچار چندین درد و مرض مزمن شده و حالا به پزشک مراجعه کرده و می خواهد طبیب به او در یک کلمه بگوید، چرا به این وضع دچار شده و با یک کپسول هم می خواهد درمان شود. همان طور که آنالیز وضعیت بیمار در یک کلمه و درمان او با یک کپسول میسر نیست، هزاران مرتبه بالاتر، تشخیص دردهای اجتماعی و درمان آنها پیچیده تر و نیازمند صبوری و آرامش است.

باید توجه داشته باشیم، دلایل زمینه ای و پیشینی، مهمترین نقش را در بروز بحران ها دارند که در ادبیات علوم انسانی، «دلایل ساختاری» نامیده می شود که در اوضاع و احوال عادی کمتر به آنها توجه می شود؛ اما وقتی به بحران تبدیل می گردد، مهم ارزیابی می شوند؛ مثلا در ایران دولت حجیم و ناکارآمد و پرخرج، اقتصاد نفتی و رانتی، بهره وری پایین، درصد پایین جمعیت مولد، کم آبی، شکاف های قومی و طبقاتی و جنسی، زمینه های روانی نزاع اجتماعی و... از جمله زمینه های ساختاری هستند که همواره مستعد ایجاد شکاف های متراکم و متقاطع بوده و هستند و در همه بحران ها ایفای نقش می کنند.

از سوی دیگر، باید توجه داشته باشیم در یک نظام سیاسی پویا و مشروع و کارآمد بحران ها سکوی آخر نیستند، بلکه نقطه عزیمت هستند؛ به عبارت دیگر همواره رهبران هوشمند آماده مواجهه هوشمند و مدبرانه با بحران ها برای حل آنها و تقویت استحکام درونی نظام هستند. از این روی، مدیران پخته و کاربلد از بحران ها نمی ترسند و از مسئولیت روبه رو شدن با آنها شانه خالی نمی کنند، بلکه با تجربه دانش و شجاعت و امید، سعی در حل آنها دارند، چنانکه یک سردار رشید نظامی از هیبت دشمن نمی هراسد، بلکه همه توان خود را برای درهم شکستن آن به کار می گیرد. نکته مهم دیگر آنکه باید بدانیم آنچه امروز مردم را نگران کرده، مشکل تک بعدی و مثلا اقتصادی نیست، بلکه شکاف های متقاطع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی در قالب بحران پولی و ارزی و اقتصادی بروز و ظهور یافته است.

در این نوشتار، سه بحث جداگانه در حد سرفصل های آن مطرح می شود که عبارتند از؛

 تهدیدهای متکثر و متنوع واقعی دورنی و بیرونی ـ فارغ از دلایل شکل گیری آنها که بحث تفصیلی دیگری است ـ

فرصتها و سرمایه های بحران زدا و بالقوه و

در نهایت برخی راهکارهای عادی سازی.

شرح هر یک از این سرفصل ها نیازمند بحث مبسوط تر و مفصلی است که خارج از حوصله این نوشتار است.

1 ـ تهدیدهای متکثر و متنوع واقعی درونی و بیرونی شامل پنج بخش است که عبارتند از؛

تهدیدهای اجتماعی شامل افزایش رو به تزاید ناامیدی از آینده کشور، ابهام پیرامون فردای ایران، افزایش بزه و فساد و تخلف خرد و کلان، افزایش خشونت اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی.

تهدیدهای اقتصادی شامل افزایش افسارگسیخته قیمت ارزهای خارجی به ویژه دلار، سکه وطلا، خودرو و مسکن، سوق پیدا کردن 1500 هزار میلیارد تومان نقدینگی به سوی کالاهای سرمایه ای، کاهش ارزش پول ملی، رونق سفته بازی و سوداگری و بهت و حیرت توده های مردم و ایجاد حسرت و واماندگی در آنها، دخالت های بیشتر و تأثیر کمتر دولت در سیاست های ارزی و پولی است، در حالی که هنوز معلوم نیست بحران آفرینان مؤسسات مالی و اعتباری چه کسانی بودند که توانستند 10 هزار میلیارد تومان هزینه به دولت تحمیل کنند و از مصونیت آهنین برخوردارند؛ هر چند خسارت بزرگی به اعتماد عمومی مردم زدند.

تهدیدهای بین المللی شامل افزایش خصومت امریکا با ایران و طراحی انواع حیله ها برای براندازی نظام جمهوری اسلامی، خروج امریکا از برجام و اعلام تحریم های قریب الوقوع فلج کننده در ماه های آینده، احتمال محدودیت خرید نفت از ایران و کاهش درآمدهای ناشی از صادرات نفت، کاهش همکاری های بازرگانی با جهان از ترس تهدید و تحریم های امریکا، شکل گیری ائتلاف های محدود و گسترده علیه ایران در سطح منطقه ای و بین المللی با محوریت امریکا و اسرائیل و عربستان بعنوان مثلث ضد ایرانی.

امنیتی شامل افزایش استعداد تنش ها و آشوب ها و اغتشاشات داخلی به بهانه های مختلف، احتمال اجرای نقشه های دولت های متخاصم در قالب بحران های مرزی و منطقه ای و تروریستی و تبدیل وضعیت سفید امنیتی به وضعیت زرد و قرمز و ضرورت مداخله نیروهای نظامی و انتظامی.

تهدیدهای سیاسی شامل کاهش اعتماد عمومی به کارامدی نظام سیاسی، تقلیل بحران ها ملی و مشکلات ریشه دار به نزاع جناحی و مقصر معرفی کردن این و آن.

تهدیدهای فرهنگی شامل ترجیح کالاهای مادی به ارزش های فرهنگی و تنزل هویت های فردی و اجتماعی و ملی و دینی و در نهایت تغییر ساحت زیستی شهروندان از حیات فرهنگی معنوی به حیات مادی و اقتصادی و حیوانی و سقوط اجتماعی.

بدیهی است این موارد تنها برخی از مهمترین شاخص های وضعیت بحرانی ایران امروز است که انکار آنها نه تنها چنگ به صورت حقیقت زدن است، بلکه هیچ گره ای از مشکلات کشور نمی گشاید و ضروری است، اگر برخی آنها را باور ندارند، با عدد و رقم و شاخص با آنها مواجه شوند و نسبت به رد آنها مبادرت ورزند.

2 ـ  سرمایه ها و فرصت های داخلی

تحلیل واقع بینانه نباید یکسویه و معطوف به ناامیدی باشد. تحلیل راهگشا ضمن واقع گرایی و جرأت مواجهه دلیرانه با واقعیات، باید در نهایت راهگشا و امیدآفرین باشد. در اینجا در کنار تهدیدها و آسیب شناسی باید به فرصت ها و سرمایه های ملی و داخلی هم توجه داشت، زیرا این سرمایه ها، هم موجب حفظ وضع موجود و دوری از فروپاشی سیاسی و اجتماعی است و هم می تواند سکوی عبور از بحران و ایجاد ثبات در ایران عزیز و آرامش ایرانیان ارجمند باشد.

مهمترین سرمایه های ملی و داخلی ایران امروز عبارتند از؛

توده های مردم برای حضور بموقع در صحنه های مورد نیاز: این مردم، همواره نگاهدارنده کشور از پرتگاه های سقوط بودند (مانند جنگ تحمیلی که بدون حضور مردم قطعا به شکست می انجامید)؛ هر چند متأسفانه وقتی بحران ها تمام می شود، دوباره به حاشیه رانده و با آنها رفتاری تحقیرآمیز و از بالا به پایین می شود!

نخبگان دلسوز و متعهد برای روشنگری و تبیین اوضاع: ایران امروز از نظر شناخت مشکل و معضلات و دردها از سرمایه بسیار کم نظیری به نام کارشناسان و نخبگان و صاحب نظران در طیف های فکری گوناگون رنج می برد که اگر حقیقتا قدر ببینند و بر صدر نشینند، برای برون رفت از بحران ها سرمایه ارزشمندی هستند؛ بنابراین، رانده شدن آنها به حاشیه ـ آن هم به بهانه های مختلف ایدئولوژیک و سیاسی و قومی ـ بزرگترین ضربه به منافع ملی است.

رهبران اجتماعی اعم از رهبران دینی و ملی و گروه های مرجع اجتماعی برای هدایت و بسیج عمومی در مواقع لزوم؛

ارزش ها و باورهای دینی و ملی به عنوان درون مایه های چسبندگی لایه های اجتماعی برای ایجاد ثبات و پایداری و مقاومت در صحنه های مورد نیاز؛

سرزمین و طبیعت وسیع و غنی و ثروتمند به شرط آنکه همه شهروندان ایران را ملک مشاع خود دانسته و فردی بر فردی و قومی بر قومی و گروهی بر گروهی دیگر احساس تفاخر و برتری و حق بیشتر نکند.

هر یک از این مؤلفه ها می تواند منشأ و خاستگاه حرکت کشور به سوی توسعه و ثبات و آرامش و پویایی باشد.

هم اکنون پرسش اینجاست، در حال حاضر چه باید کرد و چه راهکارهای کوتاه مدت و میان مدت و بلندمدتی برای ایران متصور است تا تهدیدها علیه کشور کارگر نشوند و فرصتها بالفعل شوند؟

در اینجا فقط به راهکارهای کوتاه مدت اشاره ای خواهم داشت، زیرا راهکارهای میان مدت و بلندمدت همان هایی است که بارها و همیشه از سوی نخبگان و متفکران مطرح شده و مجال طرح آنها اینجا نیست؛ هر چند به آسانی یافتنی است.

مهمترین راهکارهای پیشنهادی برای بهبود اوضاع، که البته جرأت و جسارت در تصمیم گیر ی می خواهد، عبارتند از؛

صداقت و شفافیت در اطلاع رسانی برای مردم و محرم دانستن افکار عمومی و کنار گذاشتن مصلحت های ساختگی و ویرانگر؛

عزل و کنار گذاشتن مدیران و مسئولان نالایق و نااهل به ویژه در حوزه های اقتصادی که نقش موثری در ناکارامدی ها داشته و دارند و جایگزینی آنها با مدیران کارامد و دلسوز فارغ از تعصبات حزبی و جناحی و قومی و فامیلی؛

به حاشیه راندن شخصیت های تنش آفرین و بحران زا و مأیوس کننده مردم که از قضا صدای بلند و تریبون های عمومی هم دارند و هیبت و تفکر آنها با اقتصائات ایران امروز سازگار نیست.

توقف و بازنگری در برخی سیاست ها و تصمیم ها و جابجایی بعضی اولویت های هزینه ساز برای کشور در همه حوزه های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و بین المللی؛

تلاش برای تصویرسازی واقعی از کشور مبتنی بر داده ها و مستندات و بازنمایی سرمایه ها و دستاوردهای کشور برای پرهیز از سیاه نمایی های ناامیدکننده در بعضی بخش ها؛

اشراف و هماهنگی اطلاعاتی برای جلوگیری از هر گونه نقشه و توطئه ضد ملی و خلاف امنیت کشور و تمایز بین اعتراض ها و نقدهای صحیح و دلسوزانه با رفتارهای موذیانه ی مخرب علیه وحدت و امنیت و منافع ملی؛

حمایت همه جانبه از طبقات مستضعف جامعه با رویکردهای حمایتی و یارانه ای برای جلوگیری از جنبش تهیدستان و پابرهنگان و گرسنگان در این وضعیت؛

تکیه کامل بر ظرفیت های تولیدی و اقتصادی داخلی با پرهیز از انحصار طلبی و رانت خواری و ویژه پروری برای ترجیح منافع مردم بر منافع سنتی و نهادینه و سازمانی عده ای که نمونه بارز آن صنعت خودروسازی است که سال ها همواره منافع مردم قربانی سود و منفعت سهامداران برخی شرکت های خودروسازی داخلی شده و نتیجه آن تولید محصول بی کیفیت داخلی با بالاترین قیمت ها شده است.

ایجاد وحدت و اجماع و همبستگی ملی و داخلی برای افزایش همگرایی ها و کاهش واگرایی های قدرت سوز

بدیهی است نه مشکلات و بحران ها، محدود و مقید به موارد مذکور است و نه فرصتها و سرمایه ها منحصر به آنهاست و نه راهکارها، چنین ساده و بدیهی و سهل الوصول است، ولی تاریخ به ما آموخته، بهترین و کم هزینه ترین و کارآمدترین راه مواجهه با این فصل های اضطراب آفرین در کشورها، گفت وگوی ملی بین نظریات و دیدگاه های گوناگون در آزادی کامل حداکثری است تا میانبرها و راه های برون رفت از میان آنها استخراج و از جانب تصمیم گیرندگان صادق و دلسوز و شجاع انتخاب و عملیاتی شود.

بلوغ ملت ها و دولت ها، کنار گذاشتن نا امیدی و خودخواهی و خشونت و عزم و هم اندیشی و همبستگی برای روزهای بهتر است؛ هر چند این تصمیم از بین نالایقان، فرصت طلبان، ترسوها، رانت خواران، متظاهران و منافقین قربانیانی خواهد گرفت که باید گفت، فدای سر منافع و امنیت ملی.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱۳
در انتظار بررسی: ۲۱
انتشار یافته: ۵۶
آفرین ، آفرین، بازم بنویس بفرست
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۴۵ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۹
توي حرف خيلي خوبه اما در عمل انهايي كه منافعشان در خطر مي افتد ايستادگي مي كنند . منافع هم فقط مادي نيست براي مثال بازنگري در اولويتهاكه گفتيد برخي فرياد وااسلاما سر مي دهند. ما مردم را هم كه چهل سال است طوري تربيت شديم كه به خودمان فكر كنيم و كلاه خودمان را نگه داريم
در كل انجام انها خيلي سخت است و نياز است كه از جامعه شناس سياست مدار روانشناس اقتصاد دان صرف نظر از طرز فكر و عقايدش استفاده بشه كه با اين گزينش ها و با اين انگ زدن ها كه هر كس را به جاسوس بودن متهم مي كنند استفاده از اين متخصصيصن هم مشكل است
جماعت زیادی از مسئولین با عمل نکردن به موارد مورد اشاره شما در قدرت هستند خیلی ها شون هم جز همین موارد هستند
اين كه خودش يعني يه انقلاب....يعني اينقدر ساده‌اي كه فكر ميكني اين كار به شكل اساسي شدنيه؟
صحبت اینجاست که اکثر این مسئولان فک و فامیل یکدیگرند وباهم دیگه تعارف دارند گور پدر مشکلات مردم،گر صبر کنند زغوره حلوا سازند،حالا کی؟شاید قیامت
سالهاست همه از این حرفهای خوب میزنند راه و روش پیشرفت را همه میدانند مهم اجرا و رفتن به این مسیر که به پیشرفت منجر شود
البته مقاله قشنگی است اما حالت شعاری دارد مثلا در قسمتی توجه به نخبگان را از اولویت ها می داند !!! همه می دانند در این 15 سال چقدر از نخبگان و اساتید از دانشگاهها رفته اند و همه می دانیم که فشار چه کسانی باعث این شده است چه کسی زور مقابله دارد ؟!! مگر در موسیقی سنتی بالاتر از استاد شجریان هست ؟!! چه کسانی نمی گذارند و مانع فعالیت ایشان شدند ؟!! اینکه ما مدیری را نالایق بدانیم به این بر می گردد که او تا چه اندازه و با چه امکاناتی مدیریت می کند تا توقع مدیریت داشته باشیم در بعد اعتماد به توده های مردم و حقوق ایشان آیا بهترین کار این نیست که همه به قانون عمل کنند و کسی خارج از تعریف وظایف قانونیش عمل نکند و حقوق شهروندی توسط همه برسمیت شناخته شود و هر کسی که تریبونی داشت از خودش قانون وضع نکند شما همین چند قلم را درست کنی نود درصد حل شده است که احتیاج به عزم در رده بالا دارد
گردش نخبگان توی این کشور وجود نداره

بعد از گذشت چهل سال حدود دو هزار نفر منصب ها بدست گرفتن

پدر..برادر.. پسر ..دختر. همسر...نوه..رفیق های زمان جنگ..رفیق های قبل انقلاب


همین ها رسانه دارن..ذهن مردم ب نفع خودشون مدریت میکنن

مثل همین سایت
این چیزا گه گفتی تصمیم گیرنده شجاع میخواد که نداریم
40 سال دارید برای اداره دنیا و مدیریت جهانی نظریه میدید. با نظریه و حرف زدن مشکلات درست نمیشه. همه راه حل مشکلات رو میدونن حتی مردم کوچه و بازار اما نمیونم چرا هیچ کس عمل نمیکنه؟
چند سال پیش دولت طرح مسکن اجتماعی را مطرح کرد ولی پیگیر اجرای آن نشد شروع این طرح همزمان با افزایش سود سپرده بهترین راه جذب نقدینگی سرگردان بازار است که میتواند تا حدود زیادی جلو دلالی را بگیرد.
آن موقع که خزانه کشور پر بود مردم محرم نبودند و حالا
که کفگیر به ته دیگ خورده یهویی مردم محرم شدند
موقع حرف و انتقاد همه پروفسور و همه فن حریف هستند اما موقع عمل ...
حرف های فلسفی را کنار بگذارید و راه کارهای و ایده های مبتنی بر عملگرایی را پیشنهاد کنید
برادر من حل مشکلات فعلی کشور راهکار های عملی می خواهد با شعار وکلی گویی وضعیت تغییر نمی کند به جای اظهار نظر در خصوص همه مشکلات بهتر است فقط جهت یکی از مشکلات کشور راه حل عملی ارائه دهید مثلا بهتر نیست به جای اینکه ارز در کوچه بس کوچه معامله شود صرافی ها بازگشایی شوند وقیمت واقعی ارز در مجرای اصولی آن که همان بازار می باشد مشخص شود
والله حقیر زیاد کتابای تاریخی خوندم به جرات میگم ایران الان در یک تحول تاریخی قرار داره فقط نمیدونم این به انقلاب سیاسی منتهی میشود یا نه در تشبیه با علم پزشکی مشخص نیست این تومور بدخیم است یا خوش خیم اما در اینکه یک بیماری حاد سیستم رو درگیر کرده شک نیست
تنش آفرین ها معلومه کیا هستند. نگاهی به تیترهای اخبار هفته بندازید ببینید خبرگزاری ها چه تیترهای جنجالی رو منتشر کردند مخصوصا تیترهای مربوط به جمعه!
بچه کوچیکه من که سه سالشه دیگه این حرفها رو حفظ شده اونم میدونه مشکل چیه و چاره کجاست ولی اینم میدونه دیگه امیدی به تغییر و اصلاح نیست
بشین تا اینایی که گفتی بشه
مطلب بسیار عالی است ولی مگر انحصارطلبان اجازه می دهند .
درست گفتید ولی امیدوارم گوش شنوایی، شجاعت تغییر و انسانیتی سرشار هنوز وجود داشته باشد
جالب بود ولی ای کاش زودتر از اینها این بحث ها عملی می شد و اینقدر دیر نشده بود. بدبختی اینجاست که هنوز این باور وجود ندارد و انگار نه انگار مردم در نا امیدی کامل از این موضع هستند.
احسن تحليل درست وبجايي است ولي كو گوش شنوا همه بزنبال جناح بازي هستند مخصوصاً اين اصلاح طلب ها كه همه اش بفكر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدا از دهنت بشنوه ولی کدوم دولتمردیه که بهش عمل کنه
احسنت خیلی خوب است. چقدر عالی می شد رئیس جمهر دستور می داد مدیران ارشدی که در عرض 4 سال بیش از 5 مدیر زیر مجموعه خود را عوض کرده اند بازخواست شوند که دلیل این کار چه بوده است؟ البته یک طرفه نباشد. شاید به سرنخهای جالبی برسند
سلام
اول باید وزیرامورخارجه عوض شود تا تکلیف برجام مشخص شود چون اقتصاد وابسته به برجام شده.
درثانی مصداقی صحبت کنید مثلا به نظرم فائزه هاشمی جایگزین ظریف شود یا یاسرخان هاشمی جایگزین شریعتمداری و کواکبیان جای کرباسیان را بگیرد. همین طور حضرتی حرف زیبای را بگیرد.
چرا سازمان بازرسی مستقر در نهادها دلیل تعویض زودهنگان برخی مدیران را پیگیری نمی کند؟ مثلا وقتی در یک حوزه در بازه زمانی 4 ساله چندین مئیر عوض شده چرا حساس نمی شوند ببینند موضوع چه بوده؟ چرا از مدیران تغییر یافته سئوال نمی کنند؟ مگر عم مدیران حرفه ای در قانون 4 سال نیست؟ پس چرا برخی مدیران ارشد به دلیل برخی ملاحظات تند تند مدیر زیر مجموعه خود را عوض می کنند؟!!
سیاست به مرگ بگیر تا به تب کردن خشنود شوند یکی از پایه های سیاست ترامپ در مذاکرات به منظور رسیدن به اهداف اش می باشد. در مذاکراتشان سخن از تحریم و قطع وارادت صددرصد نفت از ایران با کشورهای خریدار نفت ایران می کنند و دولت آمریکا می داند که این امر نامکن است اما به این شیوه کشورها ر ا مجبور می کند در ازای معافیت از تحریم های آمریکا کشورهای خریدار نفت ایران مجبور به کاهش خرید نفت خود از ایران شوند. مذاکره و همکاری با کشورهای خریدار نفت ایران بر اساس منافع مشترک یعنی پشیمان کردن دولت آمریکا از اتخاذ سیاست های یکجانبه هم سو با منافع مطلق این کشور یک گزینه است و گزینه دیگر ایجاد بحران و اختلال در صادرات نفت از منطقه است و هماهنگی با دیگر صادر کنندگان نفت در این رابطه می باشد بصورتی که با کاهش عرضه نفت و کمبود آن موجب افزایش قیمت های موقتی نفت شود تا دولت آمریکا مجبور شود در سیاست تحریم نفت ایران تجدید نظر کند. از آنجا که عربستان می خواهد با تحریم نفت ایران نفت بیشتری صادر کند تا مانع از افزایش قیمت نفت شود لازم است به سعودی ها هشدار داده شود که این امر به مثابه اعلان جنگ و ضربه زدن به اقتصاد ایران و اگر نفت ایران صادر نشود اجازه نخواهیم داد که هیچ کشوری در منطقه نفت صادر کند ولو اینکه به قیمت درگیری نظامی باشد. سیاست دولت آمریکا جنگ و یا درگیری نظامی نیست چون برای این کشور هزینه های سنگینی دارد اگر دولت ترامپ هم بدنبال جنگ باشد سناتور های کنگره و سنا از هر دو حزب مخالف جنگ می باشند و اجازه ورود به جنگ را به دولت ترامپ نخواهند داد. بایست از این شرایط استفاده کرد و از موضع قدرت سبب افزایش قیمت نفت و اعتراض کشورهای مصرف کننده به سییاست های آمریکا شد. ضمن اینکه می توان به آمریکایی یادآوری کرد که در صورت تحریم و کاهش نفت ایران آنها هزینه سنگینی در این رابطه در منطقه و هر جای دیگر خواهند پرداخت چرا که جنگ جنگ است و هر کس بر اساس توان و امکانات خودش پاسخ مقابله به مثل را می دهد.  
منبع
پرداخت یارانه ها را از منابع غیر نفتی بپردازید یعنی شرکت ها و بنگاه های حکومتی که در نزد دولت نیست مانند ستاد فرمان اجرایی امام، دفتر نشر امام، بنیاد مستعضفان، آستان قدس رضوی و الی غیره. از سوی دیگر بایستی دهک های مرفه جامعه را از پرداخت یارانه ها حذف کرد و با کاهش هزینه های دستگاه های دولتی و تعدیل نیروها عموم منابع فروش نفت را به ذخیره ارزی کشور اختصاص داد و صرف پروژه های عمرانی کرد.  
منبع
از همه مهم تر ، برخی برای زمین زدن روحانی دلار ها را احتکار نکنند . اخبار یا شایعات عجیبی از این طرف و آن طرف در مورد احتکار دلار توسط نهاد ها به گوش می رسد .
من فکر میکنم اکر قرار باشد مدیران نالایق کنار گذاشته شوند از مدیران فعلی کسی باقی نمی ماند.
از نظر سرمایه های اجتماعی نیز آنچه که مشهود است دیگر چیزی به این عنوان وجود ندارد. متاسفانه بلایی سر مردم آمده
پاشنه آشیل همه طرح ها و هر نوع اقدام همین موضوع پاراگراف آخر متن است.
تحلیل درست است. اما به نظر من ریشه مشکل اقتصادی‌ اقتصاد تجارت محور ایران است که باعث رانت و فشار خارجی است.اگر بازار حامی اصلی انقلاب ۵۷ بود و بعد از انقلاب اقتصاد ایران به بازاریان محول شد امروز این مدل دیگر جوابگو نیست.
چه عجب یک اندیشمند پیدا شد.
بیشتر اینها شعار هست .هرروز تکرار میشن .خسته شدیم از این همه شعار .خانه تکانی بزرگتری لازم هست.
کامنتا و وا کن جان مادرت
تحلیلی بسیار درست و بجاست متاسفانه گوش شنوا در مسولین وجود ندارد، اگر وجود می‌داشت که وضع مملکت به اینجا نمی‌رسید.
کاملا صحیح است
1 سه برابر شدن حجم نقدینگی بدون پشتوانه یعنی یک سوم شدن ارزش پول ملی که ثمره 5 سال بی کفایتی دولت اقای روحانی است
2 وزرای اقتصادی و اقای روحانی کاملا در خط آمریکا حرکت میکنند وقتی وزیر خارجه آمریکا می گوید سورپرایز تیر ماه تیم اقتصادی دولت نه تنها مقابله نکرد بلکه با انفعال معنا دار به دشمن کمک کرد
3 دشمنان داخلی این مردم که خود را مالک ایران میدانند
اکنون در پشت پرده در حال توطئه و گرا دادن به دشمن هستند
اینها همانهایی هستند که تو صیه تحریمهایی فلج کننده را به دولت آمریکا داده اند
4 اقای روحانی همیشه برخلاف گفته هایش عمل کرده
و وزرای کابینه ایشان دستور دارند که جو اقتصادی رو بحرانی کنند
و از موقعیت خروج آمریکا از برجام سوئ استفاده کرده
و بحرانها خود ساخته رو به گردن آمریکا بیاندازند
اینها فکر میکنند که مردم نمی فهمند
اما حتی بچه های دبیرستانی هم می دانند که چه کسی دروغ می گوید و واقعیت چیست
به هر حال مجلس هم که منفعل است و مازندران هم حتی نتوانسته طرح یک سوال را پیش ببرند
پس تکلیف چیست؟
اگر مردم اعتراض کنند که ضد انقلاب میشوند
اگر اعتراض نکند که نه فقط انقلاب بلکه کشور هم از بین می رود
یک مشت مجرم ضد انقلاب مردم انقلابی را نقره داغ میکنند
باسه این کارها دیره خیلی دیر و بیشتر توهین به شعور مردمه
۱- عزل و کنار گذاشتن مدیران و مسئولان نالایق
۲- به حاشیه راندن شخصیت‌های تنش آفرین و بحران زا
۳- محرم دانستن افکار عمومی و کنار گذاشتن مصلحت‌های ساختگی
۴- توقف و بازنگری در برخی سیاست‌ها و تصمیم‌ها

به حق پنج تن اجازه بدید پنجمی رو من بگم
۵- کمتر حرف زدن و اجرا کردن ۴ مورد بالا
دوست عزیز تحلیل خوبی بود ولی راهکاری که پیشنهاد داده بودید.درست پاشنه اشیل نه این دولت بلکه تمام دولتهای 20 سال گذشته است چون افرادی که توصیه برخورد کردید دقیقا از نزدیکان و اقوام ویا به تعبیری از طلبکاران دولت هستند که این خود برخورد را دچار تعلل میکند .در موردخودرو سازها هم که قصه ای دیگر است.ولی بنده به مطالب شما این را اضافه میکنم که توصیه های شما در برخورد با موارد فوق را هرکه اجرا کند قهرمان ملت خواهد شد بدون شک.
سیستم حاکم به علت درهم تنیدگی بسیار زیادش در همه ابعاد ، یکپارچه شده است و همه معایب را در درون خود هضم میکند و به خارج از خود اهمیتی نمیدهد . تحلیل و ارایه طریق شما هیچ نقصی ندارد . البته میشود موارد مهمی را هم به آن افزود.
تو روز روشن ميليارد ميليارد پول مردم فقط توسط صندوق ها حيف ميل شد اسم هيچكس مطرح نشد به كسي بالا چشمت ابروست گفته نشد و... اعتماد مردم رو خودتون از دست داديد و دشمن هم بيكار نشسته عزيز
حقیقتا من هیچ آینده روشنی متصور نیستم.
مصلحت اندیشی در واقع راه فرار از قانون است و فرار از قانون یعنی هرج و مرج در بخشهای گوناگون
آقای دکتر اگر قرار باشه کسی به این موعظه های شما گوش بده اصلا کار به اینجا نمی کشید
کمی در سالهای گذشته غور کنید خواهید دید از این جملات گهربار زیاد گفته شده پس لطفا کمی کمی خواهشا حافظه تاریخی داشته باشیم
برای این کارا 40 سال وقت داشتید.الان اون لحظه در پایان امتحان هست که مراقب میگه وقت تمومه برگه ها بالا
حرف جدی و جدیدی نداشت که هیچ.... خودش هم باز اصل دلایل رو انکار کرده!
بسمه تعالی
حتما باید دستمون زیر سنگ گیر کنه تا فکرمون به راه حلها و علاجها و درمانهای باز بشه یعنی قبل از این ممکن نبوده.
آفرین تابناک
تحلیل بسیار بسیار خوب و خردمندانه ای بود.
امیدوارم از این استاد خوب مقالات بیشتری در این سایت منتشر بشه و اما ...
امید است که مسئولان جهت برون رفت از این وضع کشور با تشکیل اطاق فکری متشکل از چنین اساتید نخیگان و مدیران شایسته، و اجرایی نمودن چنین پیشنهادهای راهبردی هرچه سریعتر نسبت به بهبود اوضاع اقدام کنند. امیدوارم...
برادر من دور شد
خانه تکانی واقعی لازم داریم
حمایت همه جانبه از طبقات مستضعف جامعه با رویکردهای حمایتی و یارانه ای برای جلوگیری از جنبش تهیدستان و پابرهنگان و گرسنگان در این وضعیت؛..........از اول انقلاب تاکنون این حمایت از مستضف بوده و الان چیزی به نام مستضعف و تهیدست در جامعه وجود ندارد که ندارد . ما اینقدر پیشرفت کرده ایم که چند وقت دیگر میمون به کره ماه صادر می کنیم و اگر مشکلی هم باشد که نیست با این میمون به فضا فرستادن کلیه مشکلات نبوده حل خواهد شد . اخیش مردم از خوشی .
دوست عزیز! آقای خاوری، مدیرعامل قدیمی ترین و معتبر ترین بانک ایران شد، 2 میلیارد دلار را دزدید و رفت و ما الان با افسوس شاهد خرج کردن دلارهایمان توسط او و بچه هایش کنار میز کازینوهای اروپا و کانادا هستیم. یادم نمی رود چهره اش را که پیشاپیش دیگر "مسئولان" مملکت، چفیه برگردن و چهارزانو نشسته و شعار می داد. دیگر تکلیف پول خردهای مردم در صندوق های قرض الحسنه و اعتباری کوچک روشن است! در چه سیستمی چنین آدمهایی بالا می روند و دستشان به چنین پولهایی می رسد، تنها با سهم او، می شد 5 آب شیرین کن پیشرفته در خرمشهر و سواحل خلیج فارس ساخت و مثل دوبی و قطر و بقیه مشکل آب را برای همیشه در جنوب ایران حل کرد، بماند بقیه 800 میلیارد دلاری که زمان احمدی نژاد غیب شد! دوست عزیز، بزرگترین مشکل در این مملکت فساد گسترده ساختاری است که طبیعتا" نمی تواند توسط خود مفسدین که اصطلاحا" به مسئولین معروفند حل شود چون، گرخواهند که مست گیرند، هرآنکه هست گیرند. متاسفانه مملکت آنقدر ثروتمند است که حالا حالا ها این وضعیت می تواند ادامه یابد. نمی توانم بپذیرم که آدم تحصیلکرده و مطلعی مثل شما این واقعیت را نمی بیند. این حرف ها و توصیه های بچگانه نمی تواند ماله ای برای کشیدن روی حقایق تلخ موجود باشد.
کو گوش شنوا؟؟؟
حدود 65 درصد حاکمیت و دولت به مسایل اقتصاد و صنعت و معیشت مردم ربط دارند. مشکل این است که این نویسنده محترم هیچ دانشی در مورد صنعت ندارد و درمورد آن تحلیل مینویسد. پژوهشگر سیاسی است.
در مقاله هم راهکار نوشته نشده است. کلی گویی هست. شبیه اصل 44 قانون اساسی هست که یک انشا هست و بیشتر بدرد نمیخورد

راهکار نیاز داریم و راه حل هم داریم. ولی بستر رسانه نداریم. درد ما این است که چگونه به مردم بگوییم

انشا الله پیدا میشود
اين مخالف سخنان اقا در روز گذشته است
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی