پورشه، پسر قلعه نویی و دیگران

این نمود پیدا می‌کرد که کسی به دنبال این نبود که خانواده ای در غم از دست دادن دخترشان به سوگ نشسته اند. بلکه اکثر مردمی که خبر به دست شان رسیده بود، به دنبال این بودند که ببینند، پورشه متعلق به چه کسی بوده است و نقش پسر امیر قلعه نویی در این میان چیست؟
کد خبر: ۴۹۴۴۲۸
|
۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۷:۱۵ 25 April 2015
|
73825 بازدید
|
خبرها که هر روز هستند. در ابعاد و اندازه های مختلف با ارزش های مختلفی که در بردارند.

به گزارش ابتکار، این روزها هم که فضاهای مجازی خلق شده برای اینکه راحت تر بتوانیم به خبرها دسترسی پیدا کنیم. کمی اگر دقت کنیم می‌بینیم که خبرهایی بیشترین خواننده را به خود اختصاص می‌دهد که... شاید بهتر باشد که با تیتر یکی از خبرهای همین چند روز اخیر آغاز کنیم. «پورشه له‌شده پسر امیر قلعه‌نویی بعد از تصادف با درخت و فوت یک نفر.» باز هم می‌توان در این خبر دقیق تر شد؛ بامداد امروز یک دستگاه پورشه که متعلق به پسر امیر قلعه نویی بود با درخت برخورد کرد و یکی از سرنشینان آن در دم فوت شد.

تنها به خاطر پسر قلعه نویی؟


خبـــر، خبر دردناکی بود. اما حواشی آن شاید کمی به دردناکی اش دامن می‌زد. کلیدواژه های آن را می‌توانیم به راحتی بررسی کنیم. # پورشه # زرد # پسر قلعه نویی # درخت # پسر جوان # دختر. جالب تر از همه این نمود پیدا می‌کرد که کسی به دنبال این نبود که خانواده ای در غم از دست دادن دخترشان به سوگ نشسته اند. بلکه اکثر مردمی که خبر به دست شان رسیده بود، به دنبال این بودند که ببینند، پورشه متعلق به چه کسی بوده است و نقش پسر امیر قلعه نویی در این میان چیست؟ شاهدان عینی می‌گویند این خودرو پس از طی کردن مسافت 500 متری در محل متوقف می‌شودو ظاهرا به دنبال سرعت زیاد خودرو و عدم کنترل آن، خودرو به شدت با درخت برخورد می‌کند. زن جوان در دم کشته شده و مرد راننده به شدت مصدوم می‌شود. جالب است که در همان روز یا بهتر است بگوییم بامداد فردایش، خودروی بی ام دبلیو نیز در اتوبان همت دچار حــــادثه می‌شود. # بی ام دبلیو # تصادف و خبرها دست به دست می‌چرخد. همه به دنبال این بودند که ماجرایی را در این خودرو رقم بزنند. ماجرایی که یک سر آن را به یکی از مجریان مشهور صدا و سیما نسبت می‌دادند. به راستی چرا؟

سرکی در میان خبرها


باز هم در میان خبرها سرکی می‌کشیم. فضای مجازی در سیطره این تصادف آن هم از نوع پورشه ای درمی آید. می‌گویند که صاحب این اتومبیل، پسر مربی تیم استقلال است. هوتن قلعه نویی اما سالم است و در سلامت کامل می‌گوید که خودروی خود را به شخص دیگری فروخته و چون هنوز کارهای نقل و انتقال سند را انجام نداده است باعث شده تا این شایعه به وجود بیاید که فرد فوت شده من هستم. در این سانحه دوست صمیمی وی فوت می‌شود. فوت می‌شود. می‌رود. سرعت بالا بوده است. راننده، دختر جوان و... همه و همه در سایه ای قرار می‌گیرند. سایه ای که نمی‌گذارد که چشم به روی واقعیت بگشاییم. باز هم اگر رجوع کنیم به تیتر و متن خبر، آنچه که برای اکثر مردم مهم است، پورشه زرد رنگ، دختر جوان و پسر امیر قلعه نویی بوده است. آیا باید به چشم یک آسیب اجتماعی به این موضوع نگاه کرد؟

از پورشه تا پراید


نظرات مختلفی رد و بدل و شنیده می‌شود. واکنش ها کاملا مختلف و متفاوت است. علی می‌گوید: انگار علاوه بر پراید، پورشه هم یکی از راه های رسیدن به خداست! البته راهی که متعلق به از ما بهترون است. سیامک اما در واکنش به این صحبت می‌گوید: با پورشه با سرعت 200 کیلومتر در ساعت به خدا میرسی با پراید با 60 کیلومتر بر ساعت. کاوه در این خصوص می‌افزاید: در آن قسمت از خیابان شریعتی آنقدر چراغ قرمز و دور برگردان دارد که اصلا نمی‌توانستند بیشتر از 100 تا رفته باشند. درخت ها که هیچ خراشی برنداشتند شاید جدول خیابان آن را به این شکل در آورده است. مجتبی واکنش متفاوت تری دارد؛ وی می‌گوید: پولداری بد دردی است! و دوست دیگری در پاسخ به وی می‌گوید: دوست من پولداری درد نیست. کم عقلی درد است. با توجه به عکس مشخص است که طرف بی عقلی کرده و قطعا بالای 150 تا سرعت داشته است. هوشنگ در این میان نظر دیگری دارد. وی می‌گوید: پول زیاد، دوست بد، و شکم پر... و شخص دیگری در ادامه می‌افزاید: پول مفت اینجوری به باد فنا می‌رود... در شرایط امروز برای یک جوان،این پول بادآورده است.

عادت های پشت تریبون


هر یک از ما عادت داریم که در این میان تریبون را یک تنه به دست بگیریم و نظرات مختلفی را رد و بدل کنیم. نظراتی که اصلا به بطن قضیه هیچ ربطی ندارد. نظراتی که داغی را از دل یک خانواده پاک نمی‌کند بلکه دردی را هم به دردهای شان اضافه می‌کند. دم از فرهنگ و تربیت سالم می‌زنیم. نمونه اش به این نظرات توجه کنید: به قول آقای قلعه نویی، مربیان اجنبی چشم آبی پول های میلیاردی می‌گیرند، ولی نمی‌دانم پس چرا ماشین پسرش پورشه بوده است. خیلی جالب است. خیلی خیلی جالب است. پسر امیر قلعه نویی پورشه سوار است؟! فرزندان بعضی ها با پول های پدران شان اینطوری در خیابان ها جولان می‌دهند و فخر می‌فروشند و من دانشیار دانشگاه با 28 سال سابقه تدریس از خریدن یک پراید برای فرزندم معذورم! حالا از شما می‌پرسم علم بهتر است یا ثروت؟

از ژست روشنفکرانه تا...


فکر می‌کنم که تا اینجا مطلب گویای همه چیز است. وقتی که ما دم از این می‌زنیم که باید پرورش فرزند درست باشد و حسابی ژست روشنفکرانه می‌گیریم که باید اینچنان و نباید آنچنان، چرا با شنیدن یک خبر، نقاب از چهره برمی داریم و شروع می‌کنیم به – شاید- عقده گشایی های خودمانی؟ نمونه اش را می‌توان در صحبت های حبیب خواند. وی می‌گوید: من در سال 66 موقعی که چهار ابتدایی بودم در انشا که موضوعش علم بهتر است یا ثروت؟ نوشتم ثروت بهتر است با ثروت می‌شود هم دنبال علم رفت و هم زندگی مرفهی داشت. معلم با کابل برق بیست تا به دست هایم زد. الان هم که یادم می‌افتد، دست هایم می‌سوزد. ثروت، بهتر است؛ مخصوصا در کشورهای جهان سومی. یا اینکه حتی پا را فراتر از اینها می‌گذاریم. از ژست روشنفکرانه کمی به معنویت نزدیک می‌شویم و حواشی برای خودمان می‌سازیم. از جمله اینکه اگر شما هم ثروت داشتید شاید الان جای این پدر بیچاره بودید! نعمت هایی که داریم را قدر نمی‌دانیم و به زرق و برق دنیا حسرت می‌خوریم!

تنها به خاطر پورشه


و در نهایت به صحبت های دوست دختر جوان می‌رسیم. وی می‌گوید: واقعا برای مردم کشورم متاسفم! این دختر دوست من بود. خانواده اش فقط همین یک فرزند را داشتند. راجع به مردن آدم ها صحبت کردن، راحت است. مردن ربطی به پولدار بودن یا نبودن ندارد. خدا فقط به مادرش صبر دهد. از این دسته خبرها کم نیست. این خبرها شاید هر روز جای شان را در میان خبرها باز می‌کند. به خوبی می‌خزد و ذهن مان را به خود درگیر می‌کند. اینکه در هنگام ورود به این خبر باید به واسطه خواندن نام پورشه به زندگینامه طرف بپردازیم و از میان آن بخوانیم و بدانیم که این دختر، پدرش که بوده است؟ نقدینگی خانواده اش چقدر است؟ پول ها بادآورده بوده یا نه... و در نهایت صاحب اصلی اتومبیل را پیدا کنیم.

چرا و دیگر هیچ...


یکی از همین روزهای بهاری، دختر جوانی به همراه پسر جوان سوار بر پیکان پدرشان می‌شوند. بر اثر بی احتیاطی یا سرعت بالا یا هر چیز دیگر این اتومبیل تصادف می‌کند. دختر در دم جان می‌سپارد. پسر نیز مجروح می‌شود. آیا این خبر می‌تواند آنقدر برد داشته باشد که جای خود را در میان اخباری که دست به دست مان می‌چرخد باز کند؟ یا آن را هم کنکاش می‌کنیم؟ کالبدشکافی کرده و به خورد دیگران می‌دهیم؟ روزانه چند نفر جان خود را از دست می‌دهند؟ روزانه چند نفر دچار سانحه می‌شوند؟ چطور شد که این خبر جزو داغ ترین خبرهای روز شد و آنطور که گوش به گوش می‌چرخد قرار است که مجلس ختم وی از شلوغ ترین ها باشد. حتما دوربین ها، عکس یادگاری ثبت می‌کنند و حتما داغی تازه به داغ های خانواده ای اضافه می‌شود. «چرا» در اینجا به خوبی نمود پیدا می‌کند.

تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲۴۱
انتشار یافته: ۳۶
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
طرف نه برای جونش ارزش قائل بوده و نه برای پول باد اورده پدره اونوقت ما برای مردنش احترام قائل باشیم!
پاسخ ها
ناشناس
| Canada |
۱۰:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
دقیقا، چرا نمی گید این شیوه رانندگی باعث گرفتن جون دیگران میشه، شاید بجای درخت یک کودک کنار خیابون بود واقعا خجالت آوره که از این آدمها حمایت کنید !
ناشناس
| United States |
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
کسی بخاطر پولش ناراحت نیست، بخاطر حماقت این جماعت که باعث ناهنجاری در سطح خیابان شده و خطر آفرین برای دیگران
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
پس اینقدر در همه جا جار نزنید که ما ایرانی ها فرهنگ غنی داریم
ریما
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
تکلیف خودت و روشن کن
یا این وری یا اون وری
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
w در زبان المانی "و" خونده میشه . برای همینه که میگن بی ام و
لازم نیست بگید بی ام دبلیو
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
ب ام و
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
به انگلیسی میشه "بی ام دابلیو"
به آلمانی میشه "ب ام و"
به ایرانی میشه "بی ام و" ;-))))
فاطمه
| United Kingdom |
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
آفرين به اين همه باررررر علمي و اطلاعاتيت!
تو خوبي!
همه كف مرتب براي ايشون! :|||
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
در زبان آلمانی"ب ام و"تلفظ میشود."B"،"ب"تلفظ میشود
عباس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
خدا میداند که واقعیت خبر چه بوده است.
در هر صورت خداوند رحمتش کند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
ما بدجوری از رفتارهای انسانی داریم دور می شیم.
ببینید تا تصادفی میشه همه به جای کمک خبرنگار عکاس میشن.بعد ادعا میکنیم که ما بهترین هستیم.
یادمه چند وقت پیش توی میدان جمهوری پیرمردی از اتوبوس پیاده شد و تا از جوی آب بپره افتاد توش همه کلی بیخیال از کنارش رد میشدن و هر کسی رد میشد انگار نمیبینه
اما اگه یه چیز مجانی بدن همه چشما عین عقاب بازه
بعد ادعا میکنیم مردمای دیگه مادی هستن و جوامع دیگه مشکل دارن.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
دوست عزيز خلط مبحث نفرماييد. هيچكس يا حداقل انساني كه سلامت عقل دارد از مرگ همنوع خود خوشحال نمي‌شود. ولي مشاهده تبعيض‌ها احساس فقر و ... باعث مي‌شود كه جامعه به سمت نقد انباشت ثروت، تازه به دوران رسيدگي و ... تمايل پيدا كند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
کسی که پورشه سوار میشود ؛ میخواهد که متفاوت باشد و میخواهد که دیگران این تفاوت را ببینند .
پس دیگر جای گله گزاری نیست که چرا مردم خبر تصادف پورشه را مثل خبر تصادف پیکان دنبال نمینمایند این خواست پورشه سواران است که از طرف بخشی از مردم اجابت شده است.
بهمن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
فارغ از اینکه حادثه ای که اتفاق افتاده بسیار ناگوار و غم انگیزه این اظهار نظرها که گاها با نوعی ابراز شادی و شاید عقده گشایی همراهه نشان از شکاف و اختلاف طبقاتی گسترده ای داره که متاسفانه در سالهای اخیر خیلی شتاب گرفته و روز به روز بیشتر میشه
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
حیف از اون درختی که پورشه بهش برخورد کرده امیدوارم آسیب جدی ندیده باشه و به حیاتش ادامه دهد...
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# قیمت طلا # مذاکره ایران و آمریکا # قیمت سکه # کالابرگ # حقوق بازنشستگان # انفجار بندرعباس
نظرسنجی
توافق نهایی ایران و آمریکا تا چه زمانی انجام می شود؟
الی گشت