سرانجام یک جنگ علیه ایران!

امیر مسروری
کد خبر: ۶۹۰۲۴۸
| |
6091 بازدید
چند ماهی است دوباره واژه «سایه جنگ» در ادبیات سیاسی کشور مطرح شده و گروهی برای آنکه فضای کشور را به گونه ای ترسیم کنند که نظام به آنان نیاز دارد، سایه جنگ را به عنوان تاکتیک مقابله با جریان مقابل بکار گرفته اند. سایه جنگ و یا بهتر است گفت «فرار از جنگ با اقدام پیش دستانه» اساسا در مسائل حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران قابل طرح نیست و بیشتر یک رفتار پوپولیستی است.
 
آغازین سالهای انقلاب اسلامی با یک حرکت متخاصم و سخت از سوی ارتش صدام همراه بود که بر اساس یک تحلیل و برآورد غلط شکل گرفت. این جنگ معاصر و خسارت های آن اینطور در اذعان ماند که هر کشور و ارتشی همانند صدام می تواند به ایران حمله کند. زیرا نبود عقل و خرد سیاسی در حاکمین منطقه و حتی بازیگران فرا منطقه ای این ممکن را به وجود آورده که ایران در زیر سایه جنگ قرار گیرد. اما آنچه از واقعیت چرایی جنگ در کشور گفته نشده و یا کمتر مطرح شده، برآورد غلط صدام نه بی خردی سیاسی است. صدام در برآورد خود در سال 59 برداشت های نا مناسبی را از میدان و واقعیت ها بکار گرفت و در نهایت نتیجه استخراج شده از برآورد، او را هشت سال در ایران زمین گیر کرد. آنچه صدام را در این برآورد به خطا انداخت، مردم و بکارگیری عنصر ایدئولوژیک در دفاع از سرزمین و اعتقادات بود. صدام تصورش را هم نمی کرد با اختلافات موجود در داخل و ابتلای جمهوری اسلامی ایران به مواردی چون ثبات سیاسی، ثبات امنیتی و از همه مهمتر نظم و فرماندهی واحد در ارتش بتواند از چالش تجاوز خارجی بیرون بیاید و مجبور است به توافقات آتی تن دهد. صدام بر آن نبود تا ایران را ضمیمه عراق کند بلکه با تجاوز تمایل داشت تا ایران را مجبور به پذیرش شروط نظامی و سیاسی آتی خود کند.  با این حال مردم از جنگ و حوادث ددمنشانه دهه شصت یک انزجار اجتماعی دارند و همین امر هم در هر دوره ای برای فرار از برآورد صحیح، بازتولید می شود.
 
اما سوال اینجاست، آیا امکان دارد دوباره چنین برآورد غلطی در اختیار سران کشورهای منطقه ای و یا بازیگران فرا منطقه ای همچون ترامپِ دیوانه قرار گیرد؟ یا خیر؟
 
در پاسخ باید گفت « برآورد امنیتی و تحلیل برای آغاز یک جنگ، یک فعالیت شخصی و احساسی نیست. هر کدام از کشورها و حتی دیکتاتور ترین کشورهای منطقه در یک نظام سیستماتیک تحلیل اطلاعات با فرمولی از برآورد مواجه اند که نمی توان آن را نادیده گرفت.» به طور مثال همیشه دو ضرب در دو مساوی با چهار است و در هیچ کشوری این ضرب تغییر نمی کند. آنچه تغییر می کند متغیرهای تحلیل است. اگر هر یک از طرفین ضرب تغییر کند، نتیجه هم تغییر میکند.
به عبارت دیگر در تحلیل نهادهای فراگیر بین المللی برای حمله و تجاوز به جمهوری اسلامی ایران چند مسئله غیر قابل حل است و این عنصر موجب بهم نخوردن عنصر قدرت طرفین و یا به تعبیر دقیق تر عامل بازدارندگی می شود. یعنی وقتی دو طرف با قدرت برابر یا قدرت مقابل یک سان  مواجه باشند، این مسئله عامل بازدارندگی مناسبی را ایجاد میکند که تولید امنیت را در پی دارد. به طور مثال در ذیل دو مورد از این موارد را که مورد توجه تحلیل گران حوزه داده کاوی و امنیت ملی است مطرح میکنیم:
 
الف) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
 
در کشور ما ارتش به عنوان حافظ اصلی مرزها و سرزمین ماموریت دفاع از اساس کشور و نظام اسلامی دارند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قالب نیروی زمینی، هوافضا، دریایی، بسیج مستضعفین و نیروی قدس عامل جنگ نامتقارن برای دفاع فراگیر و دفاع پیش دستانه است. نیروی زمینی سپاه همانند نیروی زمینی ارتش با دارا بودن توپخانه، نیروی تک ور، هوانیروز و سایر بخش های مربوط به حوزه نیروی زمینی در ماموریت های دفاعی در کنار ارتش حفره ها و خلاء های موجود در کشور را رفع میکند. به طور مثال اگر ارتش آمریکا بخواهد با قدرت نظامی و تسلیحات زرهی وارد کشور ایران شود، یگان زرهی ارتش در کنار یگاه ضد زره سپاه ماموریت مقابله در میدان را بر عهده می گیرند. شاید این تصور تا حدودی درست باشد « تعداد تانک یا قدرت آتش ایران» در برابر کشورهایی چون آمریکا متوازن نباشد اما حجم تسلیحات تولید شده ضد زره در سازمان رزم مختلف سپاه نوعی توازن دفاعی را برای طرفین ایجاد کرده است. به این صورت که اگر ارتش آمریکا بخواهد با صد تانک از منطقه ای عبور کند، علاوه بر یگاه زرهی سپاه و ارتش با دویست موشک ضد زره مواجه است.
 
در کنار آن حجم قایق های تندروی سپاه که در سال های اخیر به عنوان موضوع مهم در خلیج فارس تبدیل شده و بکارگیری زیر دریایی های کلاس غدیر مسئله مهمی را برای متجاوزان دریایی ایجاد کرده است. ضمن آنکه تونل های مختلف و سوله های انبوه تسلیحات سطح به دریایِ نیروی دریایی ارتش هر ناوِ بزرگ بین المللی را با چالشی عظیم مواجه می سازد.
 
با عبور از همه اینها، بسیج به عنوان یار غیر رسمی اما سازماندهی شده و آموزش دیده نقش مهمی در توان دفاعی ایجاد میکند. آمریکایی ها و سایر کشورها میدانند قدرت بسیج در برابر تهدیدات موجود با قدرت بسیج در دهه شصت و هفتاد متفاوت است. قدرتی که بخش کوچکی از آن در قالب نیروهای مردمی عراق ( حشدالشعبی) به چالش بزرگی برای کشورهای بین المللی و منطقه ای تبدیل شده است. فاطمیون، زینبیون و گروه های مختلف دیگر نمونه ای از سازمان رزم و قدرت پدافندی و آفندی بسیج در داخل کشور ماست.
 
آنچه بیشتر در خارج از ایران و کمتر در داخل ایران به آن توجه می شود، توان رزم و پاسخ به تهدید در خارج از مرزها یا «دفاع پیشگیرانه » است. نیروی قدسِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان متولی اصلی دفاع در خارج از مرزها چه در قالب فرماندهی نیروهایی چون حزب الله لبنان، نیروهای مقاومت در سوریه و یا همیاری نیروهایی چون حشدالشعبی با استعداد بیش از 100 تیپ و لشگر، انصار الله یمن با استعداد 2 میلیون نفر، فاطمیون و زینبیون یک خط دفاعی عظیمی را در سراسر منطقه غرب آسیا به وجود آورده است که نمی توان از کنار آن عبور کرد. فقط کافی است به صورت رسمی به کشور ایران تجاوزی صورت گرد، قطعا تمام این یگان ها به کمک او می آیند تا در کنار رزمندگان ایرانی به مقابله با متخاصم بپردازند.
 
همه این دستاوردهای سپاه به همراه سازمان رزم موشکی که در نیروی هوا فضای سپاه گنجانده شده، غول عظیمی از توان دفاعی ایران را در جهان به نمایش درآورده است. تنوع سلاح ها با بردهای مختلف، استقرار سامانه های تهاجمی در کلاس و موقعیت های جغرافیایی گسترده نشان از حجم عظیمی از دپوی تسلیحات تهاجمی دارد.
به واقع حضور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک حضور جدی برای پاسخ به تهدیدات در ابتدای شکل گیری و مهار آن است.
 
ب) مشارکت سیاسی بالایِ مردم
 
شاید این سوال مطرح شود، بسیاری از کشورها تنوع رزمی و توان دفاعی برتری چون بمب هسته ای، بمب هیدروژنی و حتی بمب های فراتز از هیدروژنی دارند که می توانند همانند هیروشیما یا ناکازاکی تمامی تسلیحات دفاعی ایران را نابود سازد. جواب آن چیست؟ در پاسخ باید گفت اولا هیچ کشوری قدرت دفع تمام تسلیحات یک کشور را ندارد اما مقایسه ایران و ژاپن مقایسه جالبی و قابل تاملی است. آنچه سبب شد تا آمریکا با حمله هسته ای در ژاپن پیروز شود، نارضایتی اجتماعی و عدم حمایت مردمی از حکومت بود. حکومت ژاپن در زمان بکارگیری تسلیحات اتمی با موضوعی چون عدم مقبولیت مواجه بود که حمله اتمی این بهانه را به آنان داد تا از جنگ کناره گیری کنند.
 
در کشور ما با همه تنوع اقوام و گروه ها، مشارکت سیاسی بالایِ مردم یک پیام دارد « مقبولیت نظام از سوی مردم تایید شده است». اینکه رهبر معظم انقلاب بر حضور مردم در صحنه اصرار دارند بخاطر جلوگیری از یک تهدید فرامنطقه ای است. زیرا دشمن میداند در صورت هر نوع تجاوزی نه با توان دفاعیِ سخت که با مردم ایران مواجه است. حضور مردم ایران در 40 انتخابات نشان میدهد، عزم جدی برای یاری رساندن به حکومت و دفاع از نام ایران میان مردم و اقشار مختلف وجود دارد و این قدرتی است که نباید فراموش شود و یا نادیده انگاشته شود.
 
آنچه سایه جنگ را از سر کشور دور میکند، داده های درستی است که تحلیلگران اتاق جنگ بازیگران بین المللی و دشمنان ما در منطقه از داخل ایران بدست می آورند. اگر دو عنصر فوق را که باهم همپوشانی هم دارند در نظر بگیرم خواهیم فهمید هیچ کشوری تصور جنگ را هم نخواهد کرد. ضمن اینکه همین چند روزه هم آمریکا بارها و بارها به کشور کره شمالی پیام هشدار آمیز داد اما در عمل نتوانست کاری کند. این را هم نباید فراموش کرد آمریکایی ها میلیارد میلیارد دلار بدهی مالی دارد و در افغانستان با آن قدرت نظامی متفاوت گرفتار شده و از عراق نتوانسته به صورت کامل خارج شود، چگونه می تواند با کشوری چون ایران مقابله کند. باید توجه کرد آنچه در برابر قدرت آمریکا کفه ترازو را برابر کرده نه رخدادهای سیاسی و کنش های دیپلماتیک که مردم است. حذف مردم در واقع بهم ریختن کفه ترازو و در نهایت آغاز یک جنگ را به دنبال خواهد داشت. 
 
اشتراک گذاری
سلام پرواز
سفرمارکت
برچسب منتخب
# خروج از ان پی تی # مرگ ترامپ # مکانیسم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # پل ترامپ # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
ایران و آمریکا در مذاکرات به توافق می‌رسند؟
الی گشت