جام جم: آدرس اشتباه!
«آدرس اشتباه!؟» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم بيژن مقدم است كه در آن ميخوانيد؛
آقاي محسن رضايي طي نامهاي كه ديروز در رسانهها منتشر شد، متاثر از راهپيمايي ميليوني ملت در روز چهارشنبه گذشته، رهبر معظم انقلاب را مخاطب خود قرار داده و از ايشان خواسته است تا طي پيامي يا سخناني، حركت جديدي را كه در جهت وحدت، همدلي، برادري، ايثار و گذشت در جامعه شروع شده، تقويت و استمرار بخشند. به نظر وي اين حركت جديد از بيانيه اخير آقاي موسوي آغاز شده است.
محورهاي اصلي بيانيه وي علاوه بر آنچه در بالا آمد، عبارتند از؛
اعتماد: شب سمور و لب تنور
«شب سمور و لب تنور» عنوان يادداشت روز روزنامه اعتماد به قلم مرتضي شاملي است كه در آن ميخوانيد؛ زمانه از چيزي و کسي ملاحظه ندارد و دير يا زود درباره هر کس و کاري که کرده است خوب باشد يا بد و کم باشد يا زياد قضاوت خواهد کرد. دوست داشتم اين موضوع را خصوصاً به نمايندگان مجلس بگويم چون در آينده يي نزديک لايحه بودجه سال آينده در دستور کارشان قرار مي گيرد و نيز به ساير دست اندرکاران و تصميم گيراني که به نحوي در روند کار و تصويب اين لايحه موثرند.
مهم نيست که در چه موقعيت علمي و سياسي و از کدام قوه و نهاد و جناحي باشند؛ مهم و فرض بر اين است که قلب شان براي آبرو و سربلندي اين سرزمين بتپد؛ چيزي که متاسفانه با سياست هاي مالي و بازرگاني سال هاي اخير کشور چندان عنايتي به آن نشده و جاي حرف در اين زمينه بسيار است. اما آنچه عيان است و جايي براي هيچ گونه پرده پوشي و نهان گويي نگذاشته و به مرور تبديل به گناه آشکاري شده که قبح آن هم با کمال تاسف ريخته است، وضع توليد و تجارت و بازار کار است که از محصولات کشاورزي مان گرفته تا توليدات کارگاه هاي کوچک و قابل ملاحظه صنعتي مان منکوب اجناس و توليدات مشابه خارجي و عمدتاً چيني شده اند و اين روند نامبارک همچون غده بدخيمي ريشه در اعماق اقتصادي کشور دوانده و در حال گسترش است.
كيهان: از شما بعيد بود ... !
«از شما بعيد بود ...!» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن ميخوانيد؛خوشبيني حكم مي كند كه نامه سرگشاده آقاي محسن رضايي به رهبر معظم انقلاب را ناشي از درك سياسي اندك ايشان تلقي كنيم ولي برخي از شواهد و قرائن موجود و آنچه در متن اين نامه آمده است زمينه چنداني براي خوشبيني باقي نمي گذارد و بيم آن مي رود كه خوشبيني و «حمل به صحت» درباره اقدام ايشان مصداق «حمله به صحت» ! باشد.
و اما، اگر ماجرا به خود آقاي رضايي ختم مي شد و دنباله ديگري در پشت صحنه نداشت، نوشتن اين يادداشت نيز ضروري نبود، ولي با عرض پوزش از آقاي رضايي بايد گفت نامه سرگشاده ايشان به رهبر معظم انقلاب و بيانيه اخير مهندس موسوي دو روي يك سكه اند كه با دو ادبيات به ظاهر متفاوت نوشته شده اند، به همين علت، اشاره به نكاتي در اين باره ضروري به نظر مي رسد.
آفتاب يزد: مترهاي متفاوت!
«مترهاي متفاوت!» عنوان سرمقاله روزنامه آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد؛پس از دورهاي نسبتا كوتاه از توقف چالش ميان حاميان و منتقدان دولت در خصوص «وحدت ملي» در كشور و نحوه پيگيري آن، حوادث تاثرانگيز روز عاشورا و بازتابهاي آن، بار ديگر اين موضوع را در كانون توجهات قرارداد.
دور جديد اظهارنظرها پيرامون وحدت و طرف هاي آن، پس از آن آغاز شد كه تصاوير نمايش داده شده از برخي ناآراميها در روز عاشورا اغلب فعالان سياسي كشور را دچار نگراني كرد و موجي از محكوميت «حرمت شكني» ها آغاز شد. در اين مرحله، عدهاي از حاميان افراطي دولت، تلاش كردند آنچه را كه هتك حرمت ميدانستند به رقباي انتخاباتي نسبت دهند و محاكمه سران جبهه اصلاحات را خواستار شوند. در اين ميان، حتي هاشمي رفسنجاني هم از حملات، هتاكيها و «اعدامخواهي» ها مصون نماند؛ در حالي كه به جرئت ميتوان گفت تنها اشتراك فعلي رفسنجاني با جنبش سبز و سران جبهه اصلاحات، مخالفت او با برخي سياستها و اقدامات دولت نهم و دهم است
مردم سالاري: ضرورت تقويت وحدت و انسجام ملي
«ضرورت تقويت وحدت و انسجام ملي» عنوان يادداشت روزنامه مردم سالاري به قلم کرم محمدي است كه در آن ميخوانيد؛در مملکت ايران عقلا و بزرگان فراواني در طيف هاي مختلف مذهبي و سياسي وجود دارند که مي توانند مرد عبور از بحران ها و تبديل تهديدها به فرصت شوند. اما مدتي است بسياري از آنان سکوت پيشه کرده اند و بخش محدودي نيز متاسفانه در يکي از طيف ها قرار گرفته و طرف مقابل را به انواع و اقسام القاب مورد حمله قرار مي دهند. اين روند خطرناک که سرانجام آن نامشخص است بيش از هفت ماه است همچنان ادامه دارد و روز به روز بر مشکلات کشور مي افزايد.
با تداوم تنش بين نيروهاي درون نظام و معتقدان به اصول و ارزش هاي انقلاب بزرگ ملت ايران; عده اي قليل که حيات خود را در نزاع ها و اختلاف ها جست وجو مي کنند در صفوف هر دو طرف رخنه نموده و درصدد گرفتن ماهي مقصود خويش هستند.
ابتكار: اقدامات بدون خروجي از سوي اسرائيل
«اقدامات بدون خروجي از سوي اسرائيل» عنوان يادداشت روز روزنامه ابتكار به قلم امير موسوي است كه در ان ميخوانيد؛درست در روزهايي که رسانه هاي بين المللي از به پايان رسيدن مهلت يک ساله باراک اوباما به ايران براي دست کشيدن از برنامه هسته ايش سخن مي گويند، نشريات اسرائيلي همچنان به بزرگ نمايي فعاليت هاي هسته اي ايران ادامه مي دهند و تلاش دارند رويکرد مقابله با ايران را تقويت کنند. اسرائيل قبل از صدور هر قطع نامه عليه ايران در شوراي امنيت سازمان ملل اين نقش را ايفا کرده است و همچنان نيز ادامه خواهد داد اما تلاش هاي تبليغاتي اسرائيل براي تقويت گزينه مقابله با ايران به مانند گذشته هم کارايي نخواهد داشت.
تلاش هاي اسرائيل براي ايجاد جو تبليغاتي عليه ايران است و صرفا مي تواند اروپاييان را تحت تاثير قرار دهد اما تل آويو تاکنون نتوانسته است براي جلب نظر چين و روسيه اقدامي انجام دهد. به نظر مي رسد که چين و روسيه کماکان نسبت به تعهد خود در قبال جمهوري اسلامي ايران مبني بر ممانعت از تشديد فشارها عليه اين کشور پايبند هستند.
جمهوري اسلامي: افغانستان چشم انداز تيره و تار براي اشغالگران
«افغانستان چشم انداز تيره و تار براي اشغالگران» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوي اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛پايان سال ميلادي گذشته و فرا رسيدن ايام تعطيلات كريسمس هر چند در كشورهاي غربي مجالي را براي فكر كردن و نگاه به گذشته باقي نمي گذارد و صرفا فرصتي براي خريد بيشتر و شادماني هاست اما در نگاه تيزبين برخي رسانه هاي مستقل و مردم كشورهايي كه به هر علت درگير سياستهاي مداخله جويانه هستند و آنرا با پوست و گوشت خود احساس مي كنند زمينه اي براي بررسي عملكرد كشورهاي سلطه گر در آستانه فصل سرما و زمستان طولاني فراهم مي كند.
حادثه 20 شهريور 80 در نيويورك و انفجار برج هاي دوقلو فرصتي استثنايي را براي كاخ سفيد بويژه نومحافظه كاران حامي صهيونيسم فراهم كرد كه به منظور تسلط بر منابع انرژي خاورميانه و برقراري امنيت رژيم صهيونيستي طرحهايي را به مورد اجرا بگذارند. از اين رو به بهانه مقابله با تروريسم جنگ بزرگي را عليه جهان اسلام آغاز كرده و كشورهاي اسلامي را يكي پس از ديگري اشغال كردند يا در معرض تهديد قرار دادند. حمله به افغانستان و اشغال اين كشور اسلامي به فاصله اندكي از اين ماجرا نشان دهنده وجود برنامه اي از قبل طراحي شده بود كه با اشغال عراق و حمله رژيم صهيونيستي به لبنان كامل شد.
دنياي اقتصاد: مسئوليتها درباره استيصال بانكها
«مسئوليتها درباره استيصال بانكها» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم محمدصادق جنان صفت است كه در َآن ميخوانيد؛ظاهر و روي ماجرا اين است كه بانكهاي ايراني از دريافت طلب خود عاجز شدهاند؛اما باطن و پشت اين داستان اندوهبار و تكراري، بلوكه شدن ميلياردها تومان دسترنج ايرانيان توسط شخصيتهاي حقوقي و حقيقي است كه سهم دولت و شركتهاي دولتي كمتر از بخش خصوصي نيست. اين ماجراي فاجعهبار اگر در نظام بانكي هر كشوري با اقتصاد آزاد رخ ميداد، موجي از هيجانات اجتماعي و اقتصادي داشت، اما در ايران به دليل گردوغبار برخاسته از رويدادهاي سياسي، از چشمها پنهان مانده است.
فراموشي، ناديده گرفتن عمدي، كوچك انگاري اين پديده توسط نمايندگاني از مجلس قانونگذاري كه براي هر رويداد كوچك و بزرگ سياسي، آماده اظهار نظر و موضعگيرياند، در چنين فضايي چندان عجيب نيست. آنطور كه يك كارشناس ارشد مالي گفته است، وقتي نسبت مطالبات معوقه بانكها به كل تسهيلات و اعتبارات پرداختي به 10 درصد برسد، يعني به خط قرمز رسيده است.
آفرينش: جاذبه يا دافعه؟
«جاذبه يا دافعه؟» عنوان سرمقاله روزنامه آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در آن ميخوانيد؛اگر سياست را هنر تبديل تهديدها به فرصت ها و چگونگي تدبير و مديريت اين روند در راستاي پيگيري اهداف خود در عرصه مديريت کلان جامعه بدانيم بي گمان در پي آن خواهيم بود که تهديدها را به تدريج حذف و فرصت ها را سريعا جذب نماييم .
اين رويکرد در استراتژي ها و تاکنيک هاي هر نظام سياسي متناسب با هدف و آرمان هاي ويژه آن انجام مي گيرد چرا که از اهرم ها و ابزارهاي کار آمد و مفيد در جهت رسيدن به اهداف به شمار مي رود.راه و روش فوق در سياست داخلي نه تنها داراي کارايي حداکثري است بلکه در زمينه ي سياست خارجي نيز توانايي فوق العاده اي در تبديل دشمنان به دوستان داشته و دارد .
با اين حال در زمينه ي سياست داخلي و قلمرو مرزهاي ملي کشورمان با آنکه رهبر معظم انقلاب بر سياست جذب حداکثري و رفع حداقلي تاکيد کردند برخي نگرش ها و مسئولان در جهتي خلاف رويکرد جذب حداکثري و دفع حداقلي عمل مي نمايند عملي که بي شک حاوي پيامدها و آثار زيانبار خاص خود بر منافع همگاني و ملي کشور در سطوح مختلف اقتصادي ، سياسي ، فرهنگي و رواني است .
ايران: درباره قيام 9 دي
«درباره قيام 9 دي» عنوان يادداشت روز روزنامه ايران به قلم ميثم نيلي است كه در آن ميخوانيد؛حضور دهها ميليوني عاشورائيان در سراسر ميهن پرافتخارمان ايران را نبايد تنها پاياني بر يک بغض فروخورده از تحمل چند ماهه نادرستيها و يا صرفاً سيلابي روان و زلال براي رفت و روب خس و خاشاک و پليديها ارزيابي کرد و آن را در همين الفاظ محدود و محبوس نمود.
عامه ملت ايران حتي جوانان عزيز، در طول سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي شاهد و خالق حماسههاي پرعظمتي بودهاند که هر يک در همان مقاطع آيهاي از آيات حقانيت انقلاب اسلامي و نشانه استواري آن درخت تنومند و پر ثمر در برابر شديدترين شدايد و عظيمترين مکايد «نظام جهاني ظلم و فريب» بوده و هست. از راهپيماييهاي قدسي و بهمني که نور اميد و شکوه آرمانهاي ملت مؤمن ايران را هر ساله به تودههاي مستضعف و آرمانگرا در سراسر کره ارض هديه ميکند، تا تظاهرات غيرتي مردم در 25 ارديبهشتها و 23 تيرها و 28 آبانها و... و بسيار روزهاي خدايي ديگر که از فرط تعدد حتي در ذهن جاگير هم نميشوند؛ از تجمعها و استقبالهاي بينظيري که از مولا و مقتداي عزيز انقلاب اسلامي در کوي و برزن شهرها و استانها صورت ميپذيرد تا آنچه که مردم در سفرهاي استاني دولتمردان خدوم و انقلابي در اين سالها به نمايش گذاردهاند و...
جهان صنعت: چه کسي از حق ايران دفاع ميکند؟
«چه کسي از حق ايران دفاع ميکند؟» عنوان يادداشت روز روزنامه جهان صنعت است كه در آن ميخوانيد؛درخصوص تزلزل جايگاه ايران در اوپک بايد گفت که ديدگاههاي موافق و مخالف درخصوص عملکرد وزارت نفت در سالهاي گذشته و حال بايد هم منجر به تزلزل جايگاه ايران شود،چه آنکه درجا زدن توليد نفت در 5/3 ميليون بشکه در مقابل خيز عراق براي افزايش توليد نفت از 5/2 ميليون بشکه کنوني به 12 ميليون بشکه موضوعي است که روز به روز قدرت ايران را در اوپک به چالش کشيده است.
اين موضوع در مقابل انتخاب دبيرکلي اوپک از سوي ايران که اينک به روياهاي دست نيافتني تبديل شده بر دشواري شرايط افزوده است.از سويي به گفته تحليلگران بازار نفت از ديگر علل اين امر را ميتوان در دست نيافتن ايران به جايگاه مطلوب در دبيرخانه اوپک مورد بررسي قرار داد. زيرا جايگاه ايران در اين دبيرخانه در سالهاي گذشته تنزل يافته و پستهاي کليدي و حساس در اختيار ايران نيست.