ديديه دروگبا پس از فزونتر از يك سال قهر كردن نسبي با چلسي و نشستن روي نيمكت اين تيم لندني يا به ميدان رفتن و ندرخشيدن، از اواخر فصل پيش دوباره دروگباي هميشگي شده است.
به نوشته جام جم و به نقل از African Digest؛ او در دوره بسيار كوتاه (5/4 ماهه) مربيگري گاس هيدينك هلندي در استمفورد بريج گلهاي حساسي براي اين تيم زد تا چلسي جام حذفي انگليس را ببرد. او اكنون نيز كه چند ماهي است از استقرار كارلو آنچلوتي در لندن ميگذرد، براي اين مربي ايتاليايي هم خوب بازي ميكند.
او پذيرفته است كه بايد با رفتن مربي محبوبش (خوزه مورينيو) از چلسي كه 2 سال پيش روي داد، كنار بيايد و از مبارزه منفي بهرهاي نميبرد. عجيب آن كه او در 32 سالگي همانقدر قدرتمند نشان ميدهد كه 5 سال و اندي پيش در بدو انتقالش از ليگ فرانسه به چلسي جلوه ميكرد.
با اين حال مرد اول فوتبال ساحل عاج و كاپيتان تيم ملي اين كشور كه به روايتي شناخته شدهترين مرد و نماد نخست ساحل عاج در سطح جهان است، علايق اجتماعي و وظايف جنبي و مهم ديگري هم دارد كه فقط از آفريقاييهاي زحمتكش و پرتلاش بر ميآيد.
او مدتي است به عنوان سفير حسننيت سازمان ملل در كشورهاي آفريقايي سلسله وظايفي را عهدهدار شده كه عمدهترين آنها سر زدن به كشورهاي اين قاره در چند نوبت در طول سال و دستگيري از كودكان و نوجوانان مستمند آنجا، رساندن كمكهاي جهانيان به آنها و فراهم آوردن زمينههاي رشد تحصيلي و شكوفايي اجتماعي آنهاست.
UN انتخاب وي را كاري بسيار عقلايي ميانگارد، زيرا پس از غروب امثال ژرژ وهآ، دروگبا همپا با ساموئل اتوئو كامروني شناخته شدهترين فوتباليست آفريقايي به حساب ميآيد. با اين حساب بديهي است كه نسل جوانتر در قاره سياه نيز به عنوان يك الگو به او بنگرد و در سايه حضور دروگبا مايل به برقراري ارتباطي بيشتر با ديگر فرهنگها باشد. در همين راستا بود كه او اواخر خرداد سفري به آفريقاي جنوبي داشت و بر مسابقهاي با عنوان جام بينالمللي جوانان آفريقا و فراتر از آن جام كنفدراسيونها نظارت كرد.
برداشتهاي خودتان را به عنوان سفير صلح و كمكرساني سازمان ملل بگوييد.
وظيفه من طرف شدن با خردسالان و نوجوانان قاره و ايجاد روحيه و خوشبيني در آنهاست. بايد تصريح كنم كه عملكرد اين بچهها در ميان فقر و در شرايط ناگوار زيستي، عالي است. اين بچهها براي تغيير محيط زندگيشان مطالعه و تحقيق و تلاش و در عين حال ورزش ميكنند و وقتي موفقيت يكي مثل من در اروپا را ميبينند، اميد بيشتري مييابند. از خودشان ميپرسند چرا ما مثل دروگبا موفق نباشيم.
در تورنمنت اخير جوانان در آفريقاي جنوبي نيز از بودن با اين بچهها لذت بردم، ولي بايد به ديگر وظايف اجتماعيام نيز رسيدگي ميكردم. من بايد انتقالدهنده و تقويتكننده اميدهاي اين قاره و مردم آن باشم و لازمه آن شركت در گردهماييهاي مقرر و صحبت با نفرات مختلف است.
معمولا در ملاقات با بچهها و خردسالان قارهتان، چه چيزي به آنها ميگوييد؟
در درجه اول آنها را به ادامه تحصيل و درسخواندن تشويق ميكنم و با بودجهاي كه در اختيارم گذاشته شده وسايل اين كار را برايشان فراهم ميآورم. بهتر است بگويم پول اين كار را ازUN به دست سازمان جوانان كشورهاي آفريقايي ميرسانم. هنوز در آفريقا فقر و ظلمهاي اجتماعي بيداد ميكند و بچهها در شرايطي بسيار سخت رشد ميكنند. من خودم از دل آنجا ميآيم، بنابراين چيزي را كه ميگويم جدي بگيريد. من در صحبتهايم با اين بچهها به آنها اطمينان ميدهم كه در جريان مبارزه با شرايط فوق عدهاي هستند كه به آنها فكر ميكنند و مطلقا تنها نيستند. اگر ما اين اقدامات را نكنيم و اين كمكها را به دستشان نرسانيم آنها نيز مثل صدها سلف خود به عالم خلاف و پليدي كشيده شده و سر آخر قرباني ميشوند. من از اين كه ميتوانم در اين مسير خطير آنها را راهنمايي كنم و قوت قلبشان باشم، احساس غرور ميكنم. اين مساله از هر دستاورد من در صحنه فوتبال مهمتر است.
پس چگونه اين مردم اينقدر شاد و راضي نشان ميدهند. انگار اين محيط، محيط شماست؟
ببينيد، من نيز در همين محيطها و فقر مطلق بزرگ شدهام. در ابيجان (پايتخت ساحل عاج) طي اين 2 دهه بندرت جنگ آشكار داخلي يا ستيزهاي پنهان سياسي و گروكشيهاي اجتماعي جريان نداشته است. من نوجواني بودم كه سالها پيش احساس كردم با آن بساط به هيچجا نميرسم و مثل هزاران كودك ساحل عاجي به بزهكاري كشيده خواهم شد و پايان محتومم، كشته شدن در خيابانهاي فلاكتزده ابيجان خواهد بود. به اين نتيجه رسيدم كه به اروپا بروم و بكوشم تا يك ورزشكار موفق شوم و نماد بيداري و تلاش آفريقايي شريف در منظر جهانيان باشم. مردمي كه در فقر جان ميدهند و در همان حال در اروپا از فرط رفاه، غذاهاي اشرافي و مازادشان را هر شب در سطلهاي اشغال خود انباشته ميكنند و كيلو كيلو دور ميريزند.
من از 16 سالگي در اروپا مستقر و در باشگاههاي دسته دوم و سوم فرانسه مشغول بازي شدم و بتدريج به نقطهاي رسيدم كه اينك ميبينيد. هزاران هزار خردسال و نوجوان مثل من، اينك در هر كوچه و پسكوچهاي در كشورهاي آفريقايي حضور دارند و به چنان آيندهاي فكر ميكنند و به اين كه ميتوانند اين كار را انجام بدهند. به محض اين كه آنها را ميبينم، به آنان تصريح و تاكيد ميكنم كه ميتوانند. به خاطر اين بچهها بايد هر كاري كرد و به كوشش بزرگ دست زد و اين كاري است كه من در دست اقدام دارم.
جام كنفدراسيونها را از نزديك ديديد. از آنجا كه چند سالي است اين جام پيش درآمدي بر جامجهاني به حساب ميآيد، بگوييد اين دوره جام را چطور ديديد؟
سطح بازيها، اغلب بالا بود و برزيل و حتي اسپانيا كه در نيمه نهايي در يك شگفتي مغلوب آمريكا شد، بسيار خوب بازي كردند. گمان ميكنم برزيل با نظمي كه دارد و با مديريتي كه دونگا بر تيم اعمال ميكند، مدعي جدي فتح جامجهاني در 9 ماه بعد هم باشد.
ميزباني آفريقاي جنوبي چطور بود؟ هر چه باشد اين كشوري است كه بايد ميزبان جام جهاني نوزدهم نيز باشد.
سازماندهي امور بسيار خوب و فراتر از انتظارهاي قبلي بود و با اين كه به خاطر قرار داشتن آفريقاي جنوبي در نيمكره مقابل، هوا زمستاني و سرد بود اما سرما نيز در گرماي مسابقات حل و هضم شده بود. از همه جالبتر وحدت و شادي مردمشان بر سكوها و آوازهايي بود كه پيوسته ميخواندند و صداي شيپور سنتيشان يك لحظه هم قطع نميشد. اينها ميگفت اين ملت، پر شور و زنده و براي كار بزرگ محوله به آنها آماده است.
شما نيز همراه تيم ملي كشورتان سال بعد در آنجا حاضر خواهيد بود.
شرايط ما در دور نهايي انتخابي جام جهاني در قاره آفريقا بخوبي پيش رفته و بخصوص از نتايج اين مرحله در تضاد با مرحله نخست احساس رضايت زيادي داشتهايم، اما دور پاياني جام جهاني مقولهاي بسيار متفاوت است. آنچه به ما اميد ميبخشد، تجربه بيشتري است كه تيم ملي ساحل عاج نسبت به 4 سال پيش در دوره نخست راهيابياش به مرحله نهايي جامهاي جهاني داشت.
اشاره خوبي كرديد. تيم سال 2006 شما اصلا از گروهش بالا نرفت. البته در گروه سختي و در كنار آرژانتين، صربستان و هلند قرار گرفته بوديد. چه تضميني در دست است كه اين بار از گروهتان بالا برويد؟ آيا ازدياد تجربهتان كه به آن اشاره كرديد، كافي است؟
بله، بسيار به كار ميآيد. شايد در سال 2006 در همان مرحله گروهي حذف شده باشيم، اما دستاوردهاي جالبي داشتيم، چنان كه در برابر هلند و آرژانتين فقط با نتيجه يك 2 شكست خورديم و در مقابل صربستان نيز به برتري 2 3 رسيديم كه اين اولين پيروزي تيم ساحل عاج در دور نهايي جام جهاني به حساب ميآمد. اين بار در مرحله نهايي جام تمام اين تجربيات را در ذهن خواهيم داشت ديگر نه يك غريبه تازهوارد بلكه يكي از تيمهاي آگاه و پخته جام خواهيم بود. تيمي كه ميداند در مرحله پاياني جام چگونه عمل كند تا به امتيازات لازم دست يابد. يكي از كارهاي اشتباهي كه 3 سال پيش انجام داديم و به قيمت حذفمان تمام شد بيش از حد تماشا كردن فيلم مسابقههاي تيمهاي رقيب و كاشته شدن بذر احترام بيش از حد به اين حريفان در دلمان از اين طريق و به ترس افتادن ما از آنها بود.
مدتي است آنري ميشل فرانسوي و اولي اشتليكه آلماني رفتهاند و وحيد هليل هودزيچ بوسنيايي مربي تيم ملي ساحل عاج شده است. در ابتدا به نظر ميرسيد او گزينه خوبي نباشد، اما بعد انتخاب بسيار مناسبي جلوه كرد. آيا اين طور نيست؟
هليل هودزيچ حرفهاي ما را درك كرده و خودش را با فرهنگ كشورم وفق داده است. او از عقايد اوليهاش عدول كرده و تصميمهايش عقلاييتر شده است.
مهمتر از همه اين كه نفرات منتخب وي اغلب بازيكنان جوان و پرانگيزهاي هستند كه براي يادگيري هر چه بيشتر و پختهتر شدن بيطاقتاند. ما براي دومين مرتبه حضورمان و كسب نتايجي بهتر در قياس با دوره قبلي مهيا هستيم. طي سالهاي اخير پيشرفت بيشتري در فوتبال ساحل عاج حاصل آمده و اين را در دور پاياني جام جهاني نوزدهم بوضوح خواهيد ديد.
اين اولين بار است كه دور پاياني جام جهاني در خاك آفريقا برگزار ميشود. به عنوان يكي از بارزترين نمادهاي آفريقا در اين باره چه ميانديشيد؟
بهترين فرصت براي آفريقا به منظور نشان دادن تواناييهايش به وجود آمده است كه بايد از آن بهنحواحسن سود جويد. آفريقا از منظر جهانيان تاكنون فقط جايگاه فقر و جنگ و مرگ بوده است، اما اين جام و ميزباني شايسته آن ميتواند وجه پنهان مانده ديگري از شخصيت و توانايي آفريقاييها را رو كند و همگان را متقاعد نمايد كه آنها مردماني شايستهاند و زندگي سالم و مثبتي دارند. وقتي آفريقا در برگزاري جامي به عظمت اين پيكارها موفق باشد، در عمل به همگان ميگويد كه به بالاترين سطح در معادلات اجتماعي رسيده است.
در 32 سالگي هنوز در اوج قدرت و پرانگيزه هستيد. اين چگونه ميسر شده است؟
عشق به فوتبال و درخشش در آن، انگيزه و دليل اصلي ادامه تحرك و تلاش من و حفظ جايگاهم بوده است. برخلاف بسياري از مردان اين ورزش، راه سنتي و معمول و روشهاي آكادميك را طي نكردهام و هر چه به دست آوردهام، با كوشش شخصي بوده و وقتي براي اولين بار مطرح شدم، 25 سال داشتم. براي چنين آدمهايي هر دقيقه و هر لحظه از زندگي ورزشي حساس و مهم است و بايد از هر فرصتي براي ادامه اوجگيري سود جست. اين مسالهاي است كه براي من اتفاق افتاده است.