پایان ممنوع‌التصویری پنج ساله مجری پرحاشیه / کاسبی جالب ۵۰۰ تومانی در روز بارانی کرج! /واکنش جالب عارف به انتقاد از سکوت بلندمدتش

مگر مومیایی معلوم شد که برای رضاخان است؟! کی تائید کرده؟ کارشناسی دیده یا نه؟!

آقای صادقی آدم راستگوییه به شرط اینکه فردا حرفای خودش را پس نگیره..

خوشحالی زوالنور و یارانش در سوزاندن پرچم یک کشور در خانه ملت ایران که امید جهان شیعه است کاری پسند نبود بلکه از بس ناپسند بود بهتر است در آن باره سکوت کنیم برخی با دمبشان بشکن میزنند و فندق میشکنند چرا که برجام شکست خورد خوب حالا میخایند چکار کنید بعدش!!!

رضاشاه هنگاميكه ك كودتا كرد انگليس از او حمايت كرد اما رضا هيچگاه همانند پسرش خودش را تمام و كمال در اختيارغرب نگذاشت، حتي درآن برهه تاريخي ب مخالفت با متفقين پيوست، اشكال بزرگ اين شاه عدم تكيه ب نيروهاي مردمي و مذهبي بود، اما ارامگاههاي شعرا و دانشمندان زمان ايشان ساخته شد، مدارسها بِنَا شد، پل ، تونل، راه اهن. اينها مدرنيته آن زمان بودند، كشف حجابش و ضديتش با عاشورا و مراسمات عزاداري او را از مردم دور نمود، هر چند آن زمان اجتماعات مردمي بسيار كم وجود داشت، وبرخي سياسيون يا جاسوس غرب بودن يا شرق. دفن او توسط مسولين قابل ستايش است اما مكان آن هم بايد مشخص شود

خروج ترامپ از برجام فرصت ها و تهدیدات
سرانجام موعد نهایی سر رسید و ترامپ همانگونه که وعده کرده بود از توافق برجام خارج شد اگرچه گزینه خروج آمریکا از توافق برجام توام با چالش های فراوانی برای ایران است اما بدترین گزینه ای بود که ترامپ می توانست اتخاذ کند. آنهم در حالی که با بودن آمریکا در برجام در عمل این توافق برخلاف منافع ایران قفل شده بود و در صورت عدم خروج آمریکا از برجام این امکان برای ترامپ بیشتر بود که در هماهنگی با شرکای اروپایی خود فشار بیشتری بر ایران بیاورد.
این نکته بسیار مهمی است که بایستی به آن در استراتژی دولت ترامپ بعد از خروج از برجام توجه کنیم که به رغم آگاهی از پیامدهای داخلی و بین اللملی آن برای ترامپ و دولت او سرانجام سبب این تصمیم نابخردانه گردید.
تردیدی نیست که تصمیم خروج از برجام تصمیم بسیار دشواری برای ترامپ و دولت او توام با ریسک های بسیار فراوان بوده است و ادعاها های نتانیاهو چند روز قبل از اعلام خروج آمریکا از توافق برجام مبین این امر است و بنظر می رسد که این اطلاعات در بررسی توافق برجام از سوی دولت ترامپ در اختیار اسرائیل گذاشته شده.
به تعبیری می توان گفت که ترامپ با خروج از برجام دست به یک قمار بزرگ زده است که پیامدهای آن می تواند دو دستاورد کاملا متفاوت برای او داشته باشد.
ایشان فکر می کند که بر خلاف اسلافش فردی بسیار قدرتمند و باهوش است و می تواند بسیاری از چالش های بزرگ را بدون توجه به ماهیت آنها از طریق تهدید و بکار گیری قدرت نظامی حل و فصل کند. او همواره به تهدیدات تویتری اش در رابطه کره شمالی اشاره داشته است که تهدیدات او سبب شد سرانجام کره شمالی تن به مذاکره دهد و این در حالی است که اگر کمک چین و کره جنوبی نبود معلوم نبود سرانجام این تهدیدات با توجه به سیاست های کلی آقای ترامپ برای کاهش هزینه ها و بهبودی وضعیت اقتصادی این کشور منجر به جنگ می شد یا نه؟
اگرچه هنوز مذاکرات دو کشور آغاز نشده است و به رغم تمامی خوش باوری ها چالش های بسیاری برای دست یافتن به توافق بین دو کشور وجود دارد در این امر تردیدی نیست که آقای ترامپ برای خلع سلاح هسته ای کره شمالی بایستی امتیازات نقد و بزرگی اعطا کند چرا که او ثبات کرده است که چندان نمی توان به توافق های دولت های آمریکا اعتماد کرد.
اما در رابطه با تصمیم آقای ترامپ برای خروج از برجام پیش از پرداختن به این موضوع بایستی به پس زمینه به قدرت رسیدن ترامپ توجه کنیم واقعیت اینست که حال و روز کشور آمریکا سالیان مدیدی است در موقعیت خوبی نیست حداقل از زمان بیل کلینتون به این سو این کشور در یک مسیر سراشیبی فول قرار گرفته است که در این رابطه بایستی به کسری بودجه دولت ها، افزایش بدهی های عمومی و چالش های درونی سیاسی و اجتماعی این کشور اشاره کنم که مجموع این عوامل حاکی از دگرگونی در نظم موجود کنونی در جهان است. دیگر دوران سلطه و استیلای مطلقه بسر رسیده است و رقابت های فشرده و گسترده جهانی در امر اقتصاد و ظهور قدرت های موازی به آشکارا بیانگر این وضعیت است.
فروپاشی نظم کنونی حاصل بیش از چهار دهه جنگ سرد و سیاست جهانی سازی است که بایستی گفت فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تنها قربانی آن نیست هنوز پس لرزه های پیامدهای آن ادامه دارد و با توجه به شواهدی قعطی و محرز تردیدی نیست که افول قدرت جهانی آمریکا بخشی اجتناب ناپذیر از پیامدهای دیگر آن خواهد بود.
در چنین شرایطی کشور آمریکا با توجه به چالش هایی که از درون و بیرون با آن مواجه است بسان گربه ای می ماند که در کنج دیواری گرفتار شده است و نه راه پس و نه راه پیش دارد لذا در چنین وضعیتی این گربه برای گریز از این مخمصه هیچ راهی برای خود جز پنجول کشیدن بدون توجه به پیامدها و هزینه های آن نمی بیند.
حال در چنین شرایطی جهان با تفکری بنام ترامپ مواجه است که می خواهد برای تغییر وضع موجود و بهبود چالش های عمیق این کشور عقربه های تاریخ را به عقب برگرداند درست مانند زمانی که این کشور در آواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ میلادی بعد از جنگ جهانی دوم در اوج قدرت و شکوه بود.
خروج ترامپ از توافق برجام نه اولین خروج از یک توافق بین اللملی بوده است و نه آخرین آن خواهد بود اما نکته ظریف و حساس اینست که اگرچه ایران و توافق برجام، اولین قربانی سیاست خروج آقای ترامپ از توافق های بین اللملی نبوده است بایست کشورهای دیگر بدانند که در گام های بعدی ترامپ این سیاست قربانیان بسیاری خواهد داشت و هر کشور و هر توافقی می تواند گزینه بعدی آن باشد و اگر جهان در برابر این سیاست زورگویانه نایستد و با بکدیگر متحد نشوند تردید نبایست کرد که پیامدهای ویرانگر این سیاست صلح و امنیت جهانی را با چالشی تمام عیار مواجه سازد.
حال پرسش اساسی اینست که چرا ترامپ از میان گزینه همکاری با متحدان اروپایی خود گزینه خروج از توافق برجام را به رغم آگاهی از پیامدهای داخلی و بین اللملی آن متقبل شد؟
با توجه به اینکه توافق جامع هسته ای بین ایران و شش قدرت جهانی تنها به موضوع هسته ای اکتفا کرده است پس نتیجه می گیریم صرف نظر از دیگر چالش ها بین ایران و آمریکا پذیرش اصل غنی سازی در ایران از سوی دولت قبلی آمریکا و پنج قدرت جهانی اصلی دغدغه و نگرانی ترامپ بوده است و اصل غنی سازی در ایران تحت هر عنوانی به رغم مقرارت بین اللملی و حقوق مشروع مردم ایران خط قرمز ترامپ می باشد و بخشی دیگر از این نگرانی ها مربوط به سیاست های منطقه ای و دفاعی ایران است.
بعد از اعلام خروج آمریکا از توافق برجام چند گزینه برای استراتژی خروج ترامپ از این توافق است ۱- خروج نرم آمریکا از توافق برجام: خروج از توافق برجام با هدف تشدید تهدیدات و دادن فرصت بیشتر به متحدان اروپایی این کشور که ایران را مجبور به انعطاف در مواضع خودش کنند و در این حالت ترامپ به وعده خود عمل کرده است اما بدنبال بازگرندان و تشدید تحریم ها نیست که ایران را مجبور به خروج از توافق برجام و از سرگیری برنامه هسته ای اش شود. ۲- خروج سخت: که در این حالت هدف ترامپ بازگرداندن تحریم های سابق و تشدید آنها است بصورتی که اقتصاد کشور ایران را کاملا فلج نماید و از سوی دیگر با از سرگیری برنامه غنی سازی در ایران بهانه ای موجه به منظور تهاجم نظامی به ایران داشته باشد. پس هدف نخست در این استراتژی تعضیف و فروپاشی اقتصاد ایران است تا با تعضیف پایگاه اجتماعی در داخل شرایط را برای ضربات نظامی مهیا سازد البته آقای ترامپ برای تحقق این امر بیش از دو سال فرصت ندارد.
بنظر من با توجه به نزدیکی مزدوران اسرائیل و سعودی ها به مشاور امنیت ترامپ، جان بولتون، آنها این ذهنیت را برای دولت آمریکا ایجاد کرده اند که با کپی برداری از سناریو جام زهر می توان با تهدید و تحریم های سفت و سخت همچنین بکار گیری قدرت نظامی محدود ایران وادار به عقب نشینی کرد.
اگر چه تصمیم خروج ترامپ از برجام یک فرصت اسثتنایی برای ایران است که تهدیدات موجود را به فرصت تبدیل کند اما معلوم نیست تا کجا و تا چه میزان اروپایی ها قادر خواهند بود که در برابر آمریکا مقاومت کنند.
یاداوری این نکته مهم است که اروپایی در اصول و مطالبات زیاده خواهانه آمریکا اشتراک نظر دارند اما به دلیل منافع اقتصادی شان و ریسک ها و پیامدهایی که شیوه و روش ترامپ دارد در تاکتیک ها با هم نظر نیستند.
متاسفانه یکی از دلایل خروج آمریکا از توافق برجام خود اروپایی ها بودند از آنجا که آنها ماهیتا فرصت طلب و منافع جو هستند در این سه سال اخیر بعد توافق برجام بر خلاف وعده هایشان به منظور سرمایه گذاری در ایران بسیار تعلل و کارشکنی کردند و بنظر می رسد در این رابطه با آمریکا هماهنگ عمل می کردند.
مشکل اینجا است که اروپایی ها بخواهند با سو استفاده از این شرایط نقش پلیس خوب را ایفا کنند و مجددا سبب فرصت سوزی بیشتر گردند که در نهایت هیچ راهی جز خروج ایران از توافق و لاجرم از سرگیری برنامه غنی سازی ایران نباشد.
اگر آنها در ایران سرمایه گذاری های کلان بجای مبادلات بازرگانی به منظور فروش کالاهای مصرفی و خدماتی شان کرده بودند می توانستند برای آمریکا شرط بگذارند که در صورت تقبل هزینه ها و ضرر های اقتصادی شان از توافق برجام خارج می شوند چونکه آنها به اعتبار دولت آمریکا این توافق را امضا کردند و در این شرایط نمی توانیم متضرر شوند.
اگرچه ریش اروپا به دلیل تعرفه های آلومینیوم و فولاد نزد دولت آمریکا است و چندان نمی توان به ایستادگی آنها در برابر آمریکا اعتماد کرد با این وجود می بایست با اروپا گفتگو و مذاکره کرد که چگونه می شود نه تنها روابط کنونی اقتصادی را حفظ کرد بلکه آنرا گسترش داد.
اما مهمتر از همه اینست که از شرایط موجود بهترین استفاده کرد لذا بجای تمرکز بر روی اینکه اروپا کاری می تواند بکند یا نه بنظر من بایست برای بدترین گزینه ها ایران خود را آماده کند و از قدیم گفته اند کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.
در این رابطه لازم است. ۱- با روسیه صریحا وارد مذاکره شوید برای خرید اس ۴۰۰ یا گرفتن امانت این سلاح ها و دریافت این سلاح ها هشداری جدی به آمریکا است که متوجه پیامدها و هزینه های احتمالی هر گونه حماقت نظامی از سوی این کشور به تاسیسات و سایت نظامی و هسته ای ایران باشد و حتی بطور موقت می تواند چندین فروند هواپیماها و رادارهای پیشرفته روسیه در ایران مستقر شود.
۲- تجربه نشان داده است در این مواقع کوتاه آمدن سبب سماجت بیشتر آمریکایی ها می شود و آنها منطق زور و قدرت را بهتر از هر زبان دیگری درک می کنند لذا بایستی برای بدترین سناریوها و شرایط آمادگی لازم را داشت و مرتکب اشتباه صدام حسین نشد در این رابطه ضروری است که ایران طرح هایی برای حمله پیشگیرانه در منطقه داشته باشد نبایست اجازه داد در منطقه ما اقدام به حماقت نماید و کشورهای همجوار ما را پایگاهی برای تهاجم نظامی خود کنند.
۳- از هم اکنون بایستی مشخص شود که در صورت کاهش سهمیه نفت ایران کدام کشورها از جانب ایران می توانند نمایندگی داشته باشند که جای سهمیه ایران را پر کنند و نبایست اجازه داد که سهمیه ایران دست سعودی ها یا متحدین این کشور بیفتد ضمن اینکه می توان با تاسیس بانک هایی در روسیه و عراق براساس پول رایج دو کشور بعد از فروش سهمیه ایران آنها منابع ارزی فروش نفت را به ایران تحویل دهند بدون اینکه تحریم های آمریکا را نقض کرده باشند.
۳- بایستی اروپایی ها را به نشست مشترک ایران، روسیه و ترکیه در رابطه با سوریه دعوت کرد. بازبینی قانون اساسی این کشور، تشکیل دو منطقه خودمختار در شمال سوریه برای کردها و مخالفین حکومت سوریه مشروط به پذیرش چارچوب حاکمیت ملی این کشور و عدم تعرض به کشورهای همسایه، مسئله بازسازی و انتخابات بعد از پایان دوران ریاست جمهوری بشار اسد می تواند بخشی از این مذاکرات باشد. در رابطه با یمن و بحران های دیگر از جمله برسمیت شناختن کشور فلسطین با قدرت های بزرگ از جمله برزیل، هند، آفریقای جنوبی، چین، روسیه، اتحادیه اروپا صرف نظر از نتایج آن تشکیل داد و مذاکره کرد آنچه که در این شرایط مهم است تشکیل این اجلاس ها بواسطه قدرت های مطرح جهانی است که این پیام را برای آمریکا داشته باشد که با تهدید و بکارگیری قدرت نظامی نمی توان دنیا را به چالش کشید و تنها نتیجه آن چیزی جز انزوای بین اللملی آمریکا نخواهد بود.
۴- دوران بریز و بپاش و حیف و میل سرمایه های ملی به پایان رسید. این دومین بار است که مسئولین مرتکب می شوند و فرصت های بی بدیل را تبدیل به تهدیدات مهلک می کنند. در تحریم های پیش از برجام این اشتباه مهلک کردید و نتایج تلخ آنرا دیدید. متاسفانه ملت ایران تاوان سنگینی برای تحریم های آمریکا و متحدین این کشور پرداختند و بعد از توافق برجام هم به رغم آزاد شدن دارایی های بلوکه شده ایران از آن محروم بودند.
بایستی ریال به ریال سنت به سنت و دلار به دلار و یورو به یورو با حساب و کتاب به مصرف برسد و صرف زیرساخت ها و افزایش توان تولیدی کشور شود. شما را به هر آن کس که اعتقاد دارید خطر را جدی بگیرید و به امید اروپاییان نشینید و فرصت ها بیش از این از دست ندهید.
تمامی بودجه های غیر ضروری را بدون هیچ تردیدی با قاطعیت کامل قطع کنید و هی به مردم وعده های توخالی ندهید امروز صد میلیارد درآمد دارید فردا که تولید نفت را افزایش دادند و قیمت ها سقوط کرد و از طرفی تحریم ها مانع انتقال درآمدهای ارزی شد چکار می خواهید بکنید؟
دلار ۳۵۰۰ تومانی شد ۴۲۰۰ تومان اولین کاری دولت کرد افزایش حقوق ۲۰ درصدی کارمندان دولت آنهم در حالی که بهره کاری در ایران کمتر از دو ساعت است.
چطور اجازه دادید ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار ارز از کشور خارج شود؟
بایستی در تخصیص منابع ارزی جز نیازهای مبرم و حیاتی به منظور تقویت بخش های تولید توام با نظارت برای ارائه کیفیت مطلوب بشدت پرهیز نمود کدام منطق حکم می کند که در این جنگ مهیب اقتصادی که از جنگ نظامی هم تهدیدات آن بیشتر است منابع ارزی را برای واردات کالاهای لوکس لوزام خانگی اختصاص داد و یا برای واردات مواد غذایی و آرایشی از شرکت های اروپایی به مصرف رسان لااقل بایستی تبادل این نوع از کالاه بر اساس پول رایج دو کشور باشد که نیازی به خروج دلارهای نفتی نباشد.
تنها راه نجات کشور از تهدیدات درونی و بیرونی کشور حکومت کردن با اقتدار است و نبایست مصالح و ضرورت های مبرم را فدای مصلحت اندیشی ها و فرعیات کرد. نمی بایست با کولبری و قاچاق کالا به قیمت تعضیف اقتصاد کشور مماشات کرد و از طرفی هم بایست راه حلی برای این معضل یافت و این تهدیدات و مشکلات بیش از ۸۰ هزار کولبر را به فرصت تبدیل کرد.

چه تضمینی عزیزان؟ شرکتهای اروپایی که مثل ما ایرانیها نیستن که بله قربانگوی دولتهاشون باشن. اونا چشمشون به سرمایه گذاراشون هست. اصلا فرض کنین دولتهای اروپایی عقد اخوت ببندن با ایران، این موضوع پشیزی هم برای بخشهای خصوصیشون ارزش نداره!

جالب هست که گفتید رییس جمهور از خیلی وقت پیش منتظر همچین رفتاری از ترامپ بوده و الان ظریف رو فرستاده تا با اروپا مذاکره کنه... شما منتظر بودین و الان دست به کار شدین؟ یکمی دیر نیست؟ ضعف مدیریتتون رو با چه آب و صابونی میخواین بشورین؟

500 تومن پول یه نونه خیلی به چشمتون میاد. در این کشور هر هفته ملیاردها تومن توسط برخی دزدیده میشه اونوقت این 500 تومنی به چشم میاد.

واقعا صدا سيما همه چيزش به همه چيزش مياد
فرداد جمشيدي هم به اعتبار صدا و سيما بسيار مياد

نه اقای ژن خوب شما هر جا به سودت باشه حرف می زنید یک جورایی به نرخ روز نون می خورید.جالبه به اسم فراکسیون امید کلی صندلی اشغال کردید.

تابناک جان چه خبر از درگیری اسراییل و ایران در سوریه.
شما از ممنوع التصویری مجری حرف میزنی.