بازدید 8214

به زودی عروسك‌ها آنتن‌ها را پر مي‌كنند!

برخي فكر مي‌كنند كارهاي عروسكي را مي‌توانند در كنار يك مجري به خورد بچه‌ها بدهند و چاشني آنها را هم دست و جيغ و هورا كنند. شما اگر برنامه‌هاي عروسكي امروز را مورد بررسي قرار دهيد و از آنها دست زدن و شعر خواندن را بگيريد متوجه خواهيد شد كه هيچ چيزي براي گفتن ندارند
کد خبر: ۴۴۱۱۳۷
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۷ 11 October 2014
معمولا افردي كه كارهاي عروسكي را به عنوان شغل اول و آخر خود انتخاب مي‌كنند، روحيه‌يي كودكانه و لطيف دارند. اين افراد دنياي عروسكي و كودكي‌شان هنوز زنده و پابرجاست و حتي اگر هم بخواهند هيچگاه از اين دنياي پر از رنگ و سرشار از حس كودكانه نمي‌توانند فاصله بگيرند. دنيا فني‌زاده هم يكي از افرادي است كه با اينكه هنر را از پدرش پرويز فني‌زاده به ارث دارد، اما راه خود را از پدر جدا كرده و از همان ابتداي فعاليتش كارهاي عروسكي را به ساير فعاليت‌ها در اين حيطه ترجيح داد. دنيا فني‌زاده با وجود اينكه سال‌هاست از دوران كودكي‌اش فاصله گرفته اما هنوز روحش از دنياي كودكانه فاصله نگرفته است؛ شايد به همين دليل است كه همچنان از عروسك بازي لذت مي‌برد و معتقد است تا عشق نباشد نمي‌توان به عروسكي جان بخشيد. 

دینا فني‌زاده هم يكي از افرادي است كه به خاطر حضورش در كارهاي عروسكي تلويزيون و البته عروسك‌گرداني عروسك «كلاه‌قرمزي» در نخستين جشنواره ملي بچه‌هاي ايراني- عروسك ايراني تقدير مي‌شود.

گفت‌وگوی اعتماد با دنیا فني‌زاده درباره حضورش در اين جشنواره و همچنين عروسك‌هاي ماندگار را می‌خوانبد.

امسال براي نخستين بار جشنواره تلويزيوني برگزار مي‌شود؛ به نظرتان اين جشنواره تاثيري در ارتقا و معرفي آثار عروسكي دارد؟

متاسفانه، عروسك‌هاي تلويزيوني طي سال‌هاي اخير مجالي پيدا نكردند تا خودشان را به مخاطبان معرفي كنند و جشنواره‌هايي از اين دست فضايي را ايجاد مي‌كند تا عروسك‌هايي از اين دست كه به نوعي غريب و مهجور واقع شدند فرصتي پيدا كنند تا خودشان را به بچه‌ها نشان دهند.

با اين اوصاف، حضور اين جشنواره‌ها را در معرفي هر چه بيشتر عروسك‌ها موثر مي‌دانيد؟

تا حدي بله، مي‌گويم تا حدي براي اينكه بايد با مسوولان اين جشنواره صحبت كرد و به هدف آنها در جهت راه‌اندازي اين جشنواره پي برد. اگر نيت اين جشنواره اين باشد كه صرفا مكاني را ايجاد كند تا عروسك‌ها به بچه‌هايي كه از آن جشنواره ديدن مي‌كنند، معرفي شوند اين كار بيشتر حالت نمايشي دارد و تاثيري در روند عروسك‌سازي در ايران و ارتقاي سطح آن ندارد اما اگر هدف غايي‌تري پشت آن قرار داشته باشد؛ آن وقت مي‌توان اين انتظار را داشت كه اين جشنواره بتواند نگاه‌ها را به سمت كارهاي عروسكي برگرداند و باعث شود كه اين آثار به دوران اوج گذشته‌شان برگردند.

به نظرتان طي سال‌هاي اخير ما توانستيم در زمينه ساخت آثار عروسكي موفق باشيم؟

اگر «كلاه قرمزي» را ما از اين موضوع فاكتور بگيريم، بايد بگويم ما ديگر شاهد ساخت آثار عروسكي به آن مفهومي كه در گذشته وجود داشت نيستيم. چرا كه اين روزها برنامه‌هاي عروسكي ما خلاصه شده در عروسكي كه در كنار مجري قرار دارد و هدف از طراحي آن صرفا پر كردن آنتن است و هيچ نگاه آموزشي و فرهنگي پشت آن قرار ندارد. تا زماني كه ما هدف‌مان از توليد يك برنامه عروسك محور، پر كردن آنتن باشد نبايد انتظار بيشتري را داشت و پرواضح است كه اين آثار نمي‌تواند به محبوبيت برسد چرا كه پشت آنها تفكري وجود ندارد و براي توليد آن برنامه‌ريزي انجام نشده است.

اما برخي برنامه «كلاه قرمزي» را بيشتر يك برنامه ويژه بزرگسالان مي‌دانند و معتقدند كه اين برنامه بچه‌هاي ديروز را مخاطب برنامه‌هاي امروزش قرار داده است.

البته نمي‌توان اين موضوع را يك اصل قرار داد چرا كه مخاطب اين برنامه‌ها، كودكان هم هستند و در ساخت آن نگاه‌هاي آموزشي، ويژه كودكان وجود دارد. اما خب از آنجايي كه بزرگسالان يا به قول شما كودكان ديروز به خاطر حس نوستالژي كه به اين برنامه دارند مخاطب آن هستند اين تصور وجود دارد كه كلاه قرمزي مخاطب بزرگسال را در گروه هدفش قرار داده است. در هر حال «كلاه‌ قرمزي » به خاطر تيم قوي‌اش در بين بچه‌ها و بزرگ‌ترها به‌شدت محبوب است و آنها توانستند با آن ارتباط برقرار كنند اين موضوع يك برگ برنده براي يك برنامه تلويزيوني تلقي مي‌شود.

چرا برنامه‌هاي ديگر عروسكي ما نمي‌توانند مانند«شهر موش‌ها»، «خونه مادربزرگه»، «كلاه قرمزي» خاطره ساز شوند؟

بخشي از اين موضوع به اين خاطر است كه براي كارهاي عروسكي هزينه نمي‌شود و به خاطر همين موضوع تيمي كه پشت اين كار قرار مي‌گيرد، حرفه‌يي نيست در حالي كه در گذشته اگر قرار بود يك كار عروسكي موفق شود پشت آن يك تيم موفق و خلاق قرار مي‌گرفت و براي جزييات ساخت آن برنامه‌ريزي صورت مي‌گرفت تا آن كار به لحاظ محتوايي در سطح بالايي قرار بگيرد. بعضي‌ها تصورشان اين است كه چون كار متعلق به بچه‌هاست نيازي به آن نيست كه درجزيياتش دقت شود و برنامه مشخص و مدوني براي ساخت آنها داشت. در حالي كه اگر پشت كاري برنامه وجود نداشته باشد و سازندگان آن خلاق نباشند آن كار نمي‌تواند به موفقيت برسد.

يعني دليل اينكه اين كارها به موفقيت نمي‌رسد در كنار كمبود بودجه به خاطر اين است كه تيم موفقي به لحاظ حرفه‌يي پشت آن قرار نگرفته است؟

بله، برخي فكر مي‌كنند كارهاي عروسكي را مي‌توانند در كنار يك مجري به خورد بچه‌ها بدهند و چاشني آنها را هم دست و جيغ و هورا كنند. شما اگر برنامه‌هاي عروسكي امروز را مورد بررسي قرار دهيد و از آنها دست زدن و شعر خواندن را بگيريد متوجه خواهيد شد كه هيچ چيزي براي گفتن ندارند در حالي كه برنامه‌هاي عروسكي فرصت بسيار خوبي است تا سازندگان آن اهداف غيرمستقيم خودشان را به بچه‌ها انتقال دهند و آنها را با خودشان همراه كنند. در كنار مسائل آموزشي اكثر اين كارها به لحاظ فني هم در سطح قابل قبولي قرار ندارند و كيفيت تصوير، نورپردازي و حتي صداي‌شان در سطح استانداردي قرار ندارند. آفت اين سبك برنامه‌ها كيفيت پايين‌شان است. در بيشتر موارد هدف‌ما از ساخت آنها صرفا پر كردن آنتن است و هيچ نگاه آموزشي و دغدغه مندي در پشت ساخت آن قرار ندارد. طبيعي است وقتي ما چنين نگاهي را به برنامه‌هاي آموزشي داريم سطح كيفي برنامه‌هاي‌مان هم به‌شدت افت مي‌كند و بچه‌ها تمايلي به ديدن برنامه‌هاي ما ندارند و ترجيح مي‌دهند برنامه‌هاي ماهواره‌يي را جايگزين برنامه‌هاي داخلي كودك كنند.

با اين شرايط چرا افرادي كه سال‌ها در اين زمينه كار مي‌كردند و كارنامه موفقي را هم ارايه دادند دوباره در اين فضا كار نمي‌كنند؟

شايد به اين خاطر است كه مي‌دانند بستر براي كار كردن آنها فراهم نيست و با كمبود بودجه مواجه هستند. در حالي كه در گذشته براي ساخت برنامه‌هايي نظير «خونه مادربزرگه» زحمت زيادي در همه حوزه‌ها كشيده مي‌شد و در ساخت عروسك‌ها تمام جزييات لحاظ مي‌شد؛ متن‌هاي خوبي به رشته تحرير درمي‌آمد و به دنبال آن عروسك‌گردان‌هاي قوي و صداپيشه‌هاي خلاقي انتخاب مي‌شدند و حتي در زمينه ساخت موسيقي هم از بهترين موزيسين‌ها بهره گرفته مي‌شود پرواضح است كه نتيجه آن كار منجر به ساخت اثر موفقي مانند «خونه مادربزرگه» مي‌شد كه با گذشت سال‌ها همچنان اين برنامه در ذهن مردم ماندگار شده و عروسك‌هاي آن فراموش نشده است. اين اتفاق در مورد برنامه‌هاي عروسكي نظير شهر موشها و كلاه قرمزي هم افتاده است. رمز ماندگاري اين كارها تيم قوي بود كه در پشت صحنه اين كار قرار داشت و هدف آنها ارايه يك كار قوي و خوب بود.

برخي معتقدند كارهاي زنده عروسكي به كيفيت آن لطمه مي‌زند؟

اين حرف تا حدي درست است منتهي اين موضوع بيشتر در مورد كارهايي صدق مي‌كند كه در حال حاضر بدون هيچ فكر و برنامه‌يي روي آنتن مي‌رود در حالي كه اگر ما مي‌خواهيم يك كار عروسكي را به روي آنتن بفرستيم از مدت‌ها قبل بايد روي نحوه پخش و محتواي آن كار كنيم به گونه‌يي كه متني را كه انتخاب كرديم پخته و قوي شود بعد هم بايد روي نحوه حرف زدن آنها فكر شود و اگر قرار بود از كنار اين عروسك‌ها در كنار مجري بهره گرفته شود بايد رفتار او با مجري كاملا حساب شده باشد نه اينكه ما بدون فكر برنامه‌يي را روي آنتن بفرستيم. برنامه كودك براي موفقيت احتياج به علم و آگاهي دارد و نمي‌توان بي‌گدار به آب زد.

از بين كاراكترهاي عروسكي به كدام يك بيشتر علاقه‌مند هستيد؟

به خاله قورباغه و كلاه قرمزي بسيار علاقه‌مند هستم و بر اين باورم با گذشت سال‌ها هنوز براي مردم تازگي دارند و فراموش نشدند. متاسفانه تصور نمي‌شود كه عروسك‌هاي امروزي اين قابليت را داشته باشند كه در ذهن مردم به ماندگاري برسند.

بي ترديد براي بسياري اين سوال به وجود مي‌آيد كه عروس‌گرداني چه شباهتي به كار بازيگري دارد؟

قطعا اين دو حرفه از هم دور نيستند چرا كه عروسك‌‌گرداني هم به نوعي بازيگري است. اما خب اين نكته را نمي‌توان ناديده گرفت كه عروسك‌گرداني در قياس با بازيگر به لحاظ فيزيكي دشوار‌تر است. و عروسك‌گردان با محدوديت‌هاي بيشتر مواجه است. يك بازيگر خيلي راحت متناسب با نقشش مي‌تواند بنشيند يا راه برود، اما عروسك گردان وقتي عروسك نشسته است، بايد در وضعيت دشواري آن را كنترل كند. دوربين در معرض ديد بازيگر قرار دارد، اما عروسك‌گردان چون در جايي پنهان است، اين امكان را ندارد كه بتواند از وضعيت و نوع حركت دوربين اطلاع داشته باشد.

با اين اوصاف حركاتش را چطور با دوربين هماهنگ مي‌كند؟

اين هماهنگي صرفا با تمرين و تجربه به دست مي‌آيد ضمن اينكه در عروسك‌گرداني شما ديالوگ نداريد و صداپيشه به جاي شما صحبت مي‌كند بي‌ترديد اگر تجربه و تمرين نباشد عروسك گردان نمي‌تواند حركات درست و باور‌پذيري را از خود ارايه دهد.

شما به دليل حضور پدرتان در عرصه بازيگري اين امكان را داشتيد كه وارد عرصه بازيگري شويد اما عروسك‌گرداني را انتخاب كرديد، از اين انتخاب پشيمان نيستيد؟

نه؛ چون من اين كار را با عشق انتخاب كردم. آدم وقتي عاشق كاري باشد هيچ‌وقت از انجام آن پشيمان نمي‌شود. من شيفته عروسك‌گرداني هستم و با وجود اينكه در قياس با همكاران بازيگرم چهره ناشناخته‌يي دارم اما لذت لبخند و شادي بچه‌ها را نمي‌توانم با ديده شدن عوض كنم.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # توماج صالحی # انتخابات # روز دختر
آخرین اخبار
وب گردی