بازدید 13979
۵
تحلیل مجله آمریکایی «فارن پالیسی»؛

کردستان عراق برای استقلال با چه تناقضات و اختلافات درونی مواجه است؟

یکی از موضوعاتی که همواره بدان پرداخته شده، این است که آیا کرد‌ها و به ویژه کردستان عراق، شرایط لازم برای خودمختاری و کسب استقلال کامل را دارا هستند یا خیر؟ آن‌ها با چه چالش‌ها و مخاطراتی برای دستیابی به استقلال مواجه هستند؟ چالش‌های آن‌ها درونی است یا بیرونی؟ آیا آن‌ها می توانند اختلافات عمیق درونی خود را حل کنند یا خیر؟
کد خبر: ۶۰۶۱۶۶
تاریخ انتشار: ۲۶ تير ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۵ 16 July 2016
یکی از موضوعاتی که همواره بدان پرداخته شده، این است که آیا کرد‌ها و به ویژه کردستان عراق، شرایط لازم برای خودمختاری و کسب استقلال کامل را دارا هستند یا خیر؟ آن‌ها با چه چالش‌ها و مخاطراتی برای دستیابی به استقلال مواجه هستند؟ چالش‌های آن‌ها درونی است یا بیرونی؟ آیا آن‌ها می‌توانند اختلافات عمیق درونی خود را حل کنند یا خیر؟
 
به گزارش «تابناک»، این‌ها پرسش‌هایی است که «میچل روبین» در مجله آمریکایی «فارن پالیسی» بدان‌ها پرداخته است.

در این مطلب آمده است: مسعود بارزانی، رئیس دولت اقلیم کردستان عراق در اواخر ماه ژوئن به مانند گذشته اعلام کرد: «استقلال و حق تعیین سرنوشت هدف نهایی و عالی ماست». این بیانیه به نحو نامشخصی صریح و بی‌پرده بود، ولی خواسته کرد‌ها برای استقلال چیز جدیدی نیست و آن‌ها همواره به دنبال کسب استقلال و حاکمیتی مستقل برای خود بوده‌اند.
 
در عراق، صدام بار‌ها تلاش کرد شورش و تمایلات آن‌ها را سرکوب کند. در ادامه پس از آنکه ایالات متحده در سال ۲۰۰۳ صدام را سرنگون کرد، قانون اساسی جدید این کشور، استقلال آن‌ها را در قالب یک سیستم فدرال برای آینده‌ای قابل پیش بینی تضمین نمود؛ اما امروز، آن‌ها هرگز به یک پیروزی برای استقلال کامل نزدیک نیستند.
 
نویسنده مطلب با اشاره به تلاش اقلیم برای کسب اعتبار بین المللی معتقد است: «اقلیم کردستان علاوه بر تلاش برای اعمال نفوذ و لابی در واشنگتن، گاه با تکیه بر دوستان و شرکای تجاری خود، برای ترویج اعتبار و شهرتش به عنوان یک واحد صاحب آزادی و امنیت در یک قلمرو خصمانه و بی‌ثبات نیز تلاش می‌کند. دولت اقلیم کردستان در سال ۲۰۱۰ بیش از ۶ میلیون دلار صرف لابی‌های خود در آمریکا کرده که حتی بیشتر از کشوری مثل پاکستان بوده است».
 
میچل روبین می‌گوید: بر خلاف نظر «پیتر گالبریت» دیپلمات سابق آمریکایی که در نیویورک تایمز نوشته بود «کردستان باثبا‌ترین و دموکراتیک‌ترین منطقه عراق است»، فرایند دموکراتیکی در این منطقه وجود ندارد. فقط کافی است در نظر بگیرید که تغییرات در رهبری این منطقه چقدر کم بوده است.
 
در مقابل در بغداد که قدرت در درجه اول در دست نخست وزیر است، از سال ۲۰۰۴ تاکنون چهار نفر به پست نخست وزیری دست یافته‌اند. اما در کردستان عراق، جایی که قدرت در دست «رئیس جمهور» است، فقط با شخصی به نام بارزانی روبه رو بوده‌ایم. او نه تنها در پایان دوره خود در سال گذشته، حاضر به کناره گیری نشد، بلکه مقامات یک حزب مخالف اصلاح طلب را نیز از دولت اخراج کرد. بارزانی حتی از ورود رئیس پارلمان این اقلیم به اربیل پایتخت اقلیم که از اعضای حزب «التغییر» (گوران) است، جلوگیری کرد (به اتهام سازماندهی و راه‌اندازی اعتراضات و ناآرامی‌های خشونت‌بار).
 
روبین معتقد است به جای گام برداشتن به سمت دموکراسی، کردستان عراق یک لغزش به عقب را آغاز کرده است. فضای سیاسی بسته شده و خشونت سیاسی نیز از طرف دولت اقلیم افزایش یافته است. از طرف دیگر، تلاش‌ها برای اتحاد دولتی با چالش مواجه شده و انتخابات به تعویق افتاده است.
 
مسأله بعدی که در این مطلب بدان اشاره و همواره بر سر آن بحث‌های زیادی شده است، انحصار قدرت در خانواده بارزانی و فساد آن‌ها بوده است.
 
ناظران می‌گویند با توجه به مشاهدات و شواهد گذشته و موجود، حکمرانی بارزانی بر حزب دموکراتیک کردستان عراق، همواره امر خانوادگی بوده است. برادرزاده‌اش نیچروان بارزانی نخست وزیر است؛ پسر بزرگ او مسرور بارزانی نیز علاوه بر ریاست شورای امنیت، رئیس دستگاه اطلاعاتی کردستان نیز است که به گفته فعالان مدنی، از این مقام برای هدف قرار دادن روزنامه نگاران و منتقدان استفاده می‌کند. دیگر اعضای خانواده او نیز علاوه بر در اختیار داشتن یک شرکت تلفن منطقه‌ای، در شورای رهبری حزب دموکراتیک کردستان عضویت دارند و یا حافظ منافع خود در خارج هستند.
 
اما نکته قابل توجه اینکه بارزانی و حزب متبوع او همواره به بهانه امنیت سعی می‌کنند در قدرت بمانند. در واقع، اعضای حزب دموکراتیک بارزانی استدلال می‌کنند که با توجه به خطر ناشی از داعش، زمان مناسبی برای بحث در مورد دموکراسی نیست. آن‌ها به بهانه وجود خطر داعش، از برگزاری انتخابات جلوگیری می‌کنند.
 
میچل روبین بر این باور است که آمریکایی‌ها نیز استبداد بازرانی را به عنوان یک شر ضروری به بهانه مبارزه با داعش پذیرفته‌اند اما نباید نادیده گرفت که تلاش بارزانی برای تثبیت قدرت خود قبل از ظهور داعش آغاز شده بود.
 
بارزانی به بهانه امنیت و با استفاده از قوانین اضطراری خود را در قدرت حفظ کرده است. این قوانین اضطراری می‌توانند اعتیادآور باشند. دیکتاتور‌ها همیشه بهانه‌ای برای حفظ قدرت خود پیدا می‌کنند. اما هرگز ثبات به ارمغان نمی‌آورند، بلکه برعکس، آن‌ها به سرنوشتی همانند قذافی در لیبی گرفتار خواهند شد.
 
چالش مهمی که بسیاری از ناظران معتقدند در صورت استقلال کرد‌ها می‌توان پیش بینی کرد و در این مطلب نیز بدان اشاره شده اختلافات داخلی کرد‌ها بر سر قدرت و منابع است. اگر کمی به گذشته برگردیم، می‌بینیم که بین سال‌های ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۷، نظامیان حزب دموکراتیک و اتحادیه میهنی بر سر تقسیم منابع و درآمد‌ها دچار یک جنگ و نزاع داخلی شدند. در این درگیری‌ها هزاران تن کشته و صد‌ها تن دیگر به دست نیروهای امنیتی دو طرف دستگیر و ناپدید شدند و طرفین نیز از نیروهای خارجی درخواست کمک‌های نظامی داشتند.
 
نویسنده این مطلب می‌گوید، تا زمانی که نظامیان و دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی کرد‌ها وابسته به شخصیت‌ها و احزاب سیاسی و نه دولت باشند، آن‌ها به جای ثبات، بی‌ثباتی و هرج و مرج را به ارمغان می‌آورند.
 
در اینجا چندین پرسش مهم مطرح می‌شود؛
 
شهروندان در یک کردستان مستقل، بنا بر جغرافیا تعریف و تقسیم می‌شوند یا قومیت؟ اگر بر اساس جغرافیا باشد، آیا کسانی که در بغداد یا دیاربکر متولد می‌شوند، شامل اقلیم نمی‌شوند و اگر براساس قومیت باشد، عرب‌ها و ترکمن‌ها شهروند درجه دوم محسوب خواهند شد؟
 
روبین می‌گوید، این‌ها پرسش‌هایی است که در صورتی که مقامات اقلیم نتوانند پاسخ مناسبی برای آن داشته باشند، می‌تواند منجر به مهاجرت اجباری، پاکسازی قومی و کاشتن بذر منازعه شود.
 
آیا یک کردستان مستقل و جدید، رقابت سیاسی واقعی که پایه و اساس دموکراسی است را تحمل خواهد کرد یا خیر؟
 
ناظران بر این باورند پاسخ مشخصی به این پرسش وجود ندارد اما فرهنگ سیاسی کردهای عراقی تمایل زیادی به سمت ترتیبات تقسیم قدرت در احزاب انحصاری محلی دارد تا رقابت.
 
اگر کردهای عراقی به دنبال یک کردستان بزرگ که شامل کردهای سوریه، ترکیه و «ایران» است، باشند، نیروهای سیاسی اصلی آن‌ها این بازیگران جدیدی را در قدرت سهیم خواهند کرد؟
 
کار‌شناسان و تحلیلگران می‌گویند با توجه به تمامیت خواهی مقامات دولت اقلیم، شخص بارزانی و حزب دموکراتیک کردستان، کردهای خارج از اقلیم کردستان نمی‌توانند در قدرت سهم داشته باشند و توسط بارزانی به حاشیه رانده می‌شوند.
 
مسأله بعد نفت است. آیا کردهای عراقی و سوری حاضر به اشتراک گذاشتن منافع و درآمدهای نفتی خود با برادران فقیر خود در حوزه انرژی در ترکیه خواهند بود؟
 
 به عقیده میچل روبین، یکی از اختلافات مهم میان کرد‌ها همین مسأله نفت است و منابع نفتی به جای سوق دادن کردستان عراق به سمت رفاه و صلح، به احتمال فراوان اختلافات را بر سر اشتراک گذاری درآمد‌ها و منافع حاصل از آن افزایش خواهد داد که بر اثر آن وحدت کردستان تضعیف خواهد شد.
 
در هر صورت، عدم تمایل کرد‌ها به مصالحه سیاسی بر سر ادعاهای ارضی یک مشکل عمده است. در عراق و سوریه، رهبران کرد با استفاده از شعارهای ناسیونالیستی و قومی برای سرپوش نهادن بر شکست‌های داخلی خود و فریب اذهان عمومی استفاده می‌کنند. این سوءاستفاده رهبران کرد می‌تواند صحنه را برای دهه‌ها جنگ علیه ترک‌ها، عراقی‌ها، ایرانی‌ها و سوری‌ها بر سر مناقشات ارضی تنظیم کند.
 
کرد‌ها سوابق جدایی مسالمت آمیز چکسلواکی و یا حرکت بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا را می‌بینند. آن‌ها به جای مقایسه خود با شرایط اسکاتلند یا کاتالونیا، باید خود را با مناطق تجزیه طلب دیگری همچون سودان جنوبی، کوزوو، تیمور-لسته و اریتره مقایسه کنند. هر حرکت استقلال طلبانه‌ای پس از سال‌ها مبارزه به دست می‌آید، اما پس از آن، آزادی‌ها تنزل پیدا می‌کند و به سمت بی‌قانونی و دیکتاتوری سوق پیدا خواهد کرد، تفکیک قوا از بین می‌رود و نیروهای امنیتی و نظامی از شخصیت‌ها و احزاب متأثر می‌شوند.
 
در ‌‌نهایت نویسنده مطلب بر این باور است که کرد‌ها برای کسب استقلال ابتدا باید وضعیت داخلی خود را بهبود ببخشند و بر چالش‌های درونی خودشان فایق آیند. آن‌ها باید بدانند که استقلال، آزادی و دموکراسی مترادف یکدیگر نیستند. کرد‌ها چالش‌ها و تناقضاتی درونی دارند که آن‌ها را از استقلال دور می‌کند و در صورت کسب استقلال نیز راه درستی را نخواهند پیود.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۹
انتشار یافته: ۵
مرگ بر تروریسم
این یک سناریوی ساختگی بود تا بی سرو صدا اول از شمال عراق خارج بشه مرزهای خودشو با سوریه به بهانه ورود تروریسم ببنده مسله فرانسه تحت الشعاع قرار بگیره . اگه واقعا کودتا بود ارتش قدرتمند تر عمل می کرد اول فرودگاه ها را می گرفت تا اردو غان فرار نکنه کاخ را محاصره و تسخیر می کر د انداختن توپ به زمین عبدالله گولن هم بهانه ای بیش نیست این فرد در امریکا بدون اجازه امریکا اب نمی خوره اگه کار گولن بود امریکا حمایت می کرد و کودتا با این شکل تمام نمی شد.ز
این استقلال چه ککیه که افتاده تو تنبون همه.... بشینید زندگیتون رو بکنید
کارشناسان خارجی چه می دانند از من بپرس تا بگم:
اگر کردستان عراق استقلال پیدا کند کوردها به جان هم می افتند و همدیگر را از بین می برند بنابراین اصلا به مصلحتشان نیست مستقل شوند
عزیزم به خاطر بی خوابیه
یه کم استراحت کنی خوب میشی
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی