این روزها موضوع تغییر و تحولات در کابینه به یکی از مهمترین محورهای مباحث جلسات و رایزنی های گروههای مختلف سیاسی و صنفی کشور تبدیل شده و در همین راستا پیشنهادات متعددی نیز توسط گروههای مختلف به کارگروههای مشورتی تعیین شده توسط رییس جمهور ارسال شده و بزودی تکلیف تغییرات در کابینه و وزاری جدید مشخص خواهد شد.
پیگیری اخبار و اطلاعات غیر رسمی حاکی از این است که تغییرات در راس وزارت نیرو به صورت جدی مطرح شده و احتمال تغییر در مدیریت ارشد این وزارتخانه کاملاَ محتمل است.
واقعیت این است که وزارت نیرو جزو وزارتخانه هایی محسوب می شود که در طول چهار ساله گذشته کمترین تغییرات را نسبت به دولت دهم شاهد بوده و از این جهت می توان گفت که "مطالبه ی تغییر" (که در آراء اکثریت مردم متجلی گردیده بود)، در بدنه مدیریتی وزارت نیرویِ دولت یازدهم بصورت جدی عملیاتی نشده و این خواسته برحق، همچنان معوق و برزمین، باقیمانده است.
از سوی دیگر یکی از مشکلات کنونی وزارت نیرو، بی توجهی جدی به بحث جوانگرایی و جانشین پروری به خصوص در ترکیب مدیریتی وزارتخانه و دستگاههای اجرایی ذیربط است. در این راستا نیاز است تا با عنایت به سیاستهای اعلامی ریاست محترم جمهوری، مبنی بر توجه ویژه به بحث جوانگرایی در دولت دوازدهم، وزیرجدید نیرو نیز تا حد امکان خود را از حلقه مدیریتی بعضاَ بسته و خسته ای که نه سالها، بلکه دهه هاست مدیریت دستگاهها و مجموعه های وابسته به وزارت نیرو را بر عهده دارند، رها ساخته و به نحو مقتضی، فضای رشد و توسعه قابلیتهای نسل جوانتر، کارآمد و همفکر با دولت را در این صنعت، فراهم آورد.
پر واضح است که فراهم کردن فرصت حضور جوانان کارآمد در عرصه های مدیریتی، نه از جنس هزینه بلکه از جنس سرمایه گذاری و نه یک موضوع فانتزی بلکه یک ضرورتِ عاجل و اقدام استراتژیک است. و بدون تردید در صورت تداوم رویه کنونی، دیری نخواهد پایید که نه تنها این صنعت بزرگ زیربنایی با یک خلاء جدی مدیریتی و آسیبهای ناشی از آن مواجه خواهد شد، بلکه نسلی از جوانترهایی به یادگار خواهد ماند که بعد از سالها تجربه کاری، و علی رغم مجهز بودن به دانش جدیدتر، همچنان فرصت رشد و توسعه قابلیت های خود را نیافته و به تدریج به نسل سوخته ای منفعل، بی انگیزه و منزوی بدل خواهد شد.