وزير كشور از ستاد انتخابات كشور بازديد كرد.
محصولي: حالا براي آزمايش منو ثبت نام كن. خدا رو چه ديدي، شايد دكتر كانديد نشد، بالاخره از دولت كسي كانديد شده باشه.
كروبي شديد مشغول سخنراني انتخاباتي است.
فاطمه كروبي: شيخ مهدي، مگه تو چيت از ميرحسين كمتره؟ خوب منم با خودت ببر اين سفراي انتخاباتي به عنوان «فرست ليدي».
بحران اقتصادي سبب بروز گرسنگي در جهان شد.
ـ جـــــيـــــــك جـــــيـــــــك (يعني مامان من گشنمه ها!)
ناجا در اقدامي ضربتي، همه پاركينگها را براي خودروهاي سرقتي گشت.
اين هم از تدابير فرهنگي ورزشي اين اقدام ضربتي: مسابقه پرتاب لاستيك ماشين.
بازار ثبت نام براي انتخابات رياستجمهوري بسيار گرم شده.
ـ آخه بيوجدان، حتما بايد پرچم دم در رو ميكندي با خودت ميآوردي تو؟
كوچكترين حامي آمريكا هم رونمايي شد.
جمهوري: تصاوير مركل با لباس زير بر بيلبوردهاي تبليغاتي
ـ خانم توي بيلبورد خيلي خوشتيپتر شده بودين ها!