شش هفته از زمان حمله همه جانبه ارتش یمن برای سرکوب شیعیان معترض به سیاستهای دولت یمن در مناطق کوهستانی شمال این کشور میگذرد، اما بر خلاف آنچه که دولت مرکزی این کشور و افسران ارتش این کشور ادعا کردهاند، نه تنها ارتش موفق به شکستن اراده مبارزان مقاومت الحوثی نشده، بلکه آنها ناکامیهای بسیاری نیز داشتهاند.
مبارزان جنبش زیدی الحوثی که از سال 2004 و پس از بارها هشدار به دولت مرکزی و در پی حمله سازمانهای اطلاعاتی یمنی به مراکز خود آواره کوه و بیابان شدند، امروز به جریانی مستحکم تبدیل شده که در ششمین جنگ صورت گرفته میان طرفین، علی رغم استفاده همه جانبه ارتش از تمام امکانات هوایی، زرهی، توپخانه و موشکی و همچنین دریافت کمکهای نظامی، مالی و سیاسی از برخی از کشورهای عرب منطقه موفق به پیروزی نشده است.
این جنگ از ابعاد گوناگونی قابل بررسی است که به برخی از نکات آن در ذیل اشاره میشود:
1- دلیل اصلی دولت یمن از برافروختن آتش جنگ، اعاده حاکمیت خود بر خاک خود است، این مساله در ابتدا مساله قابل قبولی است؛ اما اگر در نظر بگیریم که شیعیان یمنی به چه دلیل دست به قیام علیه دولت مرکزی زدهاند، آن وقت بهانه دولتیها برای حمله و سرکوب آنها جایی نخواهد داشت.
در طول حدود نیم قرنی که دولت امامان زیدی مضمحل شدند، شیعیان در بدترین وضعیت انسانی زندگی میکنند تا جایی که استان صعده به عنوان مرکز اصلی حضور آنها کمترین توسعه را شاهد بوده است و به گونهای که اگر خودرو و برق چند ساعته در این منطقه نباشد، هیچ تفاوتی با یکصد سال پیش ندارد.
2- دولت علی عبدالله صالح در حال حاضر با مشکلات عدیدهای مواجه شده است؛ شورش در مناطق یمن جنوبی سابق و حضور پررنگ القاعده در این کشور که آن را به عنوان مرکز فعالیت خود در شبه جزیره عربستان تبدیل کردهاند، به همراه مشکلات اقتصادی ناشی از ارزان شدن قیمت نفت؛ این دولت را با چالشهای جدی مواجه کرده است، تا جایی که سرمایه گذاریهای صورت گرفته به صفر رسیده و دولت برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات خود به فرافکنی روی آورده است. دولت یمن انتظار دارد که با موفقیت در سرکوب شیعیان بتواند دیگر گروههای مخالف را هم به اطاعت وادار کند.
3- آقای صالح به عنوان رئیس جمهور یمن، بیش از دو دهه است که قدرت را رها نکرده و برای سومین بار متوالی با تغییر قانون اساسی به عنوان رئیس جمهور یمن انتخاب شد. این انتخاب که با تقلبات گسترده همراه بود، بسیاری از مردم این کشور را ناراضی کرده و احزاب مخالف مانند حزب اصلاح را به شدت نگران کرده است که مبادا صالح نیز مانند حسنی مبارک در صدد موروثی کردن قدرت افتاده باشد. به همین دلیل آقای صالح به دنبال راه فراری بود تا سر مردم را به موضوعی دیگر گرم کند.
4- بدون هیچ تردیدی میتوان به نقش پررنگ و اساسی کشورهای عربستان سعودی و مصر در ماجرای حمله ارتش یمن به شیعیان این کشور اشاره کرد. عربستان که نمیتواند حضور شیعیان را در مرزهای خود برتابد – چرا که اقلیتی از شیعیان هفت امامی در منطقه نجران هممرز با یمن زندگی میکنند – دیگر آنکه وهابیت حاکم بر عربستان میتواند اصولا تفکر شیعیی را تحمل کند، بنابراین لابی قدرتمند وهابیها در ساختار حکومتی عربستان دست به کار شد تا دولت صنعا را متقاعد به حمله به شیعیان کند. بر اساس گزارشهای موثق علاوه بر آنکه عربستان حاضر به پرداخت هزینههای این جنگ شده، در عملیات نظامی نیز مشارکت داشته و تجهیزات متعلق به ارتش سعودی توسط مبارزان یمنی کشف شده است.
دیگر دلیلی که میتوان در مورد دخالت عربستان آورد به دیدار مقرن بن عبدالعزیز وزیر اطلاعات این کشور با مقامات لیبی اشاره کرد که از آنها خواسته بود تا به شیعیان زیدی یمن کمک نکرده و تلاشهای آنها را برای سرکوب این جریان بر باد ندهند. دیگر کشوری که در این درگیریها دخالت مستقیم دارد، مصر است که یه صورت کمکهای فنی، تسلیحاتی و همچنین سیاسی به پشتیبانی دولت صالح آمده است. برای مصریها سرکوب شیعیان بسیار مهم ارزیابی شده و آنها از هر تلاشی در این زمینه فروگذار نمیکنند.
5- موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد، مقاومت عجیب مبارزان جنبش الحوثی در برابر ارتش دولتی باز میگردد. بر اساس آنچه که شبکههای تلویزیونی پخش میکنند و آنچه که در بیانیه ارتش یمن آمده است؛ نظامیان یمنی از تمام امکانات خود در این تهاجم استفاده میکنند. بمبافکنها و بالگردهای نظامی، توپخانه سنگین، نیروی زرهی، موشکانداز و هر آنچه که در ارتش یمن موجود است را میتوان در این نبرد نابرابر دید، اما در برابر این تجهیزات پیشرفته، افراد جریان الحوثی با کمترین امکانات در برابر ماشین جنگی دولتی ایستادگی میکنند و بر خلاف آنچه که رسانههای دولتی و برخی از شبکههای خبری عربزبان میگویند، نه تنها هنوز ساختار نظامی و سیاسی جریان دست نخورده باقی مانده است، بلکه بر اساس اخبار موجود آنها همچنان مقاومت سرسختانهای دارند.
6- ما در جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه شاهد تلاش کشورهای عربستان، مصر و اردن برای سرکوبی جریانهای نزدیک به ایران بودیم، در این دو جنگ سیاست این کشورها در پی مقاومت مردمی در لبنان و فلسطین شکست خورد، امروز آنها با این توهم که ایران در پشت جریان الحوثی قرار دارد، تلاش دارند تا مقاومت این جریان را در هم شکسته و راه را برای تحقیر ایران فراهم کنند، اما مقاومت 44 روزه شیعیان زیدی در یمن نشان از آن دارد که این سیاست نیز راه به جایی نخواهد برد. اگر استان صعده و دیگر مناطقی شیعیان در آن به فعالیت میپردازند، در محاصره نبود، آنگاه میشد میزان مقاومت را سنجید.
7- تا زمانی که دولت یمن به سیاستهای سرکوب و ارعاب خود در قبال اقلیت بزرگ - شیعیان 25 درصد جمعیت یمن را دارند – تغییر ندهد و تقسیم سرمایهگذاری در کشور نکند، شورشها در شمال و جنوب ادامه خواهد داشت. اتهام زدن به کشورهای دیگر مبنی بر رساندن کمکهای نظامی و تسلیحاتی چیزی جز فرافکنی نیست و همه میدانند که در بازارهای یمن قیمت یک عدد نارنجک از یک قرص نان کمتر است و بنابراین دستیابی مبارزان الحوثی به سلاح چندان سخت نیست. لازم به یادآوری است که در پی دستیابی مبارزان جریان الحوثی به مراکز نظامی ارتش یمن؛ آنها به سلاح و امکانات نظامی بسیاری دست یافتهاند که مقاومت چند ماهه آنها را باعث میشود.
8- در پایان باید گفت حتی اگر ارتش یمن به نسل کشی شیعیان در استانهای شمالی خود روی آورد از این سفره چیزی عایدش نخواهد شد. تجربه نشان داده است که جریانهای مقاومت مبتنی بر پشتیبانی مردمی میتواند برای سالها دوام داشته باشد و در صورت سرکوب موقت، در صورت عدم اصلاح روش حکومت بار دیگر و با شدت بیشتر ظهور خواهد یافت. از این رو است که به دولت یمن توصیه میشود به جای گلوله و خون به سراغ گفتوگو و مذاکرهای برود که پیش از این به میزبانی قطر برگزار شده بود و طرفین هم به توافقهایی رسیده بودند.